مریم اصلانی (اکونومیک تایمز) – در هفته نخست ژوئیه، روزنامههای جهان خبر پیروزی یک به اصطلاح «اصلاحطلب» در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی را منتشر کردند. در ایران، جایی که مردم مدتهاست به مانورهای جمهوری اسلامی عادت کردهاند، هیچکس فریب نخورد. اما ناظران بینالمللی آنچه را به خوردشان داده میشود بطور کامل بلعیدند! مطبوعات بینالمللی با ادعای واکنش «عصبانی» به انتخابات (نیویورک تایمز)، بیان دموکراتیک «نارضایتی» رأیدهندگان (گاردین) و شکست یک «تندرو» (تایمز هند) استقبال کردند. همه اینها یک سوء تفاهم بزرگ را که ناشی از تبلیغات جمهوری اسلامی است یادآوری میکند. اگر دولتهای خارجی نمیخواهند خطای سنگینی مرتکب شوند، لازم است که در این زمینه توضیح داده شود.
جمهوری اسلامی در ایران یک دموکراسی نیست. همه نامزدهای ریاست جمهوری باید توسط شورای نگهبان که نهادی متشکل از ملایان و فقهاست و همگی بطور مستقیم یا غیرمستقیم توسط رهبر رژیم منصوب میشوند، تأیید شوند. این «رهبر» است و نه رئیس جمهور که استراتژی و سیاست دولت را کنترل میکند. مسعود پزشکیان، رئیس جمهور جدیدی که گزینش شده، به خوبی میداند که این جایگاه خود را مدیون چه کسانی است. وی خودش پس از اعلام نام خود به عنوان پیروز این انتخابات گفت: «باید از مقام معظم رهبری تشکر کنم. اگر ایشان نبودند، فکر نمیکنم نام من به عنوان رئیس جمهور از صندوق بیرون میآمد!»
درواقع، او فقط به این دلیل واجد شرایط انجام این شغل است که وفاداری خود را به «رهبر معظم» علی خامنهای نشان داده است. در این میان هیچ دیدگاه خاصی از سوی به اصطلاح «اصلاحطلبان» وجود ندارد و دیدگاههای آنها اغلب از «تندروها» قابل تشخیص نیست. پزشکیان از مدافعان حجاب اجباری است و یکی از چهرههای شاخص ترویج تفکیک جنسیتی در آموزش و مراقبتهای بهداشتی و از حامیان سرسخت گروههای افراطی مانند حماس و حزبالله است.
از آنجا که «اصلاحطلبان» درواقع بیست و چهار سال اداره دولت از چهل و پنج سال رژیم را بر عهده داشتهاند، ایرانیان میدانند که در عمل هیچ تفاوتی بین این دو جناح وجود ندارد. تنها دلیل وجود این جناحها متقاعد کردن مردم به این است که در درون نظام تنوع وجود دارد، بنابراین تغییر ممکن است و یک انقلاب ملی غیرضروری است. به همین دلیل نیز ایرانیها مدتهاست تصمیم گرفتهاند که در نمایش رژیم شرکت نکنند: هرگونه درگیری با شبهگزینههای پیشنهادی، تنها رژیم را حفظ میکند و فروپاشی آن را به تأخیر میاندازد که تنها امید واقعی آنها برای کسب آزادی است.
از این رو در عملیاتی که به دقت طراحی شده بود، این انتخابات را به صورت دستجمعی تحریم کردند. خامنهای طبق معمول این تحریم را به روی خود نیاورد و سخنان رایج خود را تکرار کرد. اما این تحریم مؤثر بود. ویدئوهای فراوان از حوزههای رایگیری خالی که توسط ایرانیها در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده، این اطمینان را ایجاد میکند که میزان مشارکتی که بطور رسمی ۴۹/۸ درصد اعلام شده کاملا تخیلی است. اگرچه نمیتوانیم رقم واقعی را بدانیم، ولی هشتگ پرطرفدار #۱۰percentregime نشان میدهد که ایرانیها چه اعتقادی دارند. اینهمه به معنی طرد سیاسی رژیم است.
