نگاهی به برخی ویژگی‌های زندگی هنری، نوازندگی و نغمه‌پردازی‌های انوشیروان روحانی

- انوشیروان روحانی برای نخستین بار نت‌نویسی و نواختن ارگ را زیر نظر پدرش آموزش دید. او از همان ابتدا، علاوه بر نوازندگی، استعداد ملودی‌سازی خود را هم نمایان ساخت. بطوری که می‌توان گفت که نخستین قطعه ملودیک خود را در سن ۶ سالگی تحت عنوان «تانگوی مامانی» خلق کرد. اما چون تا آن زمان هنوز به خوبی با نت‌نویسی آشنا نشده بود، پدرش ترانه کوتاهی روی این ملودی نوشت تا انوشیروان خردسال، آن قطعه را از بر کند.
- روحانی از آغاز فعالیت‌هایش در عرصه آهنگسازی دغدغه جهانی بودن داشت و در این راستا علاوه بر ساختن قطعاتی برای داخل، ارتباط خود را با محافل بین‌المللی را هم حفظ کرده و حتی برخی ساخته‌های او جوایز بین‌المللی دریافت نموده است.
- از میان آثار ساخته‌ی خود انوشیروان روحانی بدون تردید ۳ اثر «تولدت مبارک»، «سلطان قلب‌ها» و «گل سنگ» از شهرت بیشتری میان عموم مردم برخوردار است.
- ترانه «تولدت مبارک» برای نخستین بار در سال ۱۳۴۹ و در پایان یک فیلم مستند تبلیغاتی به نام «تولدت مبارک» به کارگردانی کامران شیردل پخش شد. این فیلم به مناسبت سالگرد تولید اتومبیل پیکان تهیه شده بود. شعر این ترانه معروف توسط پرویز خطیبی و نوذر پرنگ به صورت مشترک سروده می‌شود و برای نخستین بار توسط «بلا الوندی» خوانده شد. در قسمت انتهایی فیلم تبلیغاتی «تولدت مبارک» یک پیکان آلبالویی از میان یک کیک خارج شده و سپس اعضای گروه باله «باشگاه آرارات» به دور آن می‌رقصند.

یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳ برابر با ۲۸ ژوئیه ۲۰۲۴


علی عظیمی‌نژادان – «انوشیروان روحانی موفق شد که پایان‌نامه تحصیلی خود را از هنرستان بگیرد. ساز تخصصی او پیانو است که امسال او با نمره ۱۹ موفق شد و این نمره، برای انوش جلوه درخشانی دارد. انوشیروان، پیشرفت و موفقیت خود را مرهون آقایان خالقی و معروفی می‌داند و می‌گوید که تشویق و پشتگرمی‌ این استادان باعث شده که در کار خود، موفق شود. جواد معروفی درباره انوش گفته است که: بهترین شاگردی است که تا به حال تربیت کرده‌ام و بهتر از اوهم دیگر نمی‌توانم، تربیت نمایم.»

انوشیروان روحانی و الهه، هر دو در جوانی و آغاز فعالیت هنری خود در صحنه‌ای از فیلم «مردی که رنج می‌برد» از کارگردان و بازیگر مشهور تئاتر و سینمای آن دوران محمدعلی جعفری / ۱۳۳۶

گفته‌هایی که نقل شد، برگرفته از مجله «موزیک ایران» شماره ۲ سال هفتم است که در تیرماه ۱۳۳۷ منتشر شد؛درست در زمانی که انوشیروان روحانی در سن ۱۹ سالگی از هنرستان موسیقی ملی آن زمان فارغ‌التحصیل شد و هنوز در فضای موسیقی ایران، چنان شناخته نشده بود. اما همین خبر کوتاه به خوبی بیانگر استعداد زیاد و پشتکار او از همان ابتدا است. به مناسبت اول مردادماه امسال که برابر است با هشتاد و پنجمین  زادروز این آهنگساز و نوازنده برجسته پیانوی ایرانی، مروری داریم بر جنبه‌هایی از زندگی هنری، آثار و ایده‌های این هنرمند ارزنده ایرانزمین.

پیشینه خانوادگی و دوران کودکی

انوشیروان روحانی در اول امرداد ۱۳۱۸ در شهر رشت به دنیا آمد و تا ۳ سالگی به همراه خانواده‌اش در این شهر اقامت داشت. او نخستین فرزند خانواده بود که پس از او یک خواهر و ۳ برادر دیگر به دنیا آمدند. هر سه برادر او هم به تبع انوشیروان در نهایت به دنیای موسیقی وارد شدند که نام‌های آنان به ترتیب: اردشیر، شهرداد و شهریار.

خانواده پدری انوشیروان روحانی، از اهالی فرهنگ روزگار خود بودند. از جمله پدربزرگ او ملقب به «روحانی موید» که اهل قلم بود و چندین کتاب مختلف هم به رشته نگارش درآورد. اما در عین حال به دلیل اعتقادات مذهبی خاص آن روزگار چندان تمایل نداشت که فرزندانش به صورت حرفه‌ای به عرصه هنر، از جمله موسیقی وارد شوند. به همین دلیل به عنوان مثال از ورود فرزندش رضا روحانی (پدر انوشیروان) به عرصه موسیقی جلوگیری کرد. با این حال، رضا به دلیل علاقه زیادی که به این هنر داشت، در کنار تحصیلات عالیه خود، موسیقی را هم کم و بیش دنبال کرد و با ممارست شخصی خود، با نت‌نویسی و نوازندگی ویولون اندکی آشنا شد. رضا روحانی مهندس کشاورزی بود و مدتی هم در دبیرستان‌های مختلف آن زمان، زبان‌های آلمانی و انگلیسی را به دانش‌آموزان، آموزش می‌داد. (برگرفته از مصاحبه شفاهی شهرنوش پارسی پور با روحانی به تاریخ ۲۸ ژوئیه ۲۰۱۳) اصلیت او تهرانی بود اما به دلیل ماموریت شغلی، مدتی را در شهر رشت بسر برد و در همین شهر بود که با همسر آینده‌اش آشنا شد و مدتی بعد، این آشنایی به ازدواج منجر گشت.

رضا روحانی از همان ابتدا، با خود عهد کرد که ناکامی‌ خود را در عرصه موسیقی با تشویق فرزندانش به جدی گرفتن این رشته هنری جبران کند؛ پس با برنامه‌ریزی دقیق خود، باعث شد که هریک از فرزندانش به صورت حرفه‌ای، موسیقی را دنبال نمایند. انوشیروان روحانی درباره نقش پدرش در گرایش او به موسیقی می‌گوید: «از لحظه تولدم تا کنون حتی یک لحظه از موسیقی جدا نبوده‌ام و این امر به خاطر تلاش‌های پدرم بوده است. روزی که به دنیا آمدم، پدر برای تسکین دردی که مادرم می‌کشید، پشت دیوار اتاق، ویولون می‌زد و به این ترتیب، قاعدتا نخستین صدایی که شنیدم صدای این ساز بود. به نظرم موسیقی از همان زمان در گوش و هوش من نشست. بعدها وقتی دو سالم بود، یک روز دو تکه چوب  آوردند و یادم دادند که مانند ویولون و آرشه ویولون، آنها را به دست بگیرم و تظاهر به نواختن کنم و در همان حال از من عکس گرفتند. در خانه ما، ارگ و آکاردئون هم بود که پدرم، هر دو را هم می‌نواخت. در ابتدا هم که نوازندگی پیانو را در هنرستان آغاز کردم، چون قدرت خرید پیانو را نداشتیم، در خانه با آکاردئون تمرین می‌کردم». (بر گرفته از مجله تلاش شماره ۶۳، آبان ۱۳۵۵ در گفتگو با امیر اسماعیلی).

انوشیروان روحانی برای نخستین بار نت‌نویسی و نواختن ارگ را زیر نظر پدرش آموزش دید. او از همان ابتدا، علاوه بر نوازندگی، استعداد ملودی‌سازی خود را هم نمایان ساخت. بطوری که می‌توان گفت که نخستین قطعه ملودیک خود را در سن ۶ سالگی تحت عنوان «تانگوی مامانی» خلق کرد. اما چون تا آن زمان هنوز به خوبی با نت‌نویسی آشنا نشده بود، پدرش ترانه کوتاهی روی این ملودی نوشت تا انوشیروان خردسال، آن قطعه را از بر کند. این ترانه چنین بود:

«انوشیروان روحانی
ساخته یک تانگوی مامانی
پدر و مادر انوشیروان روحانی
افتخار می‌کنند به موزیسین ایرانی»

انوشیروان روحانی برای نخستین بار در سن ۷ سالگی به رادیو وارد شد، آنهم در برنامه قصه گوی شهیر رادیو، شادروان صبحی. او در اینباره می‌گوید: «در سن ۷ سالگی برای اولین بار به رادیو رفتم. آن وقت مرحوم صبحی در برنامه‌های روز جمعه‌اش ضمن قصه‌های خوبی که تعریف می‌کرد، گاهی بچه‌های با استعداد را هم معرفی می‌نمود و در همین برنامه، اولین بار در بی‌سیم رادیو، نوازندگی کردم و با پیانو، قطعاتی را که یاد گرفته بودم زدم، یادم هست، آنقدر کوچک بودم که مرا بغل کردند و روی صندلی پشت پیانو گذاشتند. (از گفتگوی روحانی با مجله تلاش شماره ۶۳) انوشیروان در همین حدود ۶-۷ سالگی همچنین اجراهایی در جامعه باربد به سرپرستی شادروان اسماعیل مهرتاش داشت. در این فضای هنری، مهرتاش موسیقی و تئاتر به هنرجویان آموزش می‌داد و به‌خصوص نمایش‌های موزیکال، بسیار اجرا می‌گشت و احتمال می‌رود که انوشیروان خردسال مدت کوتاهی در زمره نوازندگان جامعه باربد بوده باشد و ظاهرا به خاطر استعداد فراوانی که داشت بسیار مورد تشویق مهرتاش هم قرار می‌گرفت.

