نامزدهای چهاردهمین دوره نمایش انتخابات طی روزهای گذشته مدعی شدند که با اجرای برنامه هفتم توسعه میتوان طی پنج سال آینده فقر را ریشهکن کرد. این در حالیست که آمارها نشان از عمیق شدن فقر در کشور طی سالهای گذشته دارد و برنامه هفتم توسعه نیز ظرفیت لازم برای فقرزدایی و صندارد.
شش نامزد انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم که همگی از مقامات پیشین و کنونی جمهوری اسلامی بوده و در شرایط فلاکتبار کشور نقش داشته و دارند در برنامهها و سخنرانیهای انتخاباتی بطور مداوم در حال شکایت و انتقاد از وضع موجود هستند و معتقدند معیشت مردم دچار مشکل است. آنها اما برای حل مشکلات اقتصادی هیچ برنامه مشخصی ارائه نکردهاند و کارشناسان معتقدند با این افراد، وضعیت دولت بعد بهتر از امروز نخواهد شد.
روزنامه «جهان صنعت» نیز در شماره امروز شنبه دوم تیرماه با توجه به وعدهها و اظهارنظر نامزدهای انتخابات در گزارشی به ریزش کالری مصرفی ایرانیان در یک دهه گذشته پرداخته و تصویری از فقر و فلاکت گسترده در کشور را روایت کرده است.
این گزارش با استناد به پژوهش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نوشته سرانه مصرف گوشت قرمز در کشور از نزدیک به یک کیلوگرم در سال ۱۳۹۰، به کمتر از ۴۰۰ گرم در سال ۱۴۰۲ رسیده و برآوردهای متخصصان سیاستگذاری تغذیه در ایران برای سالجاری نیز، نصف شدن سرانه مصرف گوشت قرمز نسبت به سال گذشته (۲۰۰ گرم) است.
همچنین شاخص مصرف ماهانه گوشت مرغ نیز همچنان نزولی است؛ سرانه مصرف هر فرد در ماه از یک کیلو و ۷۰۰ گرم، به کمتر از یک کیلو و ۴۰۰ گرم در ماه به ازای هر فرد کاهش یافته است. میانگین مصرف شیر پاستوریزه نیز حسب آمار، با کاهشی مهیب از ۳ کیلوگرم در هر ماه به ازای هر نفر، به حدود یک کیلو در هر ماه برای هر نفر کاهش پیدا کرده است.
میزان مصرف تخممرغ نیز با کاهش بیش از ۱۰ درصدی نسبت به سال ۹۰، از اعمال فشار بر سبد پروتئینی خانوار حکایت دارد. این کاهش میزان مصرف سرانه حتی شامل کربوهیدراتهای پرمصرفی همانند برنج نیز شده است که با کاهش از سطح ۳ کیلو و ۱۰۰ گرم در ماه، به حدود یکونیم کیلو در سال گذشته رسیده و بطور میانگین، کیفیت برنج مصرفی نیز سیر کاهشی به خود گرفته است و شامل بیکیفیت میشود.
شکاف کالری مصرفی بطور خاص به نمایش در آمده است بطوری که دهک دهم درآمدی در کشور ۳۲۸۴ کیلوکالری سرانه مصرف را به شکل روزانه به ثبت رسانده و نخستین دهک درآمدی (فقیرترین افراد جامعه) کمتر از ۱۴۹۷ کیلوکالری به شکل روزانه مصرف کردهاند.
علیرضا زالی رئیس دانشگاه علوم پزشکی «بهشتی» نیز آبان سال گذشته گفته بود حدود ۶۰ درصد از کالری مورد نیاز ایرانیان از طریق نان به مثابه قوت غالب تامین میشود. این در حالیست که اغلب نانهای تولیدی در ایران از آرد سفید تهیه شده و تهی از فیبر و مواد پروتئینی و معدنی هستند و ارزش غذایی پایینی دارند.
«جهان صنعت» نیز در گزارش خود تأکید کرده بر اساس آمارهای رسمی بیش از ۳۰درصد از ایرانیان با فقر مطلق دست و پنجه نرم میکنند و این موضوع باعث شده است تا دستکم این زنگ خطر برای یک سوم ایرانیان با شدت بیشتری به صدا دربیاید.
در ادامه آمده کاهش میزان سرانه کالری مصرفی ایرانیان به سطح نیمی از میانگین خط قرمز استانداردهای حداقلی جهانی (۲۱۰۰ کیلوکالری)، به معنای کاهش شدید توان جسمی نیروی کار و افزایش شدید هزینههای سبد درمان در کشور است.
تورم بالای ۴۰ درصد در هفت سال اخیر و داشتن ۹ سال با میانگین چنین نرخ تورمی در ۱۳ سال گذشته، به شدت بر رابطه معنادار فقر با افزایش نرخ تورم صحه میگذارد.
