چرا بخش بزرگی از شیعیان لبنان با حزب‌الله مخالف هستند؟

- مریم سیف روزنامه‌‌نگار: «در برخی خیابان‌ها و مناطق لبنان بیلبوردهایی با شعارهایی از جمله «بس است! ما خسته‌ایم»، «ما جنگ نمی‌خواهیم» و «لبنان جنگ نمی‌خواهد» مشاهده می‌شود. آنها مخالف تبدیل شدن لبنان به منطقه جنگی پس از گسترش رویارویی‌ها بین اسرائیل و حزب‌الله هستند.»
- محمد حمیا روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی: «اختلافات بین لبنانی‌ها در نتیجه جنگ تشدید شده و این شکاف‌ها در مواضع روشنفکران، نویسندگان و صاحب‌نظران شیعه به وضوح مشهود است. گویی دو نوع شیعه در لبنان وجود دارد. هیچ قانونی برای حمایت از یک گروه وجود ندارد. آنها که آواره شدند، خانه‌هایشان ویران شده و منابع معیشتی‌شان از میان رفته است. آنها هیچ فرصتی برای جمع‌آوری برخی از چیزهایی که از دست داده‌اند، ندارند، بنابراین نمی‌خواهند دوباره آنرا از دست بدهند. گروه دیگر از شیعیان همان مافیایی است که قدرت را در کشور به دست دارد.»
- دکتر علی خلیفه استاد دانشگاه بیروت: «شکست نظامی آن گروه مافیایی شیعه که قدرت را در دست دارد یک ضرورت سیاسی برای گردش قدرت و منظم شدن چارچوب‌ها و ابزارهای آن در جامعه‌ است تا دولت بدون انحراف بتواند تمام نقش‌های دفاعی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی خود را ایفا کند. این فرمولی است که در حکومت و اداره امور عمومی به یک دستاورد انسانی و تمدنی تبدیل شده است.»

شنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۳۱ اوت ۲۰۲۴


محمود مسائلی – اغلب تصور می‌شود که همه معتقدان به دیانت و مذهب، و به ویژه شیعیان، مردمانی جزم‌اندیش، فرصت‌طلب و واپسگرا هستند. اما وقتی که به لبنان نگاه می‌کنیم، این تصور با چالشی جدی مواجه می‌شود. در حقیقت، برخلاف آنچه ممکن است تصور شود، بخش قابل توجهی از معتقدان مذهبی این کشور که دست بر قضا در جنوب، یعنی قلمرو حزب‌الله لبنان زندگی می‌کنند، با اسلام سیاسی مخالف بوده و این نیروی نظامی دست‌نشانده را دشمن سرزمین و هویت خود می‌دانند.

شبه‌نظامیان جمهوری اسلامی با پرچم جمهوری اسلامی و حزب‌الله لبنان و حشدالشعبی عراق و فاطمیون افغانستانی در «روز قدس» ۱۴۰۲ / تهران / ۱۴ آوریل ۲۰۲۳

این آشنایی نسبت به جریانات مذهبی برای این نویسنده از حدود دو سال پیش شروع شد و آن هنگامی بود که از طریق یکی هموطنان که سالیان طولانی در لبنان زندگی می کرد، با دکتر علی خلیفه استاد دانشگاه بیروت آشنا شدم. او بنیانگذار «جنبش ملی برای آزادی لبنان» است. در طی این مدت گفتگوهای مجازی با هم داشته‌ایم. از آغاز چند نکته درباره جامعه سیاسی لبنان نظرم را جلب کرد. اولین آنها به همان روزهای اولیه آشنایی باز می‌گردد. هنگامی که طی نامه سرگشاده‌ای به مردم لبنان از آنها درخواست کردم تا با صدای مردم ایران در رابطه با کشته شدن مهسا امینی همراه شوند، نامه توسط همان دوست محترم ایرانی که قبلا در لبنان زندگی می‌کرد، به دست ایشان رسید. آنان در حالی که عکس‌هایی از مهسا در دست داشتند، تظاهراتی را در بیروت در پشتیبانی از مردم ایران انجام دادند. دومین نکته وقتی بود که از دکتر خلیفه در یک گفتگو پرسیدم چرا با حزب‌الله لبنان مخالف است. پاسخ وی این بود که حزب‌الله یک نیروی فاسد، فرصت‌طلب و قدرت‌طلب و سلطه‌جو است (شرح به مضمون). سومین نکته این بود که در همه این ایام دیدم در همه عکس‌هایی که از فعالیت‌های آنان در نشست‌ها، کنفرانس‌ها، گفتگوها، و یا تظاهراتی که داشتند، منتشر شده همه بانوان با آزادی کامل در نحوه پوشش خود (یعنی بدون حجاب) بودند؛ چیزی شبیه به ایران پیش از انقلاب. به اصطلاح موسی به دین خود، عیسی به دین خود.