انوشیروان روحانی

ورود به هنرستان موسیقی ملی، شاگردی در مکتب جواد معروفی و فارغ‌التحصیلی از هنرستان

روحانی حدودا از سال ۱۳۲۹ با تشویق پدرش به هنرستان موسیقی ملی وارد شد و در رشته نوازندگی پیانو تحصیلات خود را آغاز کرد. هنرستانی که بیش از همه روح‌الله خالقی در تاسیس و مدیریت آن نقش داشت و ثمره‌اش تربیت هنرجویان حرفه‌ای در رشته‌های مختلف موسیقی ایرانی بود. استاد اصلی او در نوازندگی پیانو،  جواد معروفی بود و همکلاسی‌های او هم کسانی چون «افلیا پرتو»، «مهین زرین پنجه» و «آذر رادگر» بودند که همگی پس از فارغ‌التحصیل شدن از هنرستان، شیوه نوازندگی جواد معروفی را در پیانونوازی به انحای مختلف ادامه دادند. البته مهین زرین پنجه علاوه بر آموزه‌های خود نزد جواد معروفی، مدتی هم در کلاس مرتضی محجوبی، مشق موسیقی کرد و سبک نوازندگی‌اش در حد فاصل سبک معروفی و محجوبی قرار داشت. اما در این میان، انوشیروان روحانی، بعد‌ها بیش از نوازندگی، انرژی خود را در زمینه  ملودی‌سازی متمرکز کرد که در ادامه به آن اشاره خواهیم نمود.

سبک نوازندگی جواد معروفی در کنار شیوه بیانی مشیر همایون شهردار و مرتضی محجوبی یکی از سه سبک اصلی نوازندگی پیانوی ایرانی در دوران گذشته بوده است. (روح‌الله خالقی معتقد بود که پرویز ایرانپور هم دارای سبک متفاوتی در نواختن پیانوی ایرانی بود که البته پس از مدتی نوازندگی را ادامه نداد). جواد معروفی برخلاف این دو هنرمند به تلفیق موسیقی ایرانی با موسیقی کلاسیک غربی به صورت  جدی معتقد بود و به همین دلیل اکثر اجراها و ساخته‌های او سنتزی از محتوای ایرانی با تکنیک غربی بوده است. چون جواد معروفی علاوه بر تحصیل در کلاس موسیقی کلنل وزیری، مدتی هم نزد  تانیا خاراطیان (معلم روس‌تبار پیانوی کلاسیک در ایران آن زمان) آموزش دیده بود با بسیاری از ظرایف نوازندگی پیانوی کلاسیک غربی آشنا شده بود. معروفی در امر آموزش پیانو هم معتقد به استفاده از متد‌های متعارف غربی بود و گفته می‌شود که متد اصلی او در آموزش پیانو، متد فرانسوی «کارپنتیه» بود. وی همچنین علاقه خاصی به قطعات پیانوی رمانتیک شوپن داشت و ظاهرا بسیاری از اتود‌ها و پرلود‌های این آهنگساز و پیانیست برجسته لهستانی قرن ۱۹ را با شاگردانش تمرین می‌کرد.  همچنین قطعات ساده‌تر بتهوون، موتسارت و… (اطلاعات مرتبط با شیوه آموزشی جواد معروفی را افلیا پرتو در اختیار من گذاشت) جواد معروفی معتقد بود تا زمانی که یک هنرجو نتواند به خوبی بسیاری از قطعات کلاسیک غربی را با پیانو بنوازد، تمرین قطعات ایرانی با او فایده‌ای نخواهد داشت و البته از جمله قطعات ایرانی که جواد معروفی با شاگردان پیانوی خود تمرین می‌کرد، علاوه بر برخی ساخته‌های خودش، کار‌هایی مانند شرقی شماره ۲ ساخته روح‌الله خالقی بود.

جواد معروفی کوشش می‌کرد علاوه بر استفاده از تکنیک‌های متعارف غربی در نوازندگی پیانوی ایرانی (مانند استفاده از آکورد‌های مختلف برای دست چپ) تا حد امکان، با همان کوک متعارف پیانو نوازندگی کند، مگر آنکه به دلیل داشتن فواصل ریزپرده در یک قطعه، نواختن با کوک عادی امکان‌پذیر نباشد. حال آنکه قطعات اجرایی محجوبی اکثرا با تکنیک‌های متفاوتی از شیوه متعارف نوازندگی پیانو به اجرا در می‌آمدند. مثلا دست چپ در شیوه نوازندگی مرتضی محجوبی بجای داشتن نقش آکورد در حکم «واخون» در موسیقی ایرانی عمل می‌کرد؛ چرا که وی تلاش داشت که هرچه بیشتر صدای ساز پیانو را به صدای سازی ایرانی مانند سنتور نزدیک کند و می‌دانیم که حتی برخی نوازندگان سنتور مانند «رضا ورزنده» و «منصور صارمی» الگوی سنتورنوازیشان، سبک نوازندگی پیانوی مرتضی محجوبی بود.

انوشیروان روحانی در طول هشت سالی که در هنرستان موسیقی ملی تحصیل کرد، تحت تاثیر  معروفی و خالقی با بسیاری از رموز و ظرایف موسیقی کلاسیک و ایرانی آشنا شد و هنوز هم تاثیر نوازندگی و حتی ملودی‌سازی جواد معروفی را در برخی ساخته‌ها و اجراهای روحانی می‌توانیم ملاحظه کنیم هرچند که به تدریج و طی زمان، شیوه نوازندگی انوشیروان روحانی سونوریته یا صدادهی خاص خودش را پیدا کرد که از جنبه‌های مختلف متفاوت از شیوه نوازندگی جواد معروفی است. با این حال اندکی با احتیاط  می‌توان گفت که در برخی اجراهای معروفی و روحانی، رگه‌هایی از برخی تکنیک‌های ساده‌تر و شیوه‌های بیانی شوپن مشهود است (از جمله می‌توان به برخی قطعات آلبوم «خواب‌های طلایی» جواد معروفی و برخی قطعات پیانویی مجموعه «یادگار عمر» انوشیروان روحانی اشاره کرد). بنا به گفته افلیا پرتو یکی از مشکلات آن زمان در هنرستان موسیقی ملی، کمبود پیانوی مناسب برای تمرین هنرجویان بود. بطوری که تنها یک پیانوی رویال در هنرستان وجود داشت. به همین دلیل، در بیشتر اوقات میان هنرجویان برای استفاده از آن پیانو برای تمرین قطعات، اختلاف پیش می‌آمد و کار به مشاجره و دعوا می‌کشید و با توجه به اینکه اکثر هنرجویان، به خاطر گران بودن قیمت پیانو، این ساز را در خانه نداشتند، این مسئله بغرنج‌تر می‌شد.

انوشیروان روحانی چنانچه گفته شد تا مدت‌ها در خانه پیانو نداشت و قطعات را با ارگ دستی و آکاردئون تمرین می‌کرد. او در هنرستان علاوه بر پیانو با ساز‌های دیگری چون ویولون و ضرب هم کم و بیش آشنا شد که این آشنایی به او در ساختن بسیاری از قطعات در دوران بعدی بسیار کمک  کرد. انوشیروان چنانکه در ابتدای مقاله ذکر شد در سال ۱۳۳۷ از هنرستان موسیقی ملی با معدل ۱۹ فارغ‌التحصیل شد و البته بعدها برای تکمیل تحصیلاتش در زمینه موسیقی مدت کوتاهی هم به کنسرواتوار پاریس رفت. او در سال ۱۹۶۷ میلادی (۱۳۴۶) عضو رسمی انجمن آهنگسازان فرانسه شد و اصولا تاثیر برخی از قطعات پاپ فرانسوی (شانسون‌ها) را در برخی ملودی‌های ساخته انوشیروان روحانی  نمی‌توان کتمان کرد که به عنوان مثال می‌توانیم به قطعه «اشک یتیم» با ترانه‌ای از محمدعلی شیرازی و با صدای عارف و قطعه انتظار (با ترانه‌ای از هما میر افشار و با صدای عارف) اشاره کنیم.

او به کشور فرانسه و شهر پاریس هم بسیار علاقمند است و همواره تاکید کرده  که از میان شهر‌های جهان، پس از تهران بیش از همه به پاریس علاقه دارد. گفتنی است که انوشیروان همزمان با گذراندن دوره‌های آموزشی خود در هنرستان موسیقی ملی، همکاری خود را با برخی ارکستر‌های هنرستان و رادیو به عنوان نوازنده پیانو آغاز کرد. از جمله شرکت در ارکستر هنرجویان موسیقی ملی به سرپرستی نصرت الله گلپایگانی و شرکت در ارکستر عباس شاپوری به خوانندگی پوران در رادیو و شرکت در ارکستر شماره دو رادیو که حدودا از سال ۱۳۳۶  به مدت سه سال روزهای زوج در رادیو برنامه داشت. سرپرست این ارکستر در آن زمان هنرمندانی چون حبیب‌الله بدیعی و مهندس همایون خرم بودند. در این ارکستر نوازندگانی چون بدیعی، خرم، پرویز یاحقی و محمد میرنقیبی و بعدها مسعود حسنخانی (نوازندگان ویولون)، ایزدی (نوازنده ویولونسل)، سلیم فرزان و یاوری (نوازندگان کلارینت)، سیروس حدادی (نوازنده فلوت)، تاروخانیان و بعدها فرهاد فخرالدینی (ویولون آلتو)، ذوالفقاری (نوازنده کنترباس) و حبیب‌الله صالحی (نوازنده تار) شرکت داشتند.

