سیمون درایه (آپادانا تلگراف) – گزارش ویدئویی اخیر «وال استریت ژورنال» که بر اساس مقالهای از آرزو اقبالی درباره انتخابات جمهوری اسلامی در ایران تهیه شده، شامل چندین مورد اطلاعات نادرست و روایتهای گمراهکننده است که با واقعیتهای سیاسی ایران مغایرت دارد.
این گزارش تصویری تحریفشده از وضعیت سیاسی ایران ارائه میدهد و با حذف زمینههای مهم به انتشار اطلاعات نادرست میپردازد. این رپرتاژ یک گزارش درست از نتخابات مربوطه و پیامدهای گستردهی آن نیست. روزنامهنگاری دقیق و گزارش بدون جانبداری حقایق برای آگاهی عمومی به ویژه هنگام پوشش مسائل پیچیده بینالمللی ضروریست. لازم است که رسانهها تلاش کنند تا روایتهای متوازن و واقعی ارائه دهند و استانداردهای روزنامهنگاری مسئولانه را حفظ کنند.
در اینجا فهرستی از نادرستیها و تحریفهای موجود در این گزارش آورده شده است:
۱- ادعای نادرست اولین «رئیس جمهور اصلاحطلب» در «دو دهه»
مهمترین نادرستی این گزارش، ادعای اینست که مسعود پزشکیان اولین رئیسجمهور اصلاحطلب در دو دهه اخیر است. این کذب محض است زیرا حسن روحانی، یک اصلاحطلب، دو دوره از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ رئیس جمهوری اسلامی بود، درست قبل از رئیس جمهور قبلی، ابراهیم رئیسی، که در حادثه سقوط هلیکوپتر کشته شد. این تحریف واضح واقعیتها، درک بینندهها و خوانندگان «وال استریت ژورنال» را از تاریخ و سیاستهای رژیم ایران منحرف میکند.
۲- نمایشی گمراهکننده از مشارکت در انتخابات تیرماه
این ویدیو/مقاله ادعا میکند که ایرانیان مسعود پزشکیان را با بیش از ۵۳٪ آرا به عنوان رئیس جمهور جدید خود انتخاب کردهاند؛ ادعایی که توسط رسانههای رسمی جمهوری اسلامی گزارش شده که کاملا نادرست است. این روایت اشارهای به حضور بسیار پایین رأیدهندگان نمیکند، که در واقع حدود ۱۰٪ بر اساس محاسبات ریاضیدانان بیطرف است که اعداد گزارششده توسط حکومت را بررسی کردهاند. این انتخابات بطور گسترده به عنوان یک نمایش مسخره که به #سیرک_انتخابات معروف شد، از سوی بسیاری از ایرانیان و به دلیل اینکه یک انتخاب دموکراتیک واقعی نیست، بایکوت شد. این موضوع مهم اما در این گزارش حذف شده و به نادرستی حمایت گسترده مردمی از پزشکیان را القاء میکند. علاوه بر این، هیچ پیشینهای برای توضیح ماهیت غیردموکراتیک این انتخابات به دلیل فرآیند گزینش نامزدهای نهایی توسط شورای نگهبان که عمدتاً شامل ملایانی است که کاندیداها را بر اساس وفاداری به رهبر جمهوری اسلامی انتخاب میکنند، ارائه نمیشود.
۳-تعهد پزشکیان به از سر گرفتن مذاکرات با آمریکا و لغو پلیس امنیت اخلاقی
این ویدیو/مقاله به وعدهی پزشکیان برای مذاکره با آمریکا جهت رفع تحریمها و وعدهاش به لغو گشت ارشاد اشاره میکند. با این حال، تجزیه و تحلیل جامعی از این وعدهها ارائه نمیدهد. به ویژه اینکه پزشکیان یکی از اولین حامیان حجاب اجباری در جمهوری اسلامی است که تردیدهای مشخصی در مورد صداقت و قابلیت اجرایی بودن وعدهاش برای حذف گشت ارشاد ایجاد میکند. علاوه بر این، به عنوان یک پزشک، او به شدت درباره ممنوعیت معاینه بیماران زن توسط پزشکان مرد تلاش کرده است که بیشتر اثبات میکند که او در زمینه تعهد و اعتقاد به احکام شرعی اسلام کمتر از رقبای تندرو یا اصولگرایش نیست. این تناقض در گزارش مربوطه مورد بررسی قرار نمیگیرد و بینندگان را با درک ناقص و تحریفشده از مواضع سیاسی او رها میکند.
