معرفی گلی ترقی در محفل ادبی  پنجشنبه‌های لندن

- در  جلسه اخیر محفل پنجشنبه‌ها، سودابه فرخ نیا بازیگر و کارگردان تئاتر در مورد گلی ترقی نویسنده ایرانی سخنرانی کرد.
- زهره ترقی مقدم که در عرصه ادبیات با نام گلی ترقی شناخته شده در ۱۷ مهر ۱۳۱۸ برابر با ۱۰ اکتبر ۱۹۳۹ میلادی در یک خانواده فرهنگی و علاقمند به کتاب در تهران به دنیا آمد. وی اکنون در ۸۴ سالگی در یک خانه سالمندان در حومه پاریس زندگی می‌کند.
- گلی ترقی می‌گوید زندگی او همیشه در تعلیق بوده. نه اینجا و نه آنجا و همیشه در راه بوده است. اگر قصه‌های او درباره سرگردانی است از همین وضعیت معلق نشأت می‌گیرد. برای او این پرسش مطرح است که خانه و شهر وی کجاست. او دچار  سرگردانی‌های «اگزیستنسیال» (ناشی از موجودیت) است.

شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲ برابر با ۱۷ فوریه ۲۰۲۴


محفل ادبی پنجشنبه‌ها در لندن به همت زنده‌یاد مهری کاشانی از ٢۵ سال پیش جلسات فرهنگی برگزار می‌کند. این محفل بعد از درگذشت پایه‌گذار آن به دنبال دوره‌‌ای توقف کوتاه، دوباره با همت دوستداران هنر و ادبیات بطور منظم در اولین پنجشنبه هر ماه در شمال لندن تشکیل می‌شود.

گلی ترقی

در  جلسه اخیر محفل پنجشنبه‌ها، سودابه فرخ نیا بازیگر و کارگردان تئاتر در مورد گلی ترقی نویسنده ایرانی سخنرانی کرد. در این سخنرانی سودابه فرخ نیا از دو کلیپ گفتگو با گلی ترقی،  یکی به زبان انگلیسی و دیگری به فارسی، استفاده کرد که به حاضران برای شناخت بیشتر این نویسنده بسیار کمک نمود.

گشایش جلسه توسط عباس فیض فعال فرهنگی صورت گرفت. او از اینکه محفل پنجشنبه‌ها از وجود و دانش فرهیختگان و هنرمندان ایرانی در رشته‌های مختلف ادبی و هنری بهره‌مند است و این امر وزن فرهنگی این محفل را غنی‌تر می‌کند، اظهار خوشنودی  کرد.

ارشام اسپنسر

قبل از سخنرانی سودابه فرخ نیا، ارشام اسپنسر ترانه‌ای زیبا به انگلیسی اجرا نمود. سپس سودابه فرخ‌ نیا سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: گرچه عمر قصه‌نویسی در ایران چندان طولانی نیست، اما سابقه داستان‌نویسی زنان از آن هم کوتاه‌تر است. نویسندگی هم مانند اکثر کارها در تاریخ ایران مردانه بوده است. تا اینکه رشد مدرنیته و ترویج فرهنگ غرب باعث شد که برخی زنان در حوزه فرهنگ هم فعال شوند. گلی ترقی از جمله زنانی است که توانسته اسمش را در کنار زنان دیگر در تاریخ ادبیات ایران ماندگار سازد.

پس از این مقدمه کوتاه ویدئویی از گفتگوی گلی ترقی به انگلیسی که در سال ۲۰۱۳ در نیویورک انجام شده بود پخش شد.