در ارکستر شماره دو خوانندگانی از جمله مرضیه، پوران و الهه حضور دائمی‌ داشتند و گفتنی است که بسیاری از ساخته‌های بعدی انوشیروان روحانی مانند قطعه «راز خلقت» با صدای مهستی نیز بعدها در همین ارکستر شماره دو به اجرا درآمدند. مهندس همایون خرم ملودی‌ساز و نوازنده برجسته ویولون در کتاب خاطرات خود به نام «غوغای ستارگان» درباره آشنایی و برخی همکاری‌های خود با انوشیروان روحانی می‌گوید: «هنگامی‌ که من در سال ۱۳۳۶ نخستین آهنگ  خود را با خانم مرضیه موسوم به آنچه گذشت ساختم و در رادیو به اجرا درآمد و با استقبال عمومی مواجه شد، کمپانی صفحه‌پرکنی رویال پس از مدتی اصرار کرد که آن را منتشر کند. آن زمان هنوز صفحات پلاستیکی چهل و پنج دور یا صفحات بزرگ سی و سی دور نیامده بود و تنها یک نوع صفحات کربنی سیاه (شلاک) وجود داشت که با دور تند هفتاد و هشت دور کار می‌کرد. به هر حال هنگامی‌ که کمپانی رویال تصمیم گرفت این آهنگ را منتشر کند از من خواست که برای پشت صفحه هم قطعه‌ای با ساز ویولون اجرا کنم. فکر بسیار خوبی بود اما  بهتر دیدم که این قطعه به صورت هم‌نوازی با سازی  مثل پیانو اجرا شود و آنجا بود که برای اولین بار با انوشیروان روحانی آشنا شدم و معلوم شد که به تازگی از هنرستان موسیقی ملی فارغ‌التحصیل شده است. برخورد بسیار خوب و دلپذیری داشتیم و همان روز فی‌البداهه قطعه‌ای را شروع کردم و از ایشان خواستم که با ساز پیانو مر ا همراهی کند. آن روز انوشیروان جوان و با استعداد به قدری زیبا با من همراهی کرد و به قدری جواب‌های مناسب و بجایی در اجرا داد که متوجه شدم ایشان درک بسیار زیبایی از بداهه‌نوازی در موسیقی ایرانی دارد. آن هم‌نوازی یک اثر خوب و یک یادگار با ارزش از آن روزهاست و نامش را «شراره» گذاشتیم و ما از همانجا با هم بسیار صمیمی‌ شدیم.»(غوغای ستارگان صفحه ۴۳۰ و ۴۳۱)

همایون خرم در قسمت دیگری از کتاب خود درباره همکاری‌های خود با انوشیروان روحانی در جریان ارکستر شماره دو و برگزاری برخی کنسرت‌ها می‌گوید: «آقای روحانی به دلیل ذوق بسیار زیادی که داشت رونق بسیار خوبی به ارکستر شماره دو داده بود و خیلی از اوقات، جای خالی سکوت‌ها را با کنترملودی‌های بسیار زیبا پر می‌کرد. بعلاوه  خیلی خوب احساس می‌کرد که کجای آهنگ باید ضعیف‌تر یا قوی‌تر اجرا شود و بدون اینکه هیچ علامتی مبنی بر احساس اجرایی آهنگ (نوانس) روی نت‌ها گذاشته شده باشد، ایشان تمامی حالات را به خوبی احساس و اجرا می‌کرد. خلاصه من از ارکستر شماره دو خاطرات بسیار خوبی از این دوست هنرمندم دارم. از دیگر خاطرات بسیار خوب من، کنسرت‌هایی است که به اتفاق آقای روحانی در مناطق نفتخیز جنوب کشور داشتیم.ماجرا از این قرار بود که پس از اجراهای موفق خانم پروین که بسیار هم هنرمند موجهی بودند ایشان خیلی خوب به اجتماع معرفی شدند و جامعه هم البته بسیار پذیرای ایشان بود. به همین دلیل سعی داشتم هرطور شده ایشان را بیشتر تقویت کنم. در همین زمان از طرف شرکت نفت گروهی آمدند و برنامه‌ریزی مفصلی کردند که ما به اتفاق ایشان، در تمام مناطق نفتخیز جنوب کشور، کنسرت‌هایی داشته باشیم. به این ترتیب در خیلی از شهرها از جمله آبادان، مسجد سلیمان، آغاجاری و بسیاری از شهرهای دیگر کنسرت‌هایی دادیم و در بعضی جاها حتی دو یا سه شب برنامه داشتیم. از نوازندگان این برنامه‌ها از جمله البرز نیکوپور بود که تار می‌نواخت، فردی به نام طاهری بود که ضرب و درام می‌نواخت و انوشیروان روحانی بود که در تمامی این کنسرت‌ها حضور داشت و از ستون‌های اصلی گروه به حساب می‌آمد. البته چون در همه سالن‌ها پیانو وجود نداشت، ایشان آکاردئون خود را همراه آورده بود و گاهی با آن گروه را همراهی می‌کرد. به هر حال حضور آقای روحانی در این گروه بسیار موثر بود و از تمام لحظات آن روزها و شب‌ها و معاشرت‌ها و اجراهایی که با هم داشتیم، خاطرات بسیار خوبی دارم.» (غوغای ستارگان صفحه ۴۳۲)

همچنین پرویز خطیبی روزنامه‌نگار، نمایشنامه و فیلمنامه‌نویس و ترانه‌سرای مشهور نیز در کتاب خاطرات خود روزهایی را وصف می‌کند که او در سال ۱۳۳۶ به همراه عباس شاپوری و انوشیروان روحانی و در کنار مصطفی و مهین اسکویی به آلمان و دهکده زیبای«دیسن» در نزدیکی‌های مونیخ رفته بودند و انوشیروان روحانی- که در آن زمان هجده سال بیش نداشت و هنوز دوره هنرستان موسیقی ملی را به اتمام نرسانده بود- در برخی بارهای این دهکده به هنرنمایی مشغول می‌شود و چندین قطعه معروف از دسته موسیقی‌های پاپ و جاز را به گونه‌ای اجرا می‌کند که مورد تحسین مشتریان واقع می‌شود.

در پایان این قسمت این نکته هم قابل ذکر است که یکی از قدیمی‌ترین تصاویری که امروزه از انوشیروان روحانی برای ما باقی مانده است مربوط  به فیلم سینمایی «مردی که رنج می‌برد» است. این فیلم در سال ۱۳۳۶ به کارگردانی و بازیگری محمدعلی جعفری که در یکی از صحنه‌های این فیلم، الهه خواننده جوان آن زمان با هم‌نوازی پیانیست تازه‌کار آن دوران انوشیروان روحانی دو بند از شعر «افسانه تلخ» فروغ فرخزاد را بر اساس یک ملودی ساخته ایرج گلسرخی می‌خواند.

نگاهی به شیوه نوازندگی پیانو انوشیروان روحانی ومقایسه آن با شیوه نوازندگی جواد معروفی

چنانکه پیشتر اشاره کردیم شیوه نوازندگی انوشیروان در ابتدا تحت تاثیر استادش جواد معروفی بود اما به تدریج و طی زمان، سونوریته اختصاصی خودش را پیدا کرد. توجه دقیق به پدال‌گیری، سونوریته نسبتا خوب و جمله‌بندی‌های دقیق از نخستین نکاتی است که نوازندگان پیانو و موسیقیدانان در برخورد با ساز انوشیروان روحانی دریافت می‌کنند. از جمله تفاوت‌های تکنیکی سبک نوازندگی جواد معروفی با انوشیروان روحانی می‌توان به این نکته اشاره کرد که در شیوه بیانی بسیاری از اجراهای معروفی، اشاره‌ها و تکیه‌ها تا اندازه زیادی برگرفته از تکنیک‌های نوازندگی سنتور است.

ولی درباره شیوه اجرایی روحانی می‌شود گفت که آن گلیساندوها و پاساژهای رابطی که میان جملات موسیقایی بسیاری از اجراهای روحانی ملاحظه می‌شود از تکنیک‌های نوازندگی قانون نشات گرفته است. همچنین می‌توان گفت که جواد معروفی در مقام مقایسه با انوشیروان روحانی از زینت‌ها (به‌خصوص ترمولوها) در کارهای اجرایی‌اش به مراتب بیشتر استفاده می‌کرد. در عین حال به نظر می‌رسد که اردشیر روحانی به نسبت برادرش انوشیروان، خیلی بیشتر از معروفی در شیوه نوازندگی پیانو تاثیر پذیرفته و این مسئله با ملاحظه بسیاری از آثار اردشیر روحانی مانند راپسودی اصفهان، راپسودی چهارگاه، اتود دشتی و فانتزی دشتی بیشتر مشهود است. هرچند می‌توان گفت که شیوه اجرایی اردشیر روحانی در نوازندگی پیانو، صورت تکامل یافته‌تر شیوه نوازندگی جواد معروفی به حساب می‌آید چون اردشیر روحانی علاوه بر آموزه‌های جواد معروفی از کلاس‌های آموزشی شادروان استاد امانوئل ملیک اصلانیان و پرفسور کریستین داوید نیز بهره فراوانی برده است و البته این نکته هم در اینجا قابل ذکر است که از میان شاگردان مختلف استاد جواد معروفی در دوره‌های مختلف، افلیا پرتو و مزدا انصاری از لحاظ  لحن و شیوه لمس (تاچ) در نوازندگی شباهت بیشتری به شیوه اجرای معروفی دارند.

