فیروزه نوردستروم- روز شنبه ۱۶ مارس ۲۰۲۴ برابر با ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ همایش ۱۴۶ سال افتخار و نکوداشت زادروز رضاشاه بزرگ در جنوب کالیفرنیا، برنامهای از «بنیاد تاج» و «بنیاد میراث پهلوی» برگزار شد.
در این نشست، امیر حمیدی کارشناس بینالمللی در مسائل امنیت ملی و تروریسم جهانی، عرفان قانعی فرد تحلیلگر خاورمیانه و پژوهشگر تاریخ ایران، امین سوفیامهر پژوهشگر فلسفه سیاسی و روابط بینالملل و وحید بهمن دانشآموخته و پژوهشگر تاریخ شرکت داشته و سخنانی در ارتباط با نقش رضاشاه بزرگ در تاریخ معاصر کشور ایراد کردند.
نگار کرامتی مجری برنامه از سخنران اول دکتر امیر حمیدی کارشناس بینالمللی در مسائل امنیت ملی و تروریسم جهانی دعوت به سخنرانی کرد. او در آغاز سخنان خود به این موضوع پرداخت که چرا پرداختن به رضاشاه و گرامی داشتن وی اهمیت دارد.
به گفته این پژوهشگر، «۲۴ اسفند ماه زادروز رضا شاه بزرگ سرسلسله پهلوی به دلیل تاثیر دلاوریها و عملکرد ارزنده این پادشاه نزد ملت ایران روزی ویژه و قابل احترام است. از طرف دیگر این سرباز خلف ایران در مقطع خاصی با رای مجلس، زمام امور مملکتی را با نام شاه ایران عهدهدار شد و میبینیم حتی چندین نسل بعد هم با آگاهی از حقیقت تاریخی که بر ما رفته نیک میدانند که ناجی ایران آن روز و ماندگاریش با نام ایران جاودان بر روی نقشه جغرافیایی بدون شک حضور مستمر او بوده؛ رضا شاه بزرگ ایرانی را که میرفت با زمامداری قاجار در قعر فراموشی و تنگدستی نابود شود با خردمندی و حس میهنپرستانه خود بازسازی کرد و حتی از منصوبین و رجل قاجار هم برای این مهم دعوت کرد و دنیا را با ۱۶ سال زمامداری خود مات و مبهوت نمود.»
سخنران به خدمات و قوانینی که در زمان رضاشاه ارائه شد نیز اشاره کرد و توضیح داد: «رضاشاه قانون را به ایران اسیر مذهبیون و خرافیون حاکم بر آن بازگرداند، با پایهگذاری مراکز علمی، زنان را از بند حجاب هزار و اندی ساله آزاد کرد؛ پس از رفتن ایشان و کوچ اجباریشان هم پسر خردمند ایشان محمدرضا شاه پهلوی توانستند چرخه ایران نوین را باز به حرکت درآورد. در دوران پادشاهی محمدرضا شاه پهلوی، در کنار هزاران آبادانی اقتصادی و اجتماعی که در زمان ایشان اجرا شد، رسیدن به دروازههای تمدنی که از آن یاد میکردند تحصیل علم و معرفت و دوراندیشی برای پایهریزی برنامه های اقتصادی بود که ما را از بند وابستگی به بیگانه رها کند.»
به گفته دکتر حمیدی «شاهزاده رضا پهلوی در «پیمان نوین» یادآور این مهم بودند که برای آزادی سرزمینمان ایران باید با یک باور جمعی بر پایه قانون و حفظ تمامیت ارضی میهنمان با آزادی سرزمینمان صلح و سلامتی را برای جهان به ارمغان آوریم.»
سخنران دوم این همایش عرفان قانعیفرد تحلیلگر خاورمیانه و پژوهشگر تاریخ ایران، سخنانش را درباره تقابل سنت مذهبی و مدرنیته رضاشاه آغاز کرد.
