همزمان با شروع مجدد اجراهای زنده نمایش پس از دوران کرونا، مدتی است که دست اندرکاران تئاتر در اروپا و آمریکا بیش از پیش بودجههایی را برای ضبط نیمه حرفهای و حرفهای نمایشهای خود اختصاص میدهند. در لندن حداقل از چندین نمایش اخیر داریوش رضوانی به صورت نیمهحرفهای با دو دوربین و نیز از آخرین کار سوسن فرخ نیا به نام «زن نیک تهران» ضبط حرفهای با سه دوربین انجام شده است. نمایشهای سوسن فرخ نیا، محسن زارع و مرتضی میرفرهادی در لندن، و علی امینی پور، هاله جلالی و نوشین افشار در منچستر هم در چند سال گذشته و اخیر با چند دوربین فیلمبرداری شدهاند.
دورنمای استفاده از این فیلمهای تهیه شده هنوز چندان روشن نیست. کانالهای تلویزیونی فارسیزبان در لندن چندان علاقهای برای خرید و نمایش تلهتئاتر نشان نمیدهند و عمدتا به محتوای سیاسی میپردازند. در حالی که تئاتر نه تنها میتواند برای جذب تماشاگر مفید باشد بلکه میتواند در ارتقاء سطح فرهنگی جامعه ایران با توجه به محدویتهای داخل کشور نقش موثر داشته باشد.
با این مقدمه برویم سراغ خبر ضبط حرفهای و تلهتئاتری نمایشی که چندین بار در لس آنجلس با عنوان «زن، زندگی، آزادی» روی صحنه رفت و مورد استقبال فراوان قرار گرفت. در این ارتباط با فربیرز یوسفی فعال فرهنگی و تهیهکننده این ضبط ویدئویی گفتگو کردیم.
-آقای یوسفی، عوامل تولید این نمایش چه کسانی هستند؟
-نویسنده و کارگردان این نمایش، عرفان ملکوتی است که در ضمن کارگردان ضبط ویدئویی این کار هم هست. من تهیهکننده اجرایی و برنامهریز پروژه ضبط هستم. بازیگران این نمایش عبارتند از افشین کتانچی، پیام قوامی، ندا اسدی، علی عزیزیان، ناکتا پهلوان، نگار منظمی، مهتدی میرک، شاهین جامعی، کامیاب فلاحتی، شمیرام عزیز و توحید فرزان. میبینید که نمایش پُربازیگری است. کار اساسی ضبط با سه دوربین و با امکانات ضبط صدای خوب انجام شده و تنها ضبط قسمت مونولوگهای پرسوناژها مانده است. در این مونولوگها هریک از پرسوناژها خودشان را معرفی میکنند و شماری از آنان در مورد اتفاقی که منجر به زخمی شدنشان در جریان خیزش شده، رو به دوربین، اطلاعاتی میدهند. بازیگران در اجرای زنده، این مونولوگها را رو به تماشاگر میگفتند. این نمایش سال گذشته برای ۵ الی ۶ بار در لس آنجلس اجرا شد. ورود به سالن برای تماشاگران رایگان بود. کارگردان و بازیگران با اختصاص نیروی خلاق خود به این اجراهای زنده به صورت رایگان خواستند سهم خود را در این خیزش ادا کنند.
من به دلیل آشنایی با مسئولین یک سالن در لس آنجلس با دلیل رایگان بودن اجراها و شرایط استثنایی در ایران توانستم با نصف قیمت، آن سالن ۲۰۰ نفره را کرایه کنم. البته یک صندوق برای دریافت کمکها و حمایتهای مالی از سوی تماشاگران در بیرون سالن گذاشته بودیم و تماشاگران هم از ۵۰۰ دلار گرفته تا دو دلار به ما کمکهای متعددی کردند که هزینههای تبلیغات، سالن و بخشی از هزینههای ضبط ویدئویی کنونی ما را تامین کرد. در اینجا باید بگویم که آقای ژوزف ضرابی پشتیبان مالی اصلی پروژه ضبط ویدئویی هستند و بدون انتظار برگشت پول، هزینههای کرایه محل ضبط و کرایه وسایل و نیز دستمزد بازیگران را، که البته آنها هیچ انتظاری هم در این مورد نداشتند، پرداخت کرده است. بابت این حمایت بیدریغ از ایشان بی نهایت سپاسگزار هستیم.