در این کلیپ گلی ترقی با گفتن اینکه وقتی به زندگی‌اش می‌نگرد متوجه می‌شود که کاملاً در میان دو جهان زندگی کرده است، شروع کرد. او از پدری گفت که زاده شهر قم بود و قرار بود روحانی شود ولی تحصیلات حوزوی را نیمه‌کاره گذاشت و به تهران رفت و مجله «ترقی» را بنیان گذاشت. نگاه پدر همواره به سوی ترقی بود و آمریکا را مظهر پیشرفت می‌دانست و به همین دلیل او و برادرش را برای تحصیل به آمریکا فرستاد. گلی ترقی ادامه داد که حین اقامت در آمریکا دلش برای زبان فارسی تنگ می‌شود. او در اینجا گفت که زبان روح هر آدمی است. وقتی  انسان بلاغت زبان ندارد چیزی در او کم است. او وقتی به ایران می‌رود به محض ورود احساس می‌کند که چقدر کلمات و صداهای مردم  در ایران از جمله آه کشیدن‌ها (که با آه کشیدن‌های غربی‌ها متفاوت است)، برایش صمیمی و نزدیک هستند. او ادامه داد که ایران در حال حاضر کشوری پُرتناقص است به خصوص بعد از انقلاب ۵۷٫  گلی ترقی سپس ادامه داد وضعیتی در فرودگاه ایران پیش آمده بود که در میان بار او یک تبر درویشی پیدا کردند که داشت به عنوان هدیه برای پسرش به خارج می‌برد و آن را  ضبط کردند. آقای کارشناسی به نام «طوطی» بالاخره آمد و پس از مشاهده دقیق تبر گفته  که این شیئ است که سرش جدید ولی دسته‌اش عتیقه است. گلی ترقی بر اساس این حرف گفت که سرِ ما هم مدرن ولی دُم‌مان هنوز در زمان‌ باستان زندگی می‌کند. و این مسئله در ما بحران هویت ایجاد می‌کند.

سودابه فرخ نیا بعد از اتمام این کلیپ، بیوگرافی مختصری از گلی ترقی ارائه داد. زهره ترقی مقدم که در عرصه ادبیات با نام گلی ترقی شناخته شده در ۱۷ مهر ۱۳۱۸ برابر با ۱۰ اکتبر ۱۹۳۹ میلادی در یک خانواده فرهنگی و علاقمند به کتاب در تهران به دنیا آمد. وی اکنون در ۸۴ سالگی در یک خانه سالمندان در حومه پاریس زندگی می‌کند. سخنران گفت بسیار دوست می‌داشت که گلی ترقی می‌توانست در این جلسه در  لندن حضور داشته باشد ولی موفق به تماس با او نشده است.

سودابه فرخ‌نیا

پدر گلی ترقی ، لطفعلی ترقی مدیر مجله «ترقی» وکیل شناخته شده دادگستری بود. مادرش شاعر و عاشق کتاب بود. گلی ترقی  دوره دبیرستان را در مدرسه انوشیروان دادگر به پایان رساند.

پس از پایان دوره اول دبیرستان، در ۱۹۵۴ به اصرار پدرش به آمریکا می‌رود و  شش سال در آمریکا می‌ماند و در رشته فلسفه فارغ‌التحصیل می‌شود. ولی از آنجا که زندگی در آمریکا را دوست ندارد به ایران برمی‌گردد. پس از بازگشت در دوره دکترای «فلسفه اسلامی» دانشگاه تهران مشغول می‌شود. اما آن را نیمه‌کاره رها می‌کند. سپس شروع به نوشتن درباره اسطوره، نماد، تمثیل، کهن‌الگوها برای صفحه  هنر و ادب روزنامه «آیندگان» می‌کند. کمی بعد با تشویق فروغ فرخزاد شاعر  و شمیم بهار نویسنده به داستان‌نویسی رو می‌آورد و قصه‌هایش را در مجله «هنر و اندیشه» منتشر می‌کند.

او همچنین سراسر دهه ۶۰ میلادی را به عنوان متخصص روابط بین‌الملل در سازمان برنامه و بودجه مشغول کار بوده و در سال ۱۹۷۰ به تدریس فلسفه، اسطوره‌‌شناسی و شناخت نمادهای آغازین در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران مشغول می‌شود. در این دوره است که سودابه فرخ نیا به عنوان دانشجو در کلاس‌های گلی ترقی شرکت کرد. سخنران از امکان شرکت در کلاس‌های گلی ترقی به عنوان شانسی بزرگ نام می‌برد. او افزود که از دانشکده‌ها و مراکز دیگر در کلاس‌های فوق‌العاده او شرکت می‌کردند و از سواد و کلام شیرین گلی ترقی بهره می‌جستند.

گلی ترقی در همین دوره با هژیر داریوش کارگردان سینما و مدیر جشنواره بین‌المللی تهران ازدواج می‌کند و صاحب دو فرزند می شوند ولی پس از ۹ سال  جدا می‌شوند.

