بهرام فرخی – در چند هفته گذشته دنیا یکباره شاهد افزایش تنشها و تحریکات نظامی و حملات متقابل بسیار مهمی در روابط بین اسراییل و رژیم اسلامی بود. این تنشها که از حملات تروریستی ۷ اکتبر به اوج خود رسیده، در هفتههای اخیر به تحریکات نظامی و در نهایت در روزهای اخیر به حملات موشکی متقابل منجر شده است.
در طول تقریبا پنج دهه، اسراییل و رژیم اسلامی به عنوان دو رقیب در خاورمیانه شناخته میشوند. این رقابت همواره با تنشها و تهدیدات متقابل همراه بوده است. اما اخیراً تنشها به ابعاد جدیدی گسترش یافته و موجبات نگرانی قدرتهای منطقه و جهان شده است.
آخرین آنها ، حملات گسترده موشکی رژیم اسلامی به خاک اسراییل و هدف قرار دادن سایتهای دفاع هوایی اصفهان از طرف کشور اسراییل بوده است.
اخبار چند هفته اخیر را در همین ارتباط مرور کنیم:
پس از هدف قرار دادن فرماندهان سپاه پاسداران در ساختمانی در مجاورت سفارت جمهوری اسلامی ایران و کشته شدن فرماندهان میدانی سپاه در سوریه و لبنان و از قرار معلوم یکی از کارگردانان حمله هفت اکتبر به اسراییل، رژیم باز قول «انتقام سخت» داد. عبارتی که هربار پس از ضربه خوردن از اسراییل آنرا تکرار میکند و با گذشت زمان مانند حبابی در هیاهوی رسانهای محو و ناپدید میشود.
اینبار دولت نتانیاهو واقعا تحت فشارهای بینالمللی از جمله بزرگترین شریک استراتژیکاش ایالات متحده آمریکا قرار داشت و زمزمه های برای تغییر دولت و یا انتخابات جدید پارلمان در داخل و خارج اسراییل به گوش میرسید.
این فشارها که مدتها بود از طرف کشورهای غربی به صورت انفرادی و در مورد مشکلات کمکرسانی و قطع حملات و آتشبس در غزه انجام میشد، اینبار به نظر میرسید با هماهنگی بیشتر و بهخصوص حمایت دولت بایدن دنبال میشد؛ کار به جایی رسید که ایالات متحده در مورد قطعنامهای در سازمان ملل تصمیم به رای ممتنع گرفت.
همه انتظار کنارهگیری نتانیاهو را از نخست وزیری داشتند.
اما اسراییل با شناخت عمیق از رژیم اسلامی بر جنگ تبلیغاتی در رسانهها افزود تا جایی که رژیم نادان و سیهکار اسلامی را پس از ده روز مجبور به واکنش برای انتقام خون فرماندهان نظامیاش در سوریه کرد.
آمریکا، بریتانیا و فرانسه (اردن) و عربستان سعودی و دیگر کشورهای منطقه هم که از طریق سفرها و رایزنیهای متعدد وزیر و معاونان امور خارجه و دفاع آمریکا به منطقه انجام شده بود تا این کشورها بطور هماهنگ آمادگی لازم برای دفاع در مقابله یک حمله تلافیجویانه رژیم اسلامی را داشته باشند.
صرف نظر از اینکه این حمله گسترده موشکی خسارات جزیی هم به بار نیاورد و در مقابله با «سپر آهنی» اسراییل ناکام ماند، در عین حال این امکان را به اسراییل و متحدانش داد تا با شناسایی انبارها و سایتهای پرتابکننده موشک، توان تهاجمی حملات آینده رژیم یران را پیشبینی کنند.
بر اساس دادههای جدید و آثار باقیمانده از موشکهای ساقط شده در (بحرالمیّت) اسراییل گویا رژیم اسلامی از حملات موشکی هفته قبل برای تست کردن موشکهای شهاب ۳ برای حمل کلاهک هستهای نیز استفاده کرده. در داخل هم زمزمههایی شنیده میشود مبنی بر تغییر فتوای رهبر جنایتکار رژیم در مورد بمب اتمی. اینبار گویا ساختن و داشتن بمب اتمی حرام نیست بلکه استفاده از آن حرام خواهد بود.
