تقریباً اغلب مخالفان دموکراسیخواه جمهوری اسلامی معتقدند یکی از اصلیترین گزینههای غرب برای حمایت حداکثری از مردم ایران در مقابل سرکوبگریهای جمهوری اسلامی قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی اروپا و بریتانیاست.
سپاه پاسداران از یکسو بر اقتصاد ایران و سیاست خارجی جمهوری اسلامی تسلط دارد و از سوی دیگر طبق اساسنامهاش اصلیترین مأموریت آن «حفظ نظام جمهوری اسلامی» است. بنابراین در همکاری با نیروی انتظامی موتور محرکه ماشین سرکوب نظام است. بسیاری از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران علاوه بر اینکه در طراحی و سرکوب میدانی مردم در اعتراضات نقش مستقیم داشتهاند، در «سپاه قدس» نیز سابقه دخالت در جنگ داخلی سوریه، عراق، لبنان و یمن را هم دارند. سرآمد آنها قاسم سلیمانی فرمانده نیروهای قدس سپاه، حسین همدانی و سعید سیاح طاهری هستند که در سوریه کشته شدند. بسیاری از فرماندهان میدانی و نیروهای عضو سپاه قدس نیز سابقه مشارکت در سرکوب اعتراضات در داخل ایران را دارند.
تروریستی اعلام شدن سپاه پاسداران در آمریکا در زمان دونالد ترامپ زمینه محدودتر شدن فعالیتهای اقتصادی این تشکیلات را فراهم کرد و دست آمریکا و اسرائیل را برای تنبیه سپاه بازگذاشت. کشته شدن قاسم سلیمانی و فرماندهان وابسته به سپاه قدس و افزایش حملات اسرائیل به پایگاههای سپاه پاسداران و همچنین حذف فیزیکی آنها در داخل ایران و سایر کشورهای منطقه نتیجه آن بود.
نادیده گرفتن تحریمهای جمهوری اسلامی و آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران توسط دولتهای غربی با هر هدفی، در عمل به تأمین مالی سپاه پاسداران و گروههای نیابتی و در نتیجه گسترش تروریسم کمک کرده و میکند.
حضور قاسم سلیمانی و سایر سرداران سرکوبگر سپاه در خط اول جنگ سوریه و در «نوک پیکان مقابله با اسرائیل» انگیزه مضاعف پیادهنظام حکومت برای سرکوب مردم در داخل ایران بود. بسیاری از سپاهیها که در سرکوب دخالت داشتند سابقه جنگ در سوریه به عنوان «مدافع حرم» را داشتند. بسیاری از نیروهای سرکوبگر، بعدها عضو سپاه قدس شدند. شمار زیادی از اعضای سپاه قدس در ردههای فرماندهی و میانی نیز در سرکوب اعتراضات نقش مستقیم داشتند. بنابراین حذف هرکدام از آنها علاوه بر اینکه مقابله با تروریسم است، ضربه به ماشین سرکوب مردم ایران توسط نظام نیز هست. اما در میان تمام آنها قاسم سلیمانی جایگاه ویژهای داشت و حذف او برای حکومت بسیار گران تمام شد.
بسیج اراذل و اوباش
سردار پاسدار حسین همدانی مهرماه ۱۳۹۴ در سوریه کشته شد. او در سال ۸۸ فرمانده سپاه تهران بود. یکی از اقدامات او به کار گرفتن اراذل و اوباش و زندانیان سابقهدار برای سرکوب مردم بود.
همدانی خودش گفته بود که در جریان سرکوبهای سال ۸۸ در تهران «پنج هزار نفر از کسانی که در آشوبها حضور داشتند ولی در احزاب و جریانات سیاسی حضور نداشتند بلکه از اشرار و اراذل بودند را شناسایی و در منزلشان کنترل میکردیم. روزی که فراخوان میزدند اینها کنترل میشدند و اجازه نداشتند از خانه بیرون بیایند. بعد اینها را عضو گردان کردم. بعداً این سه گردان نشان دادند که اگر بخواهیم مجاهد تربیت کنیم باید چنین افرادی که با تیغ و قمه سر و کار دارند را پای کار بیاوریم.»
خود قاسم سلیمانی نقش کلیدی در سرکوب اعتراضات «کوی دانشگاه» در سال ۷۸ و «جنبش سبز» در سال ۸۸ داشت.
محمدعلی جعفری، فرمانده سابق سپاه پاسداران ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ در توییتی گفت سلیمانی در سرکوب اعتراضات در ایران نقش داشت و «اقدامات مؤثر» انجام میداد. وی نوشت، قاسم سلیمانی در حوادث سالهای ۷۸ و ۸۸ «در صحنه مقابله با ضدانقلاب در کف خیابان بود». وی افشا کرد «بارها شاهد حضور او در قرارگاه ثارالله بودیم.»
