نازنین انصارى – ایران همچنان شاهد موج اعتراضات کارگران و کارکنان و کسبه در بخشهای مختلف از جمله پرستاران، طلافروشان، بازنشستگان، معلمان، رانندگان کامیون و کارکنان نفت و گاز است. این اعتراضات که از سال ٢٠١٧ ادامه دارد، به اندازه جنبش ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی از سوی اتحادیههای کارگری در بریتانیا حمایت نشده است.
در همین ارتباط کیهان لندن/ کیهان لایف با جان مکدانل نماینده «حزب کارگر» از سال ۱۹۹۷ برای Hays و Harlington (غرب لندن) در پارلمان و وزیر در سایه خزانهدارى از سال ٢٠١۵ تا ٢٠٢٠ گفتگو کرده است. او که یکی از چهرههای سرشناس در سیاست بریتانیا است، رئیس گروه «همبستگی با جنبش کارگری در ایران» نیز هست. گروهی که به ترویج و تشویق همبستگی با کارگران در ایران میپردازد و پس از جنبش مهسا در سال ۲۰۲۲ تشکیل شده است. این گروه متشکل از شماری از نمایندگان مجلس و اعضای فعال جنبش کارگری و سندیکایی بریتانیاست.
جان مکدانل که دبیر گروه پارلمانی اتحادیه ملی روزنامهنگاران نیز هست، در این گفتگو از دولت بریتانیا به دلیل نادیده گرفتن فعالیتهای رژیم ایران در بریتانیا انتقاد کرده است. او گفت که بریتانیا «از این واقعیت بیدار شده که فعالیتهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به سطوح خطرناکی رسیده و نباید آن را تحمل کرد. اینها تروریستهایی هستند که در کشور ما فعالیت میکنند. شما باید آنها را به همان روش سایر سازمانهای تروریستی تحت فشار قرار دهید.»
وی همچنین به انتخابات پارلمانی پیش رو در بریتانیا اشاره کرده و گفته است که در ارتباط با ایران «در مورد مسائل امنیتی بحث و گفتگو» خواهد شد.
نظرسنجی اخیر YouGov از رایدهندگان بریتانیایی برای روزنامه «تایمز» نشان داده که «حزب کارگر» در انتخابات سراسری بعدی ٣٠ امتیاز از حزب «محافظهکار» جلوتر است.
متن فارسی این گفتگو را که به زبان انگلیسی انجام شده است در ادامه میخوانید.
-«همبستگی با جنبش کارگری در ایران» چگونه شکل گرفت؟
-چندین نفر از ما، هم نمایندگان مجلس و هم اعضای فعال جنبش کارگری و اتحادیه کارگری بریتانیا، به رویدادهای ایران توجه پیدا کردیم. حمایت و همبستگی ما البته بطور متناوب بود و اغلب فقط در زمان بحرانها ظاهر میشد و وقتی افراد به دلیل خواستهها و حقوق صنفی و کارگری خود به ناحق دستگیر و زندانی شدند، بیانیههایی منتشر کردیم. این حمایت پراکنده اما کافی نبود. ما باید دولت بریتانیا را به خاطر نقش آن در رسیدگی به چنین مواردی در نقض حقوق بشر پاسخگو میکردیم.
به این ترتیب «همبستگی با جنبش کارگری در ایران» توسط گروهی از نمایندگان مجلس، فعالان سندیکایی برخی اتحادیههای کارگری و بسیاری از مبارزان مترقی در این کشور با ارتباطاتی در ایران راهاندازی شد. ما تصمیم گرفتیم از یک رویکرد منسجمتر و بهترین شکل سازمانی، مشابه آنچه در آفریقای جنوبی انجام دادیم، استفاده کنیم.
مهمترین نکته در ابتدا حمایت از خیزشهایى بود که در حال وقوع بودند و هر پشتیبانى که میتوانستیم در این کشور برای بازتاب میزان ظلم و ستمی که در ایران وجود دارد انجام دادیم تا آن را به گوش همگان برسانیم. ما جلسات توجیهی در مجلس عوام و پارلمان برای نمایندگان مجلس و دیگران ترتیب دادیم. به ویژه به اتحادیههای کارگری مراجعه کردیم زیرا اطلاعات و دانش کافی در مورد سرکوب حقوق صنفی در ایران وجود نداشت. با نزدیک شدن و حمایت از مردم برای بالا بردن سطح آگاهی آنها در مورد آنچه در ایران اتفاق میافتد، آنها نیز تمایل پیدا میکنند که حرکت کرده و کاری انجام دهند.
