ماهیت واقعی حمایت اسماعیل هنیه از آتش‌بس

- کشته شدن اسماعیل هنیه رهبر حماس در داخل خاک ایران که گفته می‌شود توسط اسرائیل انجام شده است، توسط برخی به عنوان از دست رفتن یک حامی صلح معرفی می‌شود و او را به عنوان مذاکره‌کننده اصلی حماس توصیف می کنند. این تصویرسازی با واقعیت اقدامات و انگیزه‌های هنیه کاملاً متفاوت است. تلاش او برای آتش‌بس نه از روی تمایل واقعی به صلح، بلکه از روی ضرورت استراتژیک در مواجهه با تلافی‌های شدید اسرائیل بود.
- حذف اسماعیل هنیه به معنی از بین رفتن یک مقام و مُهره‌ی ارشد کلیدی در حماس است که هرگز حامی واقعی صلح نبوده است. درخواست‌های او برای آتش‌بس واکنشی به خسارات شدید وارد شده توسط اسرائیل در پاسخ به حمله تروریستی ۷ اکتبر بود، نه یک تغییر قلبی یا حرکت به سوی آشتی واقعی. تلاش‌های دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران برای معرفی هنیه به عنوان یک حامی آتش‌بس پایدار، تلاشی هدفمند برای بازنویسی تاریخ و دستکاری درک بین‌المللی است.

پنج شنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۳ برابر با ۰۱ اوت ۲۰۲۴


سیمون درایه – کشته شدن اسماعیل هنیه رهبر حماس در داخل خاک ایران که گفته می‌شود توسط اسرائیل انجام شده است، توسط برخی به عنوان از دست رفتن یک حامی صلح معرفی می‌شود و او را به عنوان مذاکره‌کننده اصلی حماس توصیف می کنند.

در حمله مرگبار حماس به اسرائیل (هفت اکتبر ۲۰۲۳) دست‌کم ۱۲۰۰ نفر کشته شدند و بیش از ۲۰۰ نفر به گروگان گرفته شدند

این تصویرسازی با واقعیت اقدامات و انگیزه‌های هنیه کاملاً متفاوت است. تلاش او برای آتش‌بس نه از روی تمایل واقعی به صلح، بلکه از روی ضرورت استراتژیک در مواجهه با تلافی‌های شدید اسرائیل بود.

اسماعیل هنیه یکی از رهبران سیاسی ارشد حماس نقش مهمی در فعالیت‌های نظامی این سازمان ایفا می‌کرد. حماس که در سال ۱۹۸۷ تأسیس شد، یک گروه اسلامگرای فلسطینی است که نوار غزه را اداره می‌کند و توسط اسرائیل، ایالات متحده و اتحادیه اروپا به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شده است. هنیه در نقش‌های مختلف رهبری حماس از جمله نخست وزیری خدمت کرده و در سازماندهی و حمایت از حملات علیه اسرائیل نقش داشته است.

ماهیت واقعی حمایت اخیر هنیه از آتش‌بس زمانی آشکار می‌شود که وقایع پس از حمله تروریستی ۷ اکتبر توسط حماس علیه اسرائیل دیده شود. در آن روز، حماس یک حمله وحشیانه و بدون تحریک را بطور عمدی به غیرنظامیان و کودکان اسرائیلی انجام داد که منجر به کشته و زخمی شدن و گروگان گرفتن هزاران نفر شد. این حمله تداوم تعهد حماس به خشونت و امتناع آن از به رسمیت شناختن حق موجودیت اسرائیل را بار دیگر ثابت کرد.

در پی این حمله، اسرائیل با اقدامات نظامی پاسخ قاطعانه‌‌ای به این حملات در غزه داد که هدف آن تضعیف قابلیت‌های حماس و حفاظت از شهروندان خود بود. این تلافی‌ها بطور قابل توجهی حماس را تضعیف کرده و این گروه را در وضعیت وخیمی قرار داده است. در پی این وقایع بود که تمایلات هنیه برای آتش‌بس ظاهر شد و نه به عنوان یک خاستگاه برای صلح، بلکه برای یک تلاش از روی ناچاری برای متوقف کردن حمله اسرائیل و در راستای تجدید قوا برای حملات آینده به اسرائیل.

