در جمهوری اسلامی که امروز را به نمایش رسوایی، که انتخابات مینامند، اختصاص دادهاند، به گفتهی بنیانگذار آن اصل اول آن «من تو دهن این دولت میزنم» و اصل دوم «من دولت تعیین میکنم» است؛ «اصولی» که خمینی در روز ورود خود به کشور در گورستان بهشت زهرا بر زبان آورد و بدان کاملاً عمل کرد.
در چنین به اصطلاح «نظامی» انتخابات چه معنایی میتواند داشتهباشد جز به بازی گرفتن مردم و تحقیر ملتی که قیمی برای او تعیین شده و سرنوشتاش را از باءِ بسمالله تا تاء تمت تعیین میکند.
در چنین به اصطلاح «نظامی» نمایش مضحک و در عین حال تحقیرآمیز «انتخابات» تنها وسیلهای برای ایجاد این تصور در میان بیگانگان است که گویا در کشور ما نیز چیزی به نام انتخابات وجود دارد و حاکمان آن مورد تأیید ملتاند، و نیز برای تحمیق بیشتر کژفهمترین عوام و شورشیانی که در سال ۵۷ با اعطاء عنوان «انقلابی» به خود خواستند کسی باشند، اما پیروی کورکورانهی آنان از «امام»ی که توی دهنها میزد از آنان ناکسانی ساخت که بیشترینشان هنوز هم از خواب خرگوشی ۵۷ بیدار نشدهاند؛ بطوری که طی چهل سال، هر یک به زبانی، اصالت این نمایشهای حقارتآمیز را تأیید کردند.
اما ملت ایران، آنان که عنوان شهروندی تنها برازندهی ایشان است، حتی یکبار، و حتی یکروز نیز به این بازیهای تحقیرآمیز قدرت «تودهنی» اعتنا نکردند و مانند اولین کسی که به آن «امام» کذاب «نه» گفته بود، یک «نه»ی تاریخی محکمتر از «تودهنی»، یعنی شاپور بختیار، به آنان و بازیهای نفرتانگیزشان «نه» گفتند.
همین شهروندان شایستهی شهروندی و فرزندانشان نیز بودند که در جنبش مهسا جدایی ذاتی ملت ایران از حکام خونآشام کنونی را به گونهای انکارناپذیر به جهانیان و شورشیان هیستریک ۵۷ نشان دادند.
و همین شهروندان شایستهی عنوان شهروندی، که هر روز بر شمارشان افزوده شده و میشود نیز هستند که با اتحاد و نظم بخشیدن به مبارزات هرروزهی خود قدرت مافیایی آخوندی و دستگاه پوشالی حکمرانی آنان را به زیر خواهندکشید.
امروز دیگر، با عدم شرکت شهروندان در بازی مضحکهآمیز انتصابات کنونی ملت ایران است که اینبار به قدرت خونآشام حاکم «تودهنی» خواهد زد.
ما این «تو دهنی» ملی را به فال نیک میگیریم و مقدمهای میدانیم بر پایان قدرت بیعرضهترین باند پرمدعای حکومتی جهان.
پیش به سوی اتحاد برای رهبری مبارزات سرتاسری شهروندان کشور
ایران هرگز نخواهدمرد
جمعه ۱۱ اسفندماه ۱۴۰۲
نهضت مقاومت ملی ایران