احمد رأفت – پیامهای مسعود پزشکیان به حزبالله لبنان، حماس فلسطینی، حشدالشعبی عراقی و حوثیهای یمنی در کنار دیدار او با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای مسلح بار دیگر نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه و حمایت از آنچه را مقامات تهران نام «محور مقاومت» بر آن نهادهاند، در دستور کار دولتهای غربی قرار داده است. با اینهمه در کشورهای غربی هنوز این توهم وجود دارد که با گزینش مسعود پزشکیان، که برخی رسانههای اروپائی و آمریکائی او را «میانهرو» و «اصلاحطلب» میخوانند، تغییری در سیاستهای جمهوری اسلامی در منطقه روی خواهد داد.
برخی از رسانههای غربی اظهارات اخیر حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان را مبنی بر اینکه اگر حماس توافق آتشبس در نوار غزه را امضا کند، این گروه نیز به آتشبس متعهد خواهد بود و حملات موشکی و پهپادی علیه اسرائیل را متوقت خواهد کرد، گامی در جهت تغییر سیاست جمهوری اسلامی در منطقه ارزیابی میکنند. همین رسانهها آمادگی گروه تروریستی حماس برای ادامه مذاکرات با میانجیگری چند کشور عربی چون مصر و قطر را نیز نمائی دیگر از تغییرات در سیاست خارجی جمهوری اسلامی با انتصاب مسعود پزشکیان به ریاست جمهوری قلمداد میکنند.
کاهش درگیریها در مرز اسرائیل و لبنان و همچنین آمادگی حماس برای دستیابی به آتشبس و آزادی گروگانهای اسرائیلی، بخشی از توافق نانوشتهای است که قبل از نمایش انتخاباتی تیرماه بین نمایندگان عالیرتبه آمریکائی و فرستادگان جمهوری اسلامی، با وساطت مقامات عمانی در مسقط به دست آمده بود. جمهوری اسلامی در این مذاکرات که به گفته علی باقری کنی که پس از کشته شدن حسین امیرعبداللهیان سرپرستی وزارت خارجه به عهدهی وی گذاشته شده، هنوز هم در جریان است، پذیرفته بود که حماس و حزبالله را متقاعد به نرمش بیشتر و کاهش تنشها کند. اگرچه مسئولین آمریکائی ادعا میکنند بیش از دو ماه است که با نمایندگان تهران نه مذاکره کرده و نه پیامی رد و بدل شده است،
البته کاهش تنش در منطقه به معنای پایان درگیریها نیست. در حال حاضر نه جمهوری اسلامی و نه اسرائیل هیچکدام علاقهای به پایان بحرانی که با حمله تروریستی حماس در ۷ اکتبر آغاز شد ندارند. در بیش از ۹ ماهی که از آغاز جنگ در غزه میگذرد، با وجود ویرانی گسترده در این باریکه و کشته شدن چند ده دهزار فلسطینی غیرنظامی، پایان این درگیریها هیچ منفعتی برای جمهوری اسلامی ندارد، چنانکه گسترش دامنه جنگ نیز به نفع کسانی که در تهران قدرت را به دست دارند نیست. هدف رژیم تهران روشن نگاه داشتن شعله جنگی است که موقعیت این رژیم را در مذاکرات بینالمللی تقویت کند. ادامه این بحران در منطقه این فرصت را نیز برای جمهوری اسلامی به وجود آورده که برنامههای هستهای خود را شتاب بخشد. اگر تا قبل از آغاز جنگ در غزه احتمال حمله به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی از سوی اسرائیل یک تهدید جدی بود، امروز این خطر تا زمانی که ارتش این کشور در دو جبهه غزه و لبنان درگیر است، به صورت چشمگیری کاهش یافته است.
از سوی دیگر دولت کنونی اسرائیل نیز خواهان ادامه این موقعیت است. در آخرین نظرسنجی که در اسرائیل از سوی شبکه تلویزیونی کانال ۱۲ صورت گرفته، بیش از ۷۰ درصد از شهروندان این کشور خواهان تغییر دولت هستند. تغییری که تا زمانی که جنگ در غزه به پایان نرسد و درگیریها در مرز با لبنان ادامه پیدا کنند، به سختی میتواند انجام پذیرد. جمهوری اسلامی با درگیر کردن اسرائیل در جنگ غزه و در تنشهای مرزی با لبنان، در عمل بر روابط تلآویو و واشنگتن سایه انداخته و بسیاری از دولتهای اروپائی را به منتقدین سیاستهای اسرائیل تبدیل کرده و افکار عمومی را علیه دولت بنیامین نتانیاهو تجهیز کرده است.
