جمشید عنبرستانی – رهایی از سلطه مرگبار و خوفناک دیکتاتوری فاسد مذهبی ملایان و گذار از کلیت این نظام ضد ایرانی و رسیدن به آزادی و برقراری حکومت ملی منتخب مردم، با شعار و حرف و حدیث و خیالپردازی امکانپذیر نیست و نیازمند اقدامات قاطع و عملی و پرداخت هزینه در راه آزادی است.
تا زمانی که اراده جمعی و همبستگی ملی در راستای مبارزه جهت ایجاد تغییرات بنیادی در سیستم اداری و حکومتی کشور که معنا و مفهومی جز براندازی کلیت رژیم ملایان ندارد عینیت نیابد و شکل عملی و حقیقی پیدا نکند، حکومت ملایان همچنان به بقای مخرب و ویرانگر خود ادامه داده و تغییری در وضعیت اسفناک و نکبتبار اکثریت مردم و کشور پدید نخواهد آمد.
به نظر میرسد اکثریت مردم ایران که هرچند خواهان نابودی حکومت جمهوری اسلامی در کشور هستند و همچنین برخی مخالفان جمهوری اسلامی در خارج کشور، با بخشی از نظام ملایان حاکم بر ایران در عمل معامله و مماشات میکنند و به همین علت است که این حکومت پلید ضد ایرانی توانسته است با فریب دادن مردم از بحرانهایی که موجودیت رژیم را به چالش میکشد عبور کند و به حاکمیت ظالمانه خود ادامه دهد.
دو طیف اصلی حکومت یعنی اصولگرایان و اصلاحطلبان دو روی یک سکه هستند و هدفی جز بقای جمهوری اسلامی و حکمرانی بر کشور ندارند. اما مجموعه طیفها و شخصیتهای سیاسی وابسته به جناح اصولگرا و سران سه قوه که نوکران بی چون و چرای رهبر حکومت به شمار میروند به همراه نیروهای مسلح رژیم تمام ارکان قدرت در حاکمیت را در دست و کنترل خود دارند و جناحهای گوناگون اصلاحطلبان را به حاشیه رانده و منزوی کردهاند اما به هیج عنوان اقدام به از میان بردن و حذف دائمی آنان نکردهاند و دار و دستههای اصلاحطلب همچنان در کنار سفره انقلاب نشستهاند و به نشخوار کردن مشغولند و از طرفی سوپاپ نجات و مالهکش نظام هستند.
درواقع طیفهای اصلاحطلب مکمل جناحهای اصولگرای نظام هستند و اگر هر یک از این طیفها به فروپاشی و نابودی برسد کل نظام فرو خواهد ریخت از این جهت هیچیک از آنان برای حذف کامل دیگری اقدام نخواهد کرد و این خط قرمزی است که همه جناحهای حکومت آنرا رعایت میکنند و این نکتهایست که نه مردم و نه اپوزیسیون توجهی به آن ندارند.
یکی از راهکارهای سیاسی چرچیل نخست وزیر وقت انگلستان در رابطه با کشورهای جهان سوم این بود که «تفرقه بینداز و حکومت کن». آخوندها با استفاده حداکثری از این راهکار چرچیل در طول چند دهه حکومت فاسد و ضد ایرانی خود برای محکمکاری و تثبیت بیشتر موجودیت حکومت، راهکار رذیلانه خود «فقر و فساد و دروغ و بیاخلاقی را در جامعه حاکم کن و حکومت کن» را نیز در کنار تفرقه به کار گرفتهاند که تا کنون برای حفظ و پایداری نظام نتیجهبخش بوده است.
شاهد بودهایم که وطنفروشی و تاراج اموال ملت و منابع ملی کشور و اختلاسهای نجومی چند میلیارد دلاری توسط حاکمان و وابستگان و ایادی حکومت و کشتار مخالفان نظام خاصه جوانان و زنان و دختران آزادیخواه توسط مزدوران و دژخیمان رژیم تاثیری بر اکثریت مردم ایران نداشته و باعث بروز واکنش اعتراضی و فرا گیر از سوی آنان نشده است! اقلیت مبارز و میهنپرست چندین بار در سالیان گذشته به اعتراضات و شورش سراسری علیه ظلم و فساد و جنایات حکومت و حاکمان دست زدند و در کف خیابان فریاد سر دادند «اصلاحطلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» و «ایرانی با غیرت حمایت حمایت» اما نه ماجرای اصلاحطلب و اصولگرا تموم شده و نه در آن روزهای سرنوشتساز قشر خاکستری و خاموش حمایت خود را نثار این غیرتمندان مبارز در کف خیابان کرد و از پشت پنجره به تماشا نشست که چگونه مزدوران وحشی حکومت با بیرحمی و شقاوت به قتل عام و ضرب و جرح و بازداشت مردم و جوانان مبارز و شجاع مشغولند.
