امیر مقدم – انتخاباتِ در پیش واقعاً مهمترین انتخابات رژیم است و نتیجهاش برای حکومت، مردم، اپوزیسیون و ناظران بینالمللی بسیار مهم و تعیینکننده است زیرا بعد از چند مرحله اعتراضات گسترده سراسری (دی۹۶، آبان۹۸، شهریور ۱۴۰۱) برگزار میشود. در تمام این مدت جمهوری اسلامی با همان روشهای نخنمای همیشگی تلاش زیادی برای برگرداندن جامعه به قبل از دیماه ۹۲ (انتخابات ریاست جمهوری) کرد.
جریانهای اصلی قدرت طبق معمول با همکاری کنترل شدهی اصلاحطلبان تلاش زیادی برای تبدیل تهدیدات به فرصتها کردهاند، فرمول نخنما هم همان استراتژی شیادانه همیشگی، بافتن کلاهی از نمد است و وانمود میکنند ضعفهای نظام مرتبط با جریانهای حاکم در دولتها و دورههای مختلف مجلس شورای اسلامی است.
حکومت روی ضعف حافظه عمومی حساب باز کرده و به دنبال کشاندن مردم پای صندوقهای رأی با ترفندهای همیشگی مثل انتخابات سال ۷۶ یا ۹۲ است. اما واقعیت این است که دولتها و مجلسهایی که هر کدام وقتی کارشان تمام شد و رفتند و دولت و مجلس بعدی روی کار آمد، مردم گفتند: «صد رحمت به کفندزد اولی!»
حکومت برای داغ کردن تنور انتخابات «شیادی» میکند از رقص و لودگی مجریان نان به نرخ روز خور صداوسیمای دولتی تا رأی دادن با گواهینامه، کارت ملی و یا پاسپورت!
اهمیت این انتخابات به وضوح در حرفهای تصمیمسازان و تصمیمگیران نظام پیداست. به عنوان مثال حسن خمینی نوه روحالله خمینی که سالیانه بیش از ۱۳۳ میلیارد تومان از سفره انقلاب سهم دارد میگوید «انتخابات جمهوری اسلامی را بیمه میکند». یا احمد علمالهدی تأکید میکند «اگر مردم مشکل معیشتی دارند، باید در انتخابات شرکت کنند؛ در غیر اینصورت معلوم نیست چه کسی بر سرنوشت این ملت مسلط میشود.»
مهندسی انتخابات در جمهوری اسلامی مرتبط با نیازهای حکومت است. در مقطعی نظام به این برآورد میرسد که «دولت و مجلس انقلابی» مؤثر است و در مقطعی دیگر محاسبه میشود که آنها ویترین مناسبی برای نظام نیستند و اصلاحطلبان پوشش بهتری هستند اما مسئله فقط یک چیز است: «کسب مشروعیت برای حفظ نظام».
واضح است اگر مشارکت مردم در انتخابات پایین هم باشد حکومت با رأیسازی و تقلب وانمود میکند «حضور مردم حماسی» بود. آنها از طریق دستگاههای تبلیغاتی خود اعلام خواهند کرد که رأی مردم به معنی «نه» گفتن به اپوزیسیون و «آری» گفتن به نظام است. آنها با هر ترفندی میخواهند با داغ کردن انتخابات دستاوردهای مهم قیام مردم را تحت تاثیر قرار دهند.
میبایست مدام یادآوری کرد دوگانه «تندرو- میانهرو» که اتفاقاً کلیدواژه روزنامهنگاران و اپوزیسیون صادراتی نیز هست یک دوگانه کاذب و دو پایه پروپاگاندای جمهوری اسلامی است! نقش اولی تقویت و بازیافت دومی است. هردوی اینها «کاسبان فراموشی» هستند.
در جمهوری اسلامی همه باهماند و سر یک سفره نشستهاند، هیچ نیروی سالمی بین آنها وجود ندارد. دولتهای جمهوری اسلامی چه اصولگرا و چه اصلاحطلب واگنهای متصل به یک لوکوموتیو هستند. هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان بارها در جدالهای درون نظام رو به هم گفتهاند «همه در یک کشتی نشستهایم و اگر این کشتی غرق شود، همه ضرر میکنند.»
*امیر مقدم روزنامه نگار، مدیر روابط عمومی و رابط پارلمانی معاونت اجرایی ریاست جمهوری دولت یازدهم و از مسئولین ستاد موسوی در سال ۸۸ است و سالهاست خارج از ایران زندگی میکند.