در کل آٍثار پیانویی انوشیروان روحانی در چند سبک مختلف نوشته شده‌اند؛ اول قطعات مستقل پیانویی است که برخی از آنها با ساختار مشابه راپسودی  بر اساس ردیف موسیقی ایرانی نوشته شده‌اند؛ آثاری مانند یادگار عمر (در شوشتری و همایون)، رویاهای عاشقانه (در اصفهان، دشتی، شور و ماهور)، آلبوم نوا (در مایه نوا، بیات ترک، عراق افشار و شور) و آلبوم جدایی (در مایه شور) قطعات دیگر در فضایی میان موسیقی ایرانی و فضاهای موسیقی سبک (لایت میوزیک) قرار دارند مانند راز و نیاز، مهتاب و غمزه و همچنین تعداد زیادی از ترانه‌های ساخته او که با تغییراتی برای پیانو نیز بازنویسی شده‌اند. در عین حال بیشتر آثار پیانویی ایرانی ساخته انوشیروان روحانی در فضای تامپره (تعدیل شده) نوشته شده‌اند هرچند که برای نواختن قطعاتی مانند جدایی و نوا، کوک پیانو به تغییر نیاز دارد (توضیح: در نوشتن این قسمت بیش از همه از مقاله محمدرضا امیر قاسمی‌ با عنوان مرد لحظات شیرین درباره انوشیروان روحانی مندرج در مجله گزارش موسیقی شماره ۸۳، مرداد نود و پنج استفاده شده است)

آغاز ملودی‌سازی انوشیروان روحانی در رادیو

گفتیم که انوشیروان همکاری حرفه‌ای خود را به عنوان نوازنده در ارکستر عباس شاپوری آغاز کرد و این همکاری قطعا تاثیرات زیادی را در آثار اولیه روحانی در مقام تصنیف‌سازی برجای نهاد. بنا به شواهد موجود و برخی مصاحبه‌های انوشیروان روحانی اولین ساخته جدی او در مقام تصنیف‌سازی، تصنیفی به نام «اسرار ساز» بوده است. اما روحانی در مصاحبه‌ای که سال‌ها پیش  با مجله موزیک ایران (سال ۲۱ شماره ۱۴،مورخ خرداد ۱۳۵۱) داشت ابراز نمود که اولین ساخته او ترانه‌ای بود با صدای پروین که آن را پیش از «اسرار ساز» تصنیف کرده است. اما چون اطلاعات دیگری از این ترانه نداریم، از توضیحات بیشتر صرف نظر کرده و توضیحات کوتاهی درباره «اسرار ساز» می‌دهیم. این ترانه توسط کریم فکور ترانه‌سرای مطرح آن زمان سروده شد و پوران هم خواننده این اثر بود. این ترانه این گونه آغاز می‌شود:

برخیزد امشب ناله ساز من
تا گوید شرح سوز و گداز من
باز امشب ساز نغمه‌سرا
تسکین بخشد سوز مرا
آرد بر لب، راز و نیاز مرا و…

توضیحات بیشتر درباره این ترانه را از زبان خود انوشیروان روحانی می‌شنویم: «در سال ۱۳۳۸، اسرار ساز را با شعر کریم فکور، ساختم. البته مدتی بعد که به بررسی این ساخته پرداختم، متوجه شدم که خود ملودی، زیبا بود ولی تنظیم آهنگ، به قدری مسخره بود که ناگفتنی است. به‌خصوص اینکه اجرای تمام آهنگ، فقط ۴ دقیقه طول کشید اما از این مدت، ۲ دقیقه‌اش را مقدمه آهنگ تشکیل می‌داد» (برگرفته از مصاحبه انوشیروان روحانی با سیمین جمشیدی، مجله موزیک ایران، خرداد ۱۳۵۱)

او در ادامه این مصاحبه همچنین توضیح می‌دهد که: «آهنگ دیگری هم ساختم که از آهنگ‌های بسیار بد من بود با صدای پوران… به کنسرتی رفتیم که در آنجا از پوران بسیار تمجید و تعریف می‌شد و من کوشش زیادی کردم که در برابر دیگران، اینگونه جلوه دهم که آهنگساز پوران من هستم. ولی پس از مدتی، همه فهمیدند که آهنگ از من نبوده است و می‌بینید که چنین کشفی برای من خیلی شرمندگی داشت. بعد هم همکاری من با رادیو شروع شد. این نکته را هم نباید فراموش کرد که همواره از راهنمایی‌های استادم، جواد معروفی استفاده کرده‌ام و این امر در پیشرفتم، بسیار موثر بوده است و هنوز هم در مورد آهنگسازی با ایشان مشورت می‌کنم.» (همان مصاحبه).

اما می‌توان گفت که نخستین ترانه‌ای که باعث شهرت انوشیروان روحانی در عرصه تصنیف سازی شد، ترانه «پرستوی من» با ترانه‌ای از نواب صفا و با صدای گرم مرضیه بود و در اصول آشنایی و همکاری انوشیروان روحانی با نواب صفا ترانه‌سرای برجسته، آغاز فصل جدیدی از ترانه‌سازی وی را در تاریخ فرهنگ و هنر کشور رقم زد. برخی از مهمترین محصولات مشترک انوشیروان روحانی با نواب صفا عبارتند از پرستوی من، مجنون تو، برق نگاهی، شب سیه (ابر پاره پاره)، همگی با صدای مرضیه، مهتاب، بلا، گواه عشق، غنچه و مرو مرو  با صدای پوران، روز بی فردا با صدای دلکش، سکوت جاودان با صدای مهستی، قسم با صدای عهدیه و دلربا با صدای یاسمین. در این میان شاید بتوان گفت که ترانه «مجنون تو» در مایه بیات اصفهان به خاطر دارا بودن جنبه تغزلی و عاشقانه و تلفیق مناسب شعر و موسیقی و همراهی مناسب ارگ و آواز در زمره زیباترین کارهای روحانی و نواب صفا محسوب می‌شود:

من که مجنون توام
مست و مفتون توام
در جهان افسانه‌ام
زانکه افسون توام
با که گویم راز دل
من که دلخون توام و…

نواب صفا هم در کتاب خاطرات خود موسوم به «قصه شمع» که در زمره مهمترین کتاب‌های خاطره‌نویسی در میان اهالی موسیقی و ترانه ایرانی محسوب می‌شود از همکاری‌های خود با انوشیروان روحانی به نیکی یاد می‌کند و از جمله می‌گوید: «به نظر من انوشیروان روحانی از پاکترین و فعال‌ترین هنرمندانی است که در طی همکاری خود با موسیقیدانان معاصر دیده‌ام». (قصه شمع صفحه ۵۹۰)

ایده‌های انوشیروان روحانی درباره موسیقی و آهنگسازی

روحانی در زمره آن دسته از ملودی‌سازان ایرانی است که به خوبی به اهمیت موسیقی محض و بی‌کلام در کار آهنگسازی واقف بوده و از همان آغاز فعالیت در امر آهنگسازی تلاش می‌کرد که در این زمینه نیز طبع خود را بیازماید و بخصوص آثاری که وی اختصاصا برای پیانو ساخته است در نوع خودشان قابل تامل محسوب می‌شوند که پیشتر به آنها اشاره کردیم. اما در کل  به دلیل جوّ عمومی جامعه ایرانی که بیشتر با موسیقی کلامی رابطه برقرار می‌کرده و عجین بودن کلام و موسیقی در فرم مسلط فرهنگ ما باعث شد که روحانی نیز مانند بیشتر ملودی‌سازان آن زمان ایران چون همایون خرم، تجویدی، بدیعی و… بیشتر انرژی خود را در خلق آثار آوازی، متمرکز نماید. البته در کل انوشیروان روحانی هیچگاه در خلق آثار پلی فونیک (چند صدایی) موفق نبوده است. چون اصولا بیش از اشراف به اصول علمی‌ آهنگسازی (یعنی علومی‌ چون‌هارمونی، کنترپوان، ارکستراسیون و…) دارای ذهن ملودی‌ساز خلاق و قدرتمند است. او در مصاحبه‌ای که سال‌ها پیش در مجله موزیک ایران داشت در اینباره ابراز کرد که: به نظر من، تنها در آهنگ‌های بی‌کلام است که آهنگساز، آنچه در مایه دارد به تنهایی رو می‌کند و قدرت او برای شنونده، کاملا آشکار می‌گردد». (برگرفته از مجله موزیک ایران شماره ۱۴، خرداد ۱۳۵۱)

اما از این نکته که بگذریم در زمره مهمترین قطعات بدون کلام ارکسترال که انوشیروان روحانی در سال‌های پیش از انقلاب ساخت می‌توان به «فانتزی برای کر و ارکستر» اشاره کرد که در بخشی از این کار، روحانی از موسیقی فولکلور کردی هم استفاده کرده است. این قطعه برای نخستین بار در برنامه رادیویی «صدای هنرمند» با تهیه‌کنندگی و اجرای داود رمزی در سال ۱۳۴۹ پخش شد و دراین برنامه رمزی گفتگویی کوتاه نیز با روحانی درباره پیشینه و آثار هنری او تا آن زمان داشت. این اثر به وسیله ارکستر بزرگ رادیو به رهبری ایرج گلسرخی اجرا شد. قطعه ورزش صبحگاهی هم که تا مدت‌های زیاد هنگام صبح (در دهه ۱۳۵۰) در مدارس آن زمان ایران پخش می‌شد و مجموعه قطعات بی‌کلام برای هواپیمای ملی ایران (هما) از دیگر آثار وی در این زمینه بودند.

