ریچارد ران رئیس موسسه رشد اقتصادی جهانی در مقالهای که ۱۹ فوریه (۳۰ بهمن) در روزنامه واشنگتن تایمز منتشر شد عنوان کرده است که حتا اگر جمهوری اسلامی به بمب اتم دست پیدا کرده باشد نه مقامات تهران فعلاً آن را علنی میکنند و نه دولت بایدن انگیزه افشای آن را دارد زیرا در آن صورت برای اقدام علیه جمهوری اسلامی زیر فشار قرار خواهد گرفت.
نویسنده در مقدمه این مقاله عنوان کرده که جمهوری اسلامی ایران «احتمال دارد در حال حاضر پنج بمب هستهای داشته باشد و ممکن است تا ماه مه (اردیبهشت- خرداد سال ۱۴۰۳) این تعداد را به ۱۲ بمب برساند. برخی تخمینهای اطلاعاتی، در اوایل اکتبر ۲۰۲۳ (مهرماه ۱۴۰۲)، ادعا میکردند که جمهوری اسلامی میتواند به اندازه کافی اورانیوم غنیشده با درجه تسلیحاتی برای ساخت یک بمب هستهای در یک هفته و برای ساخت پنج بمب در عرض شش هفته ذخیره کرده باشد. بیش از سه ماه از این تخمینها میگذرد، اما اگر [رژیم] ایران به بمب اتمی دست یافته، چرا در رسانهها کمتر به آن اشاره میشود؟ مقامات جمهوری اسلامی احتمالاً تا زمانی که دهها بمب عملیاتی در مکانهای مختلف نداشته باشند، نمیخواهند ادعا کنند که بمب در اختیار دارند… اعلام اینکه آنها بمب اتمی دارند احمقانه خواهد بود، زیرا ایالات متحده و اسرائیل تلاش زیادی برای یافتن و نابودی آن خواهند کرد، اما بمبهای بیشتر در مکانهای بیشتر این تلاش برای از بین بردن آنها را، اگر نگوییم غیرممکن، اما بطور فزایندهای پیچیده میکند.»
ریچارد ران مینویسد، دولت بایدن انگیزه زیادی دارد تا دستیابی جمهوری اسلامی به بمب اتم را پنهان نگهدارد یا آن را آشکار نکند زیرا سالهاست دائم وعده میدهد که به ایران اجازه دستیابی به سلاح اتمی را نخواهد داد! باراک اوباما و دونالد ترامپ در زمان ریاست جمهوری خود تعهدات مشابهی دادند. [اکنون] اگر دولت بایدن اعتراف کند که ایران به سلاح اتمی دست پیدا کرده برای اقدام تحت فشار قرار خواهد گرفت. اما چه اقدامی؟
اسرائیلیها نیز متعهد شدهاند که اجازه ندهند رژیم ایران به بمب اتم دست پیدا کند، مسئله ساده است، اگر ایران بمبهای هستهای زیادی داشته باشد، میتواند به معنای پایان اسرائیل باشد. فرض بر این بود که منبع اطلاعات اسرائیل به اندازه کافی خوب هست که در مورد دستیابی ایران به بمب اتم قبل از تکمیل آن هشدار دهد تا بتواند آن را منهدم کند. اسرائیل و ایالات متحده در گذشته توانسته بودند با تخریب تأسیسات ساخت و مراکز تحقیقاتی، خرابکاری سختافزاری و نرمافزاری و ترور دانشمندان کلیدی، برنامههای رژیم ایران را برای ساخت بمب اتم به تعویق بیندازند.
مقامات جمهوری اسلامی مطمئناً از این آسیبها درس گرفتهاند و تدابیری اتخاذ کردهاند تا مطمئن شوند آسیبپذیریهای قبلی کاهش یافته است. اکنون این پرسش وجود دارد که واقعاً موساد با توجه به شکست در پیشبینی حمله حماس در هفت اکتبر چقدر در مورد برنامه اتمی جمهوری اسلامی خوب عمل میکند؟ اسرائیلیها اکنون به شدت درگیر جنگ در غزه هستند. بنابراین انگیزه کمی برای اعلام علنی دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی دارند.
