چه باید کرد؟ اتحاد!

- مردم ایران خردگرا می‌شوند و نتیجتاً ایدئولوژی مذهبی و مکتب شهادت در جمهوری اسلامی از داخل پوسیده شده و در حال فرو ریختن است. همین تغییر کار را برای وطن‌پرستان ایران آسان کرده است.
- نافرمانی مدنی یعنی مقاومت دستجمعی در مقابل رژیم و به خاطر اینکه این مقاومت جمعی از طرف رژیم خرد نشود احتیاج به اتحاد هست. پس برای اینکه نافرمانی مدنی کارساز و سریع به نتیجه برسد باید اتحاد داشته باشیم.

چهارشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۲ برابر با ۱۷ ژانویه ۲۰۲۴


منصور کشفی – رژیم جمهوری اسلامی سال‌هاست که از نظر ایدئولوژی فروپاشیده است. به عبارت دیگر ایدئولوژی دینی که تا سه دهه پیش در میان مردم ایران خریدار داشت اکنون ورشکسته است.

گرافیک از کیهان لندن

زمانی بود که مثلاً آخوند خمینی می‌گفت این روشنفکران وارداتی می‌خواهند اسلام را از میان ببرند و همین کافی بود تا مردم را برانگیخته کند و باعث حمایت از خمینی شود. یا مثلاً می‌گفت ما باید از راه کربلا برویم و قدس را آزاد کنیم  یا  سلمان رشدی باید به خاطر اهانت به اسلام اعدام شود! همه اینها هیجان ایجاد می‌کرد. ولی مدت‌هاست که این قبیل حرف‌ها دیگر خریداری ندارد و باعث بی‌اعتنایی و مضحکه میان مردم می‌شود. سال‌هاست که مساجد خلوت شده و نمازهای جمعه کساد هستند و مردم خودگرا شده‌اند.

مردم ایران به ویژه جوانان متوجه شده‌اند که ایدئولوژی دینی قادر نیست گرفتاری‌های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ایران را حل کند. همانطور که در هیچ جای دنیا در هیچ دورانی ایدئولوژی دینی نتوانسته کار سازنده‌ای برای مردم انجام دهد. در اروپای قبل از

رنسانس نیز دین در حکومت دخالت داشت و نتیجه‌اش جنگ‌های دینی و عدم پیشرفت و ترقی جوامع اروپا بود. وقتی کلیساها از حکومت جدا شدند یعنی وقتی سکولاریسم حکمفرما شد، این کشورها مدرنیزه شدند و تجدد و پیشرفت به وجود آمد.

در کشور خودمان ایران به لحاظ دخالت مستقیم دین در حکومت در این حدود ۱۴۰۰ سال گذشته هرگز آن مجدد و عظمت ایران قبل از اسلام تکرار نشد. در اواخر سلطنت سلسله قاجاریه نهضت تجددخواهی باعث انقلاب بزرگ مشروطیت شد. ولی به علت ضعف پادشاهان قاجار هنوز روحانیت در سیاست و حکومت دخالت مستقیم داشت و فقط  درنیم قرن سلطنت پادشاهان پهلوی بود که دین در حکومت دخالت نداشت و روحانیون از تصمیم‌گیری در امور قضایی، آموزش و بطور کلی سیاست کنار گذارده شده بودند. نتیجه این جدایی هم پیشرفت و ترقی بی‌سابقه اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی ایران بود. برای اثبات این ادعا به چند نمونه اشاره می‌شود. از نظر اجتماعی زن ایرانی که برای ۱۴۰۰ سال شهروند درجه دوم محسوب می‌شد مقامش در زمان پادشاهان پهلوی مساوی با مردان شد. از نظر اقتصادی رشد اقتصادی ایران در سال‌های قبل از  فاجعه ۱۳۵۷ به اصطلاح انقلاب به میزان ۱۲ درصد بود که در دنیا بی‌سابقه بود. درآمد سرانه شهروند ایرانی به بیش از ۴۰۰۰ دلار در سال رسید و طبق برآورد کارشناسان سازمان ملل اگر آن رژیم تداوم پیدا می‌کرد امروز درآمد سرانه ایران به بیش از ۱۵ هزار دلار بالغ می‌شد در صورتی که در جمهوری اسلامی امروز به میزان ۸۰۰ دلار کاهش پیدا کرده است. از نظر سیاسی، روزی که پادشاه فقید ایران در ۴۵ سال قبل ایران را ترک کرد یک سرباز آمریکایی یا انگلیسی و یا هر کشوری بیگانه‌ای در خلیج فارس و کشورهای اطراف ایران وجود نداشت، ولی امروز ایران در یک منطقه پر از آشوب و نظامی‌ دست و پا می‌زند و یک دوست همسایه هم ندارد و در انزوای مطلق قرار گرفته است.

