سیستان و بلوچستان به عنوان محرومترین استان ایران در حالی در لابلای وعدههای نخنمای انتخاباتی شش نامزد مورد تأیید علی خامنهای قرار گرفته که هیچیک از آنان به مشکلات اصلی که زندگی شهروندان را مختل کرده نمیپردازند.
مشکلات انباشته در سیستان و بلوچستان امکان داشتن یک زندگی عادی را از بخش زیادی از شهروندان این منطقه گرفته است. فقر، بیکاری، نبود امکاناتی چون جادههای ایمن، آب آشامیدنی، گاز و برق در بخش قابل توجهی از استان و حتی در دسترس نبودن مدرسه برای بسیاری از دانشآموزان در روستای محل زندگی، تنها بخشی از مشکلات شهروندان در این استان است.
گزارشها حاکی از اینست که نیمی از جمعیت استان دچار «فقر قطعی» هستند. سیستان و بلوچستان بیشترین نرخ بیکاری و فقر را در میان ۳۱ استان ایران دارد و تعداد زیادی از شهروندان در ازای دستمزدی ناچیز برای تأمین حداقل نیازهای زندگی به سوختبری مشغولاند.
روزنامه «اعتماد» به تازگی در گزارشی با عنوان «جولان جوانمرگی در دو استان کرمان و سیستان و بلوچستان» نوشته سن و سال متوفیان در کل کشور طی یک دوره ۱۲ ساله، چهار سال افزایش پیدا کرده و درواقع امید به زندگی بیشتر شده، اما در استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان این روند ایستا یا کاهشی بوده است. به عبارت دیگر این دو استان که به ترتیب رتبههای اول و دوم پهناورترین استانهای ایران را به خود اختصاص دادهاند، پایینترین سن متوفیان را دارند.
از سوی دیگر، دکتر علی مرادی متخصص پوست و مو گفته حدود ۱۰ درصد از دانشآموزان در استان سیستان و بلوچستان درگیر اگزما هستند.
همچنین استان سیستان و بلوچستان با اینکه از نظر جمعیت در ردیف دهم قرار دارد اما ۲۰ درصد از کل احکام اعدام در سال ۲۰۲۳ میلادی در این استان اجرا شده است.
مرکز پژوهشهای مجلس چندی پیش سیستان و بلوچستان را بر اساس دادههای مربوط به سال ۱۴۰۱، محرومترین استان کشور توصیف کرده و آورده بود نزدیک به ۳۰ درصد از خانوارهای این استان در محرومیت بسر میبرند.
روزنامه «اعتماد» در اردیبهشت امسال بر اساس همین گزارش، سیستان و بلوچستان را «با اختلاف بسیار بالایی، محرومترین استان ایران» دانست و نوشت: «اختلاف سطح محرومیت سیستان و بلوچستان با استانی مانند تهران ۲۸ درصد است.»
همچنین مرکز آمار در گزارشی که دادههای آن مربوط به سال ۱۳۹۹ بود اعلام کرد میانگین درآمد سالانه در مناطق شهری استان سیستان و بلوچستان با دیگر استانها اختلاف زیادی دارد.
این مرکز اخیراً نیز گزارش مربوط به «شاخص فلاکت استانهای کشور» را منتشر کرده که عدد آن برای سیستان و بلوچستان، ۴۸/۳ درصد اعلام شده است. هرچند این عدد از میانگین کشوری اندکی پایینتر است، اما همچنان وضعیت سخت ناشی از تجمیع تورم و بیکاری را در این استان نشان میدهد اگرچه این معضل گریبان کل کشور را گرفته است چرا که ایران در فهرست کشورهایی با بالاترین عدد شاخص فلاکت در جهان قرار دارد.
مشکلات زیستمحیطی در این استان نیز بیداد میکند و سیاستهای نادرست جمهوری اسلامی در مدیریت آب و دیپلماسی شکست خورده جمهوری اسلامی با افغانستان برای دریافت حقابه هیرمند، دست به دست هم داده تا این استان را به عنوان کانون بحرانهای اقلیمی تبدیل کند.