۱۶ مارس ۲۰۲۴؛ ۱۴۶ سال افتخار؛ نکوداشت زادروز رضاشاه بزرگ (آنلاین)
وی به خیانت امثال سلمان فارسیها و شکست امپراتوری تمدن بزرگ ایران از اعراب و شروع تاریخ مملو از جنایت و خیانت حکومتهای اسلامی در ایران اشاره کرد و گفت: «پس از ماجرای کربلا و عاشورا آخوند با صحبتهای جگرسوز در تاریخ ما شروع به کار کرد؛ با فلسفه آخوندیسم و مردم متعصب خرافه و شایعهباور هم پذیرای این قشر شدند، در طی ۱۴ قرن اخیر مردم ایران شدند تعزیهگردان و عزادار با ذهنیتی مملو از خرافات مذهبی که شاید قرنها طول بکشد که این ذهنیت را پاک کنیم.»
این پژوهشگر به سلاطین صفویه اشاره کرد که «بدون مشورت آخوند، هیچ کاری انجام نمیدادند تا اینکه در اواخر صفویه کشور به سمت هرج و مرج رفت و ۲۳۵ سال این جریان ادامه یافت تا مردی وطنپرست به نام «نادرشاه» ظهور کرد و ایران را از آن ورطه نجات داد. بعد از ۶۰ سال دوره نادری و ۴۰ سال دوره زندیه قاجارها با کمک ملایان شیعه به قدرت رسیدند، این داستان ادامه پیدا کرد تا رضاشاه، سردار دلیر و وطنپرست وارد کشو شد، دارالسلطنه قاجاری با قبلههای عالم و حرمسراهای همایونی را تعطیل کرد و دوران اهرمنی ملا و جعلیاتشان به پایان رسید، حتی ملا با روس ساخت برای اینکه حرم امام هشتمشان را هم توپباران کنند، ملا به دنبال این بود که در قدرت باشد، در این احوال پریشان رضاشاه پهلوی سرباز وطن ظهور کرد که به معنای تجدید حیات ایران بود، مردی که با مرارت، ایران را ساخت و هیچ توجهی به ناسزاگویی مخالفانش نداشت. رضاشاه در آرزوی ایران مترقی بود، ایران ازهمگسیخته را دوباره احیا کرد. به قول علی دشتی در روزنامه وطن، ایشان «پدر وطن» بود.»
به گفته قانعیفرد، در آبان ۱۳۰۴ که قاجار منقرض شد و سلسله ایرانساز پهلوی در ۲۵ آذر ۱۳۰۴ شروع و در ۴ اردیبهشت ۱۳۰۵ مراسم تاجگذاری برگزار شد، رضاشاه مانند پادشاه انگلستان از کشیش کمک نگرفت که تاج بر سرش بگذارد، خود تاج را بر سر خویش گذاشت، رضاشاه برخلاف ادعای روشنفکران چپزده، انگلیسیها حامی او نبودند، اگر انگلیسیها حامی رضا شاه بودند اولین کاری که میکرد ملا را تعطیل نمیکرد، روسها هم نفرتی عمیق از رضاشاه داشتند به خاطر از بین بردن پسیان و میرزا کوچک جنگلی؛ انگلیسیها هم از او نفرت داشتند به خاطر از بین بردن شیخ خزعل.»
این پژوهشگر با اشاره به اینکه رضاشاه مشابه نادر، بساط ملایان را جمع کرد و تمامیت ارضی ایران را نجات داد تاکید کرد: «ملیگرایی رضاشاه نکتهای بود که آغاز مدرنیته و تحکیم قدرت مرکزی و توسعهگرایی بود، ملاها از هر فتنهای علیه ایشان استفاده کردند، شیخ بهلول در قبر رضا در مشهد تحصن کرد، ملا فتنه مسجد گوهرشاد را درست کرد؛ هرچند رضاشاه خداباور بود ولی بیشتر به انسانیت و ایرانیت اعتقاد داشت.»
