جنبه آموزشی تئاتر برای کودکان

- مینا قیصری بازیگر و هنرمند سینما در بسیاری از اجراهای تناتری در جامعه ایرانی لندن و نیز منچستر حضور دارد. یکی از عرصه‌های مورد علاقه این بازیگر تئاتر کار با کودکان در زمینه آموزشی است. در همین رابطه چندی پیش او نمایشی با شرکت حدود ۲۰ کودک دریکی از مدارس فارسی لندن روی صحنه برد که مورد توجه والدین و تماشاگران قرار گرفت. کیهان لندن در همین ارتباط با مینا قیصری گفتگو کرده است.

یکشنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۳ برابر با ۳۰ ژوئن ۲۰۲۴


مینا قیصری بازیگر و هنرمند سینما در بسیاری از اجراهای تناتری در جامعه ایرانی لندن و نیز منچستر حضور دارد. یکی از عرصه‌های مورد علاقه این بازیگر تئاتر کار با کودکان در زمینه آموزشی است. در همین رابطه چندی پیش او نمایشی با شرکت حدود ۲۰ کودک دریکی از مدارس فارسی لندن روی صحنه برد که مورد توجه والدین و تماشاگران قرار گرفت. کیهان لندن در همین ارتباط با مینا قیصری گفتگو کرده است.

– لطفاً درباره فعالیت‌های هنری خود برای خوانندگان ما بگویید.

مینا قیصری

-من فارغ التحصیل فیزیولوژی پزشکی درمقطع فوق لیسانس از دانشگاه شیراز هستم. نخستین دیپلم بازیگری خودم را در ۱۴ سالگی از موسسه «آرش اردیبهشت» شیرازدریافت کردم. بعد از مهاجرت به انگلستان و آشنایی با گروه تئاتر «سام»، فعالیت‌های خودم را در عرصه بازیگری ادامه دادم. در سال ۲۰۱۹ در مدرسه فیلم مخملباف، دوره بازیگری و بازیگردانی را تمام کردم. در زمینه‌ موسیقی مدرک آموزگاریم را در رشته سلفژ (نت‌خوانی) و صداسازی از ارکستر فیلارمونیک پاریس شرقی، تحت رهبری آرش فولادوند دریافت کرده‌ام.

در سال ۲۰۲۰ آموزشگاه «مهرآوا» را تاسیس کردم که در آن موسیقی، تئاتر و خواندن و نوشتن فارسی را آموزش می‌دهم.

من در سال ۲۰۱۸ با گروه تئاتر «سام» به سرپرستی خانم سوسن فرخ‌نیا آشنا شدم و در یک کار این گروه به اسم «اجاره روزانه» مدیر صحنه بودم. بعد از آن در سال ۲۰۱۹ در پروژه «مکبث» همین گروه شرکت داشتم و قرار بود که نقش لیدی مکبث را نیز بازی کنم که به کرونا خورد و فعالیت‌های تئاتری روی صحنه از حرکت باز ایستاد. به دنبال آن نمایش‌هایی به صورت آنلاین اجرا شد. در مدت قرنطینه در ۸ نمایش آنلاین و یک مینی‌سریال بازی کردم. بعد از این، نمایش‌های روی صحنه مجدداً از سر گرفته شد. اولین نمایشی که روی صحنه بازی کردم «خانه برنارد آلبا» به کارگردانی خانم هاله جلالی بود. نمایش «کافه مری» به کارگردانی داریوش رضوانی کار بعدی‌ام بود؛ «چهار صندوق» اثر بهرام بیضایی و به کارگردانی هاله جلالی در منچستر و لندن به دنبال آن آمد؛ «سفر به سرزمین ستاره» کاری از سهیلا قدس‌طینت کار بعدی بود؛ «شنا در حوض زالو» کار داریوش رضوانی؛ «زن نیک تهران» کاری از سوسن فرخ‌نیا و در همین چند روز پیش هم «داستان‌های دوران ما» کاری از پروانه سلطانی را اجرا کردیم که قرار است مجدداً به زودی روی صحنه بیاید. البته در نمایشی به کارگردانی خانم سوسن فرخ نیا به نام «الوسینی‌ها» هم مشغول تمرین هستیم.

هفت فیلم کوتاه هم بازی کرده‌ام که یکی از آنها «ده هفته» کاری از رضا شادمان است که در جشنواره فیلم‌های کوتاه کانادا برنده جایزه شد؛ در فیلم «فلش فوروارد» که سناریوی آن از محسن مخلمباف است دستیار کارگردان آقای نیما اکبرپور بودم. در فیلم «خاموشی دریا» که آنهم بر مبنای سناریویی از محسن مخلمباف و به کارگردانی بهرام فرهادتوسکی است هم بازیگربودم و هم Casting Director.