دکتر محمود مسائلی

در سال گذشته از من نیز دعوت کردند تا در کنفرانسی صحبتی به صورت آنلاین در خصوص قوانین بین‌الملل داشته باشم. جامعه دانشگاهی و نهادهای جامعه مدنی لبنان در این کنفرانس حضوری شرکت داشتند. این کنفرانس آشنایی بیشتری برایم فراهم ساخت. در این رابطه تا کنون دو نوشتار تهیه کردم که در کیهان لندن انتشار یافتند. حال به ذهنم رسید شرحی درباره اعتقادات سیاسی آنان و مبارزه بی‌امانی که با گروه حزب‌الله دارند، تهیه کنم. این شرح از منابع مختلفی که از طریق دکتر خلیفه به دست می‌رسد، تهیه شده‌اند.

شیعه‌گرایی یا فرقه‌گرایی؟

سوسن مهنا در مقاله‌ای با عنوان «آیا شیعیان لبنان می خواهند وارد جنگ با اسرائیل شوند؟»[i] که در ایندیپندنت عربی انتشار یافت، نظرها را متوجه سلطه‌جویی و قدرت‌طلبی حزب‌الله می‌کند. درگیری‌های مستمر بین اسرائیل از یکسو و حزب‌الله از سوی دیگر بر زندگی لبنانی‌ها بطور کلی سایه افکنده و بطور خاص بر جامعه شیعه جنوب تاثیرگذار بوده است. گویی چالش‌های اقتصادی و اجتماعی میان چکش و سندان قرار دارند. ترس از انفجار همواره وجود دارد زیرا حزب‌الله راهبرد خود را از ادامه مقاومت در برابر اسرائیل می‌گیرد. اما نه برای دفاع از لبنان، بلکه برای حفظ نقش منطقه‌ای‌ که دارد و هویت آن به این نقش وابسته است.

با این حال، نمی‌توان تصور کرد که جامعه شیعی در لبنان توسط یک گروه واحد نمایندگی می شود، زیرا نظرات و مواضع سیاسی گوناگونی وجود دارد و این امر در سطوح مختلف، چه از نظر سیاسی و چه از لحاظ اجتماعی، قابل مشاهده است. با اینکه نیروهایی مانند حزب‌الله و جنبش امل نماینده بخش بزرگی از جامعه شیعه هستند و موضع حمایتی از “مقاومت” مسلحانه در برابر اسرائیل اتخاذ می کنند، ولی قشر بزرگی ترجیح می‌دهند از جنگ دور بمانند و معتقدند راه‌های دیگری برای رسیدن به ثبات و امنیت وجود دارد، به ویژه جنبش‌های مدنی و مستقل‌ها که ترجیح می‌دهند بر مسائل داخلی تمرکز کنند مانند اقتصاد، آموزش، بهداشت و راه حل‌های مسالمت‌آمیز و دیپلماتیک و معتقدند جنگ با اسرائیل باید آخرین گزینه باشد. حتی گزارش‌های معتبر نشان می‌دهد که حزب‌الله فقط ۳۰ درصد از پشتیبانی مردم را دارد.

علی الامین روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی سردبیر وبسایت «جنوبیه» معتقد است لبنانی‌ها بطور کلی جنگ را رد می‌کنند و آرزوی صلحی را دارند که ثبات را برای آنها به ارمغان بیاورد و آرزوی ساختن کشوری را دارند که حکومت حقوق آنها را حفظ کند و ارتقاء مقامات به رده‌ها و مناصب یک دولت عادی بر اساس قانون اساسی و یک قدرت مشروع باشد و نه یک نیروی انحصاری.

الامین درباره شیعیان لبنان معتقد است که آنها خارج از این چارچوب فراگیر لبنانی نیستند. شاید برخی از آنها بیش از دیگران بخواهند جنگ را متوقف کنند، زیرا آنها بیش از دیگران بهای مرگ، ویرانی و آوارگی را می پردازند. بنابراین آنها بیشتر مشتاق هستند که پرونده جنگ را ببندند تا زندگی عادی خود را از سر گیرند.

