ویدا طهرانی – انقلاب مهسا موج نویی از خیزش ملی را در ایران رقم زد. بسیارانی سرانجام از خواب بیدار شدند و بسیاری را شور حسینی گرفت و چنان هیجانزده و داغ به میدان آمدند که اگر کسی گذشتهشان را نمیدانست باور میکرد این افراد عمر و زندگی خویش را در راه مبارزه برای رسیدن به آزادی وطن گذاشتهاند.
در این دو سال گذشته جامعه ایران چه در خارج و چه در داخل با موجی از هیجانات و اتفاقات خاص روبرو شده که بسیاری از آنها آنقدر امیدبخش هستند که امید به براندازی را نه تنها دستیافتنی بلکه آماده برای رسیدن امروز به فردا است؛ ولی برخی نیز چنان تأسفبار بوده که میشود اینگونه نتیجه گرفت که ما تا رسیدن به آزادی وطن راهی بسیار طولانی داریم که شاید نسل فعال امروز شاهد آن نباشد.
همیشه خوانده و شنیدهایم که رضاشاه بزرگ یک ایران خرابه و فناشده را از قاجار تحویل گرفت و آنچه او در ۲۰ سال انجام داد، ایران نوین را به ارث گذاشت.
ولی با ۵۷ باز ایران و ایرانی بازگشتی به گذشته داشت و در درون خویش با نابودی فکر و اندیشه و عدم شناخت از آزادی مدنی با شکل و شمایل مدرنیته قرار گرفته است. میگویند آدم خواب را راحت میشود بیدار کرد اما وای به روزی که کسی خودش را به خواب زده باشد.
شاید در رسیدن به ایران نوین امکان بیدار کردن آن مردمان خواب که در عهد دیکتاتوریهایی چون موسولینی و هیتلر و… بودند به مراتب راحتتر از آنانی باشد که امروز در عصر پیشرفت وآگاهی در دنیای علم و تکنولوژی خود را به خواب زدهاند.
به وقت روشنفکری، همه بلدیم ساعتها به نقد و بررسی دین و مذهب بپردازیم آنهم با کلماتی بسیار عاقلانه که تشویق مخاطبان را همراه داشته باشد؛ چه برسد اینکه به من و شما بگویند در نقد گاوپرستی سخن بگو. غافل از اینکه گاوپرستی یا خرافه دینی و یا حماقت و اعتقاد به باورهای غلط چنان در تار پود خودمان عجین شده که چه بسا متوجه آن نیستیم.
بگذارید واضح و ساده و مشخص به یک مورد اشاره کنم. همانطور که در ابتدای این گفتار اشاره به خیزش ملی انقلاب مهسا کردم، توقع همگان رشد و آگاهی مردمانی است که بالاخره این زمان از تاریخ آنها را مشتاق به برخاستن و حقخواهی کرده است. اما بیاییم کمی از خیزش مهسا فاصله بگیریم؛ خیلی کم شاید به اندازه چند ماه یا حتی به فاصله رسیدن به امروز.
آیا ملت ایران از خواب غفلت بیدار شده؟
آیا واقعا مردم به رشد و آگاهی حقخواهی و آزادیهای مدنی خود رسیدهاند؟
آیا شور یک خیزش چیزی جز تب جبر زمان نبود یا یک شعله که در تفکر افراد جان گرفت؟
پاسخ این سوالات در توجه به به چند آمار شاید به دست آید:
بر اساس گزارشها، در طرح فروش فوری محصولات «ایران خودرو» (ارابههای مرگ جمهوری اسلامی) تا ساعت ۱۰ روز دوشنبه بیست و نهم مرداد ۱۴۰۳ در مجموع بیش از ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر در طرحهای عادی، مادران و ماشینهای فرسوده ثبت نام کردهاند.
آنوقت قیمت محصولات «ایران خودرو» در فقط یک نمونه «سورن پلاس» طبق وبسایت خود این شرکت ۴۶۹۴۲۴۲۴۸ تومان است؛ دقت کنید مبلغ به تومان است نه ریال.
یک نمونه دیگر:
همین مردم، همین معترضان، همین مدعیان روشنفکری و همین نسل برانداز به فتوای یک متعصب مذهبی یا یک سودجوی نظام در تلویزیون بر این مبنا که خرید طلا در ۱۳ ماه صفر برکت به همراه میآورد، در تاریخ ۲۹ امرداد ۱۴۰۳ رکورد خرید طلا را ثبت کردند!
کلام کوتاه میکنم؛ آیا رسیدن به آزادی و گذر از جمهوری اسلامی در دسترس است؟ آیا نباید گفت که از ماست که بر ماست.
*ویدا طهرانی روانشناس و فعال سیاسی، بنیانگذار انجمن جنبش زنان سپیدار و عضو حزب مشروطه ایران لیبرال دموکرات