خلاصه بگویم که تا امروزتمرکز اصلی‌ام روی تئاتر بوده.

-ایده کار با کودکان را چرا و از چه زمانی داشتید؟ کار کردن با کودکان چه ویژ‌گی‌هایی دارد؟ شما چه تجربه‌هایی در این زمینه اندوختید؟

-در مورد کار با کودکان بگویم که نمایشنامه‌ای با عنوان «ده قشنگ رویا» را به فارسی نوشته‌ام که نمایشی است موزیکال که در آن با حدود ۲۰ کودک ۶ تا ۱۲ سال کار کرده‌ام  که در ماه مه در سالن آمفی‌تئاتر مدرسه فارسی حافظ روی صحنه رفت. من بطور کلی دنیای کودکان را بسیار دوست دارم. قبل از اینکه به انگلستان بیایم در ایران شش  سال طراح حرکت و رقص بودم که شامل کار با کودکان نیز می‌شد که مرا بیشتر علاقمند به کار کردن با کودکان کرد.

بعد از مهاجرت به انگلستان  و بیشتر مشغول شدن با تئاتر و موسیقی، یکی از اهدافم کار کردن با بچه‌ها  در این زمینه بود، که پس از اینکه مدرسه حافظ از من به عنوان معلم تئاتر و موسیقی دعوت به کار کرد، این هدف عملی شد. این یک نوع همکاری بین کانون هنری «مهرآوا» و مدرسه حافظ بود. با توجه به تعداد دانش‌آموزانی که در مدرسه داشتم شروع به نوشتن نمایشنامه‌ نامبرده کردم. دوست داشتم نمایشنامه‌ای بنویسم که همه بچه‌ها بتوانند در آن نقش و سهم داشته باشند و بازیگری در تئاتر را تجربه کنند.

-آیا جنبه آموزشی این کلاس و تمرین‌های شما در خدمت تقویت زبان فارسی بچه‌ها هم هست؟

-بگذارید بجای اینکه بگویم کار کردن با بچه‌ها بسیار سخت است، بگویم کار کردن با بچه‌ها یک فرمول دارد که از جمله ویژگی‌هایی‌ست که شخصی که با کودکان کار می‌کند باید داشته باشد؛ این فرمول برای من شامل: آگاهی، صبر و مهربانی‌ست به معنای واقعی کلمه. مخصوصاً با بچه‌هایی که شرایط خاص دارند و یا در این مورد، کودکان دوزبانه. یکی از چالش‌هایی که والدین فارسی‌زبان در خارج از میهن‌شان با آن روبرو هستند ضرورت حفظ زبان مادری برای فرزندانشان است.

ولی بچه‌ها در ذهن‌شان صفحات سفید زیادی دارند و به خوبی می‌توانند آموخته‌ها را ضبط و ثبت کنند. معلم با فرمول بالا می‌تواند طوری آموزش دهد که آموخته‌ها در ذهن بچه‌ها بماند و از آن لذت ببرند و خوشحال شوند. مثلاً من از شعر مولانا هم در این نمایش استفاده کرده‌ام  که بچه‌ها این ابیات را با رقص و موسیقی اجرا کردند و از عهده آن به خوبی برآمدند. در نگاه اول برای برخی استفاده از اشعار مولانا در نمایش کودک و همراه شدن آن با رقص و موسیقی کار مشکلی به نظر برسد. ولی بچه‌ها به نحو غافلگیرکننده‌ای، بعد از چند روز تمرین شعر را با همان ملودی‌ای که برای آن ساخته بودم خواندند و به‌ عنوان تکلیف هفتگی خودشان برای من فرستادند.

در مرتبه اول مهمترین مسئله این بود که بچه‌ها نمایشنامه و قصه را خوب بفهمند. جمله‌ای را که بازیگر نفهمد نمی‌تواند به خوبی ادا کند و آنرا بازی کند. برای همین من مدت دو ماه برای بچه‌ها داستان‌خوانی کردم. در این مسیر هر کلمه‌ای که برای آنها نامانوس بود معنی می‌کردم. در هر جلسه روی چند کلمه جدید کار می‌کردیم. از بچه‌ها می‌پرسیدم که آن روز سر کلاس فارسی چه حرف جدیدی را یاد گرفته‌اند؛ بعد تمام کلمات سختی که در نمایشنامه با آن حرف بود را جدا می کردم و معنا می‌کردم. شعر مولانا را با زبان کودکانه برای آنها تفسیر و معنا می‌کردم. به صورت جداگانه تفسیر شعر، آواز با ملودی‌، و کل قصه را ضبط می‌کردم و برای آنها می‌فرستادم تا در طول هفته تمرین بکنند و آماده شوند، تا از وقت محدودی که سر کلاس با هم داشتیم به بهترین شکل استفاده کنیم.