عرفان قانعیفرد با تاکید بر اینکه رضاشاه میدانست ملا دغدغه ایران را ندارد اضافه کرد: «در طی ۱۵ سال دوران شاهنشاهی رضاشاه، با انجام ۳ کار مهم یعنی تاسیس کنگره فردوسی، فرهنگستان و دانشگاه تهران به جنگ ملا رفت و فرهنگ و دانش را در ایران همگانی کرد. علاوه بر اینکه قضاوت و فرهنگ را از چنگ ملا درآورد. در ۱۳۲۰ ایران اعلام بیطرفی کرد، جاسوسهای طرفدار روس و انگلیس پشت رضاشاه را خالی کردند و سرنوشت کشور را به دولتمردی چون فروغی سپرد تا اینکه در ۵ مهر ۱۳۲۰ خاک ایران را ترک کرد.»
وی ادامه داد: «در ۱۰ مهر شوروی در سفارت شوروی حزب توده را درست کرد کاشانی از تبعید برگشت، مجمع مسلمانان مجاهدین اسلام، سازمان تروریستی فداییان اسلام را درست کردند. از ترور احمد کسروی شروع کردند بعد چند نخست وزیر، همانطور که نادر ملا را به عقب راند رضاشاه توانست ملّا را از عرصه حذف کند، حیات سیاسی را از چپ بگیرد و اندیشه وطنپرستی را در ایران ترویج دهد اما آخوند و ملّا به دنبال این بود که هر حرکتی را که ملیگرایی باشد پوچ کند. همان کاری که الان در همین روزگار دارند انجام میدهند؛ رضاشاه مثل کنفدراسیون وطنفروش نبود و به آغوش آمریکا نرفت، با خروج رضاشاه انگلستان تمایلی به پادشاهی پهلوی نداشت میخواستند انتقام ۲۰ سال بیاعتنایی رضاشاه را بگیرند، رضاشاه ۷۳ سال منتظر قضاوت مردم ایران ماند تا اینکه در تظاهرات ۹۶ در مشهد شعار مردمگرایانه و هوشمندانه شعار «رضاشاه روحت شاد» به گوش همگان رسید. این شعار به معنای عبور از ۵۷ بیوطنی و ملا است؛ استراتژی پیش رو برای نجات ایران.»
سخنران سوم امین سوفیامهر پژوهشگر فلسفه سیاسی و روابط بینالملل، سخنان خود را با موضوع «رضاشاه، حافظ مشروطه» آغاز کرد.
وی با بیان اینکه رضاشاه یکی از ناشناختهترین شخصیتهای تاریخ معاصر ایران است گفت: «نه به دلیل نبود مدارک و مستندات در مورد رضاشاه بلکه نفوذ نوعی بدآگاهی؛ برخی تاریخنگاران ما، در غیاب منطق سیاسی تاریخ معاصر ایران را نوشتند از همین زاویه رضاشاه زیر انبوهی از بدآگاهیها مدفون شده و امیدوارم این احیای نام رضاشاه، باعث شود تمام دژاگاهیها بطور اخص در مورد رضاشاه و بطور عام در مورد تاریخ معاصر زدوده شود. یکی از این بدآگاهیها این بود که رضاشاه با ورودش باعث شد مشروطیت در ایران تعطیل شود و او نوعی دیکتاتوری در ایران پایهگذاری کرد و اگر رضاشاه بر سر کار نمیآمد مشروطه ایران کامیاب میشد.»
