چرا انقلاب ما علیه فرقه تبهکار جمهوری اسلامی به تاخیر افتاده؟ آیا اتحاد ارتجاع سرخ و سیاه پس از شورش ننگین ۵۷ گسست و پایان یافت؟! آیا رهبران و پسماندگان ۵۷ اعم از چپهای افراطی و مذهبی مانند سازمان مجاهدین خلق واقعا مخالف یا اپوزیسیون جمهوری اسلامی محسوب میشوند؟
پاسخ اینجانب معلم و زندانی سیاسی پادشاهیخواه را در ادامه میخوانید.
راستش انقلاب ما برخلاف شورش ننگین ۵۷ نیاز به خون ندارد. انقلاب ما علیه فرقه تبهکار جمهوری اسلامی نیازمند دانش و آگاهی و شجاعت و اتحاد و همدلی و مهمتر از همه اطلاعات دقیق و درست است. واقعیت دیگر اینکه فرقه تبهکار جمهوری اسلامی هرگز و هیچوقت قوی نبوده و نیست و این به خاطر ترس واهی، عدم اعتماد و اتحاد و همدلی ما و مهمتر از همه فریبکاری و خیانت اپوزیسیون جعلی یا همان فعالنماهای سیاسی و صنفی و مدنی است. جسد پوسیده و متعفن جمهوری اسلامی بر زمین مانده و دانش و آگاهی ما مردم میتواند این جسد متعفن را هرچه زودتر روانه گورستان تاریخ کند. پس باید دو گروه از اپوزیسیون جعلی و عملکرد آنها را بررسی کنیم و بهتر بشناسیم. چرا که این دو گروه مانع و سدی محکم برای انقلاب ما علیه رژیم ملاها هستند. در حقیقت این دو گروه در ظاهر اپوزیسیون جمهوری اسلامی و در باطن در خدمت آن هستند. بنابراین این دو گروه بسیار بسیار پستتر و خیانتکارتر از فرقه تبهکار جمهوری اسلامی هستند و باید دقیق آنها را شناخت چون دائم در حال فریب مردم و جلوگیری و تعویق انقلاب و افزایش هزینه برای مردم و ایجاد یأس و ناامیدی در مردم هستند و هدف من و دوستان و همرزمانم افشای پشت پرده این دو گروه پست و پلید و خطرناک است.
گروه اول پسماندگان ۵۷ با ماسک و نقاب صنفی و گروه دوم پنجاه و هفتیها با ماسک و نقاب مشروطهخواه است. اگر ما این دو گروه و عملکرد آنها را درست بشناسیم و فریب آنها را نخوریم بیشک در آیندهای نزدیک شاهد سرنگونی این رژیم اشغالگر خواهیم بود. البته هدف از این افشاگری تخریب یا تضعیف و ترور شخصیت در این گروهها نیست چون بسیاری از آنها فقط هوادار هستند و شاید فریب خورده یا دانش کافی در زمینهی سیاست ندارند. هدف افشای سران و رهبران این گروهها و ماهیت آنهاست. این حق مسلم و قانونی هر انسانی است که برای منافع شخصی یا حزبی خود تلاش کند و در هر گروه و سازمانی که تمایل دارد به فعالیت بپردازد این اساس یک حکومت سکولار دموکراتیک است اما هیچ حزب یا گروهی و سازمانی و هیچ شخصی حق ندارد منافع شخصی و حزبی خود را بر منافع ملی ترجیح داده و برای تحقق اهداف شخصی و حزبی خود و رسیدن به قدرت مردم را فریب دهد و حق و حقوق مردم را ضایع کند. پس وظیفهی خود میدانم تا به عنوان یک فعال و زندانی سیاسی مشروطه پادشاهیخواه پرده از خیانت شورشیان ۵۷ و پسماندههای آنها اعم از گروهک سازمان مجاهدین خلق و چپهای افراطی با ماسک و نقابهای گوناگون و رنگارنگ بردارم.