همچنین تظاهرات و جلسات عمومی مختلفی برگزار نموده و در کنفرانسهای متعدد اتحادیههای کارگری حضور یافتیم. از آنجا که اتحادیههای کارگری ما در کنگرههای حزبی عمدتاً به حزب کارگر وابسته هستند، آنها را تشویق میکنیم تا در صورت امکان با کارگران ایران ارتباط برقرار کنند. به این ترتیب در ارتباط با رانندگان اتوبوس تهران برای ابراز همبستگی با اعتصابات چند سال پیش آنها بسیار تلاش کردیم.
اخیراً بیشتر نگرانیهایی که به ما منتقل میشود در مورد سرکوب در جریان خیزش اعم از حملات فیزیکی و احکام اعدام صادر شده بوده است. بنابراین، ما بار دیگر، رویدادهای درون جنبش کارگری و اتحادیههای کارگری را در اینجا برجسته کردهایم تا بر دولت بریتانیا فشار بیاوریم که این مسائل را با [جمهوری اسلامی] ایران مطرح کند. دولت بریتانیا باید اقدامات بیشتری انجام دهد در حالی که در مورد برخی موضوعاتی که برجسته نشده، بیش از حد منفعل بوده است.
در سطح بینالمللی، ما میتوانیم با دیگران همکاری ائتلافی داشته باشیم، به ویژه به این دلیل که یک کشور اروپایی هستیم، میتوانیم با هم در دولت خود برای فشار بر [جمهوری اسلامی] ایران همکاری کنیم. اینها زمینهی پیدایش «همبستگی با جنبش کارگری در ایران» است. امیدواریم بتوانیم در سال آینده حمایتهای بیشتری را بین اتحادیههای کارگری ایجاد کنیم. در حال حاضر به انتخابات سراسری در بریتانیا نزدیک میشویم و اکنون فرصتی برای گنجاندن وضعیت ایران در دستور کار مناظرات انتخاباتی وجود دارد.
–کارمندان و کارگران در بخشهای مختلف در سراسر ایران از جمله معلمان، رانندگان اتوبوس، رانندگان کامیون، بازنشستگان، طلافروشان و کارکنان نفت و گاز سالهاست دست به اعتراض میزنند. با این حال، این اعتراضات حمایت چندانی را از سوی اتحادیههای کارگری بریتانیا جلب نکرده، به ویژه در مقایسه با حمایت اتحادیههای کارگری از جنبش ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی. چرا در این دوره در ارتباط با اوضاع ایران مشابه آن زمان عمل نشده است؟
-ما در بررسیهای خود به این نتیجه رسیدیم که ترکیبی از بیاطلاعی و نیاز به تمرکز بیشتر روی این موضوع [رویدادهای ایران] وجود دارد. این مشکل فقط در حزب کارگر و اتحادیههای کارگری نیست. در سراسر رسانههای بریتانیا نیز هم بیاطلاعی و هم عدم تمرکز بر مسائل ایران وجود دارد؛ درواقع انگار چشم خود را بر روی برخی مسائل بستهاند.
ما سعی میکنیم به مردم اعتماد به نفس بدهیم که کوششهاى شما میتواند تأثیر بگذارد، حتى اگر فقط یک ابراز همبستگی باشد. این ابراز همبستگی به مردم ایران دلگرمی میدهد و وقتی بار دیگر خیزشی روی دهد، آنها متوجه خواهند شد که پتانسیل برای تغییر واقعی وجود دارد.
نکته دیگر این است که به ویژه در آفریقای جنوبی، اشکال سازمانی وجود داشت، هرچند که تا حدی مخفی بودند، اما جنبش کارگری و اتحادیههای کارگری میتوانستند با آنها ارتباط داشته باشد. در ایران هنوز آن سطح از شکل سازمانی وجود ندارد که مردم بتوانند پیوسته با آن در ارتباط باشند و این موضوع به احتمال زیاد به میزان اختناق و سرکوبها مربوط است.
