کلامِ چاره

چهارشنبه ۶ تیر ۱۴۰۳ برابر با ۲۶ ژوئن ۲۰۲۴


نصرت  واحدی – واژه „چاره“ در زبان فارسی به معنی یافتن کلیدی برای گشودن یک دشواری است. اما „دشواری“ خودش مبین انبوهی از گره‌های کور است که به آن فرنگی‌ها „کانتینجنسی“گویند. برگردان این واژه به فارسی „اقتضایی“ است. اما شاید به قول حافظ کلام „جلوه“ در این مورد سنگین‌تر باشد.

حُسن رویِ تو به یک جلوه که در آینه کرد
این همه  نقش در آیینه  اوهام افتاد

پس هر گره کوری کلید ویژه خودش را لازم دارد. البته هر کسی می‌تواند یک دسته کلید داشته باشد و برای باز کردن قفلی که کلیدش را ندارد کلید‌های آن را  یکی پس از دیگری در قفل آزمایش نماید. کاری که وقت‌گیر است. حال اینکه اگر از علم استفاده شود بسیار تندتر راه چاره را می‌توان یافت.

عطار به کسی که „چاره‌جو“ است „سرور“ و  آن دیگری  که اینکاره نیست „سرگردان“ گوید.

برو عطار کو خود می‌شناسد
که سرور کیست سرگردان کدام است

نویسنده همیشه سعی داشته است مسائل سیاسی/ اجتماعی را در چارچوب علم مطرح سازد و راه حل آنها را نیز منطقی ارائه دهد. پس اگر دوستی یا دشمنی این نظرات را رد بکند که نظرات شخصی نویسنده نیست می‌توان این داوری را به „عدم آگاهی از علم“ تعبیر کرد. با اینهمه مواردی مشاهده می‌شود که همین افراد می‌خواهند یک دشواری اجتماعی را (از جمله کمبود آب آشامیدنی یا مبارزه با رژیم ولایت فقیه) مطرح و راه حل آن را بدون توجه به „راهکار ویژهﻯ آن دشواری“  به عموم ارائه دهند. به این شکل آنچه در میان عامه آورده می‌شود راه حلّ خامی‌ است که به سادگی از ذهن‌ها پاک نمی‌شود. گناهی که غیر قابل بخشیدن است. به عطار توجه کنید:

با چنین حالتی عجب که مراست
گر کنم طاعتی گناه کنم
هیچ خلقی  گداتر از من  نیست
گرچه  دعوی  پادشاه کنم

اینجا دیگر نه تصورات شخصی بلکه  نظر درست علمی‌ می‌بایستی در کانون اندیشیدن قرار بگیرد.

ایرانیان درون کشور که از جمله دشواری „کم آبی“ در نهاد آب کشور و „استبداد مذهبی“ در نهاد سیاسی مملکت تنگنائی در زندگی‌شان شده است در این موارد از ایرانیان بیرون از کشور „انتظاری“ ندارند بلکه آنها از دولت „توقع“ دارند که این دشواری را برایشان حل بکند.

افزون‌تر اینگونه دشواری‌ها ریشه مبارزات آنهاست. شهروندان درون کشور از این بیرون‌نشین‌ها نه توقع راه حلّ‌های تردیدآمیز بلکه انتظار دارند دشواری‌هایشان را با یک استراتژی مربوط سازند. تا آن را بتوانند در مبارزه با رژیم به کار برند. این تردید را می‌بایستی در کلام „چاره“  جستجو کرد.

مسئله „چاره“ در فارسی همانطور که جامی‌ نیز می‌گوید „پیدا کردن راهی برای بیرون آمدن از یک دشواری است»:

بی‌چاره اگر مسجد آئینه بسازد
یا تاق فرود آید و یا قبله کج آید

اما سعدی بر این باور است که:

مشکلی نیست که آسان نشود
مرد باید که هراسان نشود

شاید هراسان نشدن امروزی معنی دیگری تا زمان سعدی داشته باشد. اما قاطعانه منظور سعدی نیز „علمی‌– منطقی“ فکر کردن  بوده است.

