۶۰ درصد جمعیت ایران زیر خط فقر؛ سوق دادن جامعه به سمت «هندی شدن»

- داوود سوری اقتصاددان و تحلیلگر مسائل اقتصادی اعلام کرده که ۶۰ درصد جامعه ایران فقیر هستند و نمی‌توانند ۲۱۰۰ کالری در روز مصرف کنند، یعنی بیش از ۵۰ میلیون فقیر داریم.
- برآورد خط فقر برای یک خانوار ۳ نفره در شهر تهران در سال ۱۴۰۳ حدود ۲۰ میلیون تومان اعلام شده؛ در حالی که حداقل دستمزد در سال جاری چیزی کمتر از ۱۰ میلیون تومان است.
- یک جامعه شناس معتقد است جامعه ایران به سمت «هندی شدن» رفته و مصادیق این روند مواردی مانند چادر زدن در پارک‌ها یا اقامت در حاشیه خیابان‌های شهرهای توریستی است.

جمعه ۲۳ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۱۳ سپتامبر ۲۰۲۴


در حالیکه مقامات دولتی از زیر خط فقر قرار داشتن ۳۰ درصد از جمعیت کشور می‌گویند، یک اقتصاددان اعلام کرده که ۶۰ درصد جامعه ایران معادل بیش از ۵۰ میلیون نفر فقیر هستند و توان تأمین کالری غذایی مورد نیاز روزانه را ندارند.

داوود سوری اقتصاددان و تحلیلگر مسائل اقتصادی اعلام کرده که ۶۰ درصد جامعه ایران فقیر هستند و نمی‌توانند ۲۱۰۰ کالری در روز مصرف کنند، یعنی بیش از ۵۰ میلیون فقیر داریم.

این آمار در حالی از سوی داوود سوری مطرح شده که پیشتر مقامات دولتی از زیر خط فقر قرار داشتن حدود ۳۰ درصد از جامعه خبر می‌دادند.

احمد میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت چهاردهم به تازگی اعلام کرده که ۳۰ درصد از جمعیت کشور زیر خط فقر قرار دارند.

وزیر کار دولت پزشکیان افزوده «کسانی که دچار فقر شدید هستند عمدتاً افراد بیکار هستند. در حالی که اغلب کسانی که به فقر مطلق دچارند، شغل و درآمد دارند، اما درآمد آنها کفاف زندگی‌شان را نمی‌دهد. بر اساس داده‌های مرکز آمار، نرخ فقر شدید در کل ایران حدود ۶ درصد با جمعیتی حدود ۵ میلیون نفر بود و برنامه‌هایی ریخته و منابعی داده شد که بتوانیم این را از بین ببریم.»

او در ادامه به آمارهای مرکز آمار ایران اشاره کرده و گفته «تا اواسط دهه ۸۰ حدود ۱۲ تا ۱۵ درصد فقر مطلق داشتیم که بعد از موج اول تحریم‌ها تا میانه دهه ۹۰ به حدود ۲۰ درصد رسید، اما با شروع موج دوم تحریم‌ها و تورم شدید، از سال ۱۳۹۷ با شیب تندتری افزایش پیدا کرده و به ۳۰ درصد در سال ۱۳۹۸ رسید. بر اساس داده‌های مرکز آمار ایران و گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ نرخ فقر نسبتاً ثابت و حدود ۳۰ درصد یا ۲۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر بوده است.»

وزیر کار دولت چهارده از بین بردن «فقر مطلق» را فرآیند پیچیده‌ای» خوانده و گفته بدون تردید شرایط اقتصاد کلان، یعنی تورم و رشد اقتصادی، دو متغیری است که در موفقیت آن نقش پررنگی دارد. ولی صرف رشد اقتصادی خوب و کنترل تورم، فقر مطلق را از بین  نمی‌برد و نباید منتظر ماند که رشد اقتصادی خیلی بالایی اتفاق بیفتد، بلکه ما باید برای کاهش فقر اقدامات متفاوتی را انجام بدهیم.»