همچنین  می‌توان به آهنگی از انوشیروان روحانی  برای گروه کر و اپرا اشاره کرد که تک‌خوان آن احمد پارسی بوده و به مناسبت جشن‌های ۲۵۰۰ ساله ساخته شده بود که اثری متفاوت از روحانی در حیطه کارهای آوازی ارکسترال محسوب می‌شود. اما صرف نظر از این آثار باید بر این نکته تاکید کنیم که بسیاری از آثار آوازی انوشیروان روحانی هم، اگر بدون کلام اجرا شوند. چیزی از ارزش موسیقایی‌شان کم نمی‌شود و گویی که اساسا به صورت بی‌کلام ساخته شده‌اند. نمونه بارز آن را می‌توانیم در آلبوم «یادگار عمر» جستجو کنیم که مجموعه‌ای است از آثار با کلام قبلی روحانی که اینبار به صورت پیانویی به اجرا درآمده‌اند. البته این نکته قابل ذکر است که در بسیاری از موارد، نسخه‌های پیانویی آثار با کلام آهنگساز، ملودی‌هایشان شکلی مستقل به خود گرفته‌اند و واریاسیون‌هایی به آنها اضافه شده است که فضایی متفاوت از قطعات آوازی پیدا کرده‌اند و همچنین برخی آکوردها در قطعات پاپ، مرتب تغییر پیدا کرده‌اند و بر اساس حرکت‌های ریتمیک تکراری استوار نیستند بلکه در این قطعات، دست چپ‌ها شخصیت مستقلی پیدا می‌کنند. اصولا از نقاط قوت انوشیروان روحانی در عرصه موسیقی، توانایی توامان وی هم در حیطه نوازندگی و هم در زمینه ملودی‌سازی است و او این توانایی را هم دارد که پیش پا افتاده‌ترین ملودی‌ها را با ساز پیانو چنان زیبا بنوازد که ضعف‌های ساختاری آن ملودی‌ها کم‌رنگ شوند. به همین دلیل اجراهای مجدد پیانویی او از برخی آثار قبلی‌اش، رنگ و طراوت تازه‌ای به بسیاری از آن کار‌ها بخشید.

انوشیروان روحانی در زمره آهنگسازانی است که موسیقی را بیش از اینکه به عنوان یک علم به حساب آورد، آن را در درجه نخست یک امر حسی و ذوقی قلمداد می‌کند که الزاما با رفتن به آکادمی‌ها و دانشگاه‌ها نمی‌شود به جوهر آن نزدیک شد.

وی از جمله در این رابطه می‌گوید: «موسیقی، هنری کاملا ذوقی است و امری نیست که با رفتن به دانشگاه و تعلیم دیدن بتوان یک موسیقیدان خوب شد. موسیقی بستگی کامل به احساس اشخاص دارد. داریم کسانی را که در دانشگاه‌های معتبر، تعلیم موسیقی دیده‌اند ولی موسیقی را به لحاظ تئوری خوب می‌دانند و در مرحله اجرایی، هیچگونه ذوقی ندارند و پیشرفتی هم نمی‌کنند. می‌توانم به جرات بگویم که در تمام ایران، میان ۳۰ ملیون جمعیت فقط ۵ خواننده خوب داریم که صدای آنان هم به سبب برخورداری از استعداد ذاتی هنرشان به دل می‌نشیند و پیشرفت هم کرده‌اند و هیچگونه پارتی‌بازی هم نکرده‌اند و تنها هنرشان بوده که آنها را به جامعه شناسانده است. ولی با تمامی اینها اگر خواننده‌ای از طریق علمی‌ با موسیقی آشنا شود، صد درصد موفق‌تر خواهد شد و خیلی بهتر می‌تواند با آهنگساز، هماهنگی و همکاری داشته باشد». (از مصاحبه روحانی با مجله موزیک ایران)

روحانی در جای دیگری پیرامون شرایط روحی- روانی لازم برای آهنگسازی می‌گوید: «برای ساختن آهنگ، آدم باید، روح سالمی‌ داشته باشد، یعنی بتواند غم یا شادی را آنطور که هست لمس کند. وقتی این سلامت در روح باشد، غم با همه غم بودنش زیباست و شادی‌ها هم جلال بیشتری خواهند داشت. این غم و شادی آدم را آماده ساختن و آزمودن می‌کند و در این حال اگر سازی باشد ملودی‌های زیبایی به وجود می‌آید و می‌شود گفت که همان شادی‌ها و غم‌ها، انگیزه ساختن ملودی‌ها هستند».

او در ادامه می‌گوید: «مردم هیچ گناهی نکرده‌اند که ملزم به شنیدن این همه آهنگ‌های غمگین باشند، باید به مردم شادی داد و البته خنداندن مردم به مراتب سخت‌تر از گریاندن آنهاست یا القای شادی سخت‌تر از مرثیه‌خوانی‌های رایج است. اما من فکر می‌کنم که چون وجودم پر از انرژی و شادی است و اصلا نمی‌توانم لحظه‌ای آرام باشم، همانطور که احساس یک نویسنده در نوشته‌هایش منعکس است، این حس و حال من هم در موسیقی‌ای که می‌نویسم منعکس است». (برگرفته از مصاحبه روحانی با امیر اسماعیلی در مجله تلاش، آبان ۱۳۵۵)

تصنیف ترانه‌های متنوع با خوانندگان مختلف

چنانکه اشاره شد، انوشیروان روحانی از سال ۱۳۳۸ که ترانه «اسرار ساز» را با همکاری نواب صفا و پوران تصنیف کرد تا  امروز کم و بیش ساختن ترانه‌های مختلف را در شاخه‌های گوناگون موسیقی ادامه داده است. شاید در یک تقسیم‌بندی کلی بتوان مجموعه ترانه‌های گوناگون روحانی را در ۴ دسته ترانه‌های کلاسیک مبتنی بر موسیقی دستگاهی، ترانه‌های پاپ- سنتی، پاپ یا لایت موزیک و ترانه‌های کوچه‌بازاری طبقه بندی کرد. البته این طبقه‌بندی امری نسبی است و می‌تواند در جاهایی قابل مناقشه باشد و از این حیث از خوانندگان حرفه‌ای این سطور درخواست دارم که اگر نکته‌ای در تکمیل یا رد این تقسیم‌بندی به ذهن‌شان می‌رسد، حتما گوشزد نمایند. اما از دیدگاه من ترانه‌های کلاسیک مبتنی بر موسیقی دستگاهی در کار‌های انوشیروان بیشتر آندسته از کار‌های او را شامل می‌شود که در برنامه گل‌ها پخش و اجرا  می‌شدند و اکثر آنها هم با صدای خوانندگانی چون مرضیه، الهه و پوران خوانده شده‌اند. این آثار ویژگی فاخرتری نسبت به دیگر ساخته‌های او دارند و مستقیما از دستگاه‌های موسیقی ایرانی وام گرفته‌اند و به لحاظ ارکستراسیون و فضای کلی موسیقایی نسبت به آثار دیگر او از خصلتی بیشتر کلاسیک  برخوردار هستند.

به عنوان نمونه می‌توان به قطعه‌ای در گل‌های رنگارنگ شماره۳۰۳  در دستگاه همایون با صدای الهه (با مطلع «خواهم شوی روزی چو من بسته دامی‌» با شعری از ارجمند تهرانی)، گل‌های رنگارنگ شماره ۴۱۹ در مایه دشتی با صدای مرضیه و با شعری از نواب صفا (با مطلع «در صحراها هرچه بگذرم حاصلی نمی‌بینم»)، گل‌های رنگارنگ شماره ۴۳۶ در مایه دشتی با صدای مرضیه و ترانه‌ای از نواب صفا (با عنوان «شب سیه» و با مطلع «زندگی‌ها جدا از شادمانی‌ها نیرزد»)،.. گل‌های رنگارنگ شماره ۴۷۴ در مایه چهارگاه با صدای پوران و با شعری از معینی کرمانشاهی (با مطلع «روز و شب دست دعا میبرم به سوی خدا»)، گل‌های رنگارنگ شماره ۵۲۶ در مایه بیات اصفهان با صدای مرضیه و ترانه هدایت‌الله نیرسینا (با مطلع «به گیسوی زرین به مژگان زیبا»… اشاره کنیم. البته صرف نظر از ترانه‌های ایندسته می‌توان به کارهای دیگری نیز اشاره کرد که آنها نیز کم و بیش خصلت کلاسیک دارند مانند ترانه «مجنون تو» با ترانه‌ای از نواب صفا و صدای مرضیه، ای یار من (با شعری از مولوی با صدای‌هایده)، کتاب هستی (با ترانه‌ای از هما میرافشار با صدای‌ هایده)، نوروز آمد (با ترانه‌ای از بیژن سمندر و صدای‌ هایده) و سراب (با ترانه‌ای از مهین عمید با صدای‌ هایده)، جمجمک برگ خزون (با ترانه‌ای از پرویز وکیلی با صدای مهستی)، راز خلقت (با ترانه‌ای از معینی کرمانشاهی با صدای مهستی)، چه هستم من اکنون خدایا (با ترانه‌ای از معینی کرمانشاهی با صدای عهدیه و… اشاره نمود.

اما ترانه‌های پاپ- سنتی انوشیروان که بیشتر آثار او را شامل می‌شود به ترانه‌هایی از او اطلاق می‌گردد که ضمن مبتنی بودن بر موسیقی دستگاهی، دارای مایه‌های مردم‌پسند نیز هستند. مانند کار‌هایی چون عاشق شدم من (با ترانه‌ای از مهدی سهیلی، با صدای عهدیه)، تو چون بودی با تو تنها بودم (با ترانه‌ای از معینی کرمانشاهی و با صدای الهه)، سال (با ترانه‌ای از بیژن سمندر با صدای‌ هایده)، هوس (با ترانه‌ای از هما میرافشار با صدای معین)، فریاد (با ترانه‌ای از کریم فکور با صدای‌ هایده)، فریاد عشق (با ترانه‌ای از هما میرافشار با صدای لیلا فروهر)، زیباپرستی (گل حسرت) با ترانه‌ای از نظام فاطمی‌ با صدای ستار)، گل سنگ (با ترانه‌ای از بیژن سمندر با صدای امل ساین) و…

اما دسته سوم آثار روحانی آندسته از کار‌های او را شامل می‌شود که گرچه ممکن است رگه‌هایی از موسیقی دستگاهی ایرانی را نیز با خود داشته باشند، اما آنها به نسبت فضای کلی اثر (حداقل برای شنوندگان غیرحرفه‌ای) خیلی مشهود نیستند و بیشتر جنبه‌های عامه‌پسند آنها دارای اهمیت است. از ایندسته کار‌ها هم می‌توان به آثاری چون: انتظار (با ترانه‌ای از اردلان سرفراز با صدای عارف)، سلطان قلب‌ها (با ترانه‌ای از محمدعلی شیرازی با صدای عارف و عهدیه)، بهانه (با ترانه‌ای از بیژن سمندر با صدای لیلا فروهر)، زندونی (با ترانه‌ای از محمد علی شیرازی با صدای داریوش)، همه‌چیم یار (با ترانه‌ای از امان منطقی با صدای عارف)، دل کوچولو (با ترانه‌ای از هما میر افشار با صدای مهستی)، اشک یتیم (با ترانه‌ای از شیرازی با صدای عارف)، عزیزجون (با ترانه‌ای از بیژن سمندر و با صدای امل ساین)، من و تو (با ترانه‌ای از بیژن سمندر و با صدای لیلا فروهر)، تولدت مبارک (با ترانه‌ای از پرویز خطیبی و نوذرپرنگ) و…اشاره کرد.