وی به مقایسه تاریخ مشروطیت در اروپا و ایران پرداخت و توضیح داد: «در تاریخ اروپا مشروطه زمانی ظهور میکند که دولتها در اوج قدرت خود هستند ولی مشروطیت در ایران زمانی ظهور میکند که سازمان و سامان دولت بسیار تضعیف شده و بسیاری از نخبگان آن زمان ایران تصور میکنند که تضعیف تاریخی ایران برمیگردد به فقدان یک نظام حقوقی و اینکه پادشاه باید «مبسوطالید» [دست باز] باشد و بنا بر اراده و هوا و هوس خود هر تصمیمی بگیرد. برای اینکه بر این مشکل فائق شوند راه حل نخبگان مشروطه شدن کشور و محدود شدن قدرت پادشاه بود در صورتی که در ایران آن زمان پادشاهان ایران، روی کاغذ قدرت نامحدودی داشتند اما در عمل حتی پادشاهان قاجار نمیتوانستند اعمال قدرت کنند مثلا بر روی شیخ خزعل. این آخوندها بودند که از طریق محاکم شرعی حکومت میکنند، در عمل پادشاه هیچ قدرتی نداشت منتهی راه حل نخبگان مشروطهخواه این است که پادشاه نباید مبسوطالید باشد این موضوع قابل دفاع از لحاظ نظری است از نظر مصلحت سیاسی مشکل بر سر نبود دولت نیرومند در ایران است و وقتی رضاشاه ظهور میکند پاسخ به این ضرورت تاریخی میدهد که مشروطه آغازین ایران نیازمند داشتن قوه مجریه قوی و دولت نیرومند است.»
به گفته وی، «اهمیت رضاشاه در این است که ضعف مشروطه آغازین را با درایت خود درک میکند. تا زمان برآمدن سردارسپه سرخوردگیهای زیادی میان مشروطهخواهان به وجود آمد، کشور هنوز ناامن است. مشروطه روی کاغذ اجرا شده از دوره ۱۵ ساله که اولین دوره مجلس شورای ملی برقرار میشود تا زمان برآمدن سردارسپه فقط سه دوره مجلس برقرار میشود با ورود رضاشاه مجلس شورای ملی دوران فترت خود را میگذراند، قوه مقننه در فقدان قوه مجریه قوی امکان تداوم ندارد. اهمیت کار رضاشاه این بود که قوه مجریه نیرومند، حافظ دادگستری و قوه مقننه یعنی قانونگذاری را به ایران اعطا کرد. بسیاری از طرفداران مشروطهخواه و طرفداران رضاشاه نسبت به این تحول عظیم که رضاشاه انجام داد چندان عنایت کافی نشان نمیدهند.»
سوفیامهر به تاسیس دولت مدرن و بدآگاهیهای موجود دیگر نسبت به نظم رضاشاه اشاره کرد و توضیح داد: «ملت و دولت ایران پیش از رضاشاه وجود داشت؛ منتها سازمان دولت پیش از برآمدن رضاشاه سست بود و رضاشاه اینها را تقویت میکند و دست به یک نوآوری در مفهوم ملت دست میزند. بنابراین نه تنها رضاشاه تعطیلکننده مشروطه نبود، بلکه معمار ایجاد ساختار توسعه سیاسی در ایران است. رضاشاه با دولت مقتدری که ایجاد کرد زیرساختهای توسعه سیاسی در ایران را به وجود آورد، به گونهای که هیچکس پس از رضاشاه نتوانست این کار را انجام دهد. آنچه با حکومت رضاشاه تقویت شد حکومت قانون بود، دادگستری مدرن از ارکان حکومت قانون است، نظام قانونی جدید و دادگستری را رضاشاه ایجاد کرد، یکی از ارکان نظامهای جدید دارای آزادی نظام مالیاتی است .مسئله دیگر نظام آموزشی مدرن که محور توسعه سیاسی است؛ آزادی زنان و کشف حجاب یکی از عناصر توسعه انسانی است؛ کاری که رضاشاه در مورد حقوق زنان انجام داد از بین بردن دوگانه اندرونی و بیرونی بود، بنابراین رضاشاه نه تنها مشروطیت را در ایران تعطیل نکرد بلکه برقرارکنندهی حکومت قانون و بنیانگذار معیار ساختار توسعه سیاسی در ایران بود.»