وزیر کار جمهوری اسلامی اما درباره برنامه‌های دولت در رابطه با فقرزدایی به «کلی‌گویی» پرداخته و گفته «هماهنگی بین نهادهای عمومی دولتی، غیر دولتی و مؤسسات خیریه برای هم‌افزایی» یکی از اقدامات برای کاهش فقر است.

اظهارات وزیر کار نشان می‌دهد در دولت پزشکیان نیز نمی‌توان به اجرای برنامه‌های کارآمد و هدفمندی که به بیان واقعی به افزایش توان معیشتی بیانجامد امیدوار بود.

دولت پزشکیان و فقرزدایی؛ سخنگوی دولت معتقد است «سیستم» درست است ولی درست به آن عمل نمی‌شود!

هادی موسوی‌نیک پژوهشگر مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی نیز اعلام کرده که عدد برآوردی خط فقر برای یک خانوار ۳ نفره در شهر تهران در سال ۱۴۰۳ بر اساس آخرین محاسبات انجام‌شده، حدود ۲۰ میلیون تومان اعلام شده است؛ در حالی که حداقل دستمزد در سال جاری چیزی کمتر از ۱۰ میلیون تومان است.

وبسایت «اقتصاد ۲۴» گزارش داده که آمار بالای خط فقر در ایران ناشی از ترکیبی از عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. برای کاهش فقر، نیاز به برنامه‌ریزی دقیق و جامع از سوی دولت و سازمان‌های مرتبط است تا بتوان از طریق ایجاد فرصت‌های شغلی، کنترل تورم، بهبود توزیع درآمد و اجرای برنامه‌های حمایتی مناسب، شرایط زندگی افراد زیر خط فقر را بهبود بخشید.

این گزارش افزوده که هر چند داده‌های رسمی درباره خط فقر هنوز منتشر نشده، اما بر اساس شرایط اقتصاد کلان، به نظر نمی‌رسد تغییر جدی در وضعیت رفاهی خانوار در سال ۱۴۰۳  رخ داده باشد و افقی برای بهبود وضعیت رفاهی مشاهده نمی‌شود. در بهترین شرایط می‌توان انتظار ثبات شرایط را داشت. با این حال در صورتی که در سال ۱۴۰۳ تورم مطابق پیش‌بینی‌ها، کنترل شده و بهبود در درآمد‌های کشور ایجاد شود، می‌توان انتظار داشت که از سال ۱۴۰۴ به بعد روند بهبود آغاز شود.

وبسایت «اکوایران» نیز نوشته از نگاه پژوهشگران برخلاف سال‌های بعد از احیای برجام که امید فقرا برای ارتقای سطح زندگی و حرکت به سمت بالای خط فقر بیشتر شده بود اما در سه سال اخیر، با وجود آنکه تعداد فقرای زیرخط فقر بیشتر نشده اما وضعیت زندگی آنها بدتر شده به تعبیری دیگر فقیران ایران، فقیرتر ‌شده‌اند.

فرشاد مومنی اقتصاددان نیز با اشاره به افزایش قیمت‌ها و کاهش قدرت خرید خانوارها که سبب فقیرتر شدن جامعه شده گفته طبق بررسی آماری بانک جهانی طی یک دوره ۳۴ ساله رشد متوسط قیمت‌ها از ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۳ مورد مطالعه قرار گرفته است‌. بر اساس این گزارش، رشد متوسط قیمت‌ها در این ۳۴ سال، در عربستان سعودی ۵۵‌ درصد، جمهوری آذربایجان ۳۱۲‌ درصد، در مصر که منحط‌ترین کارنامه‌ها را در آفریقا داشته ۸۹۷‌ درصد، در ایران بالغ بر ۱۲‌ هزار درصد بوده است.

