چهل روز پس از انفجار «معدنجو»؛ بیماری و فراموشی برخی از نجات‌یافتگان و رنج و داغ خانواده‌های معدنکاران جانباخته

- ۵۳ خانواده مرد نان‌آور خود را در این حادثه از دست دادند و ۱۰۵ کودک یتیم شدند. بسیاری از کارگرانی که زنده از معدن بیرون آورده شدند هنوز در شوک بسر می‌برند و برخی دیگر دچار فراموشی شده‌اند.
- یکی از مانورهای تبلیغاتی و البته دروغ دولت اهدای یک واحد آپارتمان به خانواده معدنکاران جانباخته بود اما این خانه‌ها «اهدا» نمی‎‌شود بلکه با «تخفیف» و با اقساطی چند میلیون تومانی به خانواده‌ها فروخته می‌شود.
- در حالی که دولت مدعی پرداخت حقوق کارگران به بازماندگان است اما خانواده‌های می‌گویند برای دریافت مستمری سرگردان هستند.

جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳ برابر با ۰۱ نوامبر ۲۰۲۴


چهل روز از بروز انفجار معدن در معدن زغال سنگ «معدنجو» گذشت و حالا بازماندگان ۵۳ معدنکار جانباخته با رنج و فقر و داغی که بر دل‌شان نشسته دست و پنچه نرم می‌کنند. برخی از معدنکارانی که جان سالم از حادثه به در بردند نیز همچنان بعد از ۴۰ روز با سطح هوشیاری بسیار پایین و فراموشی درگیر هستند و به گفته پزشکان شاید روند بهبود هوشیاری آنها تا یک سال هم طول بکشد.

با گذشت چهل روز از انفجار در معدن زغال سنگ «معدنجو» و با وجود وعده‌های مقاماتی که یکی پس دیگری در نخستین ساعات و روزهای پس از انفجار خود را با جت‌های شخصی به معدن رساندند و عکس و گزارش از حضور آنها تهیه شد، هنوز نامی از مسئولان این حادثه که مالکان و مدیران معدن هستند برده نشده است.

۵۳ خانواده مرد نان‌آور خود را در این حادثه از دست دادند و ۱۰۵ کودک یتیم شدند. بسیاری از کارگرانی که زنده از معدن بیرون آورده شدند همچنان با عوارض روحی و جسمی ناشی از حادثه درگیر هستند. بسیاری از آنها هنوز در شوک بسر می‌برند و برخی دیگر دچار فراموشی شده‌اند. خانواده این مصدومان نیز در عمل و تا بهبود کامل این افراد که زمانش مشخص نیست، نان‌آوری ندارند.

روزنامه «شرق» در گزارشی از وضعیت چند معدنکار صدمه دیده در حادثه انفجار معدنجو گزارش تهیه کرده است. مهدی علیزاده از جمله معدنکارانی بود که روز حادثه بی‌هوش از بلوک B معدن بیرون آورده شد. حالا حدود ۱۵، ۲۰ روز است که از بیمارستان مرخص شده اما توان هیچ کاری را ندارد.

برادر‌خانم این کارگر به «شرق» توضیح می‌دهد که «شوهرخواهرم حتی توان حرف‌زدن هم ندارد… دکترها به ما گفتند‌ شاید شش ماه یا یک سال دیگر وضع بهتر شود و امیدواریم هر‌چه زودتر از روی تخت بلند شود؛ چون حتی غذا هم از لوله به او می‌دهیم.‌ راستش زندگی برای همه مخصوصا برای خواهرم و خود مهدی خیلی سخت شده است. ما فقط به او غذاهای مایع می‌دهیم که آن‌هم با لوله است؛ یعنی آن‌قدر این مرد ناتوان شده که خودش نمی‌تواند با دهان غذا بخورد. هوشیاری بسیار پایینی دارد که باعث فراموشی او شده است، برای همین مجبوریم خیلی با او صحبت کنیم تا اتفاقات را به خاطر بیاورد، ولی در هر حال هوشیاری خیلی کمی دارد. خواهرم بدون پرستار و تنهایی همه این کارها و مراقبت‌ها را انجام می‌دهد، یعنی یک مراقبت شبانه‌روزی.‌ ما اصلا مهدی را نمی‌توانیم جابه‌جا کنیم و مرتب هم باید تحت نظر پزشک باشد.»

روزنامه «هم‌میهن» هم گزارش داده امید سلطانیان ۳۰ ساله یکی دیگر از معدنکاران آسیب‌دیده در معدنجو است که هنوز نمی‌داند خیلی از دوستانش را در معدن طبس از دست داده است. سه سال پیش با لیسانس کامپیوتر، پیکورکار معدن شد و روی دستش تتو کرد: «عشق است معدن زغال‌سنگ طبس.»