مریم سیف روزنامه‌‌نگار مقیم فرانسه می‌گوید: «نمی‌توان با شیعیان لبنان به گونه‌ای برخورد کرد که گویی آنها یک موجودیت همگن با مواضع یکپارچه هستند. این دقیقاً همان چیزی است که حزب‌الله می‌خواهد و برای آن کار کرده است. دهه‌ها تلاش برای تثبیت آن جهت بهره‌برداری سیاسی. حتی شیعیان حزب‌الله هم به‌ عنوان یک نهاد یکپارچه و نسخه‌ای واحد نیستند. کسانی هستند که از روی اعتقاد به این حزب وفادارند و آماده‌اند تا حد مرگ با آنچه حزب‌الله به عنوان  دشمن اعلام کرده و دعوت به مبارزه با آن می‌کند، و نه فقط اسرائیل، مبارزه کنند. کسانی هم هستند که به طمع امتیازات حزبی به آن وفادار هستند. آنها برای دستیابی به منافع تلاش می‌کنند و خود را تسلیم منطق زور و سیاست حاکم در میدان می‌سازند. اینان ممکن است هرگاه شرایط دیگری وجود داشته باشد از حزب جدا شوند. به همین دلیل است که در برخی خیابان‌ها و مناطق لبنان بیلبوردهایی با شعارهایی از جمله «بس است! ما خسته‌ایم»، «ما جنگ نمی‌خواهیم» و «لبنان جنگ نمی‌خواهد» مشاهده می‌شود. آنها مخالف تبدیل شدن لبنان به منطقه جنگی پس از گسترش رویارویی‌ها بین اسرائیل و حزب‌الله هستند.»

به همین ترتیب، جاد ح. فیاص در مقاله‌ای در النهار با عنوان  «لبنانی‌ها علیه جنگ…» کمپین‌های علیه «جبهه مقاومت»[ii] را بیشتر توضیح می‌دهد و میگوید با وخامت اوضاع اقتصادی، جامعه خواستار خنثی شدن کشور از یک درگیری گسترده‌تر است. شرایط اجتماعی همراه با بی‌ثباتی سیاسی داخلی به لبنان اجازه نمی‌دهد با راه انداختن هر جنگی، پیامدهای ویرانگر آن را تحمل کند. تصاویری از حزب‌اللهی‌های کشته شده، از جمله مصطفی بدرالدین، تناقضی را نشان می‌دهد که لبنانی‌ها میان خود و حامیان «جبهه مقاومت» تجربه می‌کنند. کمپین‌های مخالف جنگ از ماه‌ها پیش در فضای مجازی راه‌اندازی شده است.

علاوه بر این، لبنان برای شرایط جنگی آماده نیست. مناطق به سرپناه و مناطق حفاظت شده مجهز نیستند، انبارهای مواد اولیه مانند غذا و سوخت نمی‌توانند با شرایط اضطراری کنار بیایند، و بخش پزشکی و مؤسسات آن خسته شده‌اند و قادر به تحمل بارهای ناشی از جنگ نیستند. به همین دلیل، موضع لبنانی‌ها روشن است. از نتایج نظرسنجی که چند هفته پیش توسط عرب بارومتر انجام شد، می‌توان نتیجه گرفت که بیشترین درصد لبنانی‌ها مخالف سیاست‌ها و عملکرد حزب‌الله هستند. به لحاظ عددی، تنها ۳۰ درصد گفته‌اند که به حزب‌الله اعتماد زیادی دارند، در حالی که ۵۵ درصد گفته‌اند که اصلاً به حزب‌الله اعتماد ندارند. دکتر علی خلیفه که «جنبش آزادی برای لبنان» را تاسیس و آنرا اداره می‌کند، می‌گوید که مردمان جنوب لبنان اگر از حزب‌الله انتقاد کنند، مورد حمله قرار می‌گیرند؛ این شبیه به شرایطی است که در ایران امروز مشاهده می‌شود.