در چنین شرایطی، مخاطب اصلی انتخابات اخیر جمهوری اسلامی اما مشخصا مردم ایران نبودند. رژیم میداند که خود ایرانیها تحت تأثیر پیروزی «لرزان» پزشکیان قرار نخواهند گرفت زیرا خودشان میدانند که رأی ندادهاند. و دقیقا به همین دلیل که رژیم در داخل کشور بسیار منزوی است، به دنبال ترمیم روابط خود با جامعه بینالمللی است.
سیاست خارجی رژیم نیز در بحران است. همین ماه گذشته، کانادا به ایالات متحده پیوست و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی- مرکز اقتدار رژیم- را در فهرست گروههای تروریستی قرار داد. آلمان یکی از چندین کشور اروپایی است که اتحادیه اروپا را برای اتخاذ اقدامی مشابه تحت فشار قرار داده است. به گزارش «تلگراف»، حزب تازه منتخب کارگر بریتانیا نیز قصد دارد سپاه پاسداران را ممنوع اعلام کند.
علاوه بر این، رژیم نگران است که اگر دونالد ترامپ رئیس جمهور شود، ایالات متحده شروع به اعمال فشار بسیار بیشتری نسبت به دوران جو بایدن کند. بسیاری از جمهوریخواهان احساس میکنند که مستقیمترین راه برای صلح در خاورمیانه، قطع حمایت رژیم ایران از حماس و حزبالله و جلوگیری از تشدید خشونتهای جمهوری اسلامی در عراق، سوریه، لبنان، یمن و جاهای دیگر است.
این محاسبات واقعی در پس تصمیم رژیم برای معرفی یک رئیس جمهور مثلا «اصلاحطلب» است که یکی از وعدههای کلیدیاش تبدیل شدن به یک عضو همکار در جامعه بینالمللی بود. حمایت سایر کشورها برای جمهوری اسلامی برای حفظ سلطهی خود در داخل ضروری است. پست روز شنبه ششم ژوئیه نارندرا مودی مبنی بر اینکه «منتظر همکاری نزدیک با شما برای تقویت بیشتر روابط دوجانبه گرم و بلندمدت» دقیقاً همان پیامی است که حکومت ایران میخواهد بشنود.
اینهمه در حالیست که رژیم تصریح کرده تنها تعهد واقعی خود را به همان اهدافی میداند که بطور شفاهی نیز آنها را تبلیغ میکند مانند صدور انقلاب شیعی و نابودی اسرائیل آنهم درست در لحظاتی که میخواهد خیلی دوستانه و معقول به نظر برسد. بنابراین باید بیش از همه به آن بیاعتماد شویم. رژیمی که ظاهرا مشتاق گفتگو با دولتهای خارجی است جهت خرید زمان برای اهداف دیگر تلاش میکند از جمله تحکیم موجودیت در معرض تهدید خود با افزایش سرکوب در داخل، ادامه تروریسم در خارج کشور، و پیشبرد برنامه هستهای.
تازهترین نمایش رژیم با این تبلیغ که «اصلاحطلبان در انتخابات پیروز شدند» برای تأمین امنیت آن در زمانی طراحی شده که با بحران مشروعیت در داخل کشور مواجه است.
اگر بر اساس این نمایش، دولتهای خارجی درهای خود را به روی این رژیم بگشایند، نه تنها خطر را علیه ایرانیانی که قهرمانانه برای پایان دادن به شکنجه، کشتار و ستم دولتی چهل و پنج ساله مبارزه می کنند، افزایش میدهند بلکه جمهوری اسلامی را قادر خواهند ساخت تا به صدور هرج و مرج و خشونت به سایر نقاط جهان ادامه دهد. در عوض، دولتهای خارجی باید با این انتخابات مانند هر تبلیغات دیگری که از یک رژیم استبدادی شوم برمیخیزد رفتار کنند: بجای اینکه امیدوار باشند که اکنون همه چیز خوب خواهد شد، باید از باز شدن راههای تنفس برای جمهوری اسلامی جلوگیری کنند و مانع تداوم جنایاتش شوند. زمان آن فرا رسیده که بررسی کرد ایران بعد از جمهوری اسلامی چگونه خواهد بود.
*منبع: اکونومیک تایمز
*نویسنده: مریم اصلانی
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن