حجت‌الاسلام محمد غفوریان خوش‌بیان: با روی کار آمدن جمهوری اسلامی، تاکید بر هویت ملی و تاریخی ایران از بین رفت

- «مخالفت من با این رژیم نه به خاطر منافع شخصی، بلکه به دلیل یک ضرورت اخلاقی و اعتقاد به کرامت انسانی است. سکوت در برابر چنین بی‌عدالتی‌هایی خیانت به انسانیت است. هر انسانی باید از حقوقی اساسی چون آزادی و عدالت برخوردار باشد و هیچ حکومتی نباید این حقوق را نقض کند.»
- «در اوایل دهه ۸۰ گزارشی درباره قتل محمد حسن ابراهیمی به دستم رسید که ظاهرا به عنوان مبلّغ به گویان اعزام شده بود اما درواقع به قاچاق مشغول بود که در درگیری با باندهای محلی کشته شد و افشاگری‌های من باعث شد رسانه‌های جمهوری اسلامی مجبور به تعدیل خبر شوند.»
- «در زمان ریاست بهجت‌پور بر شورای مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران، برخی از طلبه‌های خواهر به مرکز خمینی در قم فرستاده شدند تا برای طلبه‌های خارجی صیغه شوند. این اقدامات تنها بخشی از واقعیت تلخی است که در نهادهای مذهبی تحت حاکمیت جمهوری اسلامی در حال وقوع است.»
- «یکی از اصول اساسی که به آن پایبندم، جدایی دین از سیاست است. دین نباید ابزاری برای توجیه ظلم و سرکوب باشد. حکومت باید بر اساس اصول عدالت و حقوق بشر اداره شود و دین در حوزه خصوصی مردم باقی بماند.»
- «در دوران پادشاهی پهلوی، ایران  در حال طی مسیر توسعه و مدرنیزاسیون بود. در آن دوران، تلاش‌های گسترده‌ای برای ایجاد زیرساخت‌های مدرن، توسعه اقتصادی و ارتقاء سطح زندگی مردم انجام شد. همچنین پیشرفت‌های چشمگیری در حوزه‌های آموزش، بهداشت و زیرساخت‌های صنعتی صورت گرفت. از جمله دستاوردهای مهم این دوران، ایجاد دانشگاه‌های معتبر، گسترش نظام بهداشتی و ارتقای سطح آموزشی بود. اما با روی کار آمدن جمهوری اسلامی، تاکید بر هویت ملی و تاریخی ایران از بین رفت و سیاست‌های سرکوبگرانه جایگزین پیشرفت‌های قبلی شد. با این حال، مردم ایرانِ امروز بیش از هر زمان دیگری برای به دست آوردن آزادی و احیای کرامت انسانی خود آماده‌اند.»

دوشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۳ برابر با ۲۱ اکتبر ۲۰۲۴


فیروزه نوردستروم- حجت‌الاسلام محمد غفوریان خوش‌بیان متولد ۱۳۶۱ در شهر مشهد نوه دختری آیت‌الله سید محمدرضا مدرسی حسینی از استادان سیدعلی خامنه‌ای و از نوادگان دختری آیت‌الله سید عبدالعلی سبزواری است. او پس از دریافت مدرک کارشناسی رشته حسابداری از دانشگاه آزاد سبزوار در سال ۱۳۸۰ به حوزه علمیه قم رفت. از سال ۱۳۸۸ در دروس خارج فقه و اصول آیت‌الله حسین وحید خراسانی شرکت داشت و همزمان به تدریس و سخنرانی نیز مشغول بود.

حجت‌الاسلام محمد غفوریان خوش‌بیان

حجت‌الاسلام خوش‌بیان از اواخر دهه ۸۰ به رده روحانیون مخالف جمهوری اسلامی پیوست. کیهان لندن با وی گفتگویی انجام داده است که در ادامه می‌خوانید‌.

-آقای خوش‌بیان، چه شد که به‌ مخالفان جمهوری اسلامی پیوستید؟

-مخالفت من با این رژیم نه به خاطر منافع شخصی، بلکه به دلیل یک ضرورت اخلاقی و اعتقاد به کرامت انسانی است. سکوت در برابر چنین بی‌عدالتی‌هایی خیانت به انسانیت است. هر انسانی باید از حقوقی اساسی چون آزادی و عدالت برخوردار باشد و هیچ حکومتی نباید این حقوق را نقض کند.