اما ترانه‌های کوچه بازاری و عوام‌پسند به آندسته از ترانه‌های وی اطلاق می‌شود که دارای ساختار کلامی‌ ساده‌تر و پیش پا افتاده‌تر و محاوره‌ای بوده و موسیقی آنها هم بعضا دارای مایه کافه‌ای و برخی هم دارای مایه‌های از موسیقی عربی است و ضرباهنگ تندتری هم دارند. بسیاری از ملودی‌های ساخته روحانی که در برخی فیلم فارسی‌های قدیم با صدای عهدیه به اجرا درآمده‌اند، دارای چنین ویژگی‌هایی هستند. اما برخی دیگر از ایندسته ترانه‌ها عبارتند از: اوستا کریم (با ترانه‌ای از نظام فاطمی‌ با  صدای عهدیه با ویولون مجتبی میرزاده)، قمار زندگی (با ترانه‌ای از هما میرافشار با صدای مهستی)، خاطرخواه (با ترانه‌ای از شهرزاد با صدای عهدیه)، میهمان (با ترانه‌ای از هما میرافشار با صدای‌هایده)، فدات بگردم من (با ترانه‌ای از هما میر افشار با صدای‌هایده)، دنیا دنیا (با ترانه‌ای از هما میرافشار با صدای حمیرا) و… در اصل بخش عمده آثار ملودیک انوشیروان روحانی در ادامه آن سنت ترانه‌سازی قرار می‌گیرد که نسبش به کار‌های عطاالله خرم (به‌خصوص در همکاری‌هایی که با ویگن داشته است) می‌رسد و البته همزمان با او توسط عماد رام این روند ادامه پیدا می‌کند و بعدها ملودی‌سازانی چون جهانبخش پازوکی، محمد حیدری، صادق نجوکی،فریدون خشنود و برخی دیگر این روند را ادامه می‌دهند؛ روندی که خواهان تلفیق موسیقی سنتی با موسیقی نوپای پاپ در ایران بود که متعاقب آن ملودی‌های مردم‌پسند اکثرا در چارچوب موسیقی دستگاهی ایرانی ساخته می‌شدند. از این رو می‌توان گفت که آثار روحانی حتی در رادیکال‌ترین فرم ممکن نیز به ندرت از ساختار موسیقی دستگاهی فاصله می‌گیرند (هرچند در این کارها فواصل خاص ریزپرده‌ای موسیقی ایرانی هم کمتر ملاحظه می‌شود).

بنابراین در بیشتر مواقع ملودی‌های ساخته روحانی در چارچوب موسیقی پاپ- سنتی قرار می‌گیرند که هم با تصنیف‌های کلاسیک امثال تجویدی متفاوت هستند و هم با موسیقی‌های پاپ خالص امثال واروژان و آندرانیک. اما اگر بخواهیم در اینجا به برخی از نوآوری‌ها و ویژگی‌ها و جنبه‌های متمایز آثار انوشیروان روحانی در مقام مقایسه با کارهای دیگران، اشاره نماییم، باید بگوییم که از مهمترین وجوه مشخصه بسیاری از آثار او استفاده از سازهایی نظیر پیانو، آکاردئون و ارگ الکترونیک به عنوان سازهای غالب در ارکستر است و همچنین استفاده از‌ هارپ و گروه کر نیز از ویژگی‌های بسیاری از تنظیم‌های انوشیروان روحانی محسوب می‌شوند. روحانی خود در این رابطه می‌گوید: «سابق بر این ساختن آهنگ برای ارگ در موسیقی ایرانی، متداول نبود. فکر می‌کنم، آوردن این ساز در موسیقی ایرانی، کاری نو به شمار می‌رود. از این گذشته، همیشه سعی کرده‌ام که موسیقی را به صورت مجلل آن به مردم بشناسانم. به این منظور از گروه‌های کر، برای همکاری دعوت می‌کنم. در ضمن هرگاه، آهنگی صد درصد ایرانی ساخته‌ام، با ارکستر بزرگتری اجرا کرده‌ام تا موسیقی را از حالت فقیر خارج سازم». (از مصاحبه روحانی با فیروزه میزانی، مندرج در هفته نامه تماشا شماره ۳۶، آذر ۱۳۵۰)

روحانی در مصاحبه دیگری درباره اهمیت استفاده از ساز ارگ در موسیقی ایرانی و کار‌های خود می‌گوید: «ارگ، سازی غربی است که زبان و بیان ایرانی دارد، یعنی من چون ایرانی ام، رنگ ایرانی به آن می‌دهم. هیچ جای دنیا نیست که شما صدای ارگ را بشنوید و حالتی را که اینجا در خودتان حس می‌کنید، داشته باشید» و در ادامه بیان می‌کند که: «البته پیش از من هم در ایران، ارگ بود. منتها نوعی ارگ بادی که ما هم یکی از آنها را در خانه داشتیم. ولی من در ارگ، برای موسیقی ایرانی تغییراتی دادم، برای این که به نوآوری و نوجویی علاقه داشتم. پیش از آن، هربار آهنگی می‌ساختم، دلم می‌خواست، که اجرای مجللی داشته باشد و غالبا با همراهی گروه کر بود. اگر یادتان باشد، چند سال پیش آهنگی به نام راز خلقت ساختم با شعری از معینی کرمانشاهی با مطلع: دارم سوالی ای خدا… که اجرای آن کمی‌حالت روحانی داشت و این خصوصیت را ارگ به آن آهنگ می‌داد». (از مصاحبه روحانی با مجله تلاش شماره ۶۳)

شایان ذکر است که علاوه بر ترانه ماندگار «راز خلقت» که روحانی در این مصاحبه به آن اشاره کرده، می‌توانیم به دو کار ارزنده دیگر او در استفاده مناسب از ارگ و گروه کر برای فضاسازی اثر اشاره نماییم که به خوبی سبک ویژه ملودی‌سازی  انوشیروان روحانی را نشان می‌دهد. این دو اثر عبارتند از: مینای دل (با ترانه‌ای از هما میرافشار با صدای‌هایده) و چه هستم من اکنون خدایا (با ترانه‌ای از معینی کرمانشاهی با صدای عهدیه). اصولا ارگ الکترونیک برای نخستین بار در سال ۱۳۴۲ توسط انوشیروان روحانی به‌ ایران وارد شد و در ارکستر‌های مختلف مورد استفاده قرار گرفت.

یکی دیگر از خصوصیات ویژه آثار انوشیروان روحانی که به مقدار زیادی وابسته به طنین خاصی است که از صدای ارگ او در برخی کارهایش در ذهن شنوندگان متبادر می‌شود، خصوصیت معنوی و روحانی بسیاری از آثار اوست که در خیلی از مواقع فضای کلی ایندسته آثار به فضای موسیقی مذهبی کلیسایی نزدیک می‌شود. خود انوشیروان روحانی هم البته به این قضیه معترف است. وی در همان مصاحبه‌ای که سال‌ها پیش با مجله تلاش داشت در این زمینه می‌گوید: «اصولا ارگ برای من به گونه‌ای خصلت روحانی دارد و حالت خاصی به آهنگ‌هایم می‌دهد. گاهی که ارگ می‌زنم، به نظرم می‌آید که بالای ابرها هستم و پرواز می‌کنم یا توی ابرها، غوطه می‌خورم و چون گاهی خلبانی می‌کنم، پرواز کردن و بالای ابرها بودن را بیشتر حس می‌کنم و خوب می‌دانم که ابرها آن بالاها چه شکوهی دارد و توی ابر بودن و بالای ابر بودن،چقدر رویایی است». (برگرفته از مصاحبه روحانی با مجله تلاش شماره ۶۳)

اتفاقا یکی از فاکتورهایی که مایه معنوی و حتی مذهبی بسیاری از کارهای انوشیروان روحانی را به ما نشان می‌دهد. استفاده از واژه خدا در بسیاری از ترانه‌های ساخته اوست که به خوبی با فضای معنوی و روحانی موسیقی او متناسب است. به عنوان مثال می‌توان به این ترانه‌ها اشاره کرد:

۱) ترانه «مینای دل» (با ترانه‌ای از هما میرافشار) که در بخشی از آن آمده است: «تو ای خدای مهربان، تو ای پناه بی کسان، به سنگ غم مشکن دگر، تو شیشه مینا دلم»

۲) ترانه «چه هستم من اکنون خدایا» (با ترانه معینی کرمانشاهی) که اصولا خصلت مناجات‌گونه دارد و شروع آن به این صورت است: «در این دنیا چه‌ها بینم، یکی نور خدا بینم، به هر سو بنگرم آنجا تو را بینم، تو را بینم، چه هستم من اکنون خدایا، وجودی سرا پا تمنا و…»

