قتلگاه کارگران، گنجگاه سرمایهداران
معادن ایران بوی مرگ میدهند!
از کرمان تا شازند از یورت تا طبس، کارگران میمیرند
آبان سال ۹۶، تعداد ۴۴ کارگر ومهندس معدن یورت در نزدیکی آزادشهر استان گلستان کشته شدند دلیلش عدم توجه صاحب معدن به وسایل و امکانات ایمنی معدن بود. دلیلش صفرهایی بود که مدام باید جلوی رقم سود صاحبان معدن اضافه میگردید!
چند سال قبلتر هم در سال ۸۸ ، ۱۲ کارگر در معدن باب نیروز قربانی شرایط ناایمن کار شدند.
اکنون در اول مهر ۱۴۰۳ بزرگترین فاجعه معدنی در ایران رقم خورد و اینبار تا کنون حداقل ۵۲ نفر کشته و تعدادی هم مفقود و زخمی شدهاند.
صاحبان معادن در ایران یک مافیای انحصاری هستند مافیایی از پدرخوانده گان طبقه سرمایهدار.
ایران با تقریباً ۱٪ از جمعیت جهان بیش از ۷٪ از کل ذخایر معدنی جهان را در اختیار دارد ثروتی معادل ۲۷ تریلیون دلار! ثروت عظیمی است!
از این رو میتوان درک کرد که چگونه پیمانکاران بخش خصوصی از طریق لابی و رانت بر این معادن مالک شده و براحتی و با بهرهبرداری از نیروی کار معدنکاران به هزارانمیلیارد ثروت یورش میبرند.
درجه سختی برای کارگران معدن وقتی بالاتر میرود که در ازای ساعتها کار مداوم در تونلهای ناایمن و پرحادثه، نه قراداد کاری با آنها بسته میشود و نه پرداخت مطالبات حقوقی به موقع انجام میشود.
در حالی که بخش معدن در سالهای اخیر، بیشتر در حوزه حوادث کار با کشته شدن صدها کارگر خبرساز بوده اما کارگران معادن، بارها با طرح مطالباتی چون لغو قراردادهای موقت، افزایش دستمزد، پرداخت بیمه، پاداش و مزایای سختی کار، اجرای طرح طبقه بندی و مخصوصا افزایش سطح ایمنی و بهداشت کار، به شرایط حاکم بر این بخش اعتراض کردهاند.
کارگران از طریق اعتصاب، تجمع و تحصن در برابر ادارات دولتی بارها مطالباتشان را به گوش مسئولین رساندهاند.
شرایط کار بسیار سخت در معدن خود به تنهایی ایجاب میکند که کارگران از بالاترین سطح زندگی و ایمنی کار برخوردار باشند ولی درجه شقاوت و بیرحمی سرمایه داران دولتی و خصوصی به حدی است که فاجعه پشت فاجعه در انتظار نیروی کار است.
فاجعه معدن طبس یک کشتار جمعی به دست متولیان و مدافعان وضع موجود است.
بیش از ۵۰ کارگر را کشته اند و بیش از ۵۰ خانوار کارگری در فقرِ طبس با نان آورشان دفن خواهند شد.
اینها مرگ ناشی از حادثه نیست همچنانکه در یورت و پلاسکو و متروپل نبود.
جنایتی بوقوع پیوسته و مسببان باید در پیشگاه نمایندگان واقعی معدنکاران و خانوادههایشان محاکمه شوند تا مشخص شود که کجا و چگونه برای تأمین منفعت بیشتر با جان مردم بازی کردهاند.
اعلام عزای عمومی و اعلام «رسیدگی فوری به ماجرا»، سیاست نخ نمایی است که بجز خشم بیشتر طبقه کارگر و خانوادههای مصیبت دیده را در پی نخواهد داشت.
ما در یک قطار نیستیم
صف ما، صف آنها
شورای بازنشستگان ایران
اول مهر۱۴۰۳