عبدالرحمن الراشد (شرق الاوسط) – وقتی از جمال عبدالناصر رئیس جمهوری فقید مصر پرسیده شد که چرا در جنگ ۱۹۶۷ شکست خوردی، او گفت: «اسرائیل بر ما برتری هوایی دارد و به همین دلیل بود که همزمان با همه ما، مصر، سوریه و اردن، میجنگید». و وقتی روزنامهنگار گفت، اما مصر نیز ناوگان بزرگی از هواپیماهای جنگی دارد، عبدالناصر پاسخ داد: «آنها از مصر خلبانان بیشتری دارند، برای هر جنگنده سه خلبان اسرائیلی وجود دارد، یعنی روزی چند بار میتوانند با یک جنگنده بجنگند».
استدلال رئیس جمهوری مصر تا حدودی درست بود. اما برتری اسرائیل تنها بر داشتن هواپیماهای پیشرفته محدود نمیشد، بلکه توسعه کل تشکیلات نظامی اسرائیل و مؤسساتی که از آن حمایت میکردند، مبتنی بر برنامههای پیشرفته بود که به صورت مرحلهای عمل میکردند.
بیش از چهار هزار نفر در دو عملیات فنی و کیفی اسرائیل علیه حزبالله لبنان که با استفاده از منفجر کردن پیجرهای دریافت پیام و دستگاههای بیسیم کشته و زخمی شدند.
ما در جنگ تکنولوژی بسر میبریم و نه شجاعت! مفهوم نبردهای کنونی، درگیری «تمدنی» است نه تاریخی! تلفن و سایر وسایل ارتباطی، کامپیوتر، تلویزیون، اتومبیلهای الکتریکی و پهپادها همه اینها سلاحهای بالقوه هستند که میتوانند در این جنگ به کار گرفته شوند.
یک اتومبیل برقی مانند «تسلا» مجهز به هشت دوربین است. یک هکر میتواند هر آنچه را در داخل و خارج آن است تحت نظر داشته باشد و حتی میتواند آن را از یک کشور دور «هک» کند و به کنترل درآورد و آن را به یک سلاح تبدیل سازد.
استفاده از بیسیم و پیجر به عنوان سلاحهای کشتار، فاصلهی رویارویی مستقیم را افزایش میدهد و پیروزی از طریق درگیری در جنگهای نظامی را غیرممکن میکند.
عبدالناصر بیش از نیم قرن پیش از برتری فنی و تکنولوژی اسرائیل دلخور بود. امروز سطح و فاصله برتری اسرائیل دو برابر شده و ایده تغییر این معادله با نیروی مسلح اگر سادهلوحانه نباشد، تقریبا غیرممکن شده است.
در طول تاریخ نیز فناوری نقش تعیینکننده در جنگها و برتری یک امپراتوری بر امپراتوری دیگر داشته است.
مغولها کمانهای مرکب را طراحی کردند که به سوارکار جنگجو اجازه میداد سوار بر اسب تیرهای خود را با دقت و بدون توقف شلیک کند و مغولها را قادر ساخت تا نیمی از جهان آن دوران را با سرعتی بیسابقه فتح کنند.
پس از اختراع سلاحهای آتشزا، اعراب با استفاده از آنها توانستند قارهها را درنوردند و پس از اختراع توپهای غولپیکر بود که عثمانیها این امکان را یافتند تا قلعههای تسخیرناپذیری مانند قسطنطنیه را ویران کنند.
بریتانیا، آن جزیره کوچک و دورافتاده، با استفاده از فناوری توپها در کشتیهایی که قلعهها را در دریا ویران میکردند، جهان را فتح کرد و با کشتیهای زرهی و راهآهن بود که توانست حمل و نقل تدارکات و سربازان را تسریع کند.
در این میان، بمب هستهای را فراموش نکنیم که پیروزی جنگ جهانی دوم را برای ایالات متحده و متفقین رقم زد و هنوز هم این برتری به آنها تعلق دارد.
تعالی و پیشرفت دانش همواره رمز پیروزیهای بشریت بوده و توسعه ماشینهای جنگی نتیجه توسعه نهادها و جوامع است.
آنچه اسرائیل را برتر میسازد، علاقهاش به خلاقیت ذهن در زمینه فناوری [برای حفاظت از موجودیت خود] است که تا امروز در صلح و جنگ به آن پیروزی مستمر بخشیده و با وجود کوچک بودن بازارهایش در اقتصاد در این زمینه از دیگران متمایز است. این کشور در زمینههای امنیت سایبری، تولید نظامی، هوش مصنوعی، وسایل نقلیه الکتریکی، فناوری پزشکی و فناوری آبیاری و کشاورزی مرتب در حال پیشرفت است.
اما در مقابل حزبالله لبنان نیز مانند رژیم ایران، قدرت خود را در تمایل برای قربانی کردن اعضایش و البته خریدن افراد ارزانقیمت از لبنان، عراق، افغانستان و یمن میبینند و دل خود را به اقتباس از سلاحهای کپی شده از موشکهای روسیه و چین و نامیدن آنها با اسامی مانند «شاهد»، «فاتح»، «القسام» و «زلزال» خوش میکنند.
حزبالله لبنان نیز مانند گروه القاعده بر شجاعت و آمادگی ایدئولوژیک برای فداکاری متکی است.
این استراتژی حتی برای جنگهای باستانی نیز مناسب نبود! یکی از تحلیلگران درباره شوک و خسارات انسانی عظیم در صفوف حزبالله لبنان در نتیجه انفجار پیجرها توسط اطلاعات اسرائیل میگوید: «شما نمیتوانید با فناوری پیشرفته با ابزار ایدئولوژی مبارزه کنید!»
البته درباره ایدئولوژی همهی کشتهشدگان از هر دو طرف، حزبالله و اسرائیل، هر دو، معتقدند که به بهشت میروند، اما مهمترین چیز در جنگها این است که چه کسی برنده جنگ میشود!
به نظر میرسد این جنگها بدون نتیجه قطعی برای مدت زیادی ادامه خواهند داشت زیرا یک طرف یعنی اسرائیل برای توسعه تواناییهای خود سخت تلاش میکند و از جنگ با مخالفان خود به عنوان میدانی برای آزمایش فناوریهای خود سودمیبرد و طرف دیگر یعنی حزبالله لبنان غرق در امور ماوراء طبیعی است و هیچ ارزشی برای جان انسانهایی که در صفوف خود از دست میدهد قائل نیست.
*منبع: الشرق الاوسط
*نویسنده: عبدالرحمن الراشد
ترجمه و تنظیم از کیهان لندن