بهرام فرخی – در دورانی که جهان و به ویژه خاورمیانه با تحولات عمیق و سریع در مواجهه با رژیمهای دیکتاتوری و کشورهای حامی تروریسم قرار دارد، نگاهها به سوی ایران است؛ کشوری که بیش از چهار دهه زیر سلطه رژیم اسلامی قرار داشته و مردمانش در آرزوی آزادی ملت و شکوفایی مملکت و روزهای بهتر برای خود و فرزندانشان و نسلهای آینده هستند. در این میان، دو چهره برجسته و تأثیرگذار در صحنه سیاست ایران و جهان توجهات را به خود جلب کردهاند: بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل و شاهزاده رضا پهلوی ولیعهد ایران.
نتانیاهو رهبر کشوری که همواره رابطهای پیچیده و پرتنش با رژیم اسلامی داشته است، اخیراً پیامی مستقیم خطاب به مردم ایران فرستاده است. پیامی که به قلب تودههای ایرانی، در میان انبوهی از مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نشسته است. نتانیاهو با شجاعتی که ناشی از جایگاه او در خاورمیانه و عرصه بینالمللی است، به صراحت از اتلاف منابع ملی ایران توسط جمهوری اسلامی سخن میگوید. او به سیاستهای ماجراجویانه و تروریستی رژیم ایران در منطقه اشاره کرده و یادآور میشود که این رژیم بجای تأمین منافع ملت، کشور بزرگ و تاریخی ایران را به ابزاری در بازیهای پیچیده و خونین منطقهای تبدیل کرده است.
در این میان، سخنان نتانیاهو نه تنها گوشها را تیز کرده و توجهات را به خود معطوف نموده، بلکه بار دیگر جایگاه شاهزاده رضا پهلوی را به عنوان مهمترین رهبر اپوزیسیون ایران در مرکز توجه قرار داده است. او به اندازه عمر جمهوری اسلامی و بیش از چهار دهه است که مبارزه علیه این رژیم را آغاز کرده و امید را در دل میلیونها ایرانی زنده نگه داشته است. او هرگز از رؤیای بازگرداندن آزادی و دموکراسی به کشورش دست نکشیده است. اگرچه در دورانهای مختلف، با چالشهای گوناگون روبرو شده ولی همواره در تلاش بوده است تا از ظرفیتهای گوناگون داخلی و خارجی برای ایجاد تغییرات بنیادین در ایران بهرهبرداری کند.
نتانیاهو در پیام ۹ مهرماه با تأکید بر این نکته که مردم ایران سزاوار فقر و ستم نیستند، نقطهای از اهمیت را برجسته کرد که همواره در گفتارها و تلاشهای شاهزاده رضا پهلوی نیز دیده میشود.
شاهزاده رضا پهلوی همواره بر این باور بوده است که ایران با منابع غنی و مردمان مستعد و موقعیت ژئوپولیتیک خاص آن، پتانسیل تبدیل شدن به کشوری پیشرفته و ضامن صلح در منطقه را دارد، اما این هدف تنها با تغییر رژیم اسلامی امکانپذیر است.
اکنون در این برهه حساس تاریخی، بسیاری از فعالین سیاسی و قاطبه مردم ایران معتقدند که شاهزاده رضا پهلوی باید به عنوان نماد و رهبر این مبارزه آزادیبخش، گامهای «جسورانهتر و قاطعتری» بردارد. با توجه به شرایط کنونی رژیم جنایتکار اسلامی و ضعفهای آشکار در ساختارهای حکومتی و حمایتی آن، لحظهای طلایی برای اپوزیسیون دموکراسیخواه ایران فراهم آمده است. در این روزها رژیم اسلامی در وضعیت دفاعی قرار گرفته و بسیاری از حامیان داخلی و بینالمللی آن به شدت نسبت به بقای آن ناامید شدهاند.
در روزهایی بسر می بریم که حتی حامیان و پاچهخواران رژیم در داخل، بدبین نسبت به رهبری رژیم و دچار هراس از سرنوشت خود شده اند و این بهترین فرصت برای ریزش کادرهای میانی و بوروکراسی رژیم برای رهایی از سرنوشت شومی است که در انتظار رهبر و سردمداران این رژیم دوزخی است.
شرایط اقتصادی وخیم، نارضایتی عمومی، و گسترش اعتراضات و اعتصابات مردمی بعلاوه سرکوب مخالفین با دستگیریها و اعدامهای بیپایان حتی در« ملاء عام» نشاندهنده این است که زمان برای تغییر فرا رسیده است.
با اینهمه نیاز به رهبری قاطع که از حمایت مردمی برخوردار باشد، برای هدایت این تغییرات احساس میشود. شاهزاده رضا پهلوی، با پشتوانه تاریخی و تجربی خود و حمایتهای مردم در داخل کشور، بیش از هر کس دیگری میتواند این نقش را ایفا کند. او باید با صدای بلند و رسا از مردم ایران بخواهد که در این مبارزه تاریخی بهم بپیوندند و برای براندازی رژیم پا به میدان نهند. این لحظهای طلایی است که آینده ایران در دستان مردم آن قرار دارد؛ مردمانی که برای آزادی، عدالت و دموکراسی مبارزه کردهاند و همچنان در میدان مبارزه حاضر هستند.
ایران به یک رهبری نیاز دارد که بتواند رویای آزادیخواهی مردم را از حرف به عمل تبدیل کند. شاهزاده رضا پهلوی با تمام تلاشهایی که در طول زندگی خود برای آزادی کشورش انجام داده، اکنون در موقعیتی است که میتواند گامهای تعیینکننده برای این هدف بردارد. او باید با اتحاد نیروهای سیاسی دموکراسیخواه و مخالف رژیم، برنامهای روشن و مشخص برای آینده ایران ارائه دهد؛ برنامهای که ارزشهای دموکراتیک، حقوق بشر و حاکمیت قانون در مرکز آن قرار گیرند.
آیا شاهزاده رضا پهلوی میتواند به این فراخوان پاسخ دهد و ایران را به سوی اهداف بالا رهبری کند؟ آیا او قادر خواهد بود شمع امیدی را که با انقلاب مهسا و اینک با پیام نتانیاهو در دل مردم ایران روشن شده، تبدیل به آتشی سوزان برای براندازی رژیم قرون وسطایی حاکم بر ایران بکند؟ این را تاریخ به ما خواهد گفت، اما چیزی که قطعی است اینکه لحظه سرنوشتسازی برای ایران فرا رسیده است.
*بهرام فرخی دانشآموخته علوم سیاسی و روابط بینالملل از دانشگاه رم و ساکن ایتالیا است.