در این میان، اپوزیسیونهای جمهوری اسلامی در خارج کشور هرگز به توافق و ائتلاف برای مبارزه هماهنگ با حکومت ملایان دست پیدا نخواهند کرد زیرا عمق نفوذ جمهوری اسلامی در تشکیلات سیاسی مخالف خود در خارج کشور بسیار گسترده است که میتوان ادعا کرد کنترل اپوزیسیونها را نیز به شکلی در دست دارد و همه را به سخره و ریشخند گرفته است. شوربختانه اپوزیسیون و جریانات سیاسی و برخی رسانههای فارسیزبان در خارج کشور خاصه در کشور آمریکا در جذب مهرههای صادراتی رژیم ملایان با یکدیگر رقابت هم میکنند. افرادی که سالیان طولانی در خدمت نظام آخوندها بودهاند و در تخریب اپوزیسیون و فریب مردم برای مشارکت در انتخابات نمایشی رژیم و مراسم حکومتی و تبلیغات به سود رژیم در خارج کشور و در رسانهها نقش فعالی داشتهاند و از وابستگان و حامیان جبهه اصلاحات و اصلاحطلبان بودهاند اما با یک چرخش فریبکارانه چهره مخالف حکومت و آزادیخواه به خود گرفتهاند و به راحتی ساکن و مقیم آمریکا و کانادا و اروپا شدهاند و بدون هیچگون مانع و مشکلی راه خود را در رسانهها و تشکیلات سیاسی و اپوزیسیون باز کردهاند و با آغوش باز از سوی آنان مورد استقبال قرار گرفتهاند.
این سهلانگاری همواره نقطه ضعف اپوزیسیون بوده و هست و رخنه کردن این افراد در تشکیلات سیاسی همواره عامل اصلی تشدید نفاق و در گیری میان اپوزیسیونهای مخالف نظام ملایان با یکدیگر بوده است.
جمهوری اسلامی که قدرت نفوذ کردن در حساسترین مراکز دولتی و دفاعی و قانونگذاری آمریکا را داشته و دارد از این لحاظ برای رخنه کردن در تشکیلات سیاسی و رسانهای مخالف خود در خارج کشور هیچگونه مشکلی ندارد و به راحتی به درون این تشکیلات بی در و پیکر نفوذ میکند.
واقعیت انکارناپذیر این است که حکومت جمهوری اسلامی در کلیت آن دشمن ایران و ایرانی و در ضدیت کامل و دشمنی با تاریخ و فرهنگ و سنن و ارزشهای ملی این مرز و بوم است و در طول چهل و پنج سال حکومت فاسد خود این را اثبات نموده است. آن گروه از اپوزیسیون و تشکیلات سیاسی و رسانههای مخالف جمهوری اسلامی که این حکومت خبیث را در کلیت آن نفی نمیکنند و دشمن نمیدانند دیگر نام اپوزیسیون جمهوری اسلامی را نمیتوان به آنان اطلاق کرد بلکه آنها را باید اپوزیسیون مماشاتگر و کاسب سیاسی نامید.
اپوزیسیون و تشکیلات سیاسی مخالف جمهوری اسلامی باید به یک پاکسازی گسترده در تشکیلات خود اقدام کنند و افرادی را که در حاکمیت در هر زمینهای نقش و فعالیتی داشتهاند و از حامیان رژیم بودهاند کنار بگذارند و از همکاری با آنان خودداری کنند.
اگر آن گروه از اپوزیسیونها و رسانههایی در خارج کشور که به شکلی با بخشی از نظام آخوندی معامله و مماشات دارند، مردم داخل کشور را دچار توهم و سردرگمی نکنند، مردم آزادیخواه خودشان بهتر از هر کسی روش مبارزه با رژیم دزد و اشغالگر ملایان را بلدند. فقط باید امید داشت که اعتراضات سراسری که هر لحظه امکان شعلهور شدن دوبارهی آن انتظار میرود، اینبار با حضور حداکثری مردم در کف خیابانها باشد و سال جدید ایرانی با پایان حکومت ملایان و آزادی ملت و کشور ایران از شرّ جمهوری اسلامی رقم بخورد.