واقعا این خستگی از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ محمد حمیا روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی می‌گوید که شیعیان لبنان بخش مهمی از بافت لبنان هستند و در اکثر مبارزات و جنبش‌های آزادیبخش برای امنیت و وحدت ملی لبنان شرکت داشتند. شیعیان از طریق جنبش «امل» و «حزب‌الله» در کنار سازمان‌های مختلف جنگیدند و احزاب چپ و ناسیونالیست در آن زمان با تهاجم اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ مبارزه کرده و بخش بزرگی از جنوب و غرب درّه بقاع را آزاد کردند. در سال ۲۰۰۰ و در جریان حملات اسرائیل در ژوئیه ۲۰۰۶ از لبنان دفاع کردند، علاوه بر آن، حزب‌الله در شکست گروه‌های تروریستی از رشته کوه‌های شرقی لبنان و از مرز لبنان و سوریه، جایی که این گروه‌ها تهدید بزرگی برای امنیت و ثبات در آن کشور بودند، دفاع کرد.

اما اختلافات بین لبنانی‌ها در نتیجه جنگ تشدید شده و این شکاف‌ها در مواضع روشنفکران، نویسندگان و صاحب‌نظران شیعه به وضوح مشهود است. به نظر علی الامین گویی دو شیعه در لبنان وجود دارد. هیچ قانونی برای حمایت از یک گروه وجود ندارد. آنها که آواره شدند، خانه‌هایشان ویران شده و منابع معیشتی‌شان از میان رفته است. آنها هیچ فرصتی برای جمع‌آوری برخی از چیزهایی که از دست داده‌اند، ندارند، بنابراین نمی‌خواهند دوباره آنرا از دست بدهند. گروه دیگر شیعیان همان مافیایی است که قدرت را در کشور به دست دارد.

تلاش برای آزادی لبنان

دکتر علی خلیفه معتقد است که مسئله شیعه با اصرار بر ترویج اعتقادات آنها به عنوان پیروزی‌های خیره‌کننده که با اراده الهی به دست می‌آید،  موجب انباشت شکست‌ها شده است. شکست نظامی آن گروه مافیایی شیعه که قدرت را در دست دارد یک ضرورت سیاسی برای گردش قدرت و منظم شدن چارچوب‌ها و ابزارهای آن در جامعه‌ است تا دولت بدون انحراف بتواند تمام نقش‌های دفاعی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی خود را ایفا کند. این فرمولی است که در حکومت و اداره امور عمومی به یک دستاورد انسانی و تمدنی تبدیل شده است.[iii]

دکتر علی خلیفه در جامعه مدنی برای آزادی لبنان فعالیت‌های خستگی‌ناپذیری دارد. وی اخیرا یک کارگاه آموزشی در مورد آینده لبنان و چالش‌های کنونی با عنوان «لبنانی که ما می‌خواهیم» برگزار کرد. هدف این کارگاه توضیح این حقیقت که لبنان پل‌ها را از طریق تأمل و گفتگو در مورد مسائل دفاعی و امنیتی، پیشنهاد بی‌طرفی و پروژه صلح گسترش می‌دهد. همچنین طرح تنظیم اقتصاد و احیای آن و ارزش‌هایی که جامعه کثرت‌گرای لبنان و فرهنگ زندگی مشترک را تضمین می‌کند. دکتر علی خلیفه در سخنرانی خود در این کارگاه توضیح داد حزب‌الله مسئول تعلیق قانون اساسی با برهم زدن انتخاب ریاست ‌جمهوری است. حزب‌الله به جنگ‌های دائمی گرایش دارد، و لبنان را بجای مکانی برای صلح و کثرت‌گرایی در منطقه به عرصه‌ متفاوتی تبدیل کرده است.[iv]

دکتر یوسف مرتضی موضوع مهم دیگری را به بحث‌های اصلی می‌افزاید. وی پس از خوانش تاریخی که به معضل نظام سیاسی لبنان به عنوان یک حکومت فرقه‌ای تبدیل شده، تاکید می کند که اصلاحات سند وفاق ملی در طائف پلی است برای رسیدن به لبنان مطلوب. اما راهکار به بن‌بست‌رسیده‌ی شیعیان که ناشی از کارشکنی حزب‌الله در نظام سیاسی است مانع از رسیدن به یک لبنان آرام است.

دکتر الی الیاس رئیس مرکز تحقیقات و مطالعات استراتژیک خاورمیانه، روزنامه نگار و عضو اتحاد ملی نیز تاکید می‌کند که دموکراسی توافقی نیازمند فرهنگ سیاسی دولتمردان است، نه رهبران فرقه‌ای و گانگسترها. پروژه بی‌طرفی لبنان ثمره فرهنگ سیاسی دولتمردانی است که به مصالح عالی جامعه توجه دارند.

