سیاست‌های چپگرا و سوسیالیستی یا داستان «رابین هود»‌های مدرن؟!

-سیاست‌های چپگرا و سوسیالیستی در اروپا همواره با هدف کاهش نابرابری‌های اجتماعی و حمایت از قشرهای ضعیف جامعه تلاش کرده‌اند برنامه‌هایی را اجرا کنند که به ظاهر با نیت‌های خوبی همراه است، اما در عمل این سیاست‌ها عمدتا به ناکارآمدی و بروز مشکلات مهمی منجر می‌شود.
-یکی از بزرگترین معایب سیستم «پول شهروندی» یا کمک دولتی در آلمان، کاهش انگیزه برای ورود به بازار کار است. در آلمان، تفاوت میان درآمد افراد شاغل با درآمد کسانی که پول شهروندی دریافت می‌کنند، به قدری ناچیز است که بسیاری از افراد ترجیح می‌دهند بجای تلاش برای یافتن شغل و مشارکت در تولید، به دریافت کمک‌های دولتی بسنده کنند.
- تجربیات کشورهای دیگر نظیر فرانسه و اسپانیا نیز نشان می‌دهد که سیاست‌های چپگرا و سوسیالیستی در بلندمدت به ناکارآمدی منجر می‌شود. در این کشورها نیز سیستم‌های گسترده رفاه اجتماعی نه تنها نتوانسته‌اند نابرابری‌های اجتماعی را بطور مؤثر کاهش دهند، بلکه موجب کاهش انگیزه‌های کاری و افزایش بدهی‌های عمومی شده‌اند.

پنج شنبه ۸ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۲۹ اوت ۲۰۲۴


سروش مرادی- رابین هود شخصیتی افسانه‌ای در داستان‌های فولکلور انگلیس، درواقع الگویی برای خالی کردن جیب شاغلین و تنبل بار آوردن افراد بیکار در سیاست‌های چپگرا است. سیاست‌های چپگرا و سوسیالیستی در اروپا همواره با هدف کاهش نابرابری‌های اجتماعی و حمایت از اقشار ضعیف جامعه تلاش کرده‌اند برنامه‌هایی را اجرا کنند که به ظاهر با نیت‌های خوبی همراه است، اما در عمل این سیاست‌ها عمدتا به ناکارآمدی و بروز مشکلات مهم منجر می‌شود.

برلین / عکس: کیهان لندن

یکی از بارزترین مثال‌ها در این زمینه، پرداخت «پول شهروندی» یا کمک‌های مالی به افراد بیکار است که در آلمان و سایر کشورهای اروپایی مورد استفاده قرار می‌گیرد. هرچند این سیاست‌ها با اهداف توزیع عدالت مطرح می‌شوند، اما نتایج آنها اغلب به گونه‌ای است که بجای حل مشکلات اجتماعی، آنها را تشدید می‌کند.

پول شهروندی در آلمان: سیاستی ناکارآمد با تبعات منفی

سیستم «پول شهروندی» یا کمک‌های دولتی در آلمان که قبلا «کمک اجتماعی» نامیده می‌شد، به عنوان یکی از سیاست‌های اصلی چپگرا برای حمایت از بیکاران و افرادی که درآمد کافی ندارند، طراحی شده است. این سیاست‌ها در نگاه اول ممکن است منطقی به نظر برسند، اما بررسی عمیق‌تر نشان می‌دهد که در عمل، این رویکردها به چند دلیل اصلی ناکارآمد و حتی مضر هستند.

۱) کاهش شدید انگیزه برای کار و تولید

یکی از بزرگترین معایب این سیستم، کاهش انگیزه برای ورود به بازار کار است. در آلمان، تفاوت میان درآمد افراد شاغل با درآمد کسانی که پول شهروندی دریافت می‌کنند، به قدری ناچیز است که بسیاری از افراد ترجیح می‌دهند بجای تلاش برای یافتن شغل و مشارکت در تولید، به دریافت کمک‌های دولتی بسنده کنند. این امر نه تنها به کاهش بهره‌وری اقتصادی منجر می‌شود، بلکه فرهنگ تلاش و کار را نیز در جامعه تضعیف می‌کند.

سروش مرادی

۲) فشار ناعادلانه بر قشرهای شاغل

پرداخت پول شهروندی به بیکاران باعث می‌شود که بار مالی این سیاست‌ها بر دوش قشرهای شاغل و مالیات‌دهندگان قرار گیرد. در حالی که افراد شاغل مجبورند برای تأمین این کمک‌ها مالیات‌های سنگینی بپردازند، بسیاری از آنها می‌بینند که با وجود کار کردن سخت و مداوم، تفاوت چندانی در سطح زندگی‌شان نسبت به بیکاران وجود ندارد. این وضعیت نه تنها نارضایتی اجتماعی ایجاد می‌کند، بلکه انگیزه‌های اقتصادی را نیز برای قشرهای شاغل به شدت کاهش می‌دهد.