۳) ترانه‌ای با شعری از امان منطقی که درد دلی با خداوند است که از زبان یک انسان لال و بی‌زبان بیان می‌شود و سال‌ها پیش توسط هوشمند عقیلی خوانده شده است: «مگه این خدا، خدای همه نیست مگه نیست، مگه خوب و بد برای همه نیست، مگه نیست گوش کن، آه ای خدا دهنم بسته چرا، یا فغانم بشنو یا زبانم بگشا، یا زبانم بگشا و…»

۴) ترانه «راز خلقت» (با شعری از معینی کرمانشاهی) با صدای مهستی و عهدیه که این ترانه هم به صورت مناجات‌گونه بیان می‌شود: «دارم سوالی ای خدا، ای آشنا با فکر ما، وی قادر قدرت‌نما، چون می‌نوشتی این سرنوشت ما خاکیان را، قسمت چه کردی از ملک هستی افلاکیان را…»

۵) «فریاد» (با شعری از کریم فکور) که برای نخستین بار توسط مازیار خوانده شد: «امیدم را مگیر از من خدایا خدایا خدایا، دلِ تنگ مرا مشکن خدایا خدایا خدایا، من دور از آشیانم سر به آسمانم بی نصیب و خسته، ماندم جدا زیاران از بلای طوفان، بال من شکسته و…»

۶) ترانه «ای خدا» (با ترانه‌ای از امان منطقی) با صدای عارف: «وقتی میگن به آدم، دنیا فقط دو روزه، آدم دلش میسوزه‌ای خدا ای خدا ای خدا و…»

۷) ترانه «ای خدا دلم تنگه» (با ترانه‌ای از هما میرافشار) با صدای عهدیه

۸)ترانه «تو چون بودی با تو تنها بودم» (با ترانه‌ای از معینی کرمانشاهی) با صدای الهه؛ در بخشی از ترانه آمده است: «نه آن ابرم که دهم به جهان ثمری، نه آن برقم که بود به سرم شرری، مگر دودم یا رب، نه آن بادم که گلی شکفد ز دمم، نه آن بودم که خوشی بود از عدمم، چه نقشی بودم یا رب…»

انوشیروان روحانی در مصاحبه سالیان گذشته با مجله تلاش در پاسخ به پرسش امیر اسماعیلی درباره رابطه خود با مذهب و خداوند می‌گوید: «من زیر نظر پدری بزرگ شدم که موسیقی می‌شناسد، ساز می‌زند و مربی من بود… ولی در عین حال هیچگاه هم نمازش ترک نشده است. وظایف دینی دیگر را هم همیشه و به‌موقع انجام داده است و در درونش به خدا نزدیک بوده است. خود من هم لحظه‌ای نیست که از یاد خدا غافل شوم و شاید هم به همین لحاظ بیشتر آهنگ‌هایی که می‌سازم با نام خدا شروع می‌شود و روحیه من بیشتر به این زمینه متمایل است.» او در ادامه همین مصاحبه درباره رابطه موسیقی با مذهب می‌گوید: «من دلم می‌خواهد روی مایه‌های مذهبی کاری ارائه کنم. دلم می‌خواهد، موسیقی با مذهب نزدیکی بیشتری داشته باشد. در روز‌های مذهبی اگر به برنامه‌های رادیو گوش کنید متوجه می‌شوید که افرادی که می‌خوانند، صرف نظر از کلماتی که به عربی می‌گویند، کارشان بیشتر به آواز شبیه است. یعنی اگر این کلمات را به فارسی بگویند، همان آواز ایرانی است که فرضا در دستگاه شور می‌خوانند. منتها ساز ندارند. به هر حال به نظر من، حالت مذهب و موسیقی به هم آمیخته است و جدا از هم نیست. همانطور که هیچ آدمی‌ نمی‌تواند از موسیقی به دور باشد برای اینکه خود صوت، موسیقی است. حتی صدای باد نوعی موسیقی است.»

او همچنین در مصاحبه‌ای که با  سیمین جمشیدی در مجله موزیک ایران داشت  تعصبات مذهبی (نه خود مذهب) را به عنوان عامل اصلی در جلوگیری از پیشرفت موسیقی و به وجود آمدن هنرمندان قَدَر در این زمینه می‌داند و تاکید می‌کند که: «البته هرچه به پیش می‌رویم به مسائل روحی- روانی بیشتر توجه می‌شود و مردم، عقلانی‌تر فکر می‌کنند و امید است روزی برسد که مذهب و موسیقی در کنار هم فعالیت کنند و به فعالیت خود ادامه دهند. کما اینکه موسیقی فرنگی یا غربی به خاطر اینکه با مذهب توام است، هر روز به موفقیت بیشتری نائل می‌شود».

درباره سبک ترانه‌های روحانی باید گفت که بیشتر این کار‌ها، مایه رمانتیک دارند. حال این ویژگی رمانتیک می‌تواند دارای محتوای تغزلی و عاشقانه باشد (مانند سلطان قلب‌ها و انتظار)، یا خصلت معنوی و مناجات  داشته  باشد (مانند راز خلقت) و حتی در مواردی محتوای این آثار حماسی و دارای تم‌های سیاسی اجتماعی است (مانند فریاد و زندونی). در عین حال انوشیروان روحانی در زمره ملودی‌سازانی است که علاوه بر توجه به موسیقی دستگاهی ایران، به موسیقی فولکلور هم علاقه خاصی دارد و در خلق چند اثر خود از این نوع موسیقی هم استفاده موثری کرده است. به عنوان مثال در «فانتزی برای کر و ارکستر» که مطابق شواهد موجود نخستین اثر انوشیروان در حیطه موسیقی بی‌کلام است، از تم محلی کُردی استفاده کرده و یا در موسیقی فیلم «غلام ژاندارم» هم این توجه به موسیقی فولکولوریک را به خوبی ملاحظه می‌کنیم. همچنین شاید بتوان گفت که در مجموع انوشیروان روحانی از میان آثار مختلفی که بر روی دستگاه‌های گوناگون ایرانی تصنیف کرده در خلق ملودی در مایه بیات اصفهان موفق‌تر ظاهر شده و بیشتر ترانه‌های محبوب و موثر او در چارچوب این نغمه ایرانی استوار است که از مهمترین این آثار می‌توان به سلطان قلب‌ها، انتظار، تو چون بودی، گل سنگ، سال، دل کوچولو، عزیز جون، زندونی، عاشق شدم من، فریاد، خالق عشق، بهانه، همه چیم یار، اشک یتیم (امشب دختری می‌میرد) اشاره کرد.

نکات تکمیلی درباره زندگی هنری و آثار انوشیروان روحانی

۱) انوشیروان روحانی علاوه بر تبحری که در نوازندگی پیانو و آهنگسازی دارد، در زمینه خلبانی و اسکی نیز فردی متبحر است. او سال ۱۳۴۷ گواهینامه خلبانی  دریافت کرد و درباره علل گرایش خود به این رشته در مصاحبه با مجله تلاش در سالیان پیش گفته بود: «همیشه فکر می‌کردم که ای کاش وقتی در هوای ایران می‌پرم، موسیقی ایرانی را هم بشنوم. این بود که تصمیم گرفتم برای داخل هواپیماهای مسافرتی، موسیقی خاص بنویسم. فکر پرواز را همیشه داشتم ولی امکانش را نداشتم، تا اینکه دوستی که اتفاقا هم اسم من است، این موقعیت را فراهم کرد. یک روز پیشنهاد کرد که به دخترش، پیانو یاد دهم و در عوض او هم خلبانی به من بیاموزد. من هم قبول کردم و آنقدر رفتم تا گواهی نامه خلبانی گرفتم و حالا گاهی می‌پرم».

۲) روحانی به گفته خودش تا کنون حدود ۵۰۰ قطعه مختلف ساخته که تا حال تنها ۵۰تای آنها ضبط شده‌اند و حدود ۲۵۰تای آنها هم نوشته شده‌اند. اما از میان این کارها بدون تردید، ۳ اثر «تولدت مبارک»، «سلطان قلب‌ها» و «گل سنگ» از شهرت بیشتری میان عموم مردم برخوردار است.

ترانه «تولدت مبارک» برای نخستین بار در سال ۱۳۴۹ و در پایان یک فیلم مستند تبلیغاتی به نام «تولدت مبارک» به کارگردانی کامران شیردل پخش شد. این فیلم به مناسبت سالگرد تولید اتومبیل پیکان تهیه شده بود و مطابق داده‌های موجود، طریقه ساخته شدن آن به این صورت بود که شرکت تبلیغاتی فاکوپا به مدیریت فرهاد هرمزی که عهده‌دار تبلیغات کارخانجات «ایران ناسیونال» بود با کامران شیردل برای ساختن این فیلم وارد مذاکره می‌شود و گفته می‌شود که هرمزی شخصا برای ساخته شدن یک ترانه مخصوص برای تولد این محصول صنعتی ملی به انوشیروان روحانی در ازای ۵۰ هزار تومان، درخواست می‌کند که ترانه‌ای برای این فیلم بسازد و در نهایت هم روحانی قبول می‌کند و شعر این ترانه معروف هم توسط پرویز خطیبی و نوذر پرنگ به صورت مشترک سروده می‌شود و بنا به گفته شهرداد روحانی بخشی از این ملودی (بخصوص قسمت ابتدایی آن) توسط شهرداد ساخته و برای نخستین بار توسط «بلا الوندی» خوانده شد و در نسخه‌های بعدی خوانندگان دیگری هم چون عهدیه و ویگن این ترانه را خواندند. در قسمت انتهایی فیلم تبلیغاتی «تولدت مبارک» یک پیکان آلبالویی از میان یک کیک خارج شده و سپس اعضای گروه باله «باشگاه آرارات» به دور آن می‌رقصند (مطالب مرتبط با ساخته شدن ترانه تولدت مبارک از نوشته پیام مقدم، مندرج در وبسایت bbc مورخ اسفند ۱۳۹۳ استخراج شده است).