نقش جمهوری اسلامی در بحرانهای کنونی در خاورمیانه تنها بر سیاستهای اسرائیل و یا غرب تاثیر نمیگذارد. در کشورهای این منطقه نیز مدتها است که که نفوذ جمهوری اسلامی و به ویژه فعالیتهای نیروی قدس، بازوی منطقهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به بحرانهای داخلی برخی کشورها چون عراق، سوریه و یا لبنان دامن زده است. در لبنان، به استثنا گروهی از مسیحیان که متحد حزبالله هستند، دیگران به شدت مخالف نفوذ روزافزون این گروه و حامیاناش در تهران هستند. این گروهها و بسیاری از شهروندان لبنانی حزبالله را به درستی متهم میکنند که منافع کشورشان را فدای سیاستهای جمهوری اسلامی میکند.
ادامه درگیریهای مرزی حزبالله با ارتش اسرائیل میتواند در نهایت به جنگی گسترده تبدیل شود و اولین بار هم نخواهد بود که مردم سراسر لبنان بهای آن را پرداخت خواهند کرد. هنوز دو جنگی که پای ارتش اسرائیل را به خاک لبنان باز کرد از خاطره مردم این کشور، که زمانی از آن با عنوان «عروس خاورمیانه» نام برده میشد و بیروت را «پاریس خاورمیانه» میخواندند، پاک نشده و آثار ویرانیهای ناشی از این دو جنگ را میتوان هنوز هم مشاهده کرد.
جنگ اول اسرائیل و لبنان ۱۶ خرداد ۱۳۶۱ در پی ترور سفیر اسرائیل در لندن به دست تروریستهای فلسطینی گروه ابونظال آغاز شد. در آن سال ارتش اسرائیل به همراه متحدین مسیحی خود، طی مدت کوتاهی با حملات شدید هوایی و پیشروی سریع نظامی توانست بیروت و قسمتهایی از جنوب لبنان را اشغال کرده و نیروهای مسلح فلسطینی را در پایان جنگ مجبور به ترک این کشور کنند. حضور ارتش اسرائیل در بخشهائی از لبنان ۳ سال به طول انجامید.
جنگ دوم اسرائیل و لبنان که ۳۳ روز به طول انجامید، در حقیقت جنگی بین ارتش اسرائیل و نیروهای حزبالله بود و به مناطق جنوبی این کشور محدود ماند که با قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۳۸۵ پایان یافت. این جنگ اگرچه رسما پایان یافت، ولی در حقیقت هنوز هم ادامه دارد و حزبالله هر از چند گاهی، البته به گفته لبنانیها هر زمانی که از تهران دستوری برسد، در نوار مرزی دست به اقداماتی علیه اسرائیل میزند که همیشه با واکنش فوری این کشور مواجه میشود. به نوعی میتوان درگیریهای کنونی را نیز ادامه جنگ ۳۳ روزهای دانست که ۲۳ تیر ۱۳۸۵ آغاز شد.
در پایان آن جنگ جمهوری اسلامی تصمیم گرفت با ارسال دهها هزار موشک، راکت و پهپاد حزبالله را در موقعیتی قرار دهد که بتواند هر زمانی احتیاج داشت با حملاتی به شمال اسرائیل، ارتش این کشور را مشغول سازد. در روزهای گذشته بار دیگر اخباری مبنی بر انبار کردن موشکها و تسلیحات ارسالی جمهوری اسلامی در فرودگاه «رفیق حریری» بیروت انتشار یافت. خبری که ساکنان بیروت و حومه جنوبی پایتخت لبنان را وحشتزده کرده است. این فرودگاه ۶ کیلومتر بیشتر از بیروت فاصله ندارد و انفجار در این انبار میتواند فاجعهای را مشابه آنچه در ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ در بندر بیروت رخ داد رقم بزند.