دکتر شماعی به واقعیت تمدنی هویتی جامعه لبنان و ساز و کارهای برهم زدن چارچوب دموکراتیک موجود و ظهور نهادهای غیرقانونی در نتیجه شکست حکومت مرکزی اشاره می‌کند. وی به ضرورت ایجاد احزاب مدرن و آگاهی سیاسی ملی فراتر از فرقه‌گرایی اشاره دارد.

این جلسه با یک گفتگوی آزاد دنبال شد که در آن نلی قندیل عضو نشست بانوی کوهستان و شورای ملی علیه اشغالگری رژیم ایران، حزب‌الله را به دلیل نقش این گروه در ذخیره مواد منفجره در لبنان، کشتن مخالفان، برهم زدن نظام سیاسی و آغاز جنگ بی‌توجه به نظر بقیه لبنانی‌ها، دشمن لبنانی‌ها خواند. حسین عطایا فعال سیاسی نیز عدم اعاده نقش دولت را مانع از هرگونه فرصتی برای پیشرفت جامعه دانست. سخنرانان دیگر در این نشست نیز مهم‌ترین چالش امروز لبنان را گسترش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه از طریق نقض حاکمیت لبنان و توانایی کشور دانستند.

دکتر خلیفه با تمرکز بر موضوع شیعه در لبنان ضرورت بازسازی ملی کشور را  بر اساس هویت لبنانی و با تکیه بر پدیده مدرن حکومت و دولت با جدیت دنبال می‌کند تا از طریق آن بتواند پدیده سیاسی دست‌نشانده‌ای به عنوان حزب‌الله را در آن کشور خنثی کند. این فعالیت‌ها اخیرا در نشست دیگری با عنوان «شیعیان، لبنان، چالش‌های شهروندی و پروژه دولتی در سایه‌ی مسئله‌ی نوظهور شیعه» در پاریس پیگیری شد که جمعی از فعالان سیاسی و اجتماعی، دانشجویان و علاقمندان لبنانی و فرانسوی در آن شرکت داشتند. دکتر خلیفه به احساسات رو به رشد ملی‌گرایی در جوامع مختلف پرداخت و بر تفاوت بین بافت اروپایی که شاهد تکمیل مدل‌های دولت‌های ملی بود و بافت لبنان که ساختار ملی و میهنی آن هنوز در جریان است، تاکید نمود. او به توضیح مسئله شیعه پرداخت و توضیح داد که شیعه از یک مؤلفه فرهنگی و اجتماعی به یک تابع سیاسی در سراسر جهان تبدیل شده که بر مفهوم ولایت فقیه استوار است.

دکتر خلیفه لبنانی شدن حزب‌الله را بر اساس نقش نظامی، نظام آموزشی و اقتصاد موازی آن غیرممکن دانست. وی بر لزوم مقابله با پروژه حزب‌الله از طریق سیاسی، فرهنگی و اجتماعی از درون جامعه شیعی و در چارچوب یک صحنه فراگیر ملی بر اساس پروژه دولتی و ارزش های کثرت‌گرایی تاکید کرد.[v]

*دکتر محمود مسائلی استاد بازنشسته روابط و حقوق بین‌الملل، دانشگاه‌های آتاوا و کارلتون و دبیرکل اندیشکده بین‌المللی نظریه‌های بدیل با مقام مشورتی دائم نزد ملل متحد


[i]  سوسن مهنا  صحافیه @SawsanaMehanna  الاثنین ۱۹ أغسطس ۲۰۲۴ ۱۴:۰۲
[ii] جاد ح. فیاض، ۱۰-۰۸-۲۰۲۴ | ۱۴:۴۹  “النهار”
[iii]  من الطائفه الشیعه: مشروع سیاسی مناهض الثانی الشیعی ویتبنی مشروع الدوله الحدیثه الیبرالیه. حرکت تحرر من اجل لبنان
[iv]  “حرکه تحرُّر” تنظم ورشه نقاش حول مستقبل لبنان والتحدیات الراهنه، بوابته بیروت.
[v] د. علی خلیفه من فرنسا : لبننه “حزب‌الله” أمر مستحیل، بوابته بیروت.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱۲ / معدل امتیاز: ۴٫۹

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=357139