نقش الگوهای رفتاری در سرنوشت مردم

- مردمی که از قاتلان اجدادشان الگو بگیرند، خود تبدیل به قاتلان فرزندان‌شان می‌شوند. این مورد به این دلیل است که وقتی مردم از کسانی که اجدادشان را به قتل رساندند و به حقوق‌شان تجاوز کردند و آنها را غارت کردند الگو بگیرند نخواهند توانست راه‌های اشتباهی را که می‌روند به درستی ببینند و وقتی از خواب غفلت بیدار می‌شوند که نسل‌های بعد از خود یعنی فرزندان و نوه‌هایشان را قربانی جهل خود کرده باشند. عده‌ای هم هرگز از این خواب بیدار نمی‌شوند و با وجود قربانی کردن نسل‌های جوان‌تر همچنان به عقاید جاهلانه‌شان ادامه می‌دهند.
- تنها راه نجات مردمی که به داشتن الگوهای رفتاری نادرست مبتلا هستند، آموزاندن اندیشیدن و از خود پرسیدن به آنهاست که بیندیشند و از خودشان بپرسند که اساس و مبنای داشتن این الگوهای رفتاری چیست و چرا باید چنین افرادی را که تاریخ نشان داده بجز قتل و غارت و تجاوز به حقوق مردم کار دیگری نکرده‌اند الگوهایشان شوند. با آموختن اندیشه‌ورزی و پرسشگری است که می‌توان مردم را از گرداب این معضل‌هایی که نسل‌های گذشته عامل آن بوده‌اند رها کرد.

دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ ژوئن ۲۰۲۴


ترانه جوانبخت – همه ما از دوران کودکی‌ درباره الگوهای رفتاری شنیده‌ایم. این الگوها کسانی هستند که برای والدین ما و یا دوستان و معلمان ما سرمشق بوده‌اند و از نظر آنها بهترین در نظر گرفته شده‌اند و به عنوان نمونه برای زندگی زبا‌نزد آنها بوده‌اند. در کشور ما ایران که برخی از مردم آن مذهبی هستند بیشتر این الگوها از تاریخ ادیان در نظر گرفته شده‌اند و البته برای برخی نیز این الگوها از بین دانشمندان و فیلسوفان گذشته کشور ما و یا دیگر کشورها بوده‌اند.

اینکه افرادی را به عنوان الگو انتخاب کنیم یک نکته است و اینکه اساس و مبنای این انتخاب ما چه بوده نکته دیگریست. نیز این مورد که آیا انتخاب فرد یا افرادی به عنوان الگوی رفتاری واقعا نیاز مردم جامعه است و آیا این انتخاب‌ها وجاهت عقلانی و اخلاقی دارد نکات دیگری است که همگی برای بررسی الگوهای رفتاری در یک جامعه ضروری است.

وقتی دانشمندان، فیلسوفان، ادیبان و هنرمندان گذشته کشورمان را از کودکی الگو قرار دهیم نه تنها با گذشت زمان با یادگیری حوزه‌های مختلف خسته نمی‌شویم بلکه با نوآوری در آن حوزه‌ها انرژی تازه برای ادامه راه آنها می‌گیریم. این نشان می‌دهد که نه تنها الگو گرفتن از بزرگان‌مان که با نوآوری در عرصه‌های علمی، فلسفی، ادبی و هنری به بشریت خدمت کردند از نظر عقلانی و اخلاقی کار درستی است بلکه برای بهتر شدن زندگی خودمان و دیگران ضروری است.

اینکه یک عده از افرادی که در قرن‌های گذشته ادعای خداشناسی و الگو بودن برای دیگران داشتند تبعیت کنند و الگو بگیرند باید از نظر نوع زندگی که آن افراد داشتند و نتایجی که در زندگی مردم ما به وجود آورده‌اند به درستی بررسی شود.

متاسفانه بسیاری از مردم ما در ایران به دلیل جهل و نادانی از کسانی که برای گرفتن قدرت همنوعان‌شان را در قرن‌های گذشته مورد قتل و غارت قرار دادند الگو گرفتند و چون ایندسته از مردم ما دچار جهل مرکب هستند به جهلی که دارند واقف نیستد و از آن آگاهی ندارند به همین دلیل از چنین کسانی الگو گرفتند اما از مصیبت‌های این الگو گرفتن‌ها مطلع نیستند.