در چنین شرایطی کاهش ارزش پول ملی هم بطور مداوم سبب ریزش شمار بیشتری از شهروندان به زیر خط فقر به دلیل کاهش قدرت خریدشان میشود.
شش نامزد انتخابات برنامه مشخصی برای فقرزدایی ارائه ندادهاند اما ادعای آن را با توسل بر برنامه هفتم توسعه مطرح کردهاند.
پیش از این نیز دولت ابراهیم رئیسی مدعی بود موضوع فقرزدایی در برنامه هفتم توسعه پیشبینی شده است. «کیهان لندن» اما پیشتر در گزارشی برنامه هفتم توسعه را تخّیلی و غیراصولی، و اهداف آن را دستنیافتنی توصیف کرده بود.
کلیات برنامه هفتم توسعه تصویب شد؛ همچنان تخیلّی، غیراصولی و دستنیافتنی!
در این گزارش آمده بود که لایحه هفتم توسعه مانند دیگر طرحهای کلان و خُردی که در جمهوری اسلامی تدوین میشود تخیلّی، غیراصولی و دست نیافتنی ارزیابی میشود.
«رشد اقتصادی ۸ درصدی»، «تورم ۹/۵ درصدی»، «رشد سالانه ۳/۹ درصدی اشتغال که به معنای ایجاد سالانه یک میلیون فرصت شغلی است از جمله موارد تخیّلی گنجانده شده در لایحه هفتم توسعه است.
متوسط رشد صادرات نفتی ۱۲/۴ درصدی، متوسط رشد صادرات غیرنفتی ۲۲/۶ درصدی و متوسط رشد نقدینگی ۲۰/۴ درصدی و در سال پایانی برنامه رشد ۱۳/۸ درصدی از جمله دیگر اهداف اقتصادی در این لایحه هستند.
ایران نه تنها در سالهای گذشته دچار عقبماندگی از برنامههای توسعه بوده بلکه پیشزمینههای کافی برای رسیدن به رشد اقتصادی هشت درصدی در برنامه هفتم توسعه نیز وجود ندارد.
از سوی دیگر در برنامه هفتم توسعه رشد اقتصادی هشت درصد پیشبینی شده است اما دولت بخش صنعت را در این برنامه نادیده گرفته و تنها به خامفروشی برای درآمدهای این بخش اکتفا کرده آنهم در حالی که ایران سالهاست از برنامههای توسعه صنعتی عقب است.
یکی دیگر از موارد قابل توجه در برنامه هفتم توسعه «کسری منابع» است که در چنین شرایطی وجود منابعی برای فقرزدایی در آن امکان نخواهد داشت.
بر اساس گزارش رئیس سازمان برنامه و بودجه، ۳ هزار و ۴۰۰ همت (هزار میلیارد تومان) از منابعی که دولت در لایحه برنامه هفتم توسعه پیشبینی کرده بود در مصوبه تلفیق حذف شده و ۱۲ هزار و ۳۰۰ همت در متن لایحه اضافه شده، ۴ هزار و ۱۸۰ همت مازاد بر لایحه است؛ بنابراین ۲۰ هزار هزار میلیارد تومان بار مالی جدید به دولت تحمیل شده است.
داوود منظور تأکید کرده بود که اگر لایحه برنامه به این شکل تصویب شود به هیچ وجه برای دولت قابل اجرا نیست.
اینهمه در حالیست که بر اساس آنچه وزیر اقتصاد پیشتر گفته بود این لایحه اساسا از سوی دولت با کسری بسته شده است. احسان خاندوزی وزیر اقتصاد و سخنگوی اقتصادی دولت رئیسی تیرماه پارسال در نشست بررسی کلیات لایحه برنامه هفتم در کمیسیون تلفیق مجلس افزود که در برنامه هفتم توسعه باید برای «پوشاندن کسری هزار و ۲۰۰ میلیارد تومانی» محرکها و منابعی پیشبینی شود.
در واکنش به اعلام چنین رقم هنگفتی به عنوان «کسری» برنامه هفتم توسعه، آلبرت بغزیان اقتصاددان با «فاجعه» خواندن این رقم گفته بود چیزی که ۱۲۰۰ هزار میلیارد کسری دارد دیگر برنامه توسعه نیست.
به گفته این اقتصاددان «برنامه اقتصادی که با کسری ۱۲۰۰ هزار میلیاردی نوشته شود که اسمش را نمیتوانیم برنامه توسعه بگذاریم. آقای خاندوزی از اقتصاددانهای برجسته است و در توانایی ایشان شکی نیست، اما نمیتوان برنامهای نوشت با چنین رقم کسری بودجه و اسم آن را برنامه توسعه یک کشور گذاشت.»