نقض سیستماتیک منشور المپیک در سکوت معنادار  مدافعان حقوق بشر 

- این فقط زنان نیستند که از ورودشان به ورزشگاه‌ها برای تماشای مسابقات مردان ممانعت به عمل می آید، طبق قوانین جمهوری اسلامی ورود مردان نیز به ورزشگاه‌هایی که زنان در آن مسابقه می‌دهند اکیدا ممنوع است.
- به جرأت می‌توان گفت که تبعیض در همه لایه‌های ورزش ایران مشاهده می‌شود. اما در این بین هموطنان بهایی و دگرباشان جنسی به نوعی از عرصه‌های مختلف اجتماعی از جمله ورزش قهرمانی حذف شده‌اند.
- رؤسای فدراسیون‌های ملی اگر امنیتی نباشند می‌بایست در آزمون‌های رژیم موفق شده باشند از این رو رانت‌های هنگفت ورزشی در اختیار این عده قرار می‌گیرد تا با شرکت در بازی‌های المپیک و مسابقات بین‌المللی در وهله نخست آمال سیاسی رژیم را برآورده سازند. گزینش ورزشکاران برای تیم‌های ملی و باشگاهی نیز از همین منظر قابل بررسی است اما این به آن معنا نیست که همگی ورزشکاران رانت‌بگیر رژیم هستند و در مقابل مردم ایستاده‌اند. رو در روی هم قرار دادن ورزشکاران خواست دستگاه امنیتی رژیم است.

جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳ برابر با ۲۲ مارس ۲۰۲۴


این تحلیل از سوی «انجمن ورزشکاران آزادیخواه ایران» در اختیار کیهان لندن قرار گرفته است.

منشور المپیک از سال ۱۹۰۸ میلادی برای آندسته از مدیرانی که زیر چتر المپیک فعالیت دارند به عنوان مرجع سیاست‌گذاری‌ها کاربرد داشته و در دعاوی حقوقی مورد استناد قرار گرفته است. از این حیث آشنایی با مفاد مندرج در این منشور برای مربیان و ورزشکاران بسیار حائز اهمیت است.

 

با اینکه برگزارکنندگان بازی‌های المپیک همواره اذعان داشته‌اند که احترام به حقوق انسانی ورزشکاران از اولویت‌های اصلی کمیته بین‌المللی المپیک به شمار می‌آید و این اولویت می‌بایست در نحوه برگزاری بازی‌های المپیک مد نظر واقع گردد، اما مواردی نیز اتفاق افتاده که نشان می‌دهد مدیران عالی‌رتبه این نهاد فرهنگی ورزشی آنقدر هم که ادعا دارند دغدغه‌های انسانی ورزشکاران را بر تفاهم‌نامه‌های تجاری در ارجحیت قرار نمی‌دهند . با این حال در منشور المپیک «ورزش کردن» به عنوان یکی از حقوق لاینفک انسان‌ها لحاظ شده و کمیته بین‌المللی المپیک را ملتزم ساخته تا شرایط «ورزش کردن» را چنان تسهیل نمایند که انسان‌ها فارغ از اینکه چه جنسیتی دارند، باورمند کدام آیین و مذهبی هستند و یا در کجای این کره خاکی زندگی می‌کنند از شرکت در المپیک و مسابقات جهانی محروم نشوند. علاوه بر آن، در آیین‌نامه‌های فدراسیون‌های بین‌المللی ورزش نیز به صراحت به برابری زن و مرد و اجتناب از هرگونه تبعیض نژادی، قومی و دینی تاکید شده  و حق برخورداری ورزشکاران از «حجاب اختیاری» به شرط انکه حجاب‌شان مغایرتی با پروتکل‌ها نداشته باشد، برجسته شده است.

از طرفی لزوم به رعایت روح جوانمردی و پرهیز از ترویج خشونت در مسابقات ورزشی از جمله وظایفی است که کمیته بین‌المللی المپیک برای خود باز تعریف می‌کند تا ورزشکاران در شرایطی کاملا منصفانه به رقابت بپردازند.‌ نظارت به ارکان اداری سازمان‌های وابسته به کمیته بین‌المللی المپیک نیز از دیگر وظایف این کمیته است تا ورزش از سیطره نفوذ دولتمردان و زمامداران محفوظ بماند.