– این تلهتئاتر در کجا به نمایش درخواهد آمد؟
-امیدوارهستیم که تدوین این کار تا اواخر ماه مارس به پایان برسد و تلهتئاتر «زن، زندگی، آزادی» از ماه آوریل آماده پخش شود. هدف اصلی ما، پخش این تلهتئاتر از تلویزیون صدای آمریکا است. ما در عین حال بر این تلهتتاتر زیرنویس انگلیسی خواهیم گذاشت زیرا میخواهیم قبل از پخش اصلی آن از تلویزیون، در شهرهای مختلف جهان نمایشهای خاصی با دعوت از شخصیتهای معتبر و شناختهشده و کارشناسان پروژههای مشابه ترتیب دهیم. در حال حاضر برنامهای برای پخش عمومی آن با فروش بلیت نداریم. البته در آینده میخواهیم از طریق مراکز و انجمنهای فرهنگی ایرانیان در کشورها و شهرهای مختلف برای هموندان آنها نمایشهایی ترتیب بدهیم.
-کمی از داستان نمایش برای ما بگویید؟
-داستان نمایش در مورد پزشکی است که در جریان خیزش زن، زندگی، آزادی در خانه خود به مداوای مجروحان و زخمیشدگان تظاهرات میپردازد. روزی یک دختر جوان زخمی و فراری از دست ماموران به خانه او پناه میبرد و مورد مداوای پزشک قرار میگیرد. با ادامه تظاهرات، این دختر مجروحان و زخمیشدگان دیگری را که نیاز به مراقبتهای پزشکی دارند پیش این پزشک میآورد. در بین این مجروحان دختریست که مورد تجاوز قرار گرفته؛ یا پسر جوانی که چشمش را از دست داده و باید آرزوی خلبان شدنش را فراموش کند؛ یا زنی است با لباسهای سراسر خونین ولی زخمی نشده که دچار شوک شدیدی است که بعد از آرام گرفتن معلوم میشود، پسر گلوله خورده او در آغوشش جان سپرده است.
روزی هم یک بسیجی دارای زخم بسیار عمیقی را پیش پزشک میآورند و او به مداوایش میپردازد. این کار پزشک مورد اعتراض و مخالفت همان دختر قرار میگیرد که تلاش دارد مانع مداوای آن بسیجی شود. ولی پزشک بنا بر وظیفه انسانی، وجدان کاری و سوگند پزشکی خود به مداوای بسیجی زخمی شده ادامه میدهد. او بر مراقبت از مجروحان صرف نطر از تعلقات سیاسی آنها اصرار دارد.
در آخر داستان یک آخوند و پاسدار هم وارد صحنه میشوند و با تهدید پزشک به مرگ او را تحت فشار قرار میدهند که در تلویزیون اظهار ندامت از مداوای زخمیها کند. پزشک هم به خاطر خانواده و فرزندان خود مجبور به این کار میشود ولی به دنبال آن داستان در مسیری دیگر و غیرقابل پیشبینی قرار میگیرد.
– این کار را چگونه میتوان توضیح داد؟ سیاسی یا هنری؟
-همچنانکه در اجرای زنده هدف ما یک کار و اقدام سیاسی در حاشیه خیزش زن، زندگی، آزادی بود، با ضبط ویدئویی و پخش تلویزیونی گسترده آن ما همان هدف را در ابعاد گستردهتر دنبال میکنیم.