مردمی که از قاتلان اجدادشان الگو بگیرند، خود تبدیل به قاتلان فرزندان‌شان می‌شوند. این مورد به این دلیل است که وقتی مردم از کسانی که اجدادشان را به قتل رساندند و به حقوق‌شان تجاوز کردند و آنها را غارت کردند الگو بگیرند نخواهند توانست راه‌های اشتباهی را که می‌روند به درستی ببینند و وقتی از خواب غفلت بیدار می‌شوند که نسل‌های بعد از خود یعنی فرزندان و نوه‌هایشان را قربانی جهل خود کرده باشند. عده‌ای هم هرگز از این خواب بیدار نمی‌شوند و با وجود قربانی کردن نسل‌های جوان‌تر همچنان به عقاید جاهلانه‌شان ادامه می‌دهند.

حقیقت تلخ که در پس واقعیت‌های تاریخ معاصر ایران نهفته است با این جهل و الگو گرفتن نامناسب مردم از قاتلان و غارتگران اجداد ما و قربانی شدن کودکان و نوجوانان و جوانان در ایران هشداری جدی به همه است که اگر همچنان به این جهل و نادانی ادامه دهند در سال‌های آینده باز هم شاهد قربانی شدن نسل‌های جوان‌تر خواهیم بود.

تنها راه نجات مردمی که به داشتن الگوهای رفتاری نادرست مبتلا هستند، آموزاندن اندیشیدن و از خود پرسیدن به آنهاست که بیندیشند و از خودشان بپرسند که اساس و مبنای داشتن این الگوهای رفتاری چیست و چرا باید چنین افرادی را که تاریخ نشان داده بجز قتل و غارت و تجاوز به حقوق مردم کار دیگری نکرده‌اند الگوهایشان شوند. با آموختن اندیشه‌ورزی و پرسشگری است که می‌توان مردم را از گرداب این معضل‌هایی که نسل‌های گذشته عامل آن بوده‌اند رها کرد.

برای چنین مردمی وقتی بزرگان علم، فلسفه، ادبیات و هنر از کشورمان بوده‌اند الگوگرفتن‌های درست و شایسته کار دشواری نیست. باید آنها را با انتخاب نوع زندگی آن بزرگان و زیستن به همان روشی که آنها زیستند یعنی یادگیری و نوآوری در همه حوزه‌های فکری و هنری به الگو گرفتن از آنها تشویق کرد. این روش باعث می‌شود کسانی که جز اتلاف وقت و تنبلی و بی‌انگیزگی در زندگی خودشان و اطرافیان‌شان ندیده‌اند این نوع زندگی را ببینند، مزیت‌های آن را حس کنند و با درک و اطمینان از درستی این نوع الگوهای رفتاری به همان روش بزرگان اندیشه و هنر که در کشورمان زیستند و هنوز هم الگوهای برخی از مردم دنیا هستند زندگی کنند.

یقینا نقش الگوهای رفتاری در سرنوشت مردم دخیل است. مردم ما می‌توانند با اندیشیدن درباره آنچه در این سال‌ها در حق خود و فرزندانشان کرده‌اند الگوهای شایسته‌ای را که همانا بزرگان اندیشه و هنر از سرزمین ما ایران بوده‌اند برای خود برگزینند و با زیستن به روش همان بزرگان سرنوشت‌شان را به سمت بهروزی و سعادت رقم زنند.

شایسته است که ما ایرانیان در سراسر دنیا با اندیشیدن و پرسش کردن درباره نوع زندگی‌مان و زندگی الگوهای رفتاری‌مان برای نجات هموطنان خود و نیز خدمت به بشریت کوشا باشیم.

*دکتر ترانه جوانبخت دانش‌آموخته چند رشته علوم انسانی و علوم تجربی، پژوهشگر و نویسنده ساکن کانادا است.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۶ / معدل امتیاز: ۳٫۸

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=352025