جمشید عنبرستانی – جمهوری اسلامی چهل و پنج سال است که علاوه بر جنایات بیشماری که علیه ملت ایران مرتکب شده، میزان تحجر، بیشرافتی، وحشیگری، بیوجدانی و بیغیرتی خود را با سرکوب زنان و دختران آزادیخواه ایرانزمین و خاصه با رفتار وحشیانه مزدوران و اوباشان حکومت به بهانه مبارزه با بیحجابی و بدحجابی به نمایش گذاشته است.در سالهای ابتدایی حکومت زنستیز و ضدایرانی ملایان، جرثومههای حکومت با شعار «یا روسری یا تو سری» به زنان و دختران حملهور میشدند و روزی نبود که خبر اسیدپاشی و یا تیغ کشیدن به سر و صورت دختران و ضرب و جرح آنان درسطح شهرها توسط اوباشان رژیم بحث روز مردم نباشد. اکبر گنجی فعال سیاسی صادراتی رژیم که اکنون ساکن آمریکاست نیز جزو همین دار و دستههای وحشی حکومت و تبحر او در فرو کردن پونز به پیشانی دختران و زخمی کردن آنان بود تا با این وحشیگری و بیغیرتی و هتک حرمت، دختران را از حقوق ابتدایی خود که آزادی انتخاب پوشش است رویگردان کند و به خواست حکومت «حجاب اجباری» که در حقیقت خواست ملایان حاکم است مجبور سازد.
تعدی و تجاوز و رفتارهای وحشیانه مزدوران حکومت علیه زنان و دختران در طی این چند دهه سرانجام در شهریور ماه سال ۱۴۰۲ با بازداشت و قتل مهسا امینی در بازداشتگاه توسط مزدوران جنایتکار گشت ارشاد، سبب شعلهور شدن خشم مردم و شکلگیری شورش و اعتراضات سراسری در کشور علیه حکومت ملایان شد که حمایت گسترده بینالمللی از خیزش اعتراضی مردم را نیز به همراه داشت.
به نظر میرسد حکومت از وقایع گذشته درس عبرت نگرفته و در شروع سال جدید با وقاحت تمام گلههای مزدور وحشی خود را دوباره روانه کوی و برزن کرده و به جان زنان و دختران انداخته است و به تحقیر و هتک حرمت و ضرب و جرح دختران و بازداشت و… اقدام میکند. اما آنچه مسلم است دختران شیردل ایرانی اینبار مقابل این مزدوران بیغیرت کوتاه نخواهند آمد و از طرفی وظیفه اخلاقی و انسانی مردان و جوانان است که از زنان و دختران هموطن خود مقابل گزمههای وحشی حکومت دفاع و محافظت کنند و از بازداشت و ضرب و جرح آنان توسط این اوباشان جلوگیری کنند.
آخوندها در شورش سال شوم ۵۷ و بدون آنکه یک ملا و طلبه مفتخور جانش را از دست داده باشد به قدرت رسانده شدند و سایه عبای سیاه و نفرتانگیز خود را در سراسر کشور پهناور ایران گستردند. پس از مدت کوتاهی قشر خاکستری و بیتفاوت و نظارهگر آن دوران و حتا درصد بالایی از مردم فریبخورده که به شکلی در شورش علیه نظام پادشاهی مشارکت کرده بودند به کلاهی که بر سرشان گذاشته شده و بلایی که به سرشان آورده شده بود پی بردند اما دیگر کار از کار گذشته بود و ملایان توسط اوباشان تفنگ به دست خود که مانند بسیجیها و پاسداران زمان حاضر به عنوان کمیتههای انقلاب اسلامی و گشت ثارالله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به جان مردم افتاده بودند و با ایجاد جوّ وحشت و سرکوب وحشیانه، کنترل امور اداری و نظامی کشور را در دست گرفته بودند.
برخی چهرهها و فعالان سیاسی مخالف جمهوری اسلامی در خارج کشور به اشتباه بر این باور هستند که بدون حمایت آمریکا و غرب از اپوزیسیون و مبارزات مردم ایران، مشکل بتوان از سد جمهوری اسلامی عبور کرد.
ولی از شروع و شکلگیری خیزشهای اعتراضی و سراسری مردم ایران در دیماه ۹۶، آبان ۹۸ و خیزش انقلابی زن زندگی آزادی در شهریور ۱۴۰۱ درمییابیم که شروع و ادامه هر یک از آن خیزشها بطور خودجوش و بدون دخالت اپوزیسیون و حمایت دولتهای خارجی بوده که با مشارکت یک اقلیت شجاع و میهندوست و آزادیخواه در سراسر کشور آغاز شد و شکل گرفت. خیزشهای اعتراضی در سالهای گذشته جلوهای از همبستگی ملی میان اقوام ایرانی علیه حکومت ظالم و ضد ایرانی ملایان و اوباشان حکومت بود که در همان مقیاس کوچک هم هربار توانست پایههای حکومت فاسد آخوندها را به لرزه درآورد و حتا تا مرز فروپاشی پیش ببرد.
اگر ملت ایران به قدرت جمعی خود ایمان و باور داشته باشند درخواهد یافت هیچگونه نیازی برای براندازی جمهوری اسلامی به کشورهای غربی و آمریکا که خود سازنده و حامی این حکومت ضد ایرانی هستند ندارد. اگر بجای آن بخشی از ملت که در سالهای اخیر در خیزشهای اعتراضی رژیم آخوندها را به چالش کشیدند، همبستگی و اتحاد ملی با اکثریت ملت ایران شکل بگیرد حکومت فاسد جمهوری اسلامی بسیار زودتر از آنچه بتوان تصور کرد از هم خواهد پاشید و ساقط خواهد شد.
در خیزش مهسا یا زن زندگی آزادی این واقعیت به اثبات رسید که اگر مردم ایران دست بالا را در قیام علیه حکومت ضد ایرانی ملایان پیدا کنند دولتهای غربی و شرقی حامی رژیم ملایان چارهای جز اینکه مقابل خواست و اراده ملت ایران برای رسیدن به آزادی سر تعظیم فرود آورند نخواهند داشت.
راه نجات ملت ایران برای رهایی از شرّ حکومت منحوس و قرون وسطایی ملایان، نه حمله نظامی خارجی و نه حمایت دولتهای بیگانه است، بلکه همبستگی فراگیر ملی و قدرت جمعی ملت ایران است.