مأموریت اصلی «قرارگاه ثارالله» مدیریت «امنیت» شهرهای استان تهران و سرکوب اعتراضات است.
در ماجرای فتنه ۷۸ و ۸۸ #حاج_قاسم در صحنه مقابله با ضدانقلاب در کف خیابان بود و اقدامات موثری را برای کنترل ناامنی و آشوبها انجام میداد. بارها شاهد حضور او در قرارگاه ثارالله بودیم، در غبار این فتنهها همزمان در مسائل سیاسی هم با نفوذ خود برای خواص بهدنبال روشنگری بود.
— محمدعلی عزیزجعفری (@Azizjafaari_ir) February 9, 2020
اگرچه رمضان شریف سخنگوی سپاه ادعا کرد که این اکانت فیک است اما رسانههای نزدیک به سپاه پاسداران به نقل از همین اکانت واقعیت را تأیید کردند.
در آبان ۱۳۹۸ و چهار ماه قبل از کشته شدن قاسم سلیمانی در عراق، تنها طی دو هفته حکومت بیش از ۱۵۰۰ نفر را در جریان اعتراضات کشت.
جعفری دیماه ۱۴۰۰ در مصاحبه با «فارس» درباره نقش محوری سلیمانی در سرکوبها به نامه ۲۴ فرمانده سپاه پاسداران به محمد خاتمی در سال ۷۸ اشاره کرد. او گفت، «طبیعی بود وقتی سال ۷۸ این نامه را مینویسد و محور آن بوده، در سال ۸۸ هم وقتی که فتنه گستردهتر و عمیقتر و خطرناکتر میشود، با وجودی که ماموریتهای او از سال ۸۵ در منطقه خیلی بیشتر شده بود، در ایام فتنه هرگاه میآمد ایران خیالش راحت نبود و خاطرم هست در قرارگاه ثارالله حضور پیدا میکرد و دغدغه داشت و تلاش میکرد ماجرا را آرام کند.» وی در مصاحبهای دیگر نیز گفته بود «اگر همدانی نبود جمع کردن فتنه ۸۸ سخت میشد.»
حکومت حتا بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی از شخصیت او برای انگیزه دادن به سرکوبگران بهرهبرداری کرد.
حسین اشتری فرمانده سابق نیروی انتظامی دهم مهرماه ۱۴۰۱ در اوج جنبش ضدحکومتی، برای روحیه دادن به میان نیروهای انتظامی که در خیابان مردم را سرکوب میکردند پای سلیمانی را وسط کشید و گفت، «ما این لباس را برای پاسداری از نظام پوشیدیم. یک ذره شک نکنید! اگر قاسم سلیمانی بود میگفت خوب کاری کردید!»
حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی،خودش با چند محافظ، آنهم درمیان نیروهای انتظامی، بآنها برای سرکوب مردم روحیه میدهد: «ما این لباس را برای پاسداری از نظام پوشیدیم. یک ذره شک نکنید! اگر قاسم سلیمانی بود میگفت خوب کاری کردید!»#اعتراضات_سراسری#Iran #IranProtests #IranProtests2022 pic.twitter.com/vS4REhmrAU
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) September 25, 2022
در جریان خیزش ضدحکومتی سال ۱۴۰۱ که حدود شش ماه خیابانها در سراسر کشور کارزار رویارویی مردم با سرکوبگران بود حدود ۵۰۰ نفر کشته شدند. آمار نشان میدهد که در نبود قاسم سلیمانی و شمار زیادی از فرماندهان و نیروهای ارشد سرکوبگر که در منطقه کشته شدند یا به اشکال مختلف حذف فیزیکی شدند تیغ سرکوب کُندتر شده است.
چکاندن ماشه و شلیک به مردم عادی حتا از سوی پرسنل نظامی و انتظامی کار راحتی نیست اما برای شماری از مزدوران حکومت آسان است. بسیاری از آنها که دستشان به خون آغتشه است «قتل» مردم را در سوریه تمرین کردهاند.
قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی اروپا و بریتانیا مجراهای تأمین مالی این تشکیلات را برای دسترسی به تجهیزات جاسوسی و شنود، تجهیزات شکنجه و اعترافگیری، دوربینهای رصد شهری، انواع باتوم و اسلحههای ساچمهای و تجهیزات موتوری و ماشین که علیه مردم ایران به کار میگیرد محدودتر میکند. همچنین تأمین قطعات و تکنولوژیهای مربوط به ساخت انواع موشک و پهپاد را که علیه نیروهای آمریکایی در منطقه، یا علیه سایر کشورها مثل اسرائیل و اوکراین استفاده میشوند سختتر میکند.