کم کم به روزهای اخیر نزدیک میشویم و اسراییل و شخص نتانیاهو که از حمله موشکی رژیم بیشترین استفاده را کرده، از گوشه رینگ خارج شده و ابتکار عمل سیاسی و تبلیغاتی را به دست گرفتند.
اینبار اسراییل است که رژیم اسلامی را تهدید به انتقام برای حملات موشکی میکند و از حمایت جهانی هم تا حد زیادی برخوردار است.
با اخبار درج شده از منابع مختلف گویا سناریو اولیه در مورد واکنش اسراییل به حمله موشکی ایران تا حدی قوت گرفته، تلفیقی از ترورهای هدفمند، حملات سایبری گسترده، سرکوب شدید گروههای تروریستی و ورود به رفح در باریکه غزه و در نهایت آمادگی لازم برای حمله به سایتهای هستهای در صورتی که رژیم اسلامی تصمیم به انجام تست بمب اتمی بگیرد.
عدم حملات مستقیم به خاک ایران، اسراییل را در موقعیت بهتری در صحنه سیاسی جهان قرار میدهد و سفرهای رهبران کشورهای غربی به اسراییل به نوعی برای راضی کردن اسراییل در این زمینه است.
البته باید دید که رهبران اروپا به پیام وزیر خارجه اسراییل برای تحت فشار قرار دادن رژیم اسلامی چگونه پاسخ خواهند داد! آیا بالاخره سپاه را در لیست تروریستی قرار خواهند داد و یا فقط به تحریمهای موشکی و پهپادی اکتفا میکنند؟
تنها نتیجه ملموس در حمله پیشبینی شده رژیم اسلامی به اسراییل مانند حمله موشکی قبلی به پایگاه آمریکا (عینالاسد) در عراق پس از کشته شدن سلیمانی فقط بازگشت اسراییل از وضعیت بحرانی قبلی در مجامع جهانی و اظهار همبستگی اکثر کشورهای جهان غرب از اسراییل را به همراه داشت.
رژیمی که تا دیروز تقاضای محکومیت اسراییل را در شورای امنیت در سر می پروراند، امروز شاهد محکومیت خودش در مجامع جهانی است.
فاصله ۱۴۰۰ کیلومتری و گذشتن از آسمان عراق و اردن این فرصت را به هواپیماهای آمریکا و انگلیس و اردن و عربستان داد تا فقط تکههای چند موشک در خاک اسراییل بدون آسیبهای مهم فرود آید و در کل موجب شد که احتمال برخورد با رژیم را در آینده محاسبه کرده و برای آن راه حلی پیدا کنند.
فقط یک رژیم مستأصل قرون وسطایی می توانست چنین راحت به دام رسانهها و جنگ تبلیغاتی غرب و اسراییل که برایش فراهم کرده بودند بیفتد.
فکر کنم در حال حاضر اسراییل در صدد ایجاد یک اتئلاف جهانی علیه رژیم ایران هست و کمترین نتیجه آن گذاشتن سپاه در لیست تروریستی و باز گذاشتن دست اسرائیل برای سرکوب گروههای تروریستی منطقه و نیابتیهای رژیم است.
حالا باید دید وقتی رژیم حملات موشکیاش از خاک ایران به اسراییل مثل یک حباب صابون ترکید و تاثیر خاصی در دکترین دفاعی و بازدارندگیاش نداشت، آیا جهت موشکهایش را به طرف کشورهای حوزه خلیج فارس تغییر میدهد، که عمق استراتژیک چندانی ندارند و احتمالا حملات موشکی ویرانیهای بیشتری را بجا میگذارد؟
تجربیات تا امروز نشان داده است که رژیم موفقیت بیشتری برای آزار آمریکا و اسراییل در منطقه با حملات کوچک و تروریستی به دست نیروهای نیابتی خود به دست آورده تا حملات کلاسیک نظامی چون نه نیروی کافی برای جنگ فراگیر در زمین و دریا و هوا دارد و نه از حمایت داخلی مردم خود برخوردار است. و شاید در نهایت تصمیم بگیرد که به دنبال ساخت بمب اتمی برود که بازدارندگی بیشتری را ایجاد می کند.
