چند روز پیش، پس از سفری پیچیده و طولانی وارد اروپا شدم.
حدود یک ماه پیش وکلایم به من اطلاع دادند که حکم هشت سال زندانم در دادگاه تجدید نظر تایید شده است و در مدت زمان کوتاهی اجرا خواهد شد. با علم به اینکه به زودی خبر فیلم جدیدم منتشر میشود، میدانستم که بیشک حکم جدیدی به این ۸ سال اضافه خواهد شد. وقت زیادی برای تصمیمگیری نداشتم. باید بین زندان و خروج از ایران یکی را انتخاب میکردم. با قلبی پر از اندوه، تبعید را انتخاب کردم. جمهوری اسلامی در شهریور ۱۳۹۶ گذرنامهام را ضبط کرد، بنابراین مجبور شدم مخفیانه ایران را ترک کنم.
با آنکه به شدت به حکم ناعادلانه اخیر که مرا مجبور به تبعید کرد اعتراض دارم، اما دستگاه قضایی جمهوری اسلامی آنقدر احکام ظالمانه و عجیبی صادر کرده است که خودم را در جایگاهی نمیبینم که از حکمی که برایم صادر شده شکایت کنم. احکام اعدام در حالی اجرا میشود که جمهوری اسلامی جان معترضان و فعالان حقوق مدنی را هدف قرار داده است. باورش سخت است، اما همین حالا که این مطلب را مینویسم، توماج صالحی، خواننده رپ جوان در زندان بسر میبرد و به اعدام محکوم شده است. دامنه و شدت سرکوب به حدی از وحشیگری رسیده است که مردم هر روز منتظر خبر جنایت فجیع دیگری از حکومت هستند. ماشین جنایت جمهوری اسلامی بطور مستمر و سیستماتیک حقوق بشر را نقض میکند.
قبل از آنکه سرویسهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی از ساخت فیلمم مطلع شوند، تعدادی از بازیگرانش موفق به خروج از ایران شدند. با این حال بسیاری از بازیگران و عوامل فیلم هنوز در ایران هستند و سیستم اطلاعاتی به آنها فشار میآورند. آنها زیر بازجوییهای طولانی قرار گرفتهاند. خانواده برخی از آنها احضار و تهدید شدند. به خاطر شرکت آنها در این فیلم، پروندههای قضایی برایشان تشکیل و ممنوعالخروج شدند. به دفتر فیلمبردار فیلم یورش بردند و تمام وسایل کارش را بردند. آنها همچنین از سفر صدابردار فیلم به کانادا جلوگیری کردند. در بازجوییها از عوامل فیلم، نیروهای اطلاعاتی از آنها خواستند که برای خروج فیلم از جشنواره کن به من فشار بیاورند. آنها در تلاش بودند تا گروه فیلمبرداری را متقاعد کنند تا بگویند از داستان فیلم آگاه نیستند و برای مشارکت در پروژه تحت نفوذ قرار گرفتند.
بهرغم محدودیتهای زیادی که من و همکاران و دوستانم در روند ساخت فیلم با آن مواجه بودیم، سعی کردم به روایتی سینمایی برسم که از روایت حاکم ناشی از سانسور در جمهوری اسلامی دور و به واقعیتاش نزدیکتر باشد. شک ندارم که محدود کردن و سرکوب آزادی بیان حتی اگر محرکی برای خلاقیت شود قابل توجیه نیست، اما وقتی راهی نیست، باید راهی ساخت.
جامعه سینمایی دنیا باید نسبت به تامین حمایت مؤثر از سازندگان اینگونه فیلمها مطمئن شود. از آزادی بیان باید با صدای بلند و واضح دفاع شود. افرادی که شجاعانه و فداکارانه با سانسور بجای حمایت از آن مقابله میکنند، باید با حمایت سازمانهای بینالمللی فیلم از اهمیت اقدام خود اطمینان پیدا کنند. همانطور که از تجربه شخصی خودم میدانم، این میتواند کمک گرانقدری به ادامه کار ارزشمند آنها باشد.
افراد زیادی در ساخت این فیلم کمک کردند. فکر و ذهن من با همه آنهاست و نسبت به امنیت و سلامتی آنها بیمناکم.
سهشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