سوسن موذنزاده- خیزش زن، زندگی، آزادی روند منحصر به فردی در میان جنبشهای مردمی در طول چهل و پنج سال حکومت جمهوری اسلامی داشته است. آحاد ملت در هر صنفی، چه در داخل یا خارج کشور، از هنرمند تا کنشگر، همه و همه، هر کدام به نحوی در قاموس همبستگی، صدای اعتراض و بغض در گلو ماندهی ملت را از طریق رسانهها به گوش جهانیان رساندند و همین باعث شد چهرهای «ملی» از این جنبش انقلابی در تاریخ ایران ثبت گردد.
گرچه جنبش دادخواهی ملت ایران با شعار «زن زندگی آزادی» فعلا- به دلایل مختلفی که موضوع این مقاله نیست- به آن نتیجهای که خواست مردم بود نرسید اما نتایج مثبت آن قابل تأمل و تحسین است. نتایجی که نشان از میهندوستی، بالندگی و رشد آگاهی نسلی دارد که تجربهی تلخ و مرگبار خفقان، سرکوب، شکنجه، تحقیر، تبعیض و اعدام را زیر سایهی شوم شریعت و اسلام سیاسی کماکان تحمل میکند و برای دستیابی به یک زندگی عادی به مبارزه ادامه میدهد.
بازتاب فریاد نخواستن جمهوری اسلامی، بار دیگر بعد از قتل حکومتی مهسا امینی به شکل حیرتانگیزی تمام جهان را درنوردید و تمام سیاستمدارانی که سالها چشم و گوش خود را بر توحش ملایان بسته بودند مجاب کرد تا از انقلاب ملی ایران حمایت کنند. با تسخیر خیابانها توسط مردم، هنرمندان نیز به نوبهی خود با ارائهی هنرشان از داخل ایران تا گوشه و کنار دنیا، در همراهی با موج آزادیخواهی مردم به حمایت پرداختند و این همراهی اعتراضی با آهنگ «برای» شروین حاجیپور ابعاد تازهای یافت.
در اعتراضات سال هشتاد و هشت و بعد از قتل ندا آقاسلطان نیز جنبش هنر اعتراضی وجود داشت اما در زن، زندگی، آزادی، بسیار گستردهتر به نمایش درآمد چنانکه، همین آهنگ «برای» شروین حاجیپور که متن آن برگرفته از توئیتهای کاربران بود، علاوه بر شهرهای داخل ایران، با زبانهای دیگر در کشورهای مختلف به اشکال متفاوت در حمایت از خروش مردم ایران اجرا شد.
از سوی دیگر، پستهای گوناگونی در رسانههای اجتماعی جهان شامل ویدئو، عکس، پوستر و تصویرسازی منتشر گردید که با پیامی ساده و آشکار از اعتراض و سرکوب مردم در مقابله با توحش آشکار رژیم اسلامی سخن میگفتند. از میان آثار متعدد در بیان تصویری جنایات جمهوری اسلامی که توسط هنرمندان در زمینه گرافیک و نقاشی در رسانههای مختلف ثبت شده، با توجه به پروژهی تحقیقی دانشگاهی خود در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، آثار تصویری- به ویژه پوسترها- را در جریان جنگ عراق مورد بررسی و آنالیز قرار داده بودم که به شکل کتاب با موضوع ضد جنگ طراحی گردید.
کتاب یادشده با عنوان «سرگرمی برای همه» با تصویرسازیهای ساده و گرافیک طراحی شده که هدف آن در راستای هنر اعتراضی با تمرکز بر به ریشخند گرفتن سیاستهای جهانی در حمایت از جمهوری اسلامی است که چگونه با استراتژیهای سیاه و ضدبشری خود امکان حداقلهای زندگی را از مردم ایران سلب نمودهاند. در این کتاب نیز مانند آثار تصویری جنبش زن، زندگی، آزادی با به کار گرفتن عناصر تصویری، به زبانی ساده هدف خود را به عنوان مخالف جنگ و خواستار صلح واقعی بیان کردهام.
