بیش از هفت دهه از سالروز رخداد ننگینی که امروزه بهجرئت میتوان آن را زمینهساز اتفاق ننگینتری در سال ۱۳۵۷ دانست میگذرد. کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که طی سالهای گذشته اسناد متقن، هویت مجریان و عوامل داخلی و برنامهریزان خارجی آن روشنتر از آفتاب گشته است، ضربهی مهلکی بر پیکر دموکراسی نوپایی بود که در جامعهی استبدادزدهی ایران در شرف جوانه زدن بود. کودتایی که شاید بتوان گفت به مرزهای ایران محدود نماند و دستگرمی عاملان خارجی برای کودتای ۱۳۳۳ در گواتمالا و کودتای ۱۳۵۲ در شیلی شد.
اما در ایران، خواستهی دولت قانونی دکتر محمد مصدق چیزی فراتر از اجرای قانون اساسی مشروطه که باید آن را میراثی ارزشمند و حاصل مجاهدتهای فراوان میهندوستان دلسوز دانست که ازقضا مقام سلطنت نیز به آن سوگند وفاداری یاد کرده بود. دکتر مصدق که برای اعتلای ایران و احیای حقوق ازدسترفته تحت دستیازیهای بیگانگان با تمام توان مبارزه کرد و ملیشدن صنعت نفت پس از سالها غارت ثروت ملی کشور فقط یکی از برجستهترین دستاوردهای اوست.
در پی کودتای ۲۸ مرداد که مردم ایران را از حق تعیین سرنوشت و پاسخگو دانستن مسئولان محروم کرد، عمیقتر شدن شکاف بین ملت و حکومت بود که عواقب زیانبار آن بهتدریج طی سالها و دهههای آتی بروز کرد و ملیگرایان حقیقی به حاشیه رانده شدند و زمینه برای پیروزی فتنهی ویرانگر ۱۳۵۷ مساعد شد.
با وجود افشاگری مستند نقش روحانیت مرتج بهویژه ابوالقاسم کاشانی در کودتای ۲۸ مرداد پس از مذاکرات سری با دستگاههای اطلاعاتی دولتهای بیگانه، امروزه در کمال شگفتی شاهدیم که بنگاههای تبلیغاتی حکومت اسلامی که خود محصول همان کودتاست با مخدوش کردن و وارونه جلوه دادن واقعیات، درصدد مصادرهی به مطلوب از آنند. حکومت خودکامهای که به هیچیک از اصول دموکراسی باور نداشته و سرکوب منتقدان سرلوحهی سیاستهایش بوده چطور میتواند از استقرار استبداد در آن دوران تبری بجوید و چهرهای مردمی از خود بنمایاند.
باری اگر دولت دکتر مصدق سرنگون نشده بود، انقلاب ۱۳۵۷ نیز به ثمر نمیرسید که سایهی استبداد همچنان بر این مرز و بوم سنگینی کند.
دکتر شاپور بختیار به درستی گفت که پس از کودتا علیه دولت دکتر مصدق، “ملت ایران یک روز هم حق نداشت” و امروزه به حقانیت این گفتار خدشهای نمیتوان وارد کرد.
اگر امروزه شرارههای آزادیخواهی را میتوان در کشور دید آگاهی نسل امروزی بر ظلمیست که دههها پیشتر بر میهنشان رفت و امروزه همصدا به دنبال احقاق حقوق حقهی خود هستند و خیزش مهسا در سال ۱۴۰۱ را باید از همین دست دانست.
دکتر مصدق مسیری را گشود تا مردم را از حقوق ذاتی خود آگاه کند. گرچه نگذاشتند این مسیر تا پایان پیموده شود، اما چنانکه دکتر بختیار گفت: “مصدق یک شخص نیست، بلکه یک راه است برای امروز و آیندهی ایران”.
ایران هرگز نخواهد مرد
نهضت مقاومت ملی ایران
۲۷ مرداد ۱۴۰۳، ۱۷ اوت ۲۰۲۴