به دنبال اعتراضات قدرتمند ما کارگران، ما معلمان، ما بازنشستگان، ما زنان، ما دادخواهان و ما همه مردم تحت انواع ستم که با شعار زن زندگی آزادی، معیشت، منزلت و داشتن زندگی انسانی را حق مسلم خود اعلام کردیم، حکومت با تشدید سرکوبگریهایش میخواهد ما مردم را عقب براند. اعدام ابزار خطرناک پیشبرد این سیاست برای مرعوب کردن جامعه است. در کنار آن پروندهسازیهای امنیتی، اعترافگیریهای اجباری در زیر شکنجه، صدور احکام زندان و تبعید و اخراج و انفصال از کار اجزای دیگر سیاست سرکوبگرانه حکومت است. متحد و سراسری سدی در برابر این سرکوبگریها باشیم.
سال گذشته در یکی از همین روزهای دیماه بود که محسن شکاری اولین معترض انقلاب زن، زندگی، آزادی، اعدام شد و به دنبال آن مجیدرضا رهنورد، محمدمهدی کرمی، محمدحسینی، مجید کاظمی، صالح میرهاشمی ، سعید یعقوبی و میلاد زهرهوند، هفت نفر دیگر از معترضان اعدام شدند.
علاوه بر این طی یک سال گذشته اعدام این عمل شنیع و ضد انسانی در مورد برخی از زندانیان سیاسی و عقیدتی که زیر فشار ناچار به اعتراف اجباری شده بودند، با اتهاماتی چون «افساد فی الارض» به اجرا گذاشته شد. در مجموع طبق آمار به دست آمده تنها در سال میلادی ۲۰۲۳ تعداد ۶۴۰ نفر اعدام شدهاند. همین امروز نیز خطر فوری اعدام مجاهد کورکور، رضا رسایی از بازداشت شدگان جنبش زن زندگی آزادی، احمدرضا جلالی و جمشید شارمهد (زندانیان دو تابعیتی) بعلاوه هشت نفر دیگر را تهدید میکند و هر روز خبر جدیدی از اعدامها داده میشود.
بهکارگیری طناب دار این ابزار قتل عمد دولتی، سیاستی کثیف و خطرناک است که هدف مستقیماش مرعوب کردن ما مردم است. باید با قدرت اتحاد سراسری مبارزاتیمان جلوی حرکت این ماشین سرکوب و جنایت را بگیریم.
ما امضاکنندگان این بیانیه در کنار خانوادههای دادخواه اعدامشدگان و جانباختگان انقلاب زن زندگی آزادی بر توقف فوری اعدامها تأکید داریم.
علاوه بر اعدامها حکومت از دیگر ظرفیتهای سرکوبگرانهاش استفاده میکند و پاسخ هر اعتراضی با تهدید و زندان و اخراج داده میشود. از جمله ماشین پروندهسازیهای امنیتی، احضار کردنها و حکم دادنها با سرعت در حرکت است و در این یکساله کارگران، معلمان، بازنشستگان، زنان، دانشجویان، خانوادههای دادخواه و فعالین اجتماعی بسیاری به خاطر اعتراضاتشان احکام زندان، اخراج و تبعید گرفتهاند؛ اما اتحاد و همبستگی مردم در مقابل همه شیوههای سرکوب حتی یک لحظه متوقف نشده است.
گروه ملی صنعتی فولاد اهواز یک نمونه از این همبستگی ستودنی است که موفق به برگرداندن ۳۸ همکار تعلیقی خود به کار و رفع انسداد کارتهای ورودشان به شرکت و تحمیل تحقق بخشی از مطالبه طبقهبندی مشاغل به صورت علیالحساب بر کارفرما و همه حامیان حکومتیاش شدند.
اکنون نیز همچنان بر پیگیری تمامی مطالباتشان تأکید دارند. این کارگران برای مقابله با سرکوبگریها راه نشان دادهاند و باید وسیعا مورد حمایت عمومی قرار بگیرند.
نمونه تحسینبرانگیز دیگر همانا صحنههایی از بروز شجاعت و همبستگی زنان زندانی اوین در مقابل نیروهای امنیتی دادگاهها و زندانها بود که در تاریخ ثبت خواهد شد.
هماکنون تعدادی از معلمان، دانشجویان، هنرمندان، کارگران، زنان و تعدادی از خانوادههای دادخواه و شمار بسیاری دیگر در جریان جنبش انقلابی مردمی بازداشت و هنوز زندانی هستند. ما امضاکنندگان این بیانیه بر آزادی فوری تمامی آنها که همانا آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی است تأکید داریم.
برای ما مردم به جان آمده از فقر و تبعیض و چپاول و غارت و محروم از پایهایترین حقوق انسانیمان، برای ما مردمی که به خاطر طلب حق و حقوق ازدسترفتهمان عزیزانی را از دست دادهایم راهی دیگر بجز پیشروی وجود ندارد. از همین رو با صدایی رسا همچون کارگران ذوب آهن اصفهان که شعار دادند و فریاد زدند «باتوم و گارد ویژه دیگر اثر ندارد»، همچون کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز که با ایستادگیشان در برابر تعلیق و اخراج همکارانشان ایستاده و با شعار «نه تهدید، نه زندان، دیگر اثر ندارد» و همچون زنان پیشرو که با شعار «زن زندگی آزادی» به مصاف زندانبانشان رفتند و بر تداوم مبارزات تاکید کردند، ایستادهایم و کوتاه نمیآییم.
«ایستادهایم تا پایان»
امضاکنندگان:
۱-اتحاد بازنشستگان
۲-انجمن برق و فلز کرمانشاه
۳-سندیکای نقاشان البرز
۴-شورای بازنشستگان ایران
۵-شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت
۶-شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیررسمی نفت(ارکان ثالث)
۷-شورای هماهنگی اعتراضات پرستاران
۸-گروه بازنشستگان مستقل تهران
۹-ندای زنان ایران
۱۰-نهاد دادخواهان
۱۲ دی ۱۴۰۲