رسانهها اغلب به مقدار اورانیوم با غلظت تسلیحاتی به عنوان شاخصی برای تعداد بمبها اشاره میکنند. بمبهای هستهای در اندازههای مختلف تولید میشوند. یک کشور بسته به اهداف خود میتواند تعداد بیشتری بمب کمقدرت یا بمبهای قویتر بسازد. بمب قدرتمندی که هیروشیما را در ژاپن با خاک یکسان کرد، ممکن است با استفاده از تنها ۱۶ کیلوگرم اورانیوم بسیار غنی ساخته شود.
در بخش دیگری از این مقاله آمده، ساخت بمب بسیار فراتر از اورانیوم غنی شده است که باید به شکل اورانیوم فلزی به مواد بسیار حساس تبدیل شود. ساخت بمب همچنین به یک ماده منفجره معمولی قدرتمند [چاشنی] برای ایجاد جرم انفجاری اورانیوم و دستگاههای محرک الکترونیک نیاز دارد تا همه آن در کسری از ثانیه اتفاق بیفتد.
مهندسی یک بمب به مهارت بالایی نیاز دارد که مهندسان آمریکایی در سال ۱۹۴۵ توانستند آن را انجام دهند. اینهمه در حالیست که دانش لازم از هفت کشور هستهای شناخته شده در ٨۰ سال گذشته به بیرون درز کرده است. ایرانیها فیزیکدانان و مهندسان درجه یک دارند، بنابراین بدون شک میتوانند با صرف زمان و منابع کافی، این کار را انجام دهند.
ریچارد ران در بخش دیگری مینویسد، یک کشور علاوه بر توانایی ساخت بمب اتمی، باید قابلیت سوار کردن آن روی لانچرها (پرتابگرها) را نیز داشته باشد. شاید بشود یک موشک با قابلیت حمل کلاهک را با یک کامیون کوچک به مرکز شهر منتقل کرد اما یک بمب میتواند در یک کشتی یا زیردریایی پنهان شود.
بمبی که بتوان آن را روی موشک سوار کرد تا در نقطهای دقیق منفجر شود، مهارتهای مهندسی بسیار بیشتری میطلبد اما نه مهارتهایی که فراتر از قابلیتهای فعلی جمهوری اسلامی باشد. میدانیم، این امکان وجود دارد که ایرانیها تا ماه مه بمب اتمی عملیاتی داشته باشند. در آن مرحله، آنها ممکن است احساس کنند که داشتن آن را به دنیا اعلام کنند و شاید برای اثبات این موضوع، یک گردش زیرزمینی در یکی از تونلها به نمایش بگذارند. جمهوری اسلامی تقریباً بطور قطع میخواهد بمب خود را در زمانی که جو بایدن هنوز رئیس جمهور است اعلام کند، بجای اینکه با احتمال بازگشت ترامپ به کاخ سفید دست به قمار بزند.
ریچارد ران در این مقاله پرسیده، «یک کشور قبل از اینکه از یک حمله در امان باشد به چند بمب نیاز دارد؟» و سپس پاسخ میدهد، ایران و قدرتهای هستهای هر ماه بمبهای بیشتری (در مورد ایالات متحده و روسیه باید گفت که بازسازی میکنند) برای بیمهی خود میسازند.
اگر دو سال بعد، هم اسرائیل (که برای چندین دهه دارای دخایر و تولیدات هستهای بوده) و هم ایران توانایی تولید بمبهای کافی برای نابودی یکدیگر داشته باشند، میتوان وضعیتی را بسیار شبیه به وضعیت آمریکا و روسیه در دوران جنگ سرد متصور شد. درواقع یک بنبست مبتنی بر تخریب تضمین شده دوجانبه که شاید در نهایت به صلح منجر شود!