بعد از نشت گاز در معدن، مدت کوتاهی در بیمارستان طبس بیهوش بود و بعد از به هوش آمدن دیگر نمی‌توانست چیزی به یاد بیاورد و هنوز هم نمی‌تواند چون اتفاقات کوتاه‌مدت از حافظه‌اش پاک می‌شوند. او هنوز نتوانسته به کار برگردد و تامین اجتماعی استعلاجی‌اش را نپذیرفته است؛ پیگیری بیمه کاری او به نتیجه نرسیده و مسئولان معدن می‌گویند تا زمانی که وضعیت استعلاجی این کارگران مشخص شود، می‌تواند یک مقرری ماهانه ۱۰ میلیون تومانی برایشان واریز کند؛ مادرش می‌گوید شاید الان تامین اجتماعی به آنها بگوید استعلاجی را قبول ندارد و همین رقم هم قطع شود.

امید، اهل ماهدشت کرج است و نسبت به روز های اول  شرایط عمومی بهتری نسبت به روزهای اول دارد، اما هنوز حافظه‌کوتاه‌مدتش را به دست نیاورده: «وقتی از گذشته از او سوال می‌کنم، نمی‌تواند به‌یاد بیاورد.» او تحت‌نظر پزشک نورولوژیست است و مادرش توضیح می‌دهد که در طول این مدت، معدن برگه‌ای به دست آنها رسانده که در آن نیاز به استعلاجی و استراحت توسط پزشک نوشته و برای آنها فرستاده می‌شود: «وقتی به کارگزاری بیمه رفتم، گفتم مدارک و تصویر ام.آر.آی را دارم، اما گفتند نیازی نیست و فقط همان شرح حال بیمارستان طبس و استعلاجی را تحویل دهید. درصورتی‌که در طبس ام.آر.آی مغزی برای امید انجام نشده بود و بهتر بود که از من تحویل می‌گرفتند.»

از طبس و از طریق تامین اجتماعی، به خانواده سلطانیان اعلام شد که پزشک معتمد معدن، استراحت و استعلاج امید را نپذیرفته است: «تعجب می‌کنم چطور پزشک معتمد از این فاصله بدون ویزیت‌کردن فرزند من و استعلاجی از نورولوژیست، استراحت او را تایید نکرده است. پسر من کرج است و چطور می‌توانم او را دوباره به طبس ببرم؟ او هنوز نمی‌داند خیلی از دوستانش را از دست داده است. حقوق شهریورماه پرداخت شده ولی هنوز حقوق مهرماه پرداخت نشده است.»

بازماندگان معدنکاران جانباخته هم حالا بدون نان‌آور و بدون حمایت با فقر و رنج و داغ دست و پنجه نرم می‌کنند. روزنامه «پیام ما» در آستانه چهلمین روز حادثه معدنجو از رنج خانواده‌ها حکایت کرده درباره پرهام نوشته است. پسری که یک روز پس از آنکه پدر معدنکارش در معدنجو جان باخت به دنیا آمد.

در این گزارش آمده «دایی پرهامِ کوچک اما فکر می‌کند که سرنوشت همین است و اما خوبش این است که تلخ و شیرین را هم باهم پیش می‌آورد. «محمد مرادی»‌ می‌گوید خواهر و دو فرزندش بزرگترین مشکلشان این است که از زمان حادثه تابه‌حال نتوانسته‌اند در خانه خودشان زندگی کنند: «خواهرم و شوهرش یک فرزند پسر داشتند و درست یک روز بعد از حادثه فرزند دیگرشان به دنیا آمد. بزرگترین مشکل این است که خواهرم دیگر نمی‌تواند در خانه خودش زندگی کند.»

ایوب برادر جواد طوسی از دیگر معدنکاران جانباخته گفته که «واقعیت این است که این ماجرا توضیحی ندارد. زن جوانی که شوهرش مرده باشد و بچه‌هایی که در کودکی بی‌پدر شده باشند، چه کاری می‌توانند بکنند؟ این درد که به این سادگی‌ها دوا نمی‌شود.»

ایوب گفته برادرش و همسرش سه پسر داشتند که حالا مسئولیت هر سه فرزند بر دوش مادر خانواده است: «مستمری را معین نکردند. بلکه مبلغی را به‌عنوان حقوق فعلاً واریز می‌کنند. اما حقیقت این است که هیچ پولی جبران اتفاق رخ‌داده نیست. هیچ پولی جان رفته را برنمی‌گرداند.»

