جنگ غزه و پایانِ افسانه‌ی «محور مقاومت»

- در ژانویه ۲۰۰۲  جرج دبلیو بوش رئیس جمهور وقت ایالات متحده، عبارت معروف «محور شرارت» را در سخنرانی خود درباره وضعیت منطقه‌ای به کار برد. او حکومت‌های ایران، عراق و کره شمالی را اعضا و مثلث محور شرارت  معرفی کرد و آنها را به پناه دادن و حمایت از تروریست‌ها جهان متهم نمود.
- با این حال، اصطلاح «محور شرارت» که با هدف تضعیف نقش رژیم ایران به کار گرفته شد، ناخواسته باعث خلق اصطلاح دیگری از سوی تهران و نیروهای وابسته به آن تحت عنوان «محور مقاومت» شد  که از سال ۲۰۰۴ تهران برای پیشبرد برنامه توسعه‌طلبانه و «انقلابی» خود از آن استفاده می‌کند.
- در طول دو دهه گذشته، رژیم ایران اصطلاح «محور مقاومت» را به عنوان پادزهری برای مقابله با آمریکا و اسرائیل به کار گرفته و این اصطلاح را با مفاهیم مبارزه «مشروع» برای «عدالت»، جایگزین مفهوم «صدور انقلاب اسلامی» مورد نظر خمینی در بسیاری از گفتمان‌های عمومی‌ کرد چرا که مقامات رژیم ایران دریافتند که طرح چنین شعاری برای دست یافتن آنها به اهداف توسعه‌طلبانه و گسترش نفوذ خود در خاورمیانه مفیدتر از شعار «صدور انقلاب» است که گفتمان آن در داخل خود ایران شکست خورده است!

پنج شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۴


لینا الخطیب (المجله) – به دنبال ضربات متوالی که اسرائیل بر رژیم ایران و نیروهای نیابتی آن وارد کرد، اکنون زمانِ پایان دادن به مثلا «محور مقاومت» فرا رسیده است. از دست‌کم بیست سال گذشته، این اصطلاح تنها به شبکه کارگزاران و نیروهای نیابتی رژیم ایران در خاورمیانه اطلاق می‌شود که اهداف و روابط واقعی این رژیم و متحدانش را پنهان می‌کرد تا اینکه حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس رخ داد. جنگ غزه روشن کرد که اصطلاح «محور مقاومت» افسانه‌ای بیش نبوده و در دنیای واقعیت‌‌ها هرگز مقاومتی وجود نداشته است.

نمایش حمایت از «محور مقاومت» توسط دانشجویان غربی در امرداد در تهران برگزار شد! در این عکس یک بسیجی در نقش پلیس غربی یک دختر در نقش حامی فلسطین را دستگیر می‌کند! / ۷ اوت ۲۰۲۴/ رویترز

محور دوگانه «شرارت»

در ژانویه ۲۰۰۲  جرج دبلیو بوش رئیس جمهور وقت ایالات متحده، عبارت معروف «محور شرارت» را در سخنرانی خود درباره وضعیت منطقه‌ای به کار برد. او حکومت‌های ایران، عراق و کره شمالی را اعضا و مثلث محور شرارت  معرفی کرد و آنها را به پناه دادن و حمایت از تروریست‌ها جهان متهم نمود.

اصطلاح جرج دبلیو بوش جهان‌بینی دوگانه‌ای را ایجاد کرد که یکسوی آن آمریکا و کشورهای معتدل قرار گرفته‌اند و در سوی دیگر حکومت ایران و همه سازمان‌های تروریستی و دولت‌های حامی‌ آن قرار می‌گیرند. او دشمنان آمریکا را افرادی توصیف کرد که «فرزندان دیگران را به مأموریت‌های انتحاری، کشتار و قتل سوق می‌دهند.»

بوش رهبران محور «شرارت» را افرادی دانست که «ظلم، استبداد و مرگ را به عنوان یک عقیده» پذیرفته‌اند.