سخنران چهارم این همایش وحید بهمن دانشآموخته و پژوهشگر تاریخ سخنان خود را درباره برآمدن رضاشاه در سپهر سیاسی ایران آغاز کرد.
وی رضاشاه را یکی از مهمترین پادشاهان کل تاریخ ایران دانست و اضافه کرد: «در فاصله ۱۲۸۵ و ۱۴۰۰ خورشیدی که میبایست شش هفت مجلس داشته باشیم فقط سه مجلس تشکیل شد. مجلس اول به توپ بسته شد، مجلس دوم تحت فشار و به فرمان روسها منحل شد، مجلس سوم هم به همین سرنوشت دچار شد، کشور تحت اشغال نیروهای روسیه و انگلیس بود، بیماری همه جا را فرا گرفته بود، نیروی مرکزی ما به شهرری و چند شهر اطراف تهران محدود شده بود و عملا هیچ اراده حاکمیتی در مناطق جنوبی، شمال غرب و جنوب غرب حتی شرق ایران در خراسان نداشتیم.»
به گفته وحید بهمن «رضاشاه قبل از شناختن آیرونساید و سید ضیا به فکر ایران بود؛ حرکت رضاشاه در خیزش ملی ۳ اسفند ۱۲۹۹ کودتا نیست، حرکت رضاشاه شاخه روشن سیاسی داشت، کودتا با جنگ و خونریزی همراه است در حالی که حرکت رضاشاه بدون جنگ و خونریزی همراه بود. فردای سه اسفند ۱۲۹۹ در اعلامیه رضاشاه امضا میکند به هیچ عنوان حمایت خارجی وجود ندارد، هرچه سند است شکایت سفرای انگلیس هست از بیاعتنایی و کارشکنیهای رضا شاه نسبت به منافع انگلیس برای انجام اقداماتی چون لغو انحصار ننگین چاپ اسکناس ایران و ارائه آن به بانک ملی ایران، لغو قرارداد دارسی؛ در جریان قرارداد ۱۹۳۳ تلاش میکند سهم و منافع ایران را بیشتر رعایت کند.»
وحید بهمن همچنین به فرمان لغو کاوشهای انحصاری انگلیسیها از سوی رضاشاه اشاره کرد و گفت: «۴۰ سال قبل از آن مظفرالدین شاه قاجار و ناصرالدین شاه امتیازی به فرانسویها داده بودند که بر اساس آن هرچه خواستند کاوش کنند و به غارت ببرند؛ اما با طرف آمریکایی شرط گذاشته شد که هیچ طلا و نقرهای از ایران خارج نکنید، به همین دلیل لوحهای طلایی داریوش بزرگ به فرمان رضاشاه از ایران خارج نشدند.»
وحید بهمن با اشاره به اینکه رضاشاه پلیس جنوب، بازوی امنیتی انگلیس در جنوب را لغو میکند تاکید کرد: «بزرگترین حرکت رضاشاه در مقابل منافع انگلیسیها مقابله با شیخ خزعل بود که مستقیم از طرف دولت انگلیس حمایت میشد، در مورد تمامیت ارضی وضعیت ایران بسیار بغرنج بود، خانهای محلی که مستقیم با دولتهای خارجی قرارداد میبستند، رضاشاه پای آنها را جمع کرد. رضاشاه را متهم میکنند که مشروطه را عقیم کرد کسی که مشروطه را احیا کرده رضاشاه بزرگ است. در قانون اساسی مشروطه ایران و متمم، کوچکترین اشارهای به تشریفاتی بودن مقام پادشاه نشده، قوه مجریه کاملا در اختیار پادشاه مشروطه است و عزل و نصب وزرا کاملا در اختیار پادشاه مشروطه است، قوای دریایی زمینی و هوایی نیز کاملا در اختیار پادشاه مشروطه است.»
