رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران با اعلام آمار خودکشی ۱۶ رزیدنت پزشکی در یک سال گذشته گفته است «۳۰ درصد دستیاران پزشکی به خودکشی فکر میکنند.»
آمار خودکشی در ایران صعودی است و در این میان خودکشی دانشجویان پزشکی و رزیدنتها، به پدیدهای تکاندهنده تبدیل شده است.
در همین رابطه وحید شریعت رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران به خبرگزاری «ایرنا» گفته که «مشاهدات میدانی نشان میدهد میزان خودکشی بطور کلی در کل جمعیت کشور افزایش پیدا کرده اما بطور خاص در بین دستیاران پزشکی این افزایش بسیار بیشتر از جمعیت عمومی است.»
به گفته رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران «نتایج تحقیقی که در سال ۱۴۰۱ بر روی تعدادی از رزیدنتها انجام شده، نشان داد حدود ۳۰ درصد دستیاران پزشکی به خودکشی فکر کردهاند. مهمتر از نتایج این تحقیق تعداد دستیاران پزشکی هستند که خودکشی موفق [منجر به مرگ] داشتهاند.»
او افزوده «آماری که سازمان نظام پزشکی اعلام کرده نشان میدهد در یک سال گذشته ۱۶ دستیار تخصصی خودکشی کردهاند؛ البته وزارت بهداشت حتما آمار دقیقتر و بیشتری دارد اما متاسفانه این آمار را محرمانه میدانند و اعلام نمیکنند.»
وحید شریعت همچنین با اعلام آمار خودکشی در کل اقشار و مقایسه آن با آمار خودکشی منجر به مرگ در میان رزیدنتها گفته میزان «خودکشی موفق» در بین رزیدنتها و دستیاران تخصصی پزشکی حدود ۱۰ برابر جمعیت عمومی است.
رئیس انجمن علی روانپزشکان ایران توضیح داده که «شاخص آمار خودکشی بر مبنای تعداد در صدهزار نفر در سال است. اگر آمار ۱۶ خودکشی موفق رزیدنتها را در یکسال اخیر مبنا قرار دهیم. با توجه به جمعیت حدود ۱۵ هزار نفری رزیدنتهای کشور آمار خودکشی رزیدنتها در ایران حدود ۱۰۰ در صدهزار نفر میشود. این آمار در جمعیت عمومی بر اساس آمار رسمی پزشکی قانونی ۶/۵ در صد هزار نفر است البته تخمینهای غیررسمی این میزان را حدود ۱۰ در صدهزار نفر نشان میدهد. بر این اساس میتوان برآورد کرد که میزان خودکشی موفق در بین رزیدنتها و دستیاران تخصصی پزشکی حدود ۱۰ برابر جمعیت عمومی است که بسیار بالا و نگرانکننده است.»
دکتر نازنین پزشک متخصص زنان و زایمان که به تازگی به تورنتو نقل مکان کرده نیمه بهمن امسال در رابطه با افزایش آمار خودکشی در میان رزیدنتها و اینترنها به «کیهان لندن» گفته بود که «موضوع خودکشی انترنها و رزیدنتها تنها به یکی دو سال گذشته خلاصه نمیشود، در سالهای نخست دهه ۸۰ که دوران رزیدنتی خود را میگذراندم شاهد خودکشی دو نفر از رزیدنتها بودم آن زمان به دلیل نبود شبکههای اجتماعی به گستردگی زمان حاضر، این مسائل برای عموم، اطلاعرسانی نمیشدند، مسئولان دانشگاه هم خانوادهها را متقاعد میکردند که موضوع خودکشی فرزندشان را عمومی نکنند. دانشگاه علوم پزشکی تهران دو مورد خودکشی را نیز تصادف رانندگی علت مرگ عنوان کرده بود!»
او با اشاره به حقوق ناچیز و شرایط بحرانی زندگی و معیشت رزیدنتها و انترنها گفته بود که «مجرد ۸ میلیون، متاهل ۱۰ میلیون و متاهل بچهدار ۱۱ میلیون تومان دریافت میکنند.»
دکتر نازنین پزشک افزوده بود که «رزیدنتهایی داشتیم که کشیک ۷۲ ساعته داشتند. آخر کجای دنیا به رزیدنت ۷۲ ساعت کشیک میدهند؟! فشار کاری ۴ سال است و هر سال این فشار کاری سبکتر میشود ولی مسئله آزاردهنده این بود که وقتی هر روز به بیمارستان میرفتیم میدیدیم قیمتها هر روز بالاتر میرود، دلار بالاتر میرود، قیمت مسکن و مطب بالا میرفت، ولی خدماتی که قرار بود در آینده فروشنده آن باشیم پایینتر میرفت، شبها و روزهایم در تاریکی، خستگی و فشار و توهین سپری میشد. در نهایت پسرخالهام که در بازار موبایلفروشی دارد یا دخترعمهام که ناخنکار شده سر ۵ سال بارشان را میبندند ولی من اگر بخواهم مطب بزنم میگویند دو سه سال برو طرح؛ طرحات را که گذراندی در شهرستان، باید فلان کار را انجام دهی؛ بعد هم در تهران نمیتوانی مطب بخری. این مسائل مرا ناامید میکرد. همه این شرایط طاقتفرسا باعث میشود تا رزیدنتهایی که سابقه افسردگی و مشکلات اقتصادی دارند دست به خودکشی بزنند.»
