بانو معصومه (پروانه) مرزبان همسر منوچهر مرزبان، سفیر فقید دوران پادشاهی محمدرضاشاه پهلوی، شب بیست و سوم دسامبر ٢٠٢٣ ( دوم دیماه ١۴٠٢) در واشنگتن در آرامش چشم از جهان فرو بست.
خانم مرزبان که با نام مستعار پروانه شناخته میشد، در ١٧ ژانویه ١٩٣١ در گرگان ایران از مادر عالیه (اولگا) جندیری، از خانواده اشراف گُرجستان و جواد میرفندرسکی، از فرماندهان نظامی به دنیا آمد.
او که از دوران جوانی خلاق و هنرمند بود، در تهران تحصیل کرد و از دانشکده هنرهاى زیبا در رشته مد و طراحی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد که هر دو در دوران تصدی همسرش به عنوان یک دیپلمات به خوبی به او خدمت کرد.
پروانه مرزبان با همسر اول خود، منوچهر عظیما که او نیز از سفراى دولت شاهنشاهى در اوایل دهه ١٩۵٠ بود ازدواج کرد و ثمره آن، اولین پسرش رامین عظیما بود. وى سپس در اواخر دهه ١٩۵٠ با منوچهر مرزبان پیوند زناشویى بست.
در سال ١٩۵٨، منوچهر مرزبان به عنوان سرپرست سفارت ایران در ژاپن به توکیو رفت. خانم مرزبان نقش همسر سفیر بودن را جدی گرفت و ایران را به عنوان جامعهای پیشرفته و مترقی و در عین حال متمایز و غنی از تاریخ، معرفى مى کرد.
در سال ١٩۶٠ منوچهر مرزبان، به عنوان وزیر مختار ایران در سوئیس منصوب شد. پروانه مرزبان با استفاده از این فرصت، عمق و زیبایی فرهنگ ایرانی را به مجامع دیپلماتیک و سازمان ملل در ژنو نشان داد. تسلط او به زبانهاى فرانسه، انگلیسی، فارسی و آشنایى با زبان روسی، همراه با شخصیت دلپذیرش به وى اجازه میداد تصویری از بانوان ایرانی را مطابق با دنیای در حال تغییر و مدرن شدن سریع ارائه دهد. او در سال ١٩۶٢ صاحب دومین پسرش منوچهر مرزبان (پسر) شد.
آقاى مرزبان از سال ١٩۶۴ تا ١٩۶٨ در اوج جنگ ویتنام به عنوان سفیر ایران در تایلند، مالزی و لائوس منصوب شد. در بانکوک بود که بانو مرزبان با برخوردارى ازشخصیت دلنشین، وقار وظرافت، بیشترین تأثیر را در تغییر تصور نادرست غرب از زنان کشورهاى خاورمیانه داشت . او در برخورد با مطبوعات و رسانهها داراى اعتماد به نفس بود و همیشه بطور واضح تأکید میکرد که بانوان در ایران نقش مهم و موثرى به عنوان عوامل تغییر ایفا میکنند.
بانو مرزبان سومین پسرش ،مسعود مرزبان را در سال ١٩۶۶ در بانکوک به دنیا آورد. او در سال ١٩۶٨، به شخصیتی شناخته شده در تایلند تبدیل شد و میزبان مقامات دولتی، دیپلماتها و اعضای دربار سلطنتی تایلند در سفارت و اقامتگاه ایران بود. در همان سال میزبانى محمد رضا شاه پهلوى، شاهنشاه ایران در نخستین سفر رسمیخود به تایلند، در سفارت ایران را نیز به عهده داشت.
آخرین انتصاب منوچهر مرزبان در سال ١٩٧٠ به عنوان سفیر ایران در سوئد، فنلاند و ایسلند بود. پروانه مرزبان از این فرصت برای بازگویی روایت خود در دربار دیپلماتیک و سلطنتی استکهلم استفاده کرد. او که با شاهزاده برتیل، دوکهالند (پسر شاه سوئد) و همسرش دوشس لیلیان دوست شده بود، همچنان از ارتباطات خود براى ادامه معرفى ایران به عنوان کشورى با تمدنى ریشه دار و نفوذى چشمگیر در خاورمیانه و نیرویى مثبت در جهان، استفاده کرد.
پس از شورش اسلامى در سال ١٩٧٩، خانم مرزبان با همسر و دیگر اعضاى خانواده به لندن رفته و سپس به نزدیکی واشنگتن، جایی که فرزندانش به عنوان دانشجو ساکن شده بودند، مهاجرت کرده و در آنجا مستقر و بازنشسته شدند. شخصیت والاى او در Bethesda، Chevy Chase، و Gaithersburg مریلند، جایی که بسیاری از اقوام بزرگ وى از جمله پسرعموهای نزدیکش و فرزندانشان نیز در آنجا ساکن شده بودند، همچنان مشهود بود.
ذوق بیعیب و نقص، ظرافت و تیزهوشی خانم مرزبان، همچنین عشق او به بازى بریج تا اوایل دهه نود ادامه یافت. از وى فرزندانش رامین عظیما، منوچهر و مسعود مرزبان و نوههایش کامران، Kaylan (کیلان)، Elika (الیکا)، و کیانا مرزبان به یادگار ماندهاند.