ممکن است که گفته شود که این افشاگریها جلوی اتحاد را گرفته و تضادها را افزایش میدهد و موجب تاخیر در انقلاب پیش رو میشود اما اصلا اینگونه نیست. خیزش دی ۹۶، آبان ۹۸ و انقلاب مهسا در سال ۱۴۰۱ را همین اشتباه و توهم خاموش کرد. مردم همیشه متحد بوده و هستند اما این رهبران احزاب و رسانههای آنان هستند که مردم را فریب داده و صف آنها را از هم جدا میکنند و این افشاگریها مردم را به حقایق آگاه و روند انقلاب را تسریع میکند و مردم بیشتر از پیش متحد و منسجم میشوند و اگر نخبگان و تحصیلکردگان به ویژه اساتید و معلمان و دانشجویان فهیم و فرهیخته و اصحاب رسانههای مردمی به این موضوعات بپردازند و در مورد پشت پرده این گروهها افشاگری و آگاهیرسانی کنند بیشک توده مردم حول محور رهبری واحد اتحاد و انسجام یافته و کابوس ۴۵ ساله حکومت فرقه تبهکار جمهوری اسلامی را به پایان رسانده و طومار این رژیم تبهکار و اشغالگر را در هم خواهند پیچید.
از طرفی شما هممیهنان عزیز و فهیم و فرهیخته شاهد و گواه بوده و هستید که شهریار میهن شاهزاده رضا پهلوی و خاندان ایرانساز پهلوی و علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی و مهربانو یاسمین پهلوی و مشروطه پادشاهیخواهان واقعی تا چهاندازه برای اتحاد و ائتلاف با دیگر جریانات سیاسی باورمند به حفظ تمامیت ارضی تلاش نموده و مینمایند و این خود پسماندههای ۵۷ هستند که اکثریت مردم ایران و جمعیت عظیم پادشاهیخواهان را نادیده گرفته و به رسمیت نمیشناسند و چون جمهوری اسلامی برای مقابله با پهلویسم به آنها نیاز دارد و پول و رسانه و قدرت در اختیار آنها قرار داده با جمهوری اسلامی موقتا همپیمان شده و به خاطر منافع شخصی و حزبی خود انقلاب را به تعویق انداخته و مانع و سدی محکم بر سر راه انقلاب شدهاند.
پسماندههای ۵۷ که خود بانی شورش ننگین ۵۷ و این نکبت و فلاکت ۴۵ ساله هستند نه تنها هیچ تمایلی برای همکاری و اتحاد و ائتلاف علیه این فرقه تبهکار ندارند بلکه با سنگاندازی به دلایلی که ذکر میکنم در جهت حفظ و بقای جمهوری اسلامی هم تلاش میکنند. همچنین با فریبکاری و با ماسک و نقابهای گوناگون و رنگارنگ سعی در جلوگیری و تعویق براندازی جمهوری اسلامی یا بهتر بگویم خلافت اسلامی دارند. حقیقت اینست که ارتجاع سرخ و سیاه که شاهنشاه آریامهر در زمان حیات خود از آن پرده برداشت اگرچه برای مدت کوتاهی پس از شورش ننگین ۵۷ شکسته شد اما خیلی زود این اتحاد برای مقابله با خواست و ارادهی اکثریت مردم مبنی بر بازگشت پهلویسم دوباره و مجددا برقرار و تشکیل شد. حقیقت اینست که اتحاد ارتجاع سرخ و سیاه هرگز گسستنی نیست و اتفاقا در این روزهای حساس و تاریخی مستحکمتر هم شده چون هم پنجاه و هفتیها و هم پسماندههای ۵۷ یا همان ارتجاع سرخ خطر بازگشت پهلویسم را احساس کرده و با اینکه مدعی هستند که اکثر مردم ایران پشتیبان آنها و با بازگشت پهلویسم مخالفند با هم همصدا شده و با ترس و وحشت و با ابراز نگرانی فراوان دائما این سوال را بین مردم و جامعه مطرح میکنند که اگر جمهوری اسلامی برود بعدش چی؟! و یکی نیست که از این حرامزادگان تاریخ بپرسد که اولا چرا سال ۵۷ نگران بعدش نبودید و این سوال