اصلاح‌طلبان صادراتی و چلبی‌ها در صف مقدم اپوزیسیون خارج کشور

سه شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ برابر با ۰۲ آپریل ۲۰۲۴


جمشید عنبرستانی – شاید شنیده و یا خوانده باشید که بعضی نظامیانی که در دوران زمامداری آدولف هیتلر در ارتش آلمان نازی خدمت می‌کردند و در سرکوب و کشتار یهودیان (هولوکاست) مشارکت داشتند پس از پایان جنگ جهانی دوم و شکست آلمان در آن جنگ بزرگ و خانمانسوز از این کشور گریختند و به سرزمین‌هایی در قاره‌های دوردست پناه بردند و با نام و هویت جعلی به کار و زندگی مشغول شدند. اما با وجود گذشت دهه‌های طولانی تنی چند از این افراد در زمان‌ها و مکان‌های مختلف و با اینکه در سنین بالا و کهولت بسر می‌بردند مورد شناسایی قرار گرفتند و هویت واقعی آنان برملا شد. این افراد به کشور آلمان تحویل داده شدند و پس از مدتی در جایگاه متهم و به اتهام مشارکت در جنایت علیه بشریت و کشتار بی‌رحمانه یهودیان در دادگاه  تحت محاکمه قرار گرفتند.

افرادی که در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج و سایر ارگان‌های امنیتی و سرکوبگر رژیم ملایان خدمت می‌کنند باید آگاه باشند که ظلم و جنایت و سرکوبی که در حق ملت بی‌دفاع و بی‌گناه ایران و خاصه زنان و دختران آزادیخواه کشور مرتکب شده‌اند بی‌جواب نخواهد ماند و در آینده باید در دادگاه پاسخگوی جنایات و ستمگری‌های خود علیه ملت ایران باشند و گریختن از کشور و پناه بردن به کشورهای دیگر برای فرار از مجازات نیز کمکی به آنان نخواهد کرد.

برخی چهره‌های رسانه‌ای و سیاسی در خارج کشور نیز که خود را مخالف جمهوری اسلامی نشان می‌دهند اما به نحوی از ارگان نظامی‌ مخوف و جنایتکار و ضد ایرانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حمایت می‌کنند، بهتر است آگاه باشند که احترام و اعتبار خود را  نزد مردم ایران از دست خواهند داد.

وجود برخی افراد در صف اول اپوزیسیون توهین به شعور ایرانیان میهن‌دوست و آزادیخواه و شخصیت‌های سیاسی و مبارز است که سال‌ها علیه رژیم ملایان مباررزه کرده‌اند. یکی از این افراد «مسیح علینژاد» است که تا همین چند سال قبل حامی‌ و مجیزگوی رژیم ملایان و وابسته به طیف اصلاح‌طلبان بوده  و در فریب دادن مردم خاصه زنان و دختران برای شرکت در انتخابات نمایشی رژیم بسیار فعالیت کرده و بلندگوی تبلیغاتی رژیم در اروپا بوده است. ولی چگونه و توسط چه کسانی و کدام دست‌ها او را در چند سال اخیر ساپورت کرده‌اند تا خود را در صف مقدم اپوزیسیون جا بزند و اکثر رسانه‌های فارسی‌زبان دولتی و خصوصی در آمریکا و اروپا نیز بلندگوهای خود را در اختیار این فرد قرار دهند؟! کدام عوامل ناپیدایی ملاقات‌های حضوری این فرد را  با رهبران سیاسی کشورها و سخنرانی در مجالس آمریکا و اروپا ترتیب می‌دهند تا این امر را به  توجیهی برای مطرح کردن وی به عنوان یک چهره مهم سیاسی در اپوزیسیون معرفی کنند؟!

فرد دیگری که در فاصله زمانی کوتاهی در صف مقدم اپوزیسیون جاسازی شد حامد اسماعیلیون است که پاسپورت جمهوری اسلامی وی هنوز هم دارای اعتبار است و در گذشته هیچگونه مشکلی با رژیم ملایان نداشته  و به ایران هم رفت و آمد می‌کرده است و اگر جنایت ساقط کردن پرواز ۷۵۲ اتفاق نمی‌افتاد معلوم نیست وی در کجای مبارزات مردم قرار می‌گرفت! باز هم اینجا این پرسش مطرح است چه دست‌هایی این شخص را به عنوان چهره سیاسی مهم مخالف رژیم ملایان در صف مقدم اپوزیسیون جا داده‌اند و رسانه‌های فارسی‌زبان دولتی و خصوصی در آمریکا و کانادا بلندگوهای خود را در اختیار ایشان نیز قرار داده‌اند و در بزرگنمایی و چهره‌سازی از او نیز سنگ تمام گذاشته‌اند؟!

