حجت‌اله رافعی زندانی سیاسی پادشاهی‌خواه در زندان اوین این دفاعیه را تنظیم کرده است.
به: قاضی محترم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب جناب آقای ایمان افشاری
جناب آقای قاضی، ضمن درود و عرض ادب واحترام سعی می‌کنم کوتاه و بی‌پرده و صادقانه صحبت کنم. جناب قاضی، همانطور که می‌دانید حجت‌اله رافعی هستم؛ مدرس فیزیک کنکور و یکی از بازرسین ارشد هلدینگ داروگر که تمامی شرکت‌ها و کارخانجات تحت پوشش آن اعم از تولی پرس، روغن نباتی جهان زنجان، کیوان همدان، داروگر و تولیدارو تاکستان و… همگی به حالت تعطیل و نیمه‌تعطیل درآمده و کارگران و کارمندان آن از جمله بنده و همکارانم اخراج یا تعدیل نیرو شدیم.
جناب آقای قاضی، من و اکثر دوستان و همرزمانم دشمنی شخصی با رهبر و سران جمهوری اسلامی نداریم؛ ما مخالف ساختار فاسد و مافیایی این رژیم هستیم. به باور ما جمهوری اسلامی یک حکومت نیست بلکه یک فرقه تبهکار است که رهبر و سران آن نه فقط از روی بی‌سوادی یا بی‌کفایتی بلکه به خاطر جاه‌طلبی و کاملا عامدانه جان و مال و ناموس مردم را به تاراج می‌برند و حق و حقوق ملت ایران را ضایع و به صورت قطره‌چکانی و صدقه پرداخت می‌کنند غافل از اینکه ملت ایران صدقه‌بگیر نیست و برای مطالبه حقوق خود تا پای جان مبارزه خواهد کرد.
جناب آقای قاضی، جمهوری اسلامی (خلافت‌اسلامی) هربار با انتخابات نمایشی (انتصابات) مردم را فریب و هربار مقصر را مردم و رؤسای جمهور قبلی معرفی می‌کند. آیا ۴۵ سال فریب و دروغ بس نیست؟!
جناب آقای قاضی، ما بارها اعلام کرده‌ایم که اگر واقعا حتی قصد و نیت و هدف رهبر و سران جمهوری اسلامی یا بهتر بگویم خلافت اسلامی خدمت به ایران و ایرانی باشد، ما حاضریم در مقابل خبرنگاران و دوربین‌های تلویزیونی و در پیشگاه مردم از رهبر و سران این فرقه تبهکار عذر‌خواهی کنیم. اما یقین بدانید و البته می‌دانید که رهبر و سران این فرقه تبهکار نه اینکه نتوانند بلکه اصلا نمی‌خواهند ایرانی آباد و آزاد داشته باشیم.
آنها نمی‌خواهند ایران و ایرانی در رفاه و آسایش و امنیت باشد. آنها ملت ایران را فقیر و اسیر و صدقه‌بگیر می‌خواهند. همچنین بارها و بارها اعلام کردیم که شاهزاده رضا پهلوی و خاندان ایرانساز پهلوی نیستند که از ما سوء استفاده می‌کنند بلکه این ما مردم هستیم نه به عنوان بت، الهه یا قدیس بلکه به عنوان یگانه آلترناتیو و بدیل و هویت ملی و برای پس گرفتن ایران از چنگال این رژیم فاسد و اشغالگر از ایشان استفاده می‌کنیم و اگر ما در رفاه و آسایش و امنیت باشیم آنها هرگز راضی به عذاب و زندان و شکنجه و اعدام ما نیستند.
جناب آقای قاضی، سعی نکنید جای شاکی و متشاکی را عوض کنید. ما در این بیدادگاه حضور نیافته‌ایم که شما ما را محاکمه کنید؛ ما اینجا هستیم تا به عنوان شاکی از حقوق ملت ایران دفاع کنیم.