جمهوری اسلامی حتی در مدیریت بحران پس از وقوع چند نوبت سیل در این استان در ماههای گذشته نیز ناتوان بوده و همچنان شمار زیادی از شهروندان با مشکلات ناشی از سیل اسفند و فروردین گذشته درگیرند.
در چنین شرایطی اما نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری اسلامی استان سیستان و بلوچستان را نه به عنوان یکی از مهمترین اولویتهای دولت آینده، بلکه یا تنها به عنوان محوری برای تبلیغات مورد توجه قرار داده و یا اصلا به آن توجه نکرده و نادیدهاش گرفتهاند.
اظهارات نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست دولت درباره این استان نشان میدهد غالب آنها حتی از زیر و بم مشکلات شهروندان ساکن این استان نیز مطلع نیستند!
مصطفی پورمحمدی از چهرههای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی و نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با گذشت نیمی از روزهای تبلیغات انتخابات اصلا به موضوع سیستان و بلوچستان اشاره نکرده است.
او در سال ۱۳۹۶ که به عنوان وزیر دادگستری در دولت حسن روحانی فعالیت میکرد هم بدون اشاره به مشکلات انباشته در این استان، آن را «بهشت سرمایهگذاری» خوانده و گفته بود: «این استان در زمینه اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی از بسیاری از استانهای کشور جلوتر و پیشگامتر است!»
محمدباقر قالیباف رئیس کنونی مجلس شورای اسلامی نیز از دیگر نامزدهایی است که در روزهای گذشته مطلقا به مشکلات استان سیستان و بلوچستان اشاره نکرده است.
سعید جلیلی نیز در جملاتی کلی و شعارهای تکراری گفته «ساحل چابهار فرصت بسیار خوبی دارد. در سواحل مکران یک جهان فرصت از شیلات و صنایع کشتیسازی وجود دارد» و «صنایع تبدیلی می تواد آنجا به کار گرفته شود.»
علیرضا زاکانی که فریبکارانهترین وعدههای انتخاباتی را در میان شش نامزد مورد تأیید شورای نگهبان ارائه کرده، درباره سیستان و بلوچستان هم گفته «۵۸۰۰ کیلومتر ساحل داریم، اما به آنها بیتوجه هستیم. مردم این مناطق در کپَر زندگی میکنند. انتقال آب از دریا به بخشهای مرکزی کشور خوب است، اما بهتر است صنایع به کنار سواحل ساخته شود. با این کار سواحل مکران قابل توسعه است و این سواحل را توسعه میدهیم.»
امیرحسین قاضیزاده هاشمی رئیس کنونی «بنیاد شهید» نیز گفته «جمعیت سواحل طبق برنامه هفتم باید حدود دو برابر شود، بزرگترین سرمایه سواحل مکران، بلوچها هستند و باید به آنها کمک کنیم بجای اینکه سرمایه خود را به هند و… ببرند، به این سواحل بیاورند. مانند کاری که در کیش یا مناطق آزاد انجام دادیم، باید در مکران هم انجام دهیم، اگر سرمایهگذاران داخلی بیایند، سرمایهگذاران اعراب همسایه هم میآیند.»
مسعود پزشکیان نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان که رگههایی قوی از قومگرایی دارد نیز بدون اشاره به مشکلات مردم و حتی بدون در نظر گرفتن آمارها درباره استانهای محروم کشور، صرفا سیستان و بلوچستان را به «اقلیت» و «مرزی» بودن پیوند زده و گفته «باید کاری کنیم بر اساس عدالت، با حقوق مناطق مختلف کردستان، لرستان، سیستان و بلوچستان، خوزستان برخورد شود.»
این سخنان از سوی پزشکیان در حالی مطرح شده که استان غیرمرزی کهگیلویه و بویر احمد در کنار سیستان و بلوچستان از محرومترین استانهای ایران است و استان یزد در «مرکز» ایران نیز بیشتری میزان شاخص فلاکت را دارد!
اظهارات شش نامزد مورد نظر علی خامنهای در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بیانگر عدم آگاهی و ناآشنایی آنها با مشکلات مردم استان سیستان و بلوچستان و بیاطلاعی از وضعیت فقر و فلاکت در استانهای مختلف کشور است!