بعد از آنکه در «انقلاب فرهنگی» پس از انقلاب ۵۷ دانشگاه‌ها به مدت دو سال بسته شد، گلی ترقی با فرزندانش به فرانسه مهاجرت کرد و مقیم پاریس شد. وی اما سراسر دهه ۸۰ میلادی بین ایران و فرانسه در رفت و آمد بود تا پیوندهای فرهنگی‌اش را با ایران حفظ کند.

در اینجا دومین کلیپ سخنان گلی ترقی به فارسی پخش شد. وی ابتدا می‌گوید که در تمام طول زندگی‌اش در  سفر دائم بوده. بعد از شروع جنگ ایران و عراق زندگی او بین ایران  و فرانسه دوپاره شد زیرا نتوانسته بود دست از ایران بشوید و با وجود مشکلات فراوان با فرزندان کوچکش به ایران می‌رفته است. یکی از این مشکلات این بود که با شروع جنگ وقتی راه‌ها بسته ‌شده بودند با اتوبوس در فصل سرما ایران را ترک ‌می‌کند. تمام زندگی او به یک مفهوم، زندگی در تعلیق و سفر دائم بوده است.

ترقی می‌گوید وقتی در ایران اقامت داشت و به یاد آورد  که باید به پاریس برگردد متوجه می‌شود که دلش نمی‌خواهد ایران را ترک کند. در عین حال اما تنها تکه تکه‌هایی از ایران و نه تمامش را دوست دارد زیرا بسیاری از چیزهایش را نمی‌تواند تحمل کند. گذشته از آلودگی هوا و ترافیک، تهران دیگر تهران گذشته‌ی او نیست و این امر آزارش می‌دهد. گلی ترقی ادامه داد، هم ایران را دوست دارد و با آن احساس پیوند نزدیک می‌کند در عین حال خودش را در ایران جدید غریبه حس می‌کند و حرف‌هایی و اصطلاحاتی را می‌شنود که نمی‌فهمد.

داریوش شایگان یکبار به گلی ترقی گفت بود که او سی سال است که در پاریس اقامت دارد ولی انگار نه انگار در آن شهر زندگی می‌کند. گلی ترقی این جداافتادگی را به غلظت تهرانی و قمُی بودن خودش نسبت می‌دهد. در عین حال او از داریوش شایگان که در این کلیپ در میان حاضران دیده می‌شود، می‌پرسد که چقدر با فرانسه احساس نزدیکی می‌کند؟ شایگان جواب می‌دهد که  چون از دوران نوجوانی در پاریس بوده احساس نزدیکی به آنجا دارد.  ترقی اما می‌افزاید که البته شایگان هم از همان بدو ورود به فرانسه غُر می‌زند که می‌خواهد به ایران برگردد.

گلی ترقی رو به شایگان می‌گوید که تفاوت من با شما آنست که شما زبان فرانسه را مانند زبان مادری‌تان می‌دانید که این خیلی مهم است. دانستن زبان باعث نزدیکی به محل زندگی می‌شود. او اضافه می‌کند که خودش احساس مشابهی به آمریکا دارد زیرا در نوجوانی در آنجا زندگی کرده و انگلیسی را خوب می‌داند. ولی از همان بدو ورود به فرانسه ظاهراً مقاومتی در برابر یادگرفتن زبان فرانسه در او شکل گرفت که احتمالا از این تصور سرچشمه می‌گرفته که فراگیری این زبان ممکن است باعث شود که در آنجا بماند در حالی که نمی‌خواسته در فرانسه ساکن شود.

ترقی می‌افزاید که زندگی او همیشه در تعلیق بوده. نه اینجا و نه آنجا و همیشه در راه بوده است. اگر قصه‌های او درباره سرگردانی است از همین وضعیت معلق نشأت می‌گیرد. برای او این پرسش مطرح است که خانه و شهر وی کجاست. او دچار  سرگردانی‌های «اگزیستنسیال» (ناشی از موجودیت) است.

پس از پایان کلیپ دوم، سودابه فرخ‌ نیا گفت که با این دو ویدئو امیدوار است شمه‌ای از طرز فکر و جهان‌بینی کلی ترقی را دریافته باشیم. وی سپس مروری کوتاه بر داستان‌های گلی ترقی داشت.