رهبر و سران این فرقه تبهکار باید بدانند که از نام و مقام شهدا و جانبازان و ایثارگران سوء استفاده و حیثیت آنان را به بازی گرفته و آلوده می‌کنند. شهدا متعلق به ایران هستند نه متعلق به این فرقه تبهکار و جمهوری اسلامی حق ندارد آنان را به نام خود مصادره کند.
از شما و سران فرقه تبهکار جمهوری اسلامی و خانواده شهدا می‌پرسم که آیا مگر شهدا برای دفاع از جان و مال و ناموس مردم نجنگیدند؟! و آیا آنها با بیگانه جنگیدند تا خودشان به جان و مال و ناموس مردم تجاوز و دست‌درازی کنند؟!
جناب آقای قاضی، رهبر و سران جمهوری اسلامی اصلا ایرانی نیستند؛ آنها یک مشت دزد بی‌وطن هستند که ایران و ایرانی برای آنها غنیمت جنگی محسوب می‌شود. آنها اسلام را پله و همچون عمروعاص قرآن بر سر نیزه کرده و با سوء استفاده از خون شهدا در حال چپاول و غارت جان و مال و ناموس مردم هستند.
جناب آقای قاضی، مگر ما مردم ایران هشت سال برای حفظ خاک و ناموس خود با عراق نجنگیدیم؟! پس چه شد که امروز دختر یا زن مطلقه ایرانی از سر فقر و نداری مجبور است به خاطر ۳ تا ۵ دلار یک شب را کنار چند مرد عراقی به صبح برساند یا به خاطر یک وعده غذایی یا حتی یک ساندویچ تن‌فروشی کند؟!
جناب قاضی، اقدام علیه امنیت ملی کار کیست؟! کار ما یا کار رهبر و سران فرقه تبهکار جمهوری اسلامی که کاملا عامدانه کارخانجات و شرکت‌ها را تعطیل و کارگران و کارمندان آن را بیکار می‌کنند؟!
جناب آقای قاضی، اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور کار کیست؟! کار ما مردم یا کار رهبر و سران این فرقه تبهکار که به رهبران و سران گروه‌های تروریستی القاعده، حماس و طالبان و داعش و… در ایران سکنی و اقامت می‌دهند و از آنان حمایت مالی می‌کنند و به نیروهای آنان آموزش نظامی می‌دهند؟! چه کسی امنیت ملی را به چالش می‌کشد و تهدید می‌کند؟! ما یا رهبر و سران این فرقه تبهکار که با دزدی و اختلاس‌های نجومی و بی‌شمار کاملا عامدانه مردم را غارت و چپاول کرده و موجب گرانی و تورم و فقر و فساد و طلاق و اعتیاد و بیکاری هستند؟!
جناب آقای قاضی، نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی‌کار کیست؟! کار ما یا رهبر و سران فرقه تبهکار جمهوری اسلامی که با ایجاد فضای رعب و وحشت و خفقان و سانسور فقط اخبار دروغ و آمارهای غلط و جعلی منتشر می‌کنند؟!
جناب آقای قاضی، توهین به مقدسات هم کار ما نیست؛ آنان که مردم را وادار به توهین به مقدسات می‌کنند، خودِ رهبر و سران فرقه تبهکار هستند.
کار ما اقدام برای ایجاد امنیت ملی، اجتماع و تبانی به قصد امنیت در کشور، نشر حقایق و تنویر و روشن کردن افکار عمومی و احترام به مقدسات است.
جناب آقای قاضی، اگر شما و همکاران شما معتقد به خدا و مسئول و مستقل هستید بی‌شک می‌بایست در خدمت مردم و مظلومین باشید و نه در خدمت یک فرقه تبهکار. ما گله و شکایتی از شما و همکاران شما و بازجویان محترم و نیروهای خدوم انتظامی و اطلاعاتی و امنیتی نداریم. شاید شما تصور می‌کنید که در خدمت مردم هستید. اما حقیقت اینست که شما خواسته یا ناخواسته در خدمت شیطان هستید؛ در خدمت یک فرقه تبهکار هستید که سران آن هدفی جز غارت و چپاول جان و مال و ناموس مردم و دزدی و اختلاس بیشتر و نابودی ایران و ایرانی ندارند و برای رسیدن به هدف و مقصود خویش از یکدیگر سبقت هم می‌گیرند. در حقیقت آنان که باید دستگیر و محاکمه و مجازات شوند رهبر و سران این فرقه تبهکار هستند.