تفکیک جنسیتی در ورزش ایران بیداد می‌کند

این فقط زنان نیستند که از ورودشان به ورزشگاه‌ها برای تماشای مسابقات مردان ممانعت به عمل می آید، طبق قوانین جمهوری اسلامی ورود مردان نیز به ورزشگاه‌هایی که زنان در آن مسابقه می‌دهند اکیدا ممنوع است. حتا صداوسیمای دولتی  مسابقات ورزشی زنان را با اکراه پوشش می‌دهد. علاوه بر آن به زنان ایرانی اجازه داده نمی‌شود که در مسابقات بین‌المللی شنا، شیرجه، واترپلو، ژیمناستیک، کشتی، سوارکاری، جودو، دوچرخه‌سواری، بدنسازی و بوکس شرکت کنند.

هموطنان بهایی از حق ورزش کردن محروم هستند

به جرأت می‌توان گفت که تبعیض در همه لایه‌های ورزش ایران مشاهده می‌شود. اما در این بین هموطنان بهایی و دگرباشان جنسی به نوعی از عرصه‌های مختلف اجتماعی از جمله ورزش قهرمانی حذف شده‌اند. زنان از رسیدن به مقامات عالی در این عرصه نیز از تبعیض بی‌نصیب نمانده‌اند.‌ پست نایب رییسی که در چارت سازمانی فدراسیون‌های ملی برای ورزش زنان درنظر گرفته شده از میزان ارزش‌گذاری جمهوری اسلامی بر زنان ورزشکار پرده برمی‌دارد.

نگاه امنیتی رژیم به ورزش ایران با گماردن ورزشکاران رانتی در تیم‌های ملی  

حتا آنهایی هم که در ورزش ایران دستی از دور بر آتش داشته‌اند به این مهم واقف هستند که «حراست وزارت ورزش و جوانان» یکی از سازمان‌های زیرمجموعه وزارت اطلاعات، تا چه میزان در عزل و نصب مدیران، مربیان و ورزشکاران تیم‌های ملی دخل و تصرف دارد. ماموریت فیلترینگ نامزدها و مهندسی در انتخابات به سازمان حراست وزارت ورزش و جوانان واگذار شده است. رؤسای فدراسیون‌های ملی اگر امنیتی نباشند می‌بایست در آزمون‌های رژیم موفق شده باشند از این رو رانت‌های هنگفت ورزشی در اختیار این عده قرار می‌گیرد تا با شرکت در بازی‌های المپیک و مسابقات بین‌المللی در وهله نخست آمال سیاسی رژیم را برآورده سازند. گزینش ورزشکاران برای تیم‌های ملی و باشگاهی نیز از همین منظر قابل بررسی است اما این به آن معنا نیست که همگی ورزشکاران رانت‌بگیر رژیم هستند و در مقابل مردم ایستاده‌اند. رو در روی هم قرار دادن ورزشکاران خواست دستگاه امنیتی رژیم است.

مهاجرت ورزشکاران افزایش چشمگیری داشته است 

تحولات اجتماعی در بیش از چهار دهه گذشته نشان می‌دهد که ماشین پروپاگاندای رژیم در نفرت‌پراکنی علیه اسرائیل و تاریخ معاصر ایران برای جمهوری اسلامی کارآمد نبوده است. چهل و اندی سال نفرت‌پراکنی‌های ضد اسرائیلی نه تنها حاصلی برای رژیم در بر نداشته بلکه سبب شده تا ورزشکاران نسبت به اینگونه سیاست‌ها واکنش نشان بدهند، ترک وطن کنند و عطای ورزش قهرمانی را به لقایش ببخشند.

چند سالی است که مردم در ورزشگاه‌های ایران نام خاندان پهلوی را به نیکی فریاد می‌زنند و با نمایش نشان شیروخورشید بازگشت به دوران باشکوه پهلوی را که ورزش نیز در آن ارج و منزلتی داشت آرزو دارند.

ورزش در ایران ابزاریست در چنگال یک رژیم ایدئولوژیک و تمامیت‌خواه و ورزشکاران در عمل اسیران به غنیمت گرفته شده‌ی آن در سراسر کشور به شمار می‌آیند. این در حالیست که مدافعان حقوق بشر اعتنایی به وضعیت ورزش در ایران ندارند.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۵ / معدل امتیاز: ۳٫۴

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=344904