در ادامه این برنامه نگار کرامتی از تیمسار سپهبد خلبان محمد حسین مهرمند (فرمانده تاکتیکی نیروی هوایی شاهنشاهی) دعوت کرد تا به روی صحنه برود. پس از ابراز احساسات حضار سالن برای تشویق سرهنگ هوشنگ وزین، از علیرضا میبدی روزنامهنگار و مجری و از یادگاران تلویزیون ملی ایران برای آمدن به روی صحنه دعوت شد.
پیش از اینکه در این نکوداشت به علیرضا میبدی شاعر، تهیهکننده و برنامهساز پیشکسوت رادیو و تلویزیون لوح تقدیری اهدا شود وی در سخنانی توضیح داد که این وظیفه تمام روزنامهنگاران، برنامهسازان، و رسانهسازان مکتوب دیداری و شنیداری است تا در این روزگار پتیاره در مقابل قدرتها و حکومتهای مستبد، تمامیتخواه و جنایتکار بایستند و وظیفه خود را در غیاب نهادهای بینالمللی و قدرتهای دنیا انجام بدهند.
به گفته این برنامهساز شناختهشدهی تلویزیونی، این وظیفه هر روزنامهنگاری است که متاسفانه این وظیفه امروز غایب شده به لحاظ اینکه برخی رسانهها به تجارتخانه تبدیل شدهاند، یعنی بیشتر بر اساس منافع عمل میکنند.
میبدی در ادامه اضافه کرد: «یک زمانی شعر میگفتم در فکر رضاشاه بودم گفتم اگر فردی بخواهد از یک جادهای به کوه برسد سه راه دارد یک، کوه را دور بزند؛ دو، از کوه خودش را به آن طرف برساند؛ سه، برگردد. ولی شخصیتی در تاریخ داریم که راه چهارمی به ما نشان داد، آن کوه را مته میکند و بعد کار مهم دیگری که به نظرم انجام داد برداشتن یک سنگ لحد بود بر روی گودالی که در آن، فرهنگ ایران، ادب و ارزشها و سنتها و افتخارات ما در آنجا پنهان شده بود یعنی دکانداران دین، البته مذهببون به معنای دشمنی با مذهب نیست، مذهب باید کار خودش را انجام دهد و در پستوی خودش زندگی کند؛ رضاشاه این سنگ لحد را برداشت، مذهب و دینداران مذهبی یک مانع بودند، رضاشاه این سنگ لحد را جابجا کرد و تازه ملت ایران موفق شد که ببیند چه امکاناتی در اختیار دارد، چه سرمایههای پنهانی داشته، این مانع و سنگ لحد آنها را دفن کرده و از دید جامعه پنهان مانده بود.»
وی در ادامه این پرسش را مطرح کرد که «این مرد چه اهرمی در دست داشت که تاریخ ایران را جابجا کرده؟ حق با دکتر میلانی است، ما رضاشاه را اصلا نمیشناسیم، یکبار دیگر باید این شخصیت بزرگ و ارجمند را شناخت؛ متاسفانه پارهای از روشنفکران البته رسانههای بیگانه هم موثر بودهاند مثل رسانه بیبیسی سابق اولین مطلبی که علیه رضاشاه به دروغ منتشر کرد با موضوع «دزدیهای رضاشاه» بود که ادعا کردند رضاشاه جواهرات سلطنتی را با خود برده! اما امروز رضاشاه بیش از زمانی که زنده بود ذر ایران حکومت میکند، حکومت با اوست حکومت در ایران امروز با رضاشاه است.»
میبدی به تحریم سیرک انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری از سوی نسل جوان اشاره کرد و گفت: «من ساعتها نشستم و ویدیوکلیپها را مشاهده کردم، در ایران این مردمند که دارند حکومت میکنند. کی گفته جمهوری اسلامی در ایران بر سر کار است؟ این مردمند که حاکمیت دارند و این یک دستاورد بسیار بزرگ است که نباید از دست بدهیم. ایران در یک نقطه عطف از تاریخ قرار دارد.»
در پایان این مراسم جلسه پرسش و پاسخ با حضور سخنرانان برگزار شد.