از طرفی رژیم اسلامی از ترس حمله اسرائیل به کشتیهای نظامی و تجاری ایرانی چند حرکت انجام داده:
باز گرداندن کشتی جاسوسی « بهشاد » از دریای سرخ که در خدمت حوثی های یمن بود.
ربودن یک کشتی پرتغالی در خلیج فارس که متعلق به یک کمپانی اسرائیلی است که در این رابطه صدای سازمانهای کشتیرانی بینالمللی را از عدم امنیت برای ناوهای تجاری در آورده و از طرف دیگر قصد اسکورت کشتیهای تجاری ایران با ناوهای جنگی در دریای سرخ تا ورود به کانال سوئز را دارد.
با این تصور که ناوهای موشکانداز جمهوری اسلامی ایران به نزدیکی بندر ایلات و سواحل اسراییل در خلیج عقبه نزدیک می شوند، آیا اسراییل این اجازه را به رژیم اسلامی میدهد؟
از سویی دیگر گفتههای شنیده شده از پشت پرده صحبت از میانجیگری چین بین رژیم ایران و اسراییل می شود که از مدتها قبل توسط سفیر ایالات متحده در پکن دنبال میشود که مانند میانجیگری قبلی بین رژیم اسلامی و عربستان سعودی انجام شد. در حال حاضر یکی از بازیگران پرنفوذ در خاورمیانه، جمهوری خلق چین است که به خاطر منافع گسترده کشورش در خاورمیانه هیچ علاقهای به ادامه و گسترش جنگ و ناآرامی در این منطقه حساس ندارد.
در پایان، تجزیه و تحلیل این اتفاقات و تغییرات در روابط اسراییل و رژیم اسلامی نشان میدهد که هر دو طرف به دنبال تقویت نقاط قوت خود و ضعیف کردن نقاط ضعف دشمن هستند. این روند، باعث افزایش تنشها و احتمال وقوع برخوردهای آینده خواهد بود.
در روزهای آینده باید منتظر بود و دید که آیا رژیم اسلامی در صدد تغییر سیستم بازدارندگی خود خواهد شد و یا مثل نزدیک به دو دهه به نیروهای نیابتی خود دل خواهد بست.
اسراییل هم در کنار برنامه های اعلام شده خود در مقابله با رژیم از کارتهایی استفاده خواهد کرد که تا امروز رو نکرده است.
همچنین باید دید که ایالات متحده با رهبری بایدن آیا قصد زنده نگاه داشتن برجامی را دارد که در آن برنامههای موشکی و پهپادی رژیم اسلامی هم گنجانده شود؟
رهبران حزب دموکرات ایالات متحده ابله نیستند که بایدن به شدت بیمار را کاندیدای ریاست جمهوری آینده بکنند، بلکه کاندیدای واقعی آنها کامالا هاریس از هیچ محبوبیتی برخوردار نیست و فقط در صورت کنارهگیری بایدن پس از انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا، قادر به ایفای نقش در عرصه سیاسی آمریکاست و کاندیدا شدن همسر اوباما در آخرین روزهای پیش از انتخابات، فقط یک بلوف سیاسی است.
بطور کلی بحرانها و تنشها در روابط اسراییل و رژیم اسلامی نشاندهنده چالشهای جدید در منطقه هستند که نیازمند بررسی دقیق و راه حلهای مستقیم هستند.
در این میان، تعدادی از نیروهای اپوزیسیون خارج کشور که با حمله چند شب پیش اسرائیل قند در دلشان آب میشد باید کمی صبر و تحمل نشان بدهند و از مصاحبههای متعدد شاهزاده رضا پهلوی در این روزها ،درس سیاستمداری و بالاتر از آن دموکراسی و آزادیخواهی بگیرند.
شاهزاده رضا پهلوی همواره بر اتکا به مردم ایران و مبارزات مدنی، اعتصابات و تظاهرات مسالمتآمیز و عدم استفاده از خشونت و جنگ برای رسیدن به آزادی و دموکراسی «پایدار» تاکید داشته و دارد. به جرات میتوان گفت ایشان از معدود چهرههای اپوزیسیون است که قلبا به دموکراسی معتقد است و حضور وی غنیمتی بزرگ برای آزادیخواهان واقعی برای ایران است.
*بهرام فرخی دانشآموخته علوم سیاسی و روابط بینالملل از دانشگاه رم و ساکن ایتالیا است.