تاثیر هنر تصویری در جنبش زن، زندگی، آزادی، نقش چشمگیری در اطلاعرسانی همگانی و بازتاب آن در رسانهها داشت. قدرت این هنر در جایی بیشتر خود را نشان داد که در کشورهای مختلف بیشتر از گذشته، متوجه سرکوب گستردهی جمهوری اسلامی علیه مردم و عدم مشروعیت/ حقانیت آن در جامعه ایران شدند. رسانهها با استفاده از پوسترها و کاریکاتورها هر کدام به زبانی، ستمدیدگی مردم ایران و وقایع را در هنگامهی جنبش به تصویر درآوردند.
نقش موثر هنرمندان در انقلاب نوین ایران و نوع بیان تصویری این آثار گرچه نباید مورد کمتوجهی در جنبش قرار بگیرد اما از سوی دیگر هنرمندان نیز باید این مهم را همیشه لحاظ کنند که موجودیت و معنای هنر آنان جز در همراهی و با مردم بودن امکانپذیر نیست؛ پس باید هنرشان در همه حال در خدمت رهایی مردم با آزادی ایران باشد. این یک واقعیت است که جمهوری اسلامی، با صرف هزینههای گزاف همیشه سعی در عادینمایی اوضاع مردم و کسب اعتبار برای خود داشته و این وظیفهی کسانی است که با هنرشان در چارچوب یک وظیفهی ملی، با این تبلیغات زهرآگین و دروغ مقابله کنند.
باید اشاره داشت که از نقطه نظر نحوهی انتقال پیام هنر تصویری، ابتدا بایست هدف و نوع روش اطلاعرسانی تصویری مورد ارزیابی قرار بگیرد و سپس ابزارها و عناصر دیداری برای درک هرچه بهتر پیام مورد نظر انتخاب، و در نهایت مورد استفاده قرار بگیرند. منظور از عناصر دیداری همان شکل، فرم و نمادهای مرتبط با موضوع است که یک هنرمند به درستی آنها را در آثار خود به کار میبرد.
در آثار انقلابی اخیر نیز عناصر مشخص و ترکیببندی مناسب به ویژه در پوسترها، پیام اعتراضی را به وضوح به بینندگان انتقال داده است.
همزمان با تلاش هنرمندان در اطلاعرسانی حقیقت و آشکار ساختن دروغ، حکومت هم در مقابل از هنر دیداری و تاثیر آن در انتقال محتوا غافل نمانده و همیشه پستهای تبلیغاتیاش را با بهرهگیری از این هنر در رسانههای خود منتشر کرده است. اگر به گذشتهی جمهوری اسلامی تا کنون نگاهی انداخته شود، علاوه بر هنر دیداری، در بخش شنیداری نیز در تحمیق جامعه استفاده کرده که تنها در یک مورد میتوان به هنر صادق آهنگران در به کشته دادن فرزندان ایران در دوران جنگ هشت ساله با عراق اشاره کرد.
باید به این نکته نیز توجه داشت که در جنبش زن، زندگی، آزادی، با وجود جانباختگان، زندانیان و دیگر قربانیان این حرکت و آگاه شدن مردم در سراسر دنیا، تلاش شد تا همه چیز فراموش شود! اتحادیه اروپا با یک جایزه ویترینی و سخنرانی وکیل مهسا امینی پروندهی حمایت خود را از این حرکت بست که به تشدید بیش از پیش فشار بر زنان و مردان انجامید.
آنچه مشخص است، هنر اعتراضی واقعی نزد مردم ایران بوده و گرچه از نگاه حکومت، انقلاب ملی ایران فروکش کرده اما، مبارزات روزانهی مردم اعم از دختران و پسران و زنان و مردان، کماکان ادامه دارد. جمهوری اسلامی با تصور اینکه از طریق چند برابر کردن فشار و سرکوب موجودیت خود را تضمین میکند اما در حقیقت پس از جنبش زن، زندگی، آزادی، روش همیشگی از این ستون به آن ستون رژیم، از امروز به فردا کاهش پیدا کرده و این مدعا در انتخابات ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ توسط مردم تأیید گردید که نظام نزد آنان از اعتبار ساقط شده و دیرتر از اینها نمیپاید و هنرمندان زیباترین هنر مردم را که «پیروز»یست به تصویر خواهند کشید!