شیرین عبادی نیز از تیره و تبار اصلاح‌طلبان است و روزی که جایزه صلح نوبل را به او اهدا کردند در سخنرانی خود که انعکاس جهانی داشت کلمه‌ای از جنایات و سرکوب حکومت ملایان علیه مردم ایران به زبان نیاورد و به دفاع از اسلام  و اعتراض به ظلم دولت آمریکا علیه حکومت اسلامی و مسلمانان و زندانیان گوانتانامو پرداخت! یکی از افتخارات این خانم این است که اوباما رییس جمهور وقت آمریکا دو بار او را به کاخ سفید دعوت کرده و ایشان این دعوت‌ها را نپذیرفته است. اما او در این چند دهه چه خدمت مهم و تاثیرگذاری در راه آزادی ملت و کشور و علیه حکومت ملایان انجام داده است؟!

گذشته از نفوذ عناصر جمهوری اسلامی در تشکیلات سیاسی خارج کشور یکی از دلایل اصلی شکل نگرفتن یک اپوزیسیون قدرتمند در طی این چند دهه  که نیروهای مخالف جمهوری اسلامی نتوانستند با مردم داخل کشور پیوند برقرار کنند و تلاش خود را بیشتر به مبارزه علیه یکدیگر و تخریب یکدیگر معطوف کردند و میدان را برای کاسبان سیاسی و اپوزیسیون‌سازها باز گذاشتند که یک نمونه پر سر و صدای اخیر آن  «شورای همبستگی» در دانشگاه جرج تاون بود. این شورا توسط جریانات چپ و لابیگران و عناصر نفوذی و رسانه‌های دولتی کشورهای خارجی که در کنترل اصلاح‌طلبان است پایه‌ریزی شد که هدف نهایی آن تخریب محبوبیت سیاسی و اجتماعی شاهزاده رضا پهلوی بود زیرا ترکیب ناموزون و معنادار شخصیت‌هایی که برای صحنه‌گردانی این پروژه انتخاب شده بودند، بطور آشکار سر کاری بودن این شورای به اصطلاح همبستگی را نمایان می‌کرد. اما خروج شاهزاده از این مجموعه فیک بساط آنان را بهم ریخت و هنوز هم تهیه‌کنندگان و مجریان آن پروژه از شکست آن در رنج هستند.

شاهزاده رضا پهلوی تنها شخصیتی در اپوزیسیون است که به لحاظ پیشینه خانوادگی خود در جامعه سیاسی جهانی شناخته شده و مورد احترام است و در نزد بخش بزرگی از ملت ایران خاصه نسل جوان نیز دارای محبوبیت و اعتبار است. اگر ایشان خودش افرادی را که ریگی به کفش ندارند و مخلصانه و صادقانه برای نجات کشور و ملت تلاش می‌کنند دعوت به همکاری و به مردم ایران معرفی کند در آنصورت شاهد تشکیل یک اپوزیسیون واقعی و کارساز و قدرتمند خواهیم بود که مورد حمایت و خشنودی مردم و جوانان آزادیخواه داخل کشور نیز قرار خواهد گرفت.

آمریکا و اروپایی‌ها به دفعات مختلف و به هر شکل و زبانی اعلام کرده‌اند که به دنبال تغییر حکومت در ایران نیستند و در عمل هم با مماشات‌های بی‌شرمانه‌ای که به ادامه حیات رژیم ملایان کمک می‌کند حرف و ادعای خود را به اثبات رسانده‌اند.

بطور یقین طرح‌های جایگزین برای حفظ ساختار نظام ملایان در صورت فروپاشی رژیم را تهیه کرده‌اند و از این جهت با حمایت از جریانات اصلاح‌طلب داخلی و خاصه باند فائزه رفسنجانی و همچنین چلبی‌هایی که در آستین خود دارند زمانی که رژیم ملایان در حال سقوط و فروپاشی است مانند سال شوم پنجاه و هفت که خمینی و دار و دسته‌اش را با هواپیمای دربست ایرفرانس برای قبضه کردن قدرت روانه ایران کردند اینبار با هواپیمای دربست پان آمریکن چلبی‌های خود را برای همکاری با شبکه‌های اصلاح‌طلب داخل کشور و برای قبضه کردن قدرت روانه ایران خواهند کرد. اما باید به این دولت‌ها یادآور شد که زمانه عوض شده واگر چنین خیالاتی در سر دارند کور خوانده‌اند.

ملت ایران به آگاهی و بلوغ سیاسی رسیده است. شاید بطور یقین بتوان ادعا نمود که نود در صد مردم ایران در سال پنجاه و هفت نه سیاسی بودند و نه اهمیتی به سیاست می‌دادند و همین نا آگاهی و بی‌تفاوتی مردم به سیاست آنها را به دامی‌ که قدرت‌های استعمارگر توسط آخوندها و چپ‌های هپروتی برایشان پهن کرده بودند افتادند و فاجعه فروپاشی نظام پادشاهی ایران اتفاق افتاد. اما امروز نود درصد مردم ایران سیاسی هستند و به سیاست اهمیت می‌دهند و به سادگی قابل فریب دادن نیستند. دولتمردان آمریکایی و اروپایی هر نقشه‌ای که برای آینده ایران در سر دارند نباید فریاد جوانان آزادیخواه ایران را از گوش و هوش خود دور کنند که «اصلاح‌طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا.»

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۶ / معدل امتیاز: ۳٫۷

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=345770