۳) هزینه‌های گزاف برای دولت و خطرات اقتصادی

این سیاست‌ها نیازمند بودجه‌های عظیمی هستند که دولت‌ها برای تأمین آنها معمولاً مجبور به افزایش بدهی عمومی یا افزایش مالیات‌ها می‌شوند. چنین رویه‌هایی می‌تواند منجر به مشکلات مالی جدی برای کشور شود و در نهایت ثبات اقتصادی را به خطر بیندازد. درواقع، سیستم‌های رفاه اجتماعی گسترده‌ای که توسط حکومت‌های چپگرا مدیریت می‌شوند، اغلب به عنوان منبع اصلی مشکلات مالی و رکود اقتصادی شناخته می‌شوند.

۴) ایجاد نابرابری‌های جدید و ناکارآمدی اجتماعی

هرچند سیاست‌های چپگرا و سوسیالیستی با هدف کاهش نابرابری‌های اجتماعی اجرا می‌شوند، اما در عمل به نابرابری‌های جدید منجر می‌شوند. افرادی که در گذشته تلاش کرده‌اند تا از طریق کار و کوشش به سطحی بالاتر از زندگی دست یابند، اکنون می‌بینند که دستاوردهایشان بی‌ارزش شده است. در مقابل، کسانی که به دریافت کمک‌های دولتی تکیه کرده‌اند، عملاً بدون هیچ تلاشی از امکانات مشابهی برخوردارند. این وضعیت می‌تواند به تضعیف اخلاق کاری و کاهش بهره‌وری در سطح ملی منجر شود.

تجربیات کشورهای دیگر نظیر فرانسه و اسپانیا نیز نشان می‌دهد که سیاست‌های چپگرا و سوسیالیستی در بلندمدت به ناکارآمدی منجر می‌شود. در این کشورها نیز سیستم‌های گسترده رفاه اجتماعی نه تنها نتوانسته‌اند نابرابری‌های اجتماعی را بطور مؤثر کاهش دهند، بلکه موجب کاهش انگیزه‌های کاری و افزایش بدهی‌های عمومی شده‌اند. این کشورها نیز با مشکلات مشابهی نظیر کاهش رشد اقتصادی، افزایش بیکاری و نارضایتی اجتماعی مواجه شده‌اند.

راه‌ حل: حرکت به سوی سیاست‌های راستگرا و بازارمحور

با توجه به ناکارآمدی‌های آشکار سیاست‌های چپگرا، راه‌ حل منطقی حرکت به سوی سیاست‌های بازارمحور و حکومت‌های راستگراست. در این نوع سیستم‌ها، تأکید بیشتری بر اقتصاد آزاد، کاهش دخالت دولت در بازار و افزایش مسئولیت فردی می‌شود. برخی از مزایای حکومت‌های راستگرا عبارتند از:

۱) افزایش انگیزه برای کار و تولید: در حکومت‌های راستگرا، تفاوت دستمزدی بیشتری میان افراد شاغل و بیکاران وجود دارد. این امر انگیزه بیشتری برای ورود به بازار کار و تلاش برای بهبود وضعیت اقتصادی فردی ایجاد می‌کند.

۲) کاهش بار مالیاتی و رشد اقتصادی: سیاست‌های مالیاتی سبک‌تر و کاهش دخالت دولت در اقتصاد، موجب افزایش سرمایه‌گذاری، رشد اقتصادی و ایجاد فرصت‌های شغلی بیشتر می‌شود.

۳) تقویت اخلاق کاری و فرهنگ تلاش: در یک سیستم اقتصادی راستگرا، تأکید بیشتری بر مسئولیت فردی و ارزش کار سخت می‌شود. این امر به تقویت فرهنگ تلاش و کوشش در جامعه منجر می‌شود و بهره‌وری اقتصادی را افزایش می‌دهد.

۴) مدیریت مالی کارآمدتر: سیاست‌های راستگرا معمولاً به دنبال کاهش هزینه‌های دولتی و مدیریت کارآمدتر منابع عمومی هستند. این امر می‌تواند به کاهش بدهی‌های عمومی و افزایش ثبات اقتصادی منجر شود.

به عنوان نتیجه‌گیری می‌توان اینگونه بیان کرد که سیاست‌های چپگرا و سوسیالیستی با نیت‌های خوبی مانند حمایت از قشرهای ضعیف جامعه و کاهش نابرابری‌ها، برنامه‌هایی را اجرا می‌کنند که در عمل ناکارآمد و مضر هستند. سیستم‌هایی مانند پول شهروندی در آلمان و دیگر کشورهای اروپایی نشان داده‌اند که این سیاست‌ها می‌توانند به کاهش انگیزه‌های کاری، افزایش بدهی‌های دولتی، و ایجاد نابرابری‌های جدید منجر شوند. در مقابل، سیاست‌های راستگرا و بازارمحور با تأکید بر اقتصاد آزاد، مسئولیت فردی و کاهش دخالت دولت، راهکارهای کارآمدتری برای مشکلات اقتصادی و اجتماعی ارائه می‌دهند. حرکت به سوی چنین سیاست‌هایی می‌تواند به افزایش رشد اقتصادی، کاهش بیکاری، و ایجاد جامعه‌ای با انگیزه‌های بیشتر برای کار و تولید منجر شود.

*سروش مرادی فعال سیاسی

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱۲ / معدل امتیاز: ۴٫۷

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=357340