سیدجعفر پدر سیدمنصور حسینی است. یکی از جانباختگان معدن که از کیلومترها آن‌سوتر، روستای «کوهسارات» مینودشت برای کار به معدنی در خراسان‌جنوبی رفته بود. کسی که نامش به‌عنوان جوان‌ترین جانباخته این فاجعه به ثبت رسید.

سید جعفر می‌گوید عروسش حتی حقوقی دریافت نکرده است: «همین‌طور مانده‌اند. حقوقی هم دریافت نکرده‌اند. پیگیری هم کرده‌اند، اما چیزی نمی‌گویند. همین حالا با نوه یک‌ساله من در خانه مستأجری زندگی می‌کنند. نمی‌دانم منطقه ما را می‌شناسید یا نه. اینجا ما هم وضع مالی‌مان آنقدر خوب نیست که بتوانم بگویم خودم حمایتشان می‌کنم. خانواد آن طرف هم نمی‌توانند حمایت کنند. عروس من خانه‌دار بود و باید بتواند مستمری بگیرد تا بتواند هزینه‌های زندگی خودش و فرزندش را تأمین کند. این همه آدم آمدند، استاندار آمد، مسئولان از تهران آمدند، از معدن طبس یک نفر نیامد سراغ ما را بگیرد.

خانواده‌ها هنوز نمی‌دانند آیا در عمل حمایت قابل اتکایی از سوی دولت دریافت خواهند کرد یا نه. در حالی که دولت مدعی پرداخت حقوق کارگران به بازماندگان است اما خانواده‌های می‌گویند برای دریافت مستمری سرگردان هستند. کارگران بیمه بوده‌اند اما به دلیل اینکه سابقه کار برخی از آنها کم بوده، بیمه می‌خواهد رقم مستمری را بر اساس سابقه کار در نظر بگیرد که رقمی ناچیز با توجه به هزینه‌های سنگین زندگی خواهد شد.

برخی خانواده‌ها ارقامی را از ۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان دریافت کرده‌اند اما علی الحساب بوده و هنوز حتی از دیه برای معدنکاران جانباخته و یا مصدوم خبری نیست.

یکی از مانورهای تبلیغاتی دولت اهدای یک واحد آپارتمان به بازماندگان معدنکاران جانباخته بوده است. خبری تحریف و «بزرگ‌نمایی» شده!

فرزانه صادق وزیر راه و شهرسازی دولت پزشکیان با تبلیغات گسترده رسانه‌های داخلی اعلام کرده بود که یک واحد مسکونی به بازماندگان معدنکاران جانباخته معدنجو «اهدا» می‌شود.

فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت هم در نشست خبری اخیر خود اعلام کرد که یک واحد مسکونی به خانواده‌های آسیب‌دیده از حادثه معدن طبس «اهدا» خواهد شد.

این واحدهای مسکونی اما «اهدا» نمی‌شوند و به صورت رایگان «هدیه» نمی‌شوند بلکه واحدهایی هستند که با تخفیف و به صورت قسطی به خانواده‌ها فروخته» خواهد شد. اقساط این خانه‌ها از شش میلیون به بالا بسته به شهر محل سکونت خانواده‌ها خواهد شد. این در حالیست که اکثر همسران معدنکاران خانه‌دار بوده‌ و حالا درآمدی غیر از مستمری همسران جانباخته خود نخواهند داشت. این مستمری حتی اگر به طور کامل هم پرداخت شود در نهایت معادل رقم حداقل حقوق است که به ۱۲ میلیون تومان نخواهد رسید. مشخص نیست که خانواده‌ها چطور باید نیمی از مستمری ناچیز خود را برای قسط خانه بپردازند و با بقیه آن چطور باید دیگر هزینه‌های زندگی را بپردازند؟!

در حقیقت اما قرار است واحدهای آپارتمانی با «تخفیف» و وام به خانواده‌ها فروخته شود و آنها که بسیاری زنان خانه‌دار با فرزندانی کوچک هستند باید اقساطی چند میلیون تومانی پرداخت کنند!

سیدمنصور حسینی در اینباره توضیح داده که «اعلام کردند که یک خانه به بازماندگان می‌دهند. قیمت خانه که بخشی از آن را اداره راه‌وشهرسازی می‌دهد، دو میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان است. قسطش می‌شود ماهی حدود شش میلیون تومان. البته گفتند دو سال استراحت دارد. اما هر وقت هم که تحویل بدهند و هر زمانی که قسطش شروع شود، باید درآمدی باشد تا بتوان قسط را داد. هنوز معلوم نیست که چه زمانی حقوق و مستمری عروسم پرداخت می‌شود.»

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۳ / معدل امتیاز: ۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=362342