این نمایش چون حرکات بدن داشت و مجموعه رقص را هم سر کلاس با آنها تمرین می‌کردم و هم به صورت فیلم ضبط می‌شد تا در خانه ببینند و تمرین کنند. در آخر هم گروه موسیقی به نمایش اضافه شد و بازیگران به مرور با ریتم بیشتر آشنا شدند. این اتفاق باید می‌افتاد زیرا  نود درصد دیالوگ‌های آنان در این نمایش با موسیقی همراه است.

بازخورد بسیار خوبی هم از والدین داشتیم که بسیار از کار کودکان خود راضی بودند. البته بچه‌ها بعضی کلمات را با لهجه ادا می‌کردند که آنهم برای تماشاگران جالب و جذاب بود.

پیام اصلی  نمایش شما چیست؟

-برقراری صلح و همزیستی در جامعه با وجود تمام تفاوت‌هایی که می‌تواند وجود داشته باشد؛ سپس عدم اعمال تبعیض و پذیرش اشخاص جدید با فرهنگ و ظاهر متفاوت در میان خودمان؛ میهن‌دوستی، مبارزه با ظلم، حق‌طلبی برای پیشبرد جامعه و خودمان به سمت و سویی بهتر، از جمله پیام‌هایی است که نمایش دارد. و اینکه برای پیشبرد همه این موارد، اگر کنار هم بایستیم و همصدا باشیم و از هم پشتیبانی کنیم و روحیه کار گروهی داشته باشیم، عملکرد بهتر و قوی‌تری خواهیم داشت تا اینکه یک‌نفره بخواهیم برویم جلو.

-در نوشتن این نمایشنامه شما از چه سنت‌های ادبی پارسی بهره جستید یا از آنها الهام گرفته‌اید؟

-می‌دانید که از دیرباز تا کنون در فرهنگ ما تعلیم و آموزش یکی از اساسی‌ترین مسائل در متون نوشتاری ادبیات پارسی بوده‌ است. ادبیات تعلیمی یا آموزشی بخش عمده‌ای از تاریخ ادبیات ما را تشکیل می‌دهد. به نظر من این آموزش می‌تواند در کودکان دو بخش را تقویت می‌کند؛ بخش اول دانایی و آگاهی آنها را بالا ببرد . بخش دوم تقویت خلاقیت کودکان است که این امر از طریق تخیل صورت می‌گیرد.

من می‌خواستم نمایشنامه‌ای بنویسم که همزمان بر روی این دو بخش، یعنی خرد و تخیل کودک متمرکز باشد. می‌دانید که متون زیادی در ادبیات پارسی داریم که در آن از حیوانات بجای انسان استفاده شده و آنها را در موقعیت انسانی قرار داده است. در اینگونه ادبیات آموزش رکن اصلی اثر بوده است. به عنوان نمونه «کلیله و دمنه» که البته در اصل هندیست ولی بعد به زبان پارسی برگردانده شده و یا بعد از آن «مرزبان‌نامه» یا منظومه معروف «موش و گربه» عبید زاکانی که در آن نویسنده ایستادگی موش‌ها را در برابر گربه عابد و خونریز که با ظاهری ریاکارانه به جان و مال مردم چنگ انداخته است نشان می‌دهد؛ این وضعیت را زاکانی از شرایط مردم در آن زمان برداشته است. زاکانی از حیوانات استفاده کرده تا بتواند حرف دل خود و مردم را بزند و فسادی را که در جامعه وجود داشته را نقد کند. این شگرد او هنوز هم تاثیرگذار است.

تعالیم اخلاقی هرچه استعاری‌تر باشند تاثیر بیشتری می‌گذارند. برای تاثیرگذاری روی کودکان باید هم‌قد آنها بشوی. یعنی کودکان بیشتر از اینکه با بزرگسالان ارتباط برقرار کنند با همسن‌ و سالان خودشان و حیوانات ارتباط برقرار می‌کنند. برای همین هم هست که در بیشتر انیمشین‌ها و بازی‌های کودکان از حیوانات استفاده می‌شود.

بچه‌ها با ارتباط برقرار کردن با اینگونه محتواها تخیل‌شان را تقویت می‌کنند و می‌توانند در آینده انسان‌‌های خلاق‌تری باشند.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱۵ / معدل امتیاز: ۳٫۷

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=352851