با این مقدمه ملاحظه می‌کنیم که مردم ایران خردگرا می‌شوند و نتیجتاً ایدئولوژی مذهبی و مکتب شهادت در جمهوری اسلامی از داخل پوسیده شده و در حال فرو ریختن است. همین تغییر کار را برای وطن‌پرستان ایران آسان کرده است.

اکنون چه باید کرد تا عملاً و فیزیکی این رژیم اشغالگر خودکامه و واپسگرا فرو بریزد؟ در درجه اول باید تأکید شود که ما باید به خود متکی باشیم و هرگز به کمک بیگانه دل خوش نکنیم و منتظر نمانیم. ما باید تاریخ اخیر دنیا را مطالعه و بررسی کنیم از جمله در هندوستان به رهبری گاندی در مبارزه با استعمار انگلیس و نیز در آفریقای جنوبی در مبارزه با آپارتاید فقط نافرمانی مدنی کارساز بوده و به نظر می‌رسد که در ایران نیز همانطور که بارها توصیه شده نافرمانی مدنی قدم اول و اساسی خواهد بود. درواقع نافرمانی مدنی یعنی مقاومت دستجمعی در مقابل رژیم و به خاطر اینکه این مقاومت جمعی از طرف رژیم خرد نشود احتیاج به اتحاد هست. پس برای اینکه نافرمانی مدنی کارساز و سریع به نتیجه برسد باید اتحاد داشته باشیم. امروز فقط اتحاد!

اکنون وقتی می‌گویم اتحاد فقط اتحاد، این نکته را هم باید یادآوری کرد که مانند تمام جوامع مترقی جهان ما ایرانی‌ها نیز از نظر سیاسی یک جامعه همگون نیستیم. یعنی از فقط یک باور سیاسی حمایت نمی‌کنم و از طیف‌های مختلف سیاسی تشکیل شده‌ایم. البته این جالب است یعنی در هر جامعه پویا باید تفاوت افکار مشاهده بشود و به دلیل همین تفاوت‌های سیاسی است که نیاز به اتحاد هست! برای اینکه وجه مشترک ما آزادی ایران و خوشبختی مردم ایران است. پس برای نابودی این رژیم باید متحد شد و پس از آن می‌توان اختلافات عقیدتی خود را به بحث و گفتگو گذاشت. جواب چه باید کرد، چیزی جز اتحاد نیست.


*دکتر منصور کشفی تحصیلات خود را در رشته زمین‌شناسی نفت با اخذ درجه دکترا از دانشگاه ایالتی  میشیگان به پایان رسانده است. وی در گذشته استاد و رئیس بخش زمین‌شناسی دانشگاه پهلوی و زمین‌شناس ارشد شرکت ملی نفت ایران بوده و اکنون در دانشگاه تگزاس تدریس می‌کند.  منصور کشفی پیش از صد مقاله و کتاب در مورد زمین‌شناسی ایران و اکتشاف نفت تألیف کرده و عضو برجسته سازمان زمین‌شناسان آمریکا و انجمن زمین‌شناسان نفت آمریکا است.  نام منصور کشفی در کتاب مشهور «کی کیست» در آمریکا و در دنیا و همچنین در کتاب معتبر مرکز بیوگرافی بین‌المللی  کمبریج انگلستان (IBC)  تحت عنوان دانشمندان برجسته قرن بیستم ثبت شده است. او در امر اکتشاف نفت، به ویژه در ایران، بیش از ۵۰ سال تجربه دارد. دکتر کشفی همچنین مسئول گروه انرژی‌های فسیلی در پروژه ققنوس نخستین اندیشکده ایرانی در آمریکاست.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۶ / معدل امتیاز: ۳٫۳

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=340067