یکی از دلایل اصلی مخالفت من با این رژیم، مشاهداتم از فساد گسترده در نهادهای مذهبی است. پیوند میان مقامات مذهبی و حکومتی و سوء استفاده آنها از منابع کشور، نه تنها در داخل ایران بلکه در سطح منطقه گسترش یافته. این فساد نه تنها مالی، بلکه اخلاقی نیز هست و این نهادها بجای نمایندگی دین، به مراکز فساد و انحراف تبدیل شده‌اند. من شاهد بودم که چگونه این فساد در نهادهای دینی ریشه دوانده و چگونه از این منابع سوء استفاده می‌شود.

-این مخالفت از چه زمانی شروع شد؟

-مبارزه من با این رژیم، سال‌ها پیش از ترک ایران آغاز شده بود. ارتباطاتم با بیوت مراجع تقلید، به‌ویژه به دلیل اینکه از نوادگان سید عبدالعلی سبزواری بودم، باعث شد به اطلاعات دقیقی درباره فساد در سطوح بالای حکومت دسترسی پیدا کنم. این فساد تنها به مسائل اقتصادی محدود نمی‌شد بلکه به لایه‌های اخلاقی و معنوی نیز نفوذ کرده بود. اطلاعات جمع‌آوری  شده را به دوستان و همکارانم در خارج کشور منتقل کردم تا پرده از واقعیت‌های پشت پرده جمهوری اسلامی برداشته شود. این مبارزه پرخطر بود و تهدیدهای جدی برای من و خانواده‌ام به همراه داشت، اما از ادامه راه منصرف نشدم؛ زیرا این مبارزه برای من یک وظیفه اخلاقی و اجتماعی بود.

-همین تهدیدها در نهایت شما را وادار کرد که کشور را ترک کنید؟ 

-بله، به دلیل مواضع انتقادی در سخنرانی‌ها و جلسات تدریسم بارها از سوی دادگاه ویژه روحانیت قم احضار و بازداشت شدم. در این مدت، چندین بار تحت شکنجه‌های روحی و جسمی قرار گرفتم. در آخرین بازداشت، پس از آزادی با وثیقه‌ای سنگین، از طریق منابعی مطلع شدم که حکم سنگینی برایم در نظر گرفته‌اند که حتی می‌توانست به اعدام من منتهی شود. از این رو، ناچار به ترک ایران شدم.

-به فسادهای گسترده در سطوح بالای حکومت اشاره کردید  در این زمینه بیشتر توضیح دهید.

-من شاهد فسادهای اخلاقی و مالی گسترده در نهادهای مذهبی و  پیوندهای مادی و قدرت‌طلبانه میان مقامات مذهبی و حکومتی بودم. این فساد عمیق، نه تنها به جامعه ایران، بلکه به کشورهای منطقه نیز تسری یافته است. رهبران جمهوری اسلامی در کنار سپاه پاسداران، در کشورهایی نظیر عراق، سوریه و لبنان، به دخالت‌های نظامی و سرکوب سیاسی دست می‌زنند تا نفوذ خود را گسترش دهند.

در اوایل دهه ۸۰ گزارشی درباره قتل محمد حسن ابراهیمی به دستم رسید که ظاهرا به عنوان مبلّغ به گویان اعزام شده بود اما درواقع به قاچاق مشغول بود که در درگیری با باندهای محلی کشته شد و افشاگری‌های من باعث شد رسانه‌های جمهوری اسلامی مجبور به تعدیل خبر شوند.

-کمی در ارتباط با فساد نهادهای مذهبی جمهوری اسلامی از جمله «جامعه المصطفی» و «دفتر تبلیغات اسلامی» توضیح دهید.

-جامعه المصطفی که از ادغام سازمان حوزه‌ها و مدارس علمیه خارج از کشور و مرکز جهانی علوم اسلامی شکل گرفته، به ابزاری برای تبلیغات جمهوری اسلامی تبدیل شده. بودجه‌های کلان تخصیص داده شده به این نهاد بطور شفاف ارائه نمی‌شود و بسیاری از منابع آن از فعالیت‌های غیرشفاف تأمین می‌شود. جامعه المصطفی نه تنها در ایران، بلکه در کشورهای مختلف، نفوذ خود را گسترش داده و بخشی از فساد مالی و تبلیغاتی جمهوری اسلامی است.

دفتر تبلیغات اسلامی نیز در دهه ۸۰ یکی از بزرگترین واردکنندگان سیگار در ایران بود. این نهادها به دلیل حمایت رهبری از هرگونه پاسخگویی معاف هستند.

