کولبری «کولبهر» لفظی کُردی برای توضیح دادن کار زنان و مردانی است که در مناطق مرزی، بارها را بر روی پشت و دوش خود حمل میکنند. کولبران غالباً برای توصیف کاری که انجام میدهند میگویند «کول» میبریم.
در این میان برای بسیاری از شهروندان مناطق مرزی در غرب و شمال غرب ایران، کولبری به شغل خانوادگی آنها و یک چرخه تکراری تبدیل شده است. بسیاری از آنها کولبری را به عنوان شغل دوم خود انجام میدهند.
تا امروز آمارهای قابل استنادی درباره تعداد کولبران به دست نیامده اما برخی پژوهشهای مستقل، مثل پژوهش «در کشاکش رنج» هیرش قادرزاده و احمد غیاثوند، آمارهای رسمی تعداد کولبران را ۸۰ تا ۱۷۰ هزار نفر اعلام کردهاند که طبق آن بانه، مریوان و سقز در استان کردستان، سردشت و اشنویه در آذربایجان غربی، نوسود و پاوه در استان کرمانشاه بیشترین تعداد کولبران را دارند.در حالی که آمار واقعی خیلی بیشتر از این تعداد است.
اما در میان این آمارها اشارهای به تعداد زنان کولبر نشده است. در سال ۱۳۹۸ هلاله امینی نماینده استان کردستان در شورای عالی استانها درباره این موضوع هشدار داده و گفته بود: «با زنان و دخترانی مواجه هستیم که مجبورند در نقش یک مرد ظاهر شوند تا به صف طولانی کولبران بپیوندند».
یکی از پژوهشهایی که بر موضوع حوزه کولبری زنان متمرکز شده، توسط سارا نوری کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی انجام شده که به تازگی در نشست «کولبری در تقاطع قومیت، جنسیت و طبقه» جزئیات بیشتری از آن مطرح شد. او در مشاهدات خود روایت تازهای از شرایط زندگی زنان کولبر و محیط زندگی آنها به دست آورده است.
اغلب زنانی که در این مناطق کولبری می کنند بیوه هستند و سرپرستی خانواده را بر عهده دارند. آنها بین ۸ تا ۱۰ ساعت یک مسیر را می روند و بعد از تحویل دادن بار این مسیر طولانی را باید برگردند.
این زنان رنج زیادی میکشند اما در عین حال معتقدند که کولبری از گدایی بسیار بهتر است. زنانی که در این گزارش به آنها پرداخته شده، حمایتی از سمت خانواده و دولت نداشتند و محبور شدند خودشان کار کنند و به اصطلاح پانتول یا شلوار مردانه به پا کنند: «این زنان، شلوار کردی مردانه به پا میکنند، اما در عمل پول کمتری میگیرند. برای مردان کیلویی حساب میشود، ولی برای زنان باری حساب میشود.»
یکی از زنانی کـه در این پژوهش با او گفتگو شده، ۶۸ ساله بود و ۹ فرزند داشت و به دلیل وضعیت معیشتی نامناسب، خودش ترجیح داده بود که کولبری را شروع کند. در این مسیر دو نفر از فرزندان دختر هم همراه او بودند که یکی از آنها زمانی که فرزند نوزاد داشته در مسیرهای پر برف با او کار میکرده است. دختر دیگرش از سن ۱۵ سالگی، چهارسال در این مسیر کولبری کرده بود. مثل او دختران نوجوان دیگری هم بودند که همراه مادرانشان کولبری میکردند.
در سال ۱۳۹۹ یک فعال صنفی کارگران گفته بود: «اینکه ۱۱۰ زن کولبر را شناسایی کردهاند، فقط متعلق به ۷ روستای استان کرمانشاه است و اگر کل استانهای غربی را پایش کنند، آمار واقعی چند برابر این عدد است».
سال ۹۶ بود که دولت وعده بیمه ۱۸ هزار کولبر را داد. طرحی که جلال محمودزاده نماینده وقت مهاباد در مجلس شورای اسلامی در سال ۱۴۰۰ با انتقاد از عدم اجرای آن گفته بود: «اولا تعداد کمی کولبر به صورت نمادین بیمه شدهاند و ثانیا همانها نیز بیمهشان قطع شده است.»
کولبری در حالی دردهای جسمانی زیادی هم برای زنان به همراه دارد که بسیاری از اجناسی که کولبران میآورند، برای تجارت نیست و اجناس تجاری محسوب نمیشودند؛ کالاهایی مانند نان، خوراکی و مواد اولیه. این مردم عراق هستند که به کولبران میگویند سوپ محلی یا سبزی و کالاهای اولیه دیگر به آن منطقه ببرند؛ چون این اقلام در استان کردستان ایران کیفیت بالاتری نسبت به کردستان عراق دارند و در عین حال برای آنها هزینه کمتری دارد.
طی ۱۳ سال گذشته ۲۴۶۳ کولبر در کردستان ایران کشته و زخمی شدهاند
در این میان، بیشترین آمار کشتهشدگان و زخمیها مربوط به مرزهای نوسود و بانه است. مرزهای هورامان، مریوان، سردشت و سقز در ردههای بعدی قرار دارند.
از ابتدای سال ۱۴۰۳ تا ۹ خرداد ۹۸ کولبر در استان کردستان کشته و یا زخمی شدهاند. از این تعداد ۶ تن از ۱۷ کولبری که جان خود را از دست داده بودند زیر ۱۸ سال سن داشتهاند.
به گزارش سازمان حقوق بشری «کُردپا»، ۱۱ کولبر از کشتهشدگان بر اثر شلیک مستقیم نیروهای نظامی، ۲ کولبر بر اثر سرما، ۳ کولبر در پی سقوط از ارتفاع در تعقیب و گریز با نیروهای نظامی و یک کولبر نیز بر اثر سکته قلبی جان باختند.
«کُردپا» این آمار را بالاترین میزان جان باختن کولبران حین کولبری در ۱۳ سال گذشته دانسته است.