ما متوجه این واقعیت شدهایم که باید شکل سازمانیافته بهتری در بریتانیا وجود داشته باشد تا مردم بتوانند اطلاعات کسب کنند و سپس پیرامون اقدامات ویژه در جنبش کارگری و سندیکایی متحد شوند؛ این چیزیست که ما تلاش میکنیم انجام دهیم؛ انگار تپهای در برابر ماست که باید از آن بالا برویم ولی تازه داریم شروع میکنیم که به آن برسیم. در همین ارتباط امسال دوباره در راهپیمایی روز جهانی کارگر در ماه مه شرکت کردیم. این راهپیمایی در سراسر کشور برگزار میشود ولی بزرگترین آن در لندن پایتخت انگلستان است. امسال ما یک هیئت بسیار بزرگ در این راهپیمایی داشتیم و قابل توجه اینکه چندین نفر از اتحادیههای کارگری دیگر به سراغ ما آمدند و خودشان در مورد این موضوع صحبت کردند.
ما در حال ساختن هستیم. در گذشته نیز در مورد نگرش مردم نسبت به رژیم ایران تناقضاتی وجود داشت. گاهی انگار تقریبا هیچ کاری نمیتوان کرد و به همین دلیل آنها این موضوع را رها کرده و به سراغ مسائل دیگری میروند که احتمالا در تغییر آنچه در آنجا اتفاق میافتد بیشتر موفق باشند. به این ترتیب باز هم، عدم اعتماد به نفس نقش بازی میکند. با اینهمه بسیار شرمآور است که ما به اندازه کافی کارى انجام ندادهایم، و به همین دلیل هم هست که [در «همبستگی با جنبش کارگری در ایران»] گرد آمدیم.
–گزارشگران بدون مرز از جمهوری اسلامی به دلیل هدف قرار دادن و ساکت کردن خبرنگاران ایرانی در بریتانیا انتقاد کرده است. در گزارش دیگری از Policy Exchange نسبت به زیرساختهای ایجاد شده در بریتانیا، مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی و تبلیغات هشدار داده شده است. فعالان ایرانی خواستار تحریم سپاه هستند. موضع حزب کارگر چیست؟
– من دبیر گروه پارلمانی اتحادیه ملی روزنامهنگاران هستم. چندین سال است که ما مسائلی را به ویژه در مورد حمله به روزنامهنگاران، رسانهها و فعالیتهای رسانهای ایرانی در بریتانیا مطرح میکنیم.
مردم آگاه شدهاند که این موضوع به سطوح خطرناکی رسیده. تا همین اواخر، نسبتاً پنهان بود و این تهدیدات آنطور که باید گزارش نمیشد اما حمله با چاقو به پوریا زراعتی از «ایران اینترنشنال» که اخیرا اتفاق افتاد وحشتناک است. این زنگ خطریست در ارتباط با سطح اقداماتى که [جمهوری اسلامی] ایران برای سرکوب فعالیتهاى رسانهای در اینجا انجام میدهد.
دولت نیز تازه بیدار شده ولی حاضر نیست سپاه پاسداران را ممنوع اعلام کند. ولی ما بطور مداوم این موضوع را مطرح کردهایم. استدلال دولت بسیار عجیب است. آنها معتقدند که سپاه بخشی از حکومت است! چیزی قبلا هرگز مطرح نشده. این استدلال مسخره است!
ما میگوییم که مردم فهمیدهاند که این تهدیدات که تا همین اواخر تقریبا پنهان بود، به سطح خطرناکی رسیده. اینها تروریستهایی هستند که در کشور ما فعالیت میکنند. شما باید آنها را به همان روش سایر سازمانهای تروریستی تحت فشار قرار دهید.
اگر حزب کارگر دولت را به دست بگیرد، شاهد اقداماتی در این زمینه خواهید بود زیرا ما نمیتوانیم این رفتار را تحمل کنیم. موضوع دیگر، نفوذ خزندهایست که با انتشار اخبار و اطلاعات جعلی در حال وقوع است. ما باید آن را با دقت بیشتری رصد کنیم و تا جایی که میتوانیم آن را به چالش بکشیم.
این یک مسئله بسیار جدى است که بالاخره مردم آگاه شدهاند. حتی این دولت هم وضعیت عینی را فهمیده و میداند که باید اقداماتى صورت بگیرد.
اکنون انتخابات سراسری در راه است. بحثهایی پیرامون مسائل امنیتی صورت خواهد گرفت. [سیاستمداران] گاهی چشم بر [جمهوری اسلامی] ایران بستهاند. این مقاومت همیشه وجود داشته آنهم با این استدلال که [اقدام علیه آن] ممکن است اوضاع را بدتر کند و رابطه اندک بین دولتهای غربی و [رژیم] ایران را تضعیف کند.