اما ترانه «سلطان قلب‌ها» برای فیلم معروفی به همین نام ساخته محمدعلی فردین و با بازیگری فردین و آذر شیوا ساخته شد. چنانکه بسیاری از اهالی سینما و موسیقی می‌دانند، تا آن زمان خواننده ثابت فیلم‌های فردین که به جای وی آواز می‌خواند، ایرج بود. اما در این فیلم برای نخستین بار عارف، جایگزین ایرج شد و انوشیروان روحانی در جایی گفته بود که خود وی در متقاعد کردن فردین در جایگزینی عارف بجای ایرج، نقش اصلی را ایفا نمود.

اما ترانه «گل سنگ» را روحانی برای نخستین بار برای امل ساین خواننده شهیر ترک ساخت. که البته بعدها این ترانه توسط ستار و‌ هایده هم خوانده شد. اجرای تصویری این ترانه با همراهی ارگ روحانی با آواز امل ساین در برنامه‌ای از تلویزیون ملی سابق با گردانندگی پرویز قریب افشار نیز اکنون در دسترس عموم است.

۳) در میان ترانه‌های مختلف روحانی چندین ترانه اجتماعی- سیاسی هم دیده می‌شود که دو نمونه برجسته آن یکی ترانه «زندونی» است با ترانه‌ای از محمدعلی شیرازی با صدای داریوش که در دوران قبل از انقلاب ساخته شد با این مطلع:

وقتی که دل تنگه فایدش چیه آزادی
زندگی زندونه وقتی نباشه شادی
دنیای زندونی، دیواره
زندونی از دیوار بیزاره

این ترانه برای نخستین بار در فیلم سینمایی «گذر اکبر» ساخته محمدعلی زرندی اجرا شد. و دیگری ترانه «فریاد» با شعری از کریم فکور که با توجه با شرایط نامطلوب اوایل انقلاب تصنیف شد و برای نخستین بار توسط مازیار خوانده شد.

هایده علاقه زیادی به این ترانه داشت و در بسیاری از کنسرت‌های پس از انقلابش این ترانه را هم حتما اجرا می‌کرد و بارها از روحانی درخواست کرد که این کار را تنظیم مجدد نماید. اما به دلیل مشغله‌های زیاد روحانی این امر میسر نشد که البته پس از درگذشت ناهنگام‌ هایده در سال ۱۳۶۸، با استفاده از یکی از اجراهای‌ هایده در کنسرتی در لندن، این ترانه توسط شهداد روحانی  تنظیم مجدد شد که البته پیانوی ابتدای این کار توسط انوشیروان روحانی نواخته می‌شود.

۵) در میان خوانندگان مختلفی که با روحانی همکاری داشتند، عهدیه بیشترین همکاری را با او داشته است. در سطور بالا به برخی از این همکاری‌ها اشاره کردیم و در اینجا به چند کار دیگر که محصول این همکاری است، اشاره خواهیم کرد. آثاری مانند: فرشته‌ها (با ترانه‌ای از هما میرافشار)، همراه بهار (با ترانه‌ای از لعبت والا)، ای خدا دلم تنگه (با ترانه‌ای از هما میرافشار)، قسم (با ترانه‌ای از نواب صفا)، و…

اما شاید بتوان گفت که بهترین مجری آثار روحانی، معصومه دده بالا با نام هنری «هایده» بوده است که شخص انوشیروان روحانی هم علاقه خاصی به صدای وی داشت. روحانی معتقد است به دلیل وسعت زیاد صدای‌ هایده، دست آهنگسازان برای نوشتن قطعات در اکتاو‌های بالا و پایین بازتر بود. ضمن اینکه‌ هایده علاوه بر وسعت و قدرت زیاد صوتی، دارای صدای بسیار لطیفی هم بود. اولین محصول همکاری مشترک این دو در ایران، ترانه «زندگی قشنگه» با ترانه‌ای از امان منطقی بود و پس از آن کار‌های چون مینای دل، سراب، نوروز آمد، کتاب هستی، میهمان، فدات بگردم من، ای یار من، غمت در نهانخانه دل، سال و…

روحانی تعریف می‌کند که در اولین برخوردی که با‌هایده در استودیوی شماره ۸ در رابطه با ضبط اثری از علی تجویدی داشت، او (روحانی) نوازندگی پیانوی این اثر را بر عهده داشت و در پایان ضبط،‌ هایده گونه‌های انوشیروان را بوسید که این عمل مورد اعتراض تجویدی قرار گرفت و با گلایه به‌ هایده گفت که آهنگساز این قطعه من بودم، آنوقت تو، او را ماچ می‌کنی؟ (به نقل از مصاحبه رادیو زمانه با علی تجویدی)

اما یکی از حرفه‌ای ترین آثاری که انوشیروان برای  هایده ساخته تصنیف ترانه «ای یار من» بر روی شعری از مولوی است. که به قدری زیبا و حرفه‌ای بر روی این شعر کلاسیک، آهنگسازی شده است که با گوش دادن به آن فکر می‌کنیم که بر روی یک ترانه نوین، آهنگی ساخته شده  و می‌توان گفت که این اثر در زمره مهمترین قطعات ساخته شده بر روی یک شعر کلاسیک است.

۵) در میان آثار روحانی یک ملودی وجود دارد که با دو ترانه مختلف و توسط دو خواننده اجرا شده است. یکی «انتظار» با صدای عارف و با ترانه‌ای از اردلان سرفراز و دیگری «خون عشق» با ترانه‌ای از هما میرافشار و با صدای لیلا فروهر. ترانه اولی اینگونه آغاز می‌شود:

انتظار تو همش مال منه
سهم من از تو افسوس، تو رو نداشتنه و…

و ترانه دوم اینگونه شروع می‌گردد:
خون عشق تو، تو رگ‌های منه
لحظه با تو بودن، به جون رسیدنه و…

روحانی از آغاز فعالیت‌هایش در عرصه آهنگسازی دغدغه جهانی بودن داشت و در این راستا علاوه بر ساختن قطعاتی برای داخل، ارتباط خود را با محافل بین‌المللی را هم حفظ کرده و حتی برخی ساخته‌های او جوایز بین‌المللی دریافت نموده است. او در مصاحبه‌ای که سال‌ها پیش با داود رمزی در برنامه رادیویی صدای هنرمند داشت، ابراز نمود که: «من همیشه این دغدغه را داشته‌ام که موسیقی را از مرزهای کشورم فراتر ببرم». اولین جایزه جهانی او در سال ۱۹۶۷ به خاطر اجرای فرانسوی قطعه «سلطان قلب‌ها» به خوانندگی «رزی آرمن» در فستیوال آواز اسپانیا بود. او همچنین سال‌ها بعد با همکاری ارکستر سمفونیک پراگ، آلبومی‌ تحت عنوان love melodies تولید کرد و در اواخر سال ۲۰۰۳ ترانه‌ای تحت عنوان maybe I maybe you را برای گروه معروف اسکورپیونز (که در رده آلترناتیو راک فعالیت می‌کند) با صدای «کلاوس ماینه» ساخت که در آلبومی‌ تحت عنوان «unbreakable»  توسط شرکتی فرانسوی روانه بازار شد و این قطعه مدت‌ها جزو قطعات پرفروش دنیا قرار داشت.

انوشیروان روحانی و موسیقی فیلم

انوشیروان روحانی آهنگسازی برای برخی فیلم‌های ایرانی را از سال ۱۳۴۵ با ساختن موسیقی فیلم «خداحافظ تهران» (ساخته ساموئل خاچیکیان) و با شرکت بهروز وثوقی و پوری بنایی آغاز کرد و تا سال ۱۳۵۷ موسیقی بسیاری از فیلم‌های ایرانی را ساخت. البته بسیاری از این قطعات به مفهوم دقیق کلمه در ساختار موسیقی فیلم نمی‌گنجند و بیشتر آنها ترانه‌هایی هستند که در میانه فیلم توسط خوانندگان مختلفی چون عهدیه و عارف اجرا شده‌اند. پس او را نمی‌توان مانند کسانی چون اسفندیار منفردزاده یا مرتضی حنانه به مفهوم حرفه‌ای کلمه آهنگساز موسیقی فیلم قلمداد کرد. اما برخی از مهمترین ترانه‌هایی که توسط روحانی در فیلم‌های مختلف ساخته شده‌اند عبارتند از «سلطان قلب‌ها» (در فیلمی‌ به همین نام)، «زندونی» (در فیلم «گذر اکبر»)، «خاطرخواه» (در فیلمی‌ به همین نام)، «اوستا کریم» (در فیلم «اوستا کریم نوکرتیم»)، «اشک یتیم» (در فیلم «امشب دختری می‌میرد»)، «قسم به تو» و «خون عشق» و «میهمان» (در فیلم «میهمان»).

و برخی از فیلم‌های دیگری که موسیقی آنها توسط روحانی ساخته شده‌اند. عبارتند از «جاده زرین»، «دشت سرخ»، «آسمون بی‌ستاره»، «مرغ تخم طلا»، «ناخدا»، «دشمن»، «میرم بابا بخرم»، «شبگرد» و «دلقک».

دیدگاه انوشیروان روحانی درباره برخی قطعات تلفیقی

روحانی در بخشی از گفتگوی خود با سیمین جمشیدی مندرج در مجله موزیک ایران شماره ۱۴ درباره برخی موسیقی‌های تلفیقی زمانه خود می‌گوید: «من کار عباس مهرپویا را نمی‌پسندم. مقصودم برگرداندن موسیقی هندی به ایرانی یا بطور کلی تلفیق آهنگ‌های خارجی و برگرداندن آنها به ایرانی است. البته به عنوان یک دکوراتور، خواننده و مبتکر خوب قبولش دارم ولی ای کاش استعداد و ذوق خود را صرف ارائه یک کار اصیل ایرانی بکند وگرنه به هنردوستان و ملت خودش خیانت کرده است.»

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱۲ / معدل امتیاز: ۴٫۳

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=354517