۴-نادیده گرفتن شدت بحرانهای اقتصادی و نارضایتی عمومی
در حالی که گزارش، به اقتصاد ضعیف ایران و جامعه ناراضی اشاره میکند، به حاد بودن این مسائل مانند فساد سیستماتیک و مدیریت ناکارآمد نمیپردازد. درواقع، بر اساس دادههای خود رژیم، ۶۵٪ از ایرانیان زیر خط فقر زندگی میکنند. روایت «وال استریت ژورنال» نارضایتی عمومی و اعتراضات گستردهای که در سالهای گذشته رخ داده را نادیده میگیرد و بطور گمراهکنندهای نشان میدهد که آوردن پزشکیان میتواند تغییرات مثبت قابل توجهی بدون پرداختن به این مشکلات اساسی به ارمغان بیاورد.
۵-ادعای تلطیف تصویر «ایران»
این ویدیو/مقاله ادعا میکند که گزینش پزشکیان برای رهبران جمهوری اسلامی راهی را برای تلطیف تصویر خود در ارتباط با تقویت روابط با روسیه و چین باز میکند. این ادعا، پویاییهای ژئوپلیتیک را بیش از حد ساده میکند. در حالی که نقاب اصلاحطلبی پزشکیان ممکن است بطور سطحی تصویر «ایران» را تلطیف کند، اما انگیزههای استراتژیک پشت سیاست خارجی جمهوری اسلامی را نادیده میگیرد. ارتباطات با روسیه و چین ریشه در ملاحظات اقتصادی و امنیتی دارند که بعید است بطور قابل توجهی بر اساس آوردن یک رئیس جمهور جدید تغییر کنند. دستور کار پزشکیان به احتمال زیاد بر مذاکره با آمریکا برای احیای برجام به منظور رفع تحریمها متمرکز است، تحریم هایی که اگرچه نه بطور کامل، اما به کاهش تأمین مالی جمهوری اسلامی به نیابت از حماس و حزبالله کمک میکند. در حالی که ادعاهای گزارش «وال استریت ژورنال» درباره تلاش برای تلطیف تصویر «ایران» ممکن است صحیح به نظر برسد، اما به استراتژیها و انگیزههای ژئوپلیتیک گستردهتر پشت روابط بینالمللی جمهوری اسلامی توجه نمیکند. علاوه بر این، رهبر جمهوری اسلامی، خامنهای، تصمیمگیرنده نهایی همه امور کلان دولتی، به ویژه آنهایی است که مربوط به سیاست خارجی هستند.
۶-تحریف تصویر ایرانیان معترض خارج کشور
این گزارش ایرانیان معترض در حوزههای رایگیری خارج از ایران را تنها به عنوان پادشاهیخواهان قلمداد میکند. این نادرست است زیرا بایکوتکنندگان انتخابات حکومت شامل افراد از همه جناحهای مخالف، از چپ تا راست، و همچنین جمهوریخواهان بودهاند. اگرچه غالب معترضان معتقد به رهبری شاهزاده رضا پهلوی بودند، اما مجموعهی آنها نماینده طیف گستردهای از ایدههای سیاسی بودند که لزوماً همه پادشاهیخواه نبودند و در مخالفت با روند انتخابات جمهوری اسلامی متحد بودند.
گزارش «وال استریت ژورنال» درباره این انتخابات الگوی نگرانکنندهای را منعکس میکند که در دیگر نشریات بزرگ مانند «نیویورک تایمز» نیز دیده میشود؛ جایی که خبرنگارانی با روابط نزدیک به رژیم اسلامی ایران، روایتها را برای ارائه تصویری گمراهکننده و مثبت از ایران تحریف کرده و میکنند. این نوع سوء استفاده روزنامهنگاری نه تنها غیرقابل قبول بلکه از نشریهای با شهرت «وال استریت ژورنال» بسیار ناامیدکننده است. روزنامهنگاری دقیق و مسئولانه برای درک امور بینالمللی ضروری است و رسانهها وظیفه دارند گزارشهای صادقانه و واقعی ارائه دهند که در آنها به پیچیدگیهای مسائل مورد نظر پرداخته شود.
*سیمون درایه فعال سیاسی و مدنی
*منبع: آپادانا تلگراف