مضحک و خندهدار را از خود نپرسیدید و با اینکه در ناز و نعمت و در رفاه و آسایش و امنیت بودید و شورش ننگین ۵۷ را رقم زدید و مردم را به فقر و فلاکت دوران قبل از پهلوی سوق دادید و در ثانی شما کوتولههای سیاسی که مدعی هستید اکثریت مردم مخالف بازگشت مشروطه پادشاهی و مخالف بازگشت پهلوی هستند و از پهلوی عبور کردهاند و خودتان در اکثریت هستید، چرا از آینده میترسید؟! و چرا نگران بعدش هستید؟! چرا از رفراندوم زیر نظر جوامع بینالمللی میترسید؟! مگر نمیگویید و مدعی نیستید که شما مخالفان پهلوی در اکثریت هستید پس از چه چیز آینده میترسید و میگویید بعدش چی؟ از بعد چه چیزی میترسید که خواستار اتحاد اصناف و اعتصابات سراسری علیه صنوف به صورت همزمان نمیشوید؟
واقعیت اینست که پسماندههای ۵۷ خوب میدانند که به خاطر خیانت به مردم ایران چه در جریان شورش ننگین ۵۷ و چه بعد از آن نزد مردم ایران منفور بوده و هستند و اکثریت مردم ایران خواستار بازگشت خاندان ایرانساز پهلوی هستند و تا وقتی جریان پهلویسم جریان غالب است آنها هرگز نقش خود را به عنوان برانداز جمهوری اسلامی نخواهند داشت چون آنها قبل از اینکه مخالف فرقهی تبهکار جمهوری اسلامی باشند، اپوزیسیون و مخالف پهلوی هستند و از بازگشت پهلویسم میترسند و در اذهان عمومی القا میکنند که اگر جمهوری اسلامی برود بعدش چی؟ این موضوع را خود سران فرقه تبهکار جمهوری اسلامی خیلی قبلتر پس از کشتارهای خونین دههی ۶۰ دریافته و به اشتباه خود پی بردند که پسماندههای ۵۷ را نباید دور ریخت. آنها بهترین گزینه و بهترین سلاح سیاسی و ایدئولوژیک انحرافی برای مقابله با حکومت سکولاردموکراتیک هستند و میتوان با ارائه خدمات به آنها اعم از شغل و سرمایه و رسانه و توقف کشتار آنان از آنها استفاده و بین آنها و طرفداران پهلوی توازن قدرت ایجاد کرد و برای جلوگیری از سقوط و سرنگونی خود و جلوگیری از بازگشت پهلویسم بهره برد بدون آنکه خود را درگیر دعوا نماید. پس اتاق فکر این فرقهی تبهکار بعد از مدت کوتاهی تصمیم گرفت بجای کشتار پسماندههای ۵۷ چه در بدنه جامعه چه در زندانها از فعالین چپ و مجاهد به عنوان فعالین سیاسی و صنفی و مدنی استفاده نماید و با دادن پست و مقام و جذب آنها در مشاغل غیرکلیدی و اصناف گوناگون به عنوان فعال صنفی و یا زندانی صنفی از آنها برای جلوگیری از سقوط استفاده کند و اینگونه شد که پیوند ارتجاع سرخ و سیاه دوباره و مجددا تشکیل و برقرار شد.
خیانت پسماندههای ۵۷ به ویژه سازمان مجاهدین خلق نه تنها کمتر از خیانت و جنایت فرقهی تبهکار جمهوری اسلامی نیست بلکه به مراتب بیشتر و بزرگتر است چرا که طی این سالها فقط نقش اپوزیسیون جمهوری اسلامی را بازی کرده و با کشتارهای کور به جنایتهای جمهوری اسلامی رسمیت داده و مشروعیت بخشیدهاند و با نقاب صنفی حتی در زندان به عنوان زندانی صنفی اعضای صنوف را فریب دادهاند. بنابراین پسماندههای ۵۷ به خاطر خیانت به مردم ایران چه در جریان شورش ننگین ۵۷ و چه بعد از آن نزد مردم ایران منفور بوده و از یکسو جایگاه و پایگاه اجتماعی و مردمی ندارند و از سوی دیگر رهبری و آلترناتیوی هم ندارند و درگیر بحران فقدان رهبری واحد هستند.