فرشاد مومنی توضیح داده «زمانی که به تولید پشت می‌کنید و از طریق شوک‌درمانی و دست بردن پی‌درپی می‌خواهید برای دولت کسب درآمد کنید، تولید ضربه می‌بیند و فقر، نابرابری و وابستگی به دنیای خارج افزایش می‌یابد و ناپایداری ذاتی سیستمی هم گریبان کشور را می‌گیرد.»

محمد اسماعیل مطلق رئیس دبیرخانه شورای عالی سلامت و امنیت غذایی نیز به تازگی اعلام کرده که ۸ استان کشور از نظر تغذیه نیاز به توجه بیشتری دارند.

این استان‌ها شامل کرمان، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، خوزستان، بوشهر، ایلام هستند و از نظر اقتصادی نیز استان‌های کم‌برخوردار به شمار می‌روند. در این استان‌ها وضعیت شاخص‌های تغذیه‌ که با درآمد نسبت مستقیم دارد نیز دچار بحران است.

وضعیت قرمز شاخص تغذیه‌ در ایران؛ کاهش تقاضای مواد خوراکی در کنار انواع تهدید علیه امنیت غذایی

 

افزایش جمعیت فقرا در ایران شرایط ویژه‌ای در حوزه جامعه و فرهنگ ایجاد می‌کند. در همین رابطه غلام‌حیدر ابراهیم‌بای سلامی جامعه‌شناس گردشگری گفته که «سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های اشتباه در ایران، موجب کاهش ارزش پول ملی و مستولی‌شدن فقر و فلاکت در جامعه شده است. این شرایط، جامعه را به سمت «هندی شدن» سوق می‌دهد و ما مصادیق این روند را طی سال‌های اخیر شاهد بودیم و هستیم؛ چادر زدن در پارک‌ها یا اقامت در حاشیه خیابان‌های شهرهای توریستی یکی از این موارد است.»

به عقیده این جامعه‌شناس «روی آوردن به موتورسواری، به‌جای استفاده از ماشین‌های مناسب یا حتی گران‌قیمت نیز تصویر شهری ما را به خیابان‌های هندوستان تشبیه می‌کند که در آن، جمعیت موتور سیکلت سواران بیشتر از اتومبیل‌سواران است.»

او تأکید کرده که «طی یک دهه گذشته، اقلیت ثروتمند جامعه روز به روز بزرگتر و طبقه متوسط روز به روز به طبقه ضعیف نزدیکتر شد؛ تا جایی که می‌توان گفت امروزه طبقه متوسط از تقسیم‌بندی‌های ما محو شده است. این دو قطبی فقیر-غنی، زاییده تفکر غلط و برنامه‌ریزی غیرعلمی در اقتصاد است.»

مقصود فراستخواه جامعه‌شناس و استاد دانشگاه نیز به تازگی اعلام کرده که از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ حدود ۱۰ میلیون نفر به جمعیت فقرا در ایران اضافه شده و این آمار را «مهیب» خوانده است.

مقصود فراستخواه معتقد است که جامعه ایران به سمت «فقیر شدن همگانی می‌رود چرا که علاوه بر نداشتن رشد اقتصادی، «نرخ تورم بالایی» در کشور وجود دارد و «بیماری‌های مزمن اقتصادی باعث می‌شود فقر همگانی شود.»

این جامعه‌شناس یکی از نتایج فقیر شدن همگانی در جامعه ایران را در بازار مسکن ارزیابی کرده و گفته  بر اساس گزارش‌های رسمی «دهک‌های یک تا سه جامعه مطلقا دیگر نمی‌توانند مسکن تهیه کنند و دهک‌های سه تا پنج هم به میزان قابل توجهی نمی‌توانند مسکن تهیه کنند». او افزوده چنین آماری به این معناست که «پنج، شش دهک در ایران از بازار مسکن اخراج شده‌اند.»

 

 

 

 

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۶ / معدل امتیاز: ۴٫۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=358503