وبسایت «تجارت نیوز» ماه گذشته در رابطه با افزایش خودکشی در میان پزشکان و دندانپزشکان جوان نوشته که «برخی از فارغالتحصیلان پزشکی بطور کلی قید کار در ایران را میزنند. همان ابتدای مسیر مهاجرت از ایران را انتخاب میکنند. آنها که میمانند اما با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند که به گفته خودشان «هفت خان رستم» است. کارزارهای اینترنتی مختلفی هم از سوی آنها به جریان افتاده است، اما صدای این اعتراض هم تاکنون به گوش مقامات نرسیده است.»
بابک شکارچی معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی ایران در گفتگو با این وبسایت گفته بود که «رزیدنتی هیچ زمان کار راحتی نبود، اما قبلا امید به آینده وجود داشت. مجموعهای از مشکلات وجود دارد، اما حالا مشکل اصلی نداشتن امید به آینده است. پزشکانی که آموزش دیدهاند تا سلامت مردم را تأمین میکنند، خودشان به بنبست خورده و خودکشی میکنند.»
بابک شکارچی توضیح داده بود که «امید به آینده لزوما جنبه اقتصادی ندارد. امید به آینده میتواند اقتصادی، اجتماعی و معنوی باشد. نداشتن امید به آینده یکی از مهمترین عواملی است که موجب شده دستیاران ما اقدام به خودکشی کنند. دلایل دیگری هم وجود دارد که این وضعیت را تشدید میکند. متناسب با شرایط اقتصادی فعلی، حقوق دستیاران پزشکی و پزشکان طرحی افزایش پیدا نکرده است.»
به گفته این مقام سازمان نظام پزشکی «دستیاران پزشکی [رزیدنتها]، هشت تا ۱۱ میلیون تومان حقوق دریافت میکنند. با این میزان حقوق چطور باید زندگی خود را بگذرانند؟ حداقل حقوق کارگری را دریافت میکنند.»
او افزوده بود که «بطور کلی این پرداختی به دستیاران پزشکی را حقوق هم نمیگویند. به آن کمک هزینه تحصیلی میگویند. یعنی بر سر آنها منت گذاشته میشود. بنابراین اول باید آن را شغل در نظر بگیریم. این افراد دانشجو نیستند. پزشکانی هستند که میخواهند تخصص بگیرند. بنابراین چون پزشک هستند باید مزایای شغلی به آنها تعلق بگیرد. مزایای شغلی هم یعنی داشتن حقوق، بیمه و امتیازات دیگری که در مشاغل وجود دارد و شاغلان میتوانند از آن بهره ببرند.»
تداوم بحران خودکشی رزیدنتها؛ هشدار انجمن علمی روانپزشکان ایران به دولت
انجمن علمی روانپزشکان ایران دیماه امسال در نامهای به ابراهیم رئیسی با اشاره به آمار بالای خودکشی در بین رزیدنتها، هشدار داده که تداوم این روند زمینهساز «فروپاشی نظام سلامت کشور» است.
در این نامه با اشاره به اینکه «فراوانی خودکشی پزشکان جوان و دستیاران پزشکی چندین برابر از آنچه در جمعیت عمومی کشور رخ میدهد، بالاتر است»، بر ضرورت تشکیل کمیتهای از متخصصان با اختیارات لازم برای مداخله فوری و جلوگیری از تبدیل روند کنونی خودکشی رزیدنتها به یک بحران فراگیرتر تأکید کرده است.
نویسندگان این نامه افزودهاند «در ماههای اخیر شاهد موارد متعددی از فوت پزشکان جوان و دستیاران پزشکی به دلیل اقدام به خودکشی بودهایم که باعث نگرانی شده است. لازم به ذکر است که فراوانی خودکشی در این گروه، شوربختانه چندین برابر از آنچه در جمعیت عمومی کشور رخ میدهد، بالاتر است. عوامل متعددی در پیدایش این امر سهم دارند که بسیاری از آنها مربوط به شرایط اجتماعی-اقتصادی-شغلی هستند. این پدیده نهتنها نشانگر وجود بحران و فشار در جامعه درمانی کشور بهویژه جوانان این عرصه است، [بلکه] بهنوعی بازتابی از شرایط اجتماعی و نیازمند توجه جدی و فوری است.»