علاوه بر این، دفتر رهبری دارای مراکز مشابهی است که با فسادهای مالی و اخلاقی دست‌ و پنجه نرم می‌کنند. برای نمونه، در زمان ریاست بهجت‌پور بر شورای مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران، برخی از طلبه‌های خواهر به مرکز خمینی در قم فرستاده شدند تا برای طلبه‌های خارجی صیغه شوند. این اقدامات تنها بخشی از واقعیت تلخی است که در نهادهای مذهبی تحت حاکمیت جمهوری اسلامی در حال وقوع است.

-شما در حوزه حقوق بشر مدافع چه اصول و ارزش‌هایی هستید؟

-ارزش‌های من بر پایه کرامت انسانی استوار است. هر فرد، فارغ از ملیت، مذهب، جنسیت یا عقایدش، شایسته زندگی با آزادی و کرامت است. به آزادی بیان معتقدم و برای آن مبارزه می‌کنم، چرا که در ایران این آزادی به شدت محدود شده و هرگونه انتقاد از حکومت با سرکوب مواجه می‌شود.

یکی از اصول اساسی که به آن پایبندم، جدایی دین از سیاست است. دین نباید ابزاری برای توجیه ظلم و سرکوب باشد. حکومت باید بر اساس اصول عدالت و حقوق بشر اداره شود و دین در حوزه خصوصی مردم باقی بماند.

-به ارزش‌های دیرینه ایرانیان یعنی عدالت و آزادی اشاره کردید؛ این دو مفهوم در نظام جمهوری اسلامی چه جایگاهی دارند؟

-مردم ایران از دیرباز به ارزش‌هایی چون عدالت و آزادی اعتقاد داشته‌اند. کوروش کبیر اولین منشور حقوق بشر را بر مبنای آزادی مذهبی و احترام به فرهنگ‌های مختلف صادر کرد که به عنوان یکی از نخستین اسناد حقوق بشر، نشان‌دهنده باورهای دیرینه مردم ایران به کرامت انسانی است.

پیش از جمهوری اسلامی، در دوران پادشاهی پهلوی، ایران  در حال طی مسیر توسعه و مدرنیزاسیون بود. در آن دوران، تلاش‌های گسترده‌ای برای ایجاد زیرساخت‌های مدرن، توسعه اقتصادی و ارتقاء سطح زندگی مردم انجام شد. همچنین پیشرفت‌های چشمگیری در حوزه‌های آموزش، بهداشت و زیرساخت‌های صنعتی صورت گرفت. از جمله دستاوردهای مهم این دوران، ایجاد دانشگاه‌های معتبر، گسترش نظام بهداشتی و ارتقای سطح آموزشی بود. اما با روی کار آمدن جمهوری اسلامی، تاکید بر هویت ملی و تاریخی ایران از بین رفت و سیاست‌های سرکوبگرانه جایگزین پیشرفت‌های قبلی شد. با این حال، مردم ایرانِ امروز بیش از هر زمان دیگری برای به دست آوردن آزادی و احیای کرامت انسانی خود آماده‌اند.

-در حال حاضر به چه فعالیتی مشغول هستید؟

-برای تأمین معیشت، کسب‌ و کاری راه‌اندازی کرده‌ام که به من امکان می‌دهد در کنار فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی و حقوق بشری‌ام، زندگی روزمره‌ام را نیز مدیریت کنم. با وجود چالش‌های بی‌شماری که در این مسیر پیش رو دارم، همچنان در مبارزه با استبداد جمهوری اسلامی استوار باقی مانده‌ام. یکی از سنگین‌ترین بارهای این راه، دوری از فرزند عزیزم است، اما این جدایی هرگز عزم راسخم را در ادامه این مبارزه تضعیف نکرده است. به عنوان یک فعال سیاسی و حقوق بشری، تمام همتم را در پژوهش درباره نقض حقوق انسان‌ها در ایران به کار می‌گیرم و تلاشم این است که صدای مردمی را که از حقوق اساسی خود محروم شده‌اند، به گوش جهانیان و مجامع بین‌المللی برسانم.

-چشم‌انداز شما از آینده ایران و سرنوشت جمهوری اسلامی چیست؟

-رژیم جمهوری اسلامی به آخرین روزهای حیات ننگین خود نزدیک شده و افق آزادی برای مردم ایران بیش از هر زمان دیگری روشن و در دسترس است. این تحول تنها با اتحاد همه ایرانیانی که به تمامیت ارضی و آینده کشورشان ایمان دارند ممکن خواهد شد. فردای سقوط این رژیم، مردم ایران با برافراشتن پرچم شیروخورشید، آزادانه و از طریق صندوق رأی، نوع حکومت خود را انتخاب خواهند کرد و سرنوشت کشورشان را به دست خواهند گرفت.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۲۱ / معدل امتیاز: ۴٫۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=361025