اولین اثر ترقی «منهم چه گوارا هستم»  در سال ۱۳۴۷ در ایران منتشر شد. بعد از مهاجرت به فرانسه داستان‌نویسی ترقی ادامه یافت. یکی از داستان‌هایش با عنوان «بزرگ‌بانوی روح من» به فرانسه ترجمه شده و در سال ۱۹۸۵ به عنوان بهترین قصه در فرانسه برگزیده شده است. بیشتر داستان‌های گلی ترقی به زبان‌های فرانسه و یا انگلیسی و یا هر دو ترجمه شده‌اند.

مجموعه داستان‌های کوتاه وی از جمله «خاطره‌های پراکنده» در سال ۱۹۹۴ نوشته شد و در همان سال داستان «عادت‌های غریب آقای الف» را نوشت که در ایران منتشر نشده. «جایی دیگر» در سال ۲۰۰۱ نوشته شده و «فرصت دوباره» نیز در سال ۲۰۱۵ منتشر شد.

از رمان‌هایش می‌توان از «خواب زمستانی»  که در سال ۱۹۷۶ نوشته شد نام بُرد. «اتفاق» در سال ۲۰۱۵ و «بازگشت»‌ در ۲۰۱۷ نوشته شدند. ترقی داستان منظوم هم نوشته است که عنوان «دریاپری، کاکُل‌زری»‌بر آن نهاده و  در سال ۲۰۰۰ انتشار یافت. او فیلمنامه‌هایی نیز نوشته‌ از جمله «بیتا» ساخته هژیر داریوش همسر سابق گلی ترقی و با بازیگری گوگوش و عزت‌الله انتظامی که در ۱۳۵۱ اکران شد. این فیلم در سال ۲۰۰۹ برنده دومین دوره جایزه «بیتا» شد. این جشنواره‌ای است برای قدردانی از بزرگان هنر و ادب ایران  که از سال ۲۰۰۸ با پشتیبانی بیتا دریاباری در مرکز مطالعات ایرانی دانشگاه استنفورد برگزار می‌شود. فیلم «درخت گلابی» ۱۳۷۶ به کارگردانی داریوش مهرجویی نیز داستانش اقتباسی از اثر گلی ترقی به همین نام است.  طرح اولیه داستان فیلم «چه خوب که برگشتی» هم از گلی ترقی است.

داستان‌های برگزیده‌ی گلی ترقی عبارتند از: «بزرگ‌بانوی روح من» و «اناربانو و پسرهایش» که تک‌داستان‌هایی در مجموعه داستان‌هاست. «درخت گلابی» از مجموعه «جایی دیگر» که در سال ۱۳۸۰ توسط داوران دوره اول جایزه هوشنگ گلشیری به عنوان داستان برگزیده انتخاب شد. «آنسوی دیوار» و «گل های شیراز» از مجموعه «دو دنیا» در سال ۱۳۸۲ توسط داوران دوره سوم جایزه هوشنگ گلشیری به عنوان داستان برگزیده سال انتخاب شد.

سودابه فرخ‌ نیا همچنین گفت تحلیل‌های فراوانی از آثار گلی ترقی در اینترنت در دسترس است و لازم نیست در اینجا با تحلیل آثار او جلسه را به درازا کشاند. در مروری کلی شخصیت‌های کلی ترقی در داستان‌های اولیه او انسان‌هایی ناامید، سرخورده، بیمارگونه، ناتوان، منزوی هستند و از همه چیز بیم دارند.

گلی ترقی بعد از ۱۳۷۵ داستان‌های تأمل‌برانگیزی مانند «بزرگ‌بانوی روح من» و «اتوبوس شمیران»، «خانه‌ای در آسمان» که نمونه‌های برجسته ادبیات معاصر ایران هستند، خلق کرد. فرخ‌ نیا در پایان افزود برای شناخت بیشتر از نوشته‌های گلی ترقی داستان کوتاه «اتوبوس شمیران» را برای حاضران خواند که به دلیل تسلط وی بر فن بیان مورد استقبال فراوان قرار گرفت.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۷ / معدل امتیاز: ۴

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=342616