آنها مجبورند تحت عنوان فعال صنفی و با ماسک و نقاب صنفی در بدنهی اصناف نفوذ کرده و با فریب آنها برای کسب مطالبات حداقلی آنها را سرگرم کنند تا زمان و فرصت مناسب برای عملی کردن اهداف خود را پیدا کنند. پسماندههای ۵۷ با برگزاری تجمعات صنفی محدود و پراکنده و غیرمستمر که مکان و زمان آن عموما توسط اتاق فکر فرقهی تبهکار جمهوری اسلامی هماهنگ و سازماندهی میشود نقش سوپاپ اطمینان برای این فرقهی تبهکار را بازی میکنند. آنها بدون توجه به حقوق اصلی اعضای صنوف یعنی اتحاد اصناف و اعتصابات سراسری فوری و فراگیر و همزمان کلیه صنوف به بهانههای مختلف طفره رفته تا بهاندیشهی خام خویش مردم و اعضای صنوف را با فریب جذب نموده و در فرصت مناسب این پسماندهها و جاماندههای سفرهی رنگین شورش ننگین ۵۷ خودشان به قدرت رسیده و مردم ۴۵ سال دیگر زیر یوغ و سلطهی ارتجاع سرخ وضعیتی مانند کره شمالی یا چین را تجربه کنند. بنابراین اگر این گروهها واقعا مدعی مبارزه و مخالفت با جمهوری اسلامی هستند باید خیلی فوری همین امروز به تجمعات صنفی محدود و پراکنده پایان داده و خواستار اتحاد اصناف و اعتصابات سراسری همزمان کلیه صنوف شوند. در صورتی که تا کنون هرگز دعوت و درخواست یا فراخوانی برای اتحاد اصناف و اعتصابات سراسری همزمان کلیه صنوف نداشتهاند و یقینا بعد از این هم نخواهند داشت.
اما دسته ی دوم که بسیار بسیار پستتر و خیانتکار تر از دسته اول هستند ۵۷ایهایی هستند که برای جلوگیری و تعویق انقلاب ماسک و نقاب مشروطهخواهی به چهره زدهاند و از نام و اعتبار شهریار میهن شاهزاده رضا پهلوی سوء استفاده نموده برای خود حزب و تشکیلات راهاندازی کرده و دنبال نیرومند کردن خود و حزبشان و جذب فعالان به ویژه جوانان با شرف و پادشاهیخواه در حزب یا جناح خود همه جا حتی در زندان هستند.
اینها نیز مانند پسماندههای ۵۷ هیچ تلاش و اقدامی برای تشکیل ستاد فرمان، اتحاد اصناف و اعتصابات سراسری همزمان اصناف جهت حمایت و پشتیبانی از اعتراضات جوانان شجاع و میهندوست نمیکنند و مانند فرقهی تبهکار جمهوری اسلامی و پسماندههای ۵۷ بدون هیچ دعوت و درخواست یا فراخوان برای اتحاد اصناف و اعتصابات سراسری کلیه صنوف به صورت همزمان با وعدههای سرخرمن و وعده ظهور و دعوت به صبر و سکوت و سکون مردم را فریب میدهند و دقیقا همان نقشه و طرحی را دنبال و اجرا میکنند که جمهوری اسلامی و پسماندههای ۵۷ دنبال میکنند. بنابراین ما مشروطه پادشاهیخواهان واقعی بیش از این نباید وقت خود و وقت مردم و وقت شهریار میهن را تلف کنیم و به امید اتحاد با پسماندههای ۵۷ باشیم. ما برای براندازی باید به اتحاد مردم تکیه کنیم نه به اتحاد احزاب و گروههای انحرافی که در اقلیت هستند و با پروپاگاندا و هجمهی رسانهای و فریب خود را اکثریت جا میزنند و معرفی میکنند.
ما مردم برای براندازی نیازی به اتحاد با پسماندههای ۵۷ نداریم. ما برخلاف آنها نگران بعد از براندازی نیستیم و نمیپرسیم بعدش چی؟! چون باور داریم اکثریت مردم از ارتجاع سرخ و سیاه و پسماندههای ۵۷ بیزارند و رایشان پادشاهی مشروطه و خاندان ایرانساز پهلوی است و باورمند به حکومت قانون و رفراندوم زیر نظر جوامع بینالمللی هستیم. نور بر تاریکی پیروز است.