معاونت حقوق عامه قوه قضائیه
دادستان محترم تهران
ریاست محترم سازمان بازرسی کل کشور
اعضای محترم شورای اسلامی شهر تهران
دبیرخانه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران
مدتی است به اشکال مختلف شاهد مداخلات و دستاندازیهایی در بوستانهای تهران توسط شهرداری تهران هستیم. این موضوع محدود به پارک قیطریه (که با اعتراض عمومی و کارزاری با بیش از ۱۵۰ هزار امضا مواجه شد) نبوده و دامنه حصارکشی به قصد ساختوساز به سایر فضاهای سبز و دیگر بوستانهای بزرگ شهر مانند بوستان لاله کشیده شده است.
بنا بر اطلاعات حاصله، در یک ماه اخیر در ضلع جنوب بوستان لاله، متصل به جنب غربی ایستگاه آتشنشانی، محدوده بیش از ۳۰۰۰ مترمربعی با اکوسیستمی غنی مملو از درختان کهنسال و تنومند، حصارکشی شده است، به صورت ضربتی کانکسهایی در آن مستقر شده است و گفته میشود در چند روز آینده احداث ساختمانی در آن آغاز خواهد شد. مقامهای شهرداری در پاسخ به استعلام متعدد شهروندان و خبرنگاران اظهارات بسیار متناقضی داشته و از تکذیب کامل تا کاربریهایی شامل مجتمع فرهنگی-هنری، فرهنگسرا، سرویس بهداشتی، پارکینگ تا ایجاد فضاهای مرتبط با اعیاد و مراسم مذهبی را ذکر کردهاند. برقراری این حصارهای دخل و تصرف به هر بهانهای، تعرضی جنونآمیز به بوستانهای ارزشمند تهران است.
مسئله امضاکنندگان این کارزار این نیست که در بوستانها چه ساخته میشود و آن ساختمان، مسجد است یا مرکز فرهنگی-هنری، بلکه چنانچه مصوبه «منع احداث ابنیه در بوستانها»ی شورای اسلامی شهر تهران در سال ۱۳۹۱ اشعار میدارد، مخالفت با هرگونه ساختوساز در پارکهاست. باز هم دغدغه حامیان این کارزار، صرفاً درختان نیست. کل محوطه بوستانها جزو پهنه G (پارکهای عمومی) است و تمامی فضاهای آن نه تنها فضاهای سبز بلکه فضاهای آسفالتی، خاکی، سیمانی، سنگی و فضای بازی کودکان نیز، “فضای باز عمومی” و ارزشمند محسوب شده و اجازه تعرض و ساخت و ساز در آنها وجود ندارد.
در کشوری که فضاهای باز عمومی در حال بلعیدهشدن توسط شهرداریها و سوداگران بوده و طبق آمار وزارت بهداشت، ۳۴ درصد دانشآموزان کشور (۴۸ درصد دانشآموزان تهرانی) از اضافه وزن و بسیاری از مردم از بیماریهای افسردگی و اضطرابی و قلبی-عروقی رنج میبرند، حفظ فضاهای باز عمومی باقیمانده که تنها عرصههای تحرک فیزیکی و آرامش عموم مردم است، بسیار حیاتی است.
در تمامی موارد، مسئله از بین بردن فضای سبز و خشکاندن و قطع تکتک درختان، به ویژه با توجه به وضعیت سرانه فضای سبز شهر تهران و بحران آلودگی هوا، یک ضرورت حیاتی است. در اسلام نیز قطع یا خشکاندن هر درخت معادل قتل نفس است. همچنین درختان متعلق به محل رویش خود هستند و جابجایی آنها (که در درختان کهنسال معادل خشکاندن آنهاست)، صرفاً توجیهی برای ساخت و ساز شده و نقض حقوق مردم است.
همچنین هر شکل از مداخلات در فضاهای عمومی بوستانها که موجب خدشه در استفاده عمومی شود نیز شکل ناروایی از تعدی به مالکیت عمومی و حقوق شهروندی است. از جمله این مداخلات میتوان به حصارکشی جنسیتی بوستانها تحت عنوان «بوستان مادر و کودک» و محرومیت زنان و مردان و کودکان از فضای باز و بدون حصار بوستانها، یا حصارکشی بوستان دانشجو و جداسازی آن از فضای عمومی، اشاره کرد.
موضوعی که باعث نگرانی دوچندان است، برخی نگاههای سوداگرانه شهرداری به پارکها از جمله طرح هتلسازی و ساخت مراکز تجاری در بوستانها است که هویت بوستانها را به فضایی برای سود سوداگران تبدیل خواهد کرد. بوستانهای تهران تا کنون دستخوش تعرضات متعددی برای ساختوساز شدهاند و حفظ هر متر مربع باقیمانده از آنها یک خواست عمومی است؛ این در حالی است که حصارکشیها و طرحهای ساختوساز بوستانها با روند ضربتی شهرداری، موجبات بیمناکی مردم را فراهم کرده است. تکذیبها و اظهارات متناقض شهرداری نیز تنها مشخص کرده است که دخل و تصرفهایی بر خلاف اراده و خواست عمومی در جریان است.
لذا ما شهروندان از دستگاههای مسئول خواستاریم با توجه به وظایف و اختیارات قانونی خود نسبت به تخلفات شهرداری تهران در تعدی به بوستانهای شهری، رسیدگی مقتضی و عاجل و قاطع را اعمال نمایند؛ و شهرداری را ملزم به جمعآوری تمامی حصارهای احداث شده در پارکها از جمله بوستان لاله و بازگرداندن عرصه به شکل قبلی خود کنند.