پس از مرگ او، رسانه‌های دولتی جمهوری اسلامی و ماشین پروپاگاندای آن تلاش کرده‌اند هنیه را به عنوان یک قهرمان صلح بازنویسی کنند. این روایت یک تحریف آشکار است که هدف آن جلب همدردی و حمایت برای حماس و بدنام کردن اسرائیل است.

ساعت‌ها پس از حمله‌ای که منجر به کشته شدن هنیه و محافظ او در تهران شد، «تریتا پارسی» در توییتی نوشت که مرگ هنیه ممکن است تلاش‌های دیپلماتیک را تضعیف کند، که کاملا همان توصیف نادرست از هنیه را ترویج می‌کند. چنین تحلیل‌هایی  غالبا با روایت‌های جمهوری اسلامی همسو است، و همین موضوع ابهامات بسیاری را در عینیت چنین دیدگاه‌هایی مطرح می‌کند.

عنوان وال استریت ژورنال نیز مبنی بر «حمله در ایران مذاکره‌کننده ارشد حماس را کشت»، بطور گمراه‌کننده‌ای نقش هنیه در حمایت از آتش‌بس را برجسته می‌کند. شواهد نشان می دهد که انگیزه واقعی پشت درخواست‌های او هیچ ارتباطی با نیت‌های صلح‌آمیز نداشته است وگرنه اساسا دست به حمله فجیع و ضدانسانی هفتم اکتبر نمی‌زدند! این تلاش‌ها حرکت تاکتیکی برای متوقف کردن صدمات شدیدی است که توسط پاسخ نظامی مشروع اسرائیل در دفاع از خود به تجاوزات حماس وارد شده است. این مقاله‌ که توسط «آرزو اقبالی» نوشته شده است نیز تداوم نوشته‌های قبلی اوست که نزدیک به روایت‌های جمهوری اسلامی است؛ همانطور که در مقاله‌ای دیگر تحت عنوان «تحریف واقعیت در گزارش «وال استریت ژورنال» درباره انتخابات جمهوری اسلامی در ایران» به آن اشاره کرده‌ام.

تحریف حقیقت در گزارش «وال استریت ژورنال» درباره انتخابات جمهوری اسلامی در ایران

درخواست‌های آتش‌بس هنیه یک مانور استراتژیک برای جلوگیری از تلفات بیشتر و تجدید قوا برای حملات آینده بوده است. حماس بر اساس تجربه و پیشینه‌ی آن از آتش‌بس‌ها به عنوان فرصت‌هایی برای بازسازی تسلیحات، تجدید قوا و آماده شدن برای حملات آینده علیه اسرائیل استفاده کرده است. حمایت هنیه از آتش‌بس باید در این چارچوب دیده شود، به عنوان بخشی از استراتژی گسترده‌تر حماس در تداوم چرخه‌ی خشونت و نه به عنوان یک پیگیر واقعی برای صلح.

شکاف‌های داخلی در حماس، همانطور که وال استریت ژورنال نیز آن را برجسته کرده، پیچیدگی موضع هنیه را نیز برجسته می‌کند. اختلافات او با دیگر مقامات حماس در مورد بحث‌های آتش‌بس نه در راستای  صلح، بلکه برای  مزایا و زمان‌بندی تاکتیکی چنین حرکاتی بوده است.

حذف اسماعیل هنیه به معنی از بین رفتن یک مقام و مُهره‌ی ارشد کلیدی در حماس است که هرگز حامی واقعی صلح نبوده است. درخواست‌های او برای آتش‌بس واکنشی به خسارات شدید وارد شده توسط اسرائیل در پاسخ به حمله تروریستی ۷ اکتبر بود، نه یک تغییر قلبی یا حرکت به سوی آشتی واقعی. تلاش‌های دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران برای معرفی هنیه به عنوان یک حامی آتش‌بس پایدار، تلاشی هدفمند برای بازنویسی تاریخ و دستکاری درک بین‌المللی است.

اقدامات اسرائیل یک دفاع ضروری علیه گروه تروریستی و اسلامگرا است که به نابودی آن متعهد بوده و مرگ هنیه باید در پس زمینه اقدامات تروریستی  حماس و نیاز به حفاظت از شهروندان اسرائیلی از چنین تهدیداتی دیده شود، و در تلاش آن کشور برای برقرای صلح پایدار در منطقه در نظر گرفته شود.

*سیمون درایه فعال سیاسی و مدنی

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۷ / معدل امتیاز: ۳٫۹

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=355454