یک انبار متعلق به حزبالله در بندر بیروت، در عصر روز ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ منفجر شد. شدت این انفجار در حدی بود که ساختمانهای زیادی در منطقه اشرفیه ویران شدند. موج ناشی از انفجار باعث کشته شدن ۲۲۰ نفر و زخمی شدن حدود ۷۰۰۰ نفر و مفقود شدن بیش از ۱۱۰ نفر شد. بر اساس آمار منتشر شده توسط مقامات لبنانی، بیش از ۳۰۰ هزار نفر بر اثر این انفجار بیخانمان شده و بخش مهمی از بندر بیروت تخریب شد. از این انفجار به عنوان یکی از قویترین انفجارهای غیرهستهای تاریخ یاد میشود. حالا حزبالله در ماههای گذشته با پروازهای مستقیم از تهران چندین هزار موشک، راکت و قطعات پهپاد دریافت کرده که بسیاری از آنها در فرودگاه نزدیک بیروت انبار شدهاند.
خبرگزاری رویترز در گزارشی به زرادخانه حزبالله اشاره میکند و مینویسد این گروه شبهنظامی که بر مبنای اطلاعات سازمان سیا میتواند روی ۴۵هزار فرد مسلح دورهدیده حساب کند، امروز مجهز به موشک الماس (هوا به زمین و زمین به زمین با برد ۸ کیلومتر)، موشک «فاتح» ۱۱۰ (موشک بالستیک دو مرحلهای با سوخت جامد زمین به زمین با برد ۳۰۰ کیلومتری) موشک نقطهزن «رعد»، راکتهای توپخانهای «فجر»، موشکهای «زلزال» (با بُرد ۱۵۰ کیلومتری و نمونههای پیشرفته آن با بُرد ۳۵۰ کیلومتری) و موشک «برکان» (موشک بالستیک کوتاهبرد) است. اخیرا جمهوری اسلامی از روسیه موشکهای قدرتمند ضد کشتی «یاخنوت» را نیز خریداری کرده و به لبنان فرستاده است.
در این میان، نفوذ و حضور جمهوری اسلامی در سوریه نیز به اختلافاتی شدید در این کشور دامن زده است. آخرین قربانی اختلافات در مورد روابط با جمهوری اسلامی، لونا الشبل، مشاور ویژه بشار اسد است که ۱۲ تیرماه در جریان یک حادثه مشکوک رانندگی کشته شد. کم نیستند در داخل نظام حاکم بر سوریه و در جبهه مخالفان بشار اسد که این حادثه را مانند سقوط هلیکوپتر ابراهیم رئیسی، مشکوک ارزیابی میکنند. یک هفته قبل از کشته شدن لونا الشبل، مقامات سوری از سفر این روزنامهنگار سابق شبکه الجزیره و همسرش عمار ساعاتی به روسیه برای گذراندن تعطیلات تابستانی در خانهشان در شهر بندری سوچی در کنار دریای سیاه جلوگیری کرده بودند. عمار ساعاتی عضو کمیته رهبری حزب بعث سوریه است و اخیرا در گفتگوهائی از لزوم بازنگری در روابط با جمهوری اسلامی صحبت کرده بود.
در روزهای قبل از این حادثه، سرتیب ملهم الشبل، برادر لونا، به اتهام «تماس با دولتهای دشمن سوریه» توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود. برخی معتقدند که این بازداشت بیارتباط با حمله هوائی اسرائیل به ساختمانی متعلق به جمهوری اسلامی در دمشق نیست. نیروی قدس که ۷ نفر از فرماندهاناش از جمله سرتیپ محمدرضا زاهدی فرمانده ارشد این نیرو در سوریه و لبنان در این حمله هوائی کشته شدند. جمهوری اسلامی منتقدین در سوریه را متهم به همکاری با نهادهای امنیتی اسرائیلی میکند.
لونا الشبل نیز که بشار اسد را به عنوان مشاور در معدود سفرهای خارجیاش همراهی میکرد و همچنین ریاست دفتر اطلاعرسانی و روابط عمومی ریاست جمهوری را بر عهده داشت، در هفتههای قبل از کشته شدنش در عمل کنار گذاشته شده بود و حق حضور در جلسات با حضور بشار اسد را از دست داده بود. نه تنها لونا الشبل بلکه گروهی دیگر از مشاوران بشار اسد نیز به خواست جمهوری اسلامی در ماههای اخیر کنار گذاشته شدهاند که علی مملوک معاون امور امنیتی ریاست جمهوری و از اعضای شورای مرکزی حزب بعث، و بثینه شعبان مشاور سیاسی بشار اسد از جمله این افراد هستند.