حال که به نظر میرسد مشخص شده چرا فاشیسم مذهبی جمهوری اسلامی کارگردان سریال مشهور «قصههای مجید» را به قتل رسانده است، چه پاسخی دارند آنان که هنوز قبول نمیکنند که امکان سازماندهی در داخل کشور وجود ندارد و در عین حال مدعیاند که دوره انقلاب تودهای تمام شده و منکر تنها موثرترین راه ممکن برای پیشبرد و پیروزی انقلاب ملی میشوند؟ انقلابی که روند پیشرفت و مسیر پیروزیاش بر اساس اصول پیشنهادی شاهزاده و به رهبری خود وی هموار میشود. اما مخالفان پهلوی حتا به جمهوریخواهانی که چنین راهی را مطرح میکنند تهمت و افترا میزنند.
آیا عدم قبول رهبری شاهزاده از جانب برخی مدعیان مخالفت با رژیم و تاکید آنان بر پیگیری راههای دیگری که عدم امکان پیشبرد انقلاب ملی از آن مسیرها ثابت شده، بدین معنا نیست که این مدعیان با لجبازی حتی به نظر و عملکرد هنرمندان داخل میهن مانند کیومرث پوراحمد نیز که خود روزی موافق انقلاب ۵۷ بودند و بعد از آن روی برگرداندهاند و شهبانو و شاهزاده رضا پهلوی را چهره مورد اعتماد میدانند، وقعی نمینهند؟!
دیدار کیومرث پوراحمد یعنی یک انقلابی پیشین پنجاه و هفتی با شهبانوی خدمتگزار ایران موضوع سادهای نیست که بتوان از کنار آن بیاعتنا گذشت. کیومرث پوراحمد یک کارگردان جدی و مشهور و منتقد رژیم بود و دیدار او با شهبانو فرح پهلوی به معنای ابراز اعتماد او به شهبانوست.
با توجه به گفتههای توران پوراحمد، خواهر وی، که احتمال «قتل» و دست داشتن نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی در مرگ این فیلمساز منتقد را تأیید کرده و در رسانههای اجتماعی نوشته: «برادر من پایش به جایی گیر نکرد، ولی اول شکنجهاش کردند و بعد جسد بیجانش را به دار آویختند» آیا نمیتوان نتیجه گرفت که «مرگ مشکوک» و «خودکشی» این هنرمند درواقع قتل توسط رژیم بوده است تا به هنرمندان و صاحبان قلم پیام دهد که حمایت و همراهی با پهلوی حتی مخفیانه، پیامدهای وحشتناک برای آنان دارد. رژیم آنقدر ذلیل است که با حیله و نیرنگ چهرههای هنری و فرهنگی را از میان بر میدارد و از «قتلهای زنجیرهای» به «مرگ مشکوک» و «خودکشی» مخالفان پیشرفت کرده است تا به خیال خودش مجبور نباشد بار هیچ مسئولیتی را بپذیرد. اما آفتاب حقیقت کی پشت ابر مانده که اینبار بماند؟!
حالا برخی از مخالفین رژیم و مدعیان جمهوریخواهی، همچنان خواسته یا ناخواسته با رژیم همراهی میکنند و از دیدن ظرفیت ملی بازماندگان پهلوی برای جلب اعتماد عمومی جامعه، جهت همراهی با انقلاب آزادیخواهانه، حتی به قیمت بقای این رژیم خونریز و امتداد وضعیت هولناک کنونی در میهن، سر باز میزنند!
اینان و همه ما، بر اساس عملکرد امروزمان هنگام اشغال میهن توسط شقیترین افراد، از جانب ملت ایران و تاریخ این سرزمین، همچون پیشینیان خود، مورد قضاوت خواهیم گرفت.
دیگر جای هیچ بهانهای نیست. اکنون انتخاب با تک تک ماست که سیاهروی تاریخ باشیم یا سپیدروی! مدتهاست که زمان انتخاب فرا رسیده است.