مرتب شنیده میشود که جمهوری اسلامی برای فلان مقدار «مشارکت» برنامهریزی کرده و با تقلب و رأیسازی و انواع ترفندها نام فردی از صندوق بیرون میآید که حتا پیش از تأیید صلاحیت از سوی شورای نگهبان، توسط «رهبر» منصوب شده.
و مرتب شنیده میشود که مردم نیز تصمیم خود را گرفتهاند و هیچ اعتنایی به انتصاب جانشین «قاضی مرگ» و «قصاب تهران» ندارند.
دستگاه تبلیغاتی نظام هم فردی مانند محمدجواد ظریف را که هیچکاره و فقط مجری اوامر است به عنوان «نامزد نیابتی» و سخنگوی کاندیدای جناح اصلاحطلب رژیم راهی مناظره و سفر کرده تا شاید موفق به جلب «حضور» مردم در این نمایش شود.
اینکه جمهوری اسلامی فقط به «حضور» مردم نیاز دارد و نه به نظر و رأی آنها، موضوع تازهای نیست. همیشه همینطور بوده. منتها اینبار تحریم انتصابات خرداد ۱۴۰۰ که سیدابراهیم رئیسی از صندوق بیرون آورده شد تا در سقوط هلیکوپتر کشته شود، و تعمیق تنگنایی که رژیم همواره در آن گرفتار بوده، کار را به جایی رسانده که وابستگان و دلبستگانش حتا حرف از جذب «آرای پهلوی» میزنند!
درست در همین هنگام، تروریستی اعلام شدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط دولت کانادا، کشوری که به بهشت فاسدان و اختلاسگران و هواداران رژیم معروف شده، چه بسا بر تصمیم در مورد فرد انتصابی که قرار بود از صندوق بیرون بیاید تأثیر بگذارد.
یکی از دلایل اصلی این وضعیت آنست که دوگانهسازی جعلی و بازی «بد و بدتر» بین «دو بال» نظام که هر دو در خدمت اهداف انقلاب ۵۷ و ایدئولوژی مذهبی آن مبنی بر صدور انقلاب اسلامی و تحقق «امت واحده» در جهان هستند، هم در جامعه و هم در غرب که هر کدام بدون توجه به این هدف، این دوگانه را در جهت اهداف خودشان تعبیر میکردند، دیگر جواب نمیدهد. جامعه نیاز به اصلاح و تغییر و بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی داشت و ظاهرا «انتخاب» دیگری جز این دو جناح نداشت؛ و غرب به امید «تغییر رفتار» رژیم با این یا آن رئیس دولت، «انتخاب» دیگری در برابر خود نمیدید. آنهم در حالی که انتخاب دیگر همواره و از همان سال ۵۷ و حتا در رفراندوم خود نظام نیز وجود داشته: نه به جمهوری اسلامی! یعنی همان انتخابی که اقلیتی از ایرانیان در داخل و خارج و در روندی خونین و مرگبار در پیش گرفتند تا با تجربهای سنگین به اکثریت نیز ثابت و در دستکم یک دهه اخیر به مسیر اصلی جامعه تبدیل شود.
همین واقعیت است که تبلیغات انتخاباتی نامزدهای جانشینی «قاضی مرگ» را بیشتر به کارزار تحریم نه تنها علیه نمایش ۸ تیر بلکه بر ضد کل نظام تبدیل کرده. فرقی هم نمیکند که نتایج آن با چه اعداد و ارقام و چه فردی اعلام شود. جامعه مدتهاست انتخاب خود را کرده و معلوم نیست رژیم بر اساس کدام شواهد و مستندات فکر میکند که میتواند این روند را با افراد دروغگو و فاسد و تکراری خود به عقب برگرداند و یا به سود خود ترمیم کند!
الاهه بقراط| ایکس | اینستاگرام|