مرگ ابراهیم رییسی و وزیر خارجهی او در یک سانحهی هوایی برخوردهای بسیار و واکنشهای گوناگونی را به دنبال داشت.
واکنش جمهوری اسلامی و به ویژه ولی «فقیه» آن، گذشته از تشریفاتی که اجباراً میبایست برگزار میشد، حاکی از این بود که تغییری در اوضاع رخ نداده و این بدان معناست که مقامات این بهاصطلاح حکومت به سادگی قابل جانشینی و تعویضاند و شخصیتی نیستند که با برکناری یا مرگ آنان سرمایهای انسانی یا سیاسی از دست رفته و چیزی از میان رفتهباشد! به عبارت دیگر هر یک از آنان مهرهای بیش نیست که به سادگی قابل جانشینی است.
نوعی واکنش دیگر نیز از سوی برخی از مقامات یا مراجع رسمی جهان، به شکل تسلیت به جمهوری اسلامی یا مراسم سکوت دیدهشد. اما این واکنشها، خوشبختانه اعتراض شدید برخی از مقامات منتخب یا مسئول کشورهای مربوط را به دنبال داشت که تسلیت دربارهی مرگ کسی را که ملت ایران او را جلاد تهران نامیده و جنایات او به حدی بوده که هیچ مرجع سیاسی یا اجتماعی مهم جهان از آن بیخبر نبوده، نه تنها نابجا بلکه ناپسند و زننده دانستهبودند.
بدیهی است که مرگ جنایتکاران بزرگی که گذشتهی سیاه آنان مملو از تبهکاری و خیانت به ملت بوده نمیتواند کسی را غمگین سازد، حتی آن بخش از نزدیکانشان را که رگی از انسانیت در وجود خود داشتهباشند.
در مورد ابراهیم رییسی این ویژگی به درجهی کمنظیری صدق میکند. او افزون بر جنایات سالهای اخیر، خاصه به دنبال قتل مهسا امینی، یکی از اعضای کمیتهی مرگ ۱۹۶۷ و امضاکنندهی حکم اعدام هزاران زندانی بوده که یا دورههای محکومیتشان- آنهم محکومیتهایی در بیدادگاههای جمهوری اسلامی- را گذارندهبودند یا در جریان گذراندن آن بودهاند. او در صورت افتادن به دست عدالت مستحق سختترین کیفرها میبود. بنابراین واکنش در برابر او تنها میتوانست واکنش حق و مبتنی بر حقوق و قانون باشد. از این رو مرگ طبیعی یا تصادفی او نمیتوانست بیانکنندهی حق او محسوب گردد؛ اما همانند مرگ قاسم سلیمانی، جنایتکاری دیگر، نه میتوانست سبب اندوه یک انسان منصف و واقعبین باشد و نه دلیلی بر شادمانی او. رضایت تنها میتواند نتیجهی پیروزی حق در اجرای عدالت و مجازات عادلانه باشد، نه ناشی از ارضاء حس انتقام؛ خواه این احساس تحقق «انتقام» نتیجهی یک سانحه باشد، خواه حتی حاصل یک مجازات. خرده گرفتن چنین احساس رضایتی بر مردم زجردیدهای که مجازات دیگری را در افق نمی بینند دشوار است، اما تأیید آن نیز از جهت اخلاقی ناسالم و خاصه عوامفریبانه است.
ما قویاً خواستار مجازات عادلانهی همهی جنایتکاران جمهوری اسلامی هستیم، برای اجرای عدالت و نه برای ارضاء حس ناسالم انتقام.
ایران هرگز نخواهدمرد
نهضت مقاومت ملی ایران
شنبه، پنجم خردادماه ۱۴۰۳