اما فکر نمیکنم دیگر رابطهای وجود داشته باشد. چگونه میتوان کنار ایستاد و فکر کرد که این رژیم موجود میتواند شریک ما در آینده باشد؟!
ما باید بدانیم که این یک رژیم اختناق و خفقان است و نه اینکه فقط مردم ایران را سرکوب مىکند، بلکه آنها در حال تلاش برای سرکوب مردم در کشور ما نیز هستند. بنابراین باید محکم در برابر آن بایستیم.
–شما در حوزه انتخابیه خود درگیر مسائل پناهندگی نیز بودهاید. وضعیت پناهجویان ایرانی در انگلیس چگونه است؟
-بریتانیا اولین کشوری بود که کنوانسیون پناهندگان را پس از جنگ جهانی دوم طراحی کرد و پذیرفت که کشورها مسئول پذیرش پناهجویان باشند. اما من معتقد نیستم که محافظهکاران بطور موثر به این کنوانسیون پایبند بودهاند. این بدان معناست که ما در حال حاضر یک سیستم غیرقابل استقبال و به شدت بوروکراتیک داریم.
من از آنچه در حوزه انتخابیه خودمان داریم مثالی میزنم. ما ٢٠٠٠ پناهجو در هتلها داریم. آنها بدون عبور از سازماندهی اداری موجود که بطور موثر کار نمىکند به اینجا میآیند و توسط این دولت، البته نه من، به عنوان مهاجران غیرقانونی توصیف خواهند شد. اکثر آنها، به نظر من نزدیک به نود درصد، در نهایت به عنوان پناهنده پذیرفته خواهند شد. برخی از آنها دو سال است که در هتلها هستند و در انتظار بسر مىبرند.
بسیاری از ایرانیان واجد شرایط میتوانند سهم قابل توجهی در جامعه و اقتصاد ما داشته باشند. آنها از ستم گریخته و به اینجا آمدهاند زیرا در اینجا یک جامعه ایرانی وجود دارد و آنها میخواهند با خانواده و دوستان خود دیدار کنند. من خیلیها از آنان را ملاقات کردهام.
ما سعی کردیم به دولت بگوییم که مسئولیتهای موثرترى را بپذیرد. باید اطمینان حاصل کند که سیستم [پناهجوپذیری] به درستی کار میکند تا مردم بتوانند از مسیرهای دیگر [غیرقانونی] عبور نکنند و وقتی آنها اینجا هستند، باید سریعتر به کار آنها رسیدگى شود تا بتوانند از نظر اقتصادى از خود را تأمین کنند و غیره. من از نحوه عملکرد این فرآیند در حال حاضر بسیار عصبانی هستم و امیدوارم که تغییر دولت- میدانم که تغییر دولت صورت خواهد گرفت- روند مؤثرتری برای حمایت از مردم ایجاد کند. ما این کار را با تمرکز بر موارد خاصی از بیعدالتی انجام دادهایم. ما درگیر ماجرای جعفر پناهی کارگردان سینما شدیم تا شاید سیاستمداران این مملکت [بریتانیا] تکانی بخورند. ما وضعیت وی را به عنوان یک نمونه در نظر گرفتیم که چند سال پیش زمانی که از کشور خارج میشد و برای گرفتن جایزه به جشنواره فیلم برلین میرفت، دستگیر شد و در زندان بود و هربار دوباره به زندان افتاد. اکنون نیز ما به نام توماج صالحی علیه حکم اعدام وی مبارزه میکنیم.
کارزارهای ما مهم هستند زیرا آنها این آگاهی را در جامعه تقویت میکنند که چرا مردم به اینجا میآیند: زیرا زندگی آنها در خطر است! به همین دلیل باید روند رسیدگی به پرونده پناهندگی آنان سریعتر انجام و به عنوان پناهنده پذیرفته شوند تا همانطور که گفتم، بتوانند سهمی در زندگی این کشور بر عهده بگیرند.
من فکر میکنم رهبری حزب کارگر هم این موضوع را متوجه شده است که ما باید مراقب امنیت ایرانیان در بریتانیا باشیم، زیرا بازوهای رژیم اسلامی در سراسر اروپا گسترده شده و میتوانند در کشور ما نیز به مردم آسیب برسانند.