به زبان امروزی هر دشواری پیش از پیدا کردن راه حلّ می‌بایستی مورد مطالعه قرار بگیرد تا از درون این مطالعه „راهکار ویژه‌اش“ معلوم گردد.

زیرا داشتن راهکار ویژه خود“ تحلیل دشواری را روشن به صورت یک مکانیزم یا بهتر یک امر „علّی“ در می‌آورد که درواقع همان „آسان شدن“ سعدی است.

یکی از دشواری‌های سیاسی کشورهای بزرگ غربی مسئله میلیون‌ها آدمیانی است که از جنوب به شمال در حال کوچ‌اند. غربی‌ها نیز سعی دارند  با مطالعه „روش ویژه“ جلوگیری از این کوچ را به دست آورند و به قول سعدی آن را آسان نمایند.

همینطور در طول این ۴۶ سال اخیر اپوزیسیونی که  اپوزیسیون نیست بجای ایجاد تشکیلات و استراتژی مبارزه مدام برای نیاز‌های مالی خود، نیازی که تنها جیب پُرکن بوده است با عمل „فاند رایزینگ“ پول جمع کرده است.

آخر اپوزیسیونی که فکر می‌کند با پول جمع کردن می‌تواند مبارزه کند برای لای „جرز“ خوب است. زیرا اینان نیز تا به حال نخواسته‌اند مبارزه را علمی- مردمی‌ بکنند.

در زیر بررسی پیدا کردن چاره هر دشواری در نهادها به نمایش گذاشته می‌شود تا‌جوانان کشور دنیا را نه با احساسات بلکه با دیده عقل نگاه بکنند، تا آینده خود را که پدرانشان به باد داده‌اند خود دوباره بسازند:

راه چاره در نهادها

در این مطالعه دو دشواری یکی در درون نهاد و آن دیگری در محیط آن (بیرونی) دیده می‌شود. برای اینکه مسئله قابل محاسه بشود این دشواری‌ها را می‌بایستی هنجاری نمود. در اینجا این دشواری‌ها به میزان زیاد- کم به رقم کشیده می‌شود.

به این شکل مسئله دشواری نهاد به ۴ دسته تبدیل می‌شود. در شکل زیر این ۴ دسته به نمایش گذاشته شده است. اکنون برای هریک از این گونه‌ها می‌توان یک راه حل ویژه معلوم نمود. به شکل زیر توجه شود:

مهار دشواری‌های نهادها

ملاحظه می‌شود در سه مورد (مهار کوچ‌ها، کمبود آب آشامیدنی و مبارزه با ولایت فقیه) مهار زمینه چاره ویژه است.

در غرب دولت‌ها سعی دارند مسئله کوچ غریبه‌ها را در خارج از مرزهای خود مهار نمایند.

در مورد کمبود آب نیز دولت می‌بایستی زمینه آب آشامیدنی را مهار کند. وگرنه هرگونه مهار دیگری هم به وقت و هم به قدرت مالی زیاد نیاز دارد. این زمینه با توجه به اینکه آب آشامیدنی متعلق به همهﻯ مردم است (سیاست آب)، با توزیع عادلانه آب همراه با خفظ پاکیزگی آن، مصرف با احتیاط، کاهش به حداقل مورد نیاز و توجه به حق دیگران، به کار گرفتن آب‌های مصرف شده و ایجاد انبارهای لازم برای آب باران و آب مصرف شده تعریف می‌شود.

البته هر دیدگاه دیگری با توجه به اینکه تا ده سال دیگر این دنیا به شدت دگرگون می‌گردد و تفکر فنی و پندارهای آنالوگ کنونی بی‌مصرف می‌شوند تنها آب در‌هاون کوفتن است.  آنها که گوش شنوا ندارند تاریخ بر آنها „لعنت شدگان روی زمین“ نام خواهد داد.

*پروفسور دکتر نصرت واحدی فریدی فیزیکدن و استاد سابق ریاضی و فیزیک در دانشگاه صنعتی آریامهر («شریف»)، دانشگاه تهران و دانشگاه مونیخ دارای کتاب و مقالات فراوان در زمینه‌ی فلسفه و سیاست بر اساس پژوهش‌های ریاضی و فیزیک است.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=352869