جناب آقای قاضی، اگر واقعا به این یقین رسیده‌اید که اقدام علیه امنیت ملی و اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت کشور و… کار ماست، پس معطل نکنید؛ بهتر است حکم به اعدام ما بدهید. ما با افتخار طناب دار را بوسیده و خود بر گردن می‌اندازیم. ما نه از زندان هراس داریم نه از اعدام. اراده‌ی ما بر اینست که ایران را آزاد و آباد بسازیم و امید آن داریم که شما و همکاران شما ما را یاری کنید. ما باور داریم شما هم مانند ما قربانی جنایت‌هاو جاه‌طلبی‌های این فرقه تبهکار هستید و خانواده‌های شما هم نیز مانند خانواده‌های ما در رنج و عذاب و نگران هستند.
جناب آقای قاضی، شما خوب می‌دانید که اینجا دادگاه نیست و بیدادگاه است و کفه‌های ترازوی عدالت (اسلامی!) به نفع این فرقه تبهکار سنگینی می‌کند و شاید علیرغم میل باطنی مجبور باشید ما را مجرم شناخته و مجازات کنید اما هم ما و هم شما می‌دانید که اینجا دادگاه نیست بیدادگاه است. دادگاه ما می‌بایست علنی و در حضور مردم و رسانه‌ها همچنین با حضور هیئت منصفه و وکیل مستقل و شجاع برگزار شود. در صورتی که اینجا شما نه در مقام قاضی بی‌طرف بلکه در جایگاه دادستان قرار دارید و رای و حکم شما به نفع حاکمیت این فرقه تبهکار است.
جناب قاضی، تکلیف رهبر و سران فرقه تبهکار به زودی توسط مردم روشن خواهد شد اما دل‌مان به حال شما و نیروهای خدوم انتظامی و امنیتی و اطلاعاتی می‌سوزد که همچون ما و خانواده‌های ما، شما و خانواده‌های شما نیز قربانی امیال این فرقه تبهکار می‌شوید و از آن مهم‌تر اینکه چگونه پاسخ خانواده و وجدان خود را می‌دهید اگر بفهمید و بدانید که نان در خون مردم می‌زنید و نانی که بر سر سفره‌ی خود و فرزندان‌تان می‌گذارید آغشته به خون بی‌گناهان است و حلال نیست.
جناب قاضی، مصدع اوقات شدم؛ ببخشید؛ این روزها روزهای سخت و سرنوشت‌ساز و روزهای امتحان غیرت و شرف و مردانگی است. امروز نه فقط ما چند تن بلکه یک ایران مقابل شما نشسته و منتظر قضاوت صحیح و عادلانه و شرافتمندانه‌ی شماست. امروز شما و همکاران شما و نیروهای خدوم انتظامی و اطلاعاتی و امنیتی و بازجویان محترم هستید که باید انتخاب کنید و تصمیمی صحیح و عادلانه و درست و شرافتمندانه و تاریخ‌ساز بگیرید و از خود بپرسید که حق با کیست؛ با ما مردم یا با رهبر و سران فرقه تبهکار؟ آیا نانی که بر سر سفره فرزندان و خانواده خود می‌برید پاک و مطهر و حلال است؟! یا آغشته به خون مردم و حرام؟! البته اگر واقعا به خدا و دین و قرآن و پیامبر باوردارید! پاینده و پیروز باشید.
نور بر تاریکی پیروز است.
تا ابد پاینده ایران و تا ابد جاوید شاه
حجت‌اله رافعی معلم و زندانی سیاسی پادشاهی‌خواه
دی ۲۵۸۲شاهنشاهی ۱۴۰۲ خورشیدی