او همچنین ایالات متحده و هم‌پیمانانش را قهرمانان مبارزه برای آزادی و رهایی مردم از این نوع دشمنان تاریک‌اندیش دانست.

سخنان بوش در آن زمان بیشتر بر رفتار رژیم ایران پس از «انقلاب» خمینی متمرکز بود که رویکرد صدور انقلاب خود را به سراسر منطقه و جهان به عنوان یکی از ارکان خود قرار داده بود.

در دوران خمینی بود که رژیم ایران شروع به تأسیس و حمایت از نیروهای نیابتی خارج از مرزهای خود، مانند حزب‌الله لبنان و حماس و جهاد اسلامی و احزاب فرقه‌ای در عراق و یمن کرد و این گروه‌ها را تشویق به ترور و مرگ «شهادت» به عنوان راهی به سوی رهایی نمود.

پس از مرگ خمینی، رژیم جمهوری اسلامی ایران همچنان این سناریو را به عنوان یک ضرورت بی‌بدیل برای مبارزه با  آمریکا و اسرائیل در دستور کار نگهداشت و همین نیز معرف دو رژیم ایران و عراق به عنوان اصلی‌ترین محور دوگانه‌ی «شرارت» شد که آمریکا برای مقابله با آنها تلاش می‌کرد.

با این حال، اصطلاح «محور شرارت» که با هدف تضعیف نقش رژیم ایران به کار گرفته شد، ناخواسته باعث خلق اصطلاح دیگری از سوی تهران و نیروهای وابسته به آن تحت عنوان «محور مقاومت» شد  که از سال ۲۰۰۴ تهران برای پیشبرد برنامه توسعه‌طلبانه و «انقلابی» خود از آن استفاده می‌کند.

در طول دو دهه گذشته، رژیم ایران اصطلاح «محور مقاومت» را به عنوان پادزهری برای مقابله با آمریکا و اسرائیل به کار گرفته و این اصطلاح را با مفاهیم مبارزه «مشروع» برای «عدالت»، جایگزین مفهوم «صدور انقلاب اسلامی» مورد نظر خمینی در بسیاری از گفتمان‌های عمومی‌ کرد چرا که مقامات رژیم ایران دریافتند که طرح چنین شعاری برای دست یافتن آنها به اهداف توسعه‌طلبانه و گسترش نفوذ خود در خاورمیانه مفیدتر از شعار «صدور انقلاب» است که گفتمان آن در داخل خود ایران شکست خورده است!

در این میان اما جنگ و درگیری در غزه نشان داد که رژیم تهران نیروهای نیابتی خود را نه برای «مقاومت» بلکه بیشتر برای راه‌اندازی جنگ‌های فرقه‌ای در منطقه به کار می‌گیرد و هیچوقت به بسیج نیروهای نیابتی‌اش برای «مقاومت» [در برابر اسرائیل و آمریکا] متوسل نخواهد شد مگر اینکه خود با تهدید وجودی مواجه گردد.

*منبع: المجله
*نویسنده: لینا الخطیب پژوهشگر مبتکر طرح اصلاحات در جهان عرب است. او پیشتر به عنوان مدیر مرکز خاورمیانه کارنگی در بیروت خدمت می‌کرد و قبل از آن مدیر و یکی از بنیانگذاران برنامه اصلاحات عربی و دموکراسی در مرکز دموکراسی، توسعه و حکومت قانون دانشگاه استنفورد بود. حوزه‌های تحقیقاتی او شامل روابط بین‌الملل خاورمیانه، گروه‌های اسلامگرا، گذار سیاسی و سیاست خارجی است. او همچنین بطور گسترده در زمینه‌های دموکراسی عمومی، ارتباطات سیاسی و مشارکت سیاسی در خاورمیانه پژوهش‌ کرده است.
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۸ / معدل امتیاز: ۴٫۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=358321