امانوئل رضوی روزنامه‌نگار ایرانی- فرانسوی: سپاه مثل یک باند مافیایی «تاجر مرگ» و خامنه‌ای شبیه «دون کورلئونه» است!

-امانوئل رضوی روزنامه‌نگار، پژوهشگر و نویسنده کتاب «چهره پنهان ملاها: کتاب سیاه جمهوری اسلامی ایران» در مصاحبه با «کیهان لایف» می‌گوید: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک کارتل مافیایی است که در همکاری با حزب‌الله و حتی افراد مرتبط با جریان اصلاح‌طلب در ایران در تجارت اسلحه و مواد مخدر در مقیاس بین‌المللی دست دارند».
-وی می‌گوید پس از سال‌ها تحقیق و مصاحبه با کارشناسان درباره سپاه، حزب‌الله و جریان پولشویی، قاچاق مواد مخدر و تأمین مالی تروریسم بطور خلاصه می‌تواند بگوید که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک کارتل مافیایی و «تاجر مرگ» و علی خامنه‌ای رئیس این باند مافیایی است.
-«در بسیاری موارد، دیپلمات‌های فرانسوی، وضعیت ایران را درک نمی‌کنند. آنها آنچه را در آنجا اتفاق می‌افتد طوری تجزیه و تحلیل می‌کنند که انگار ایران یک کشور عربی است! واضح است که این احمقانه است. اما از آنجا ناشی می‌شود که متخصصان اندکی در مورد ایران در فرانسه وجود دارد و اکثر آنها کارشناسانی از جهان عرب هستند که در این زمینه به وزارت خارجه مشاوره می‌دهند. این افراد عموماً متمایل به جریان اصلاح‌طلب ایران هستند».
- «در فوریه ۱۹۷۹ در جریان سفر یاسر عرفات به تهران، عرفات به خمینی پیشنهاد داد تا با کمک فنی و مالی سوری‌ها که خود از مشاوره شوروی بهره‌مند بودند، یک سرویس اطلاعاتی راه‌اندازی کند. خمینی اگرچه دیوانه خطرناکی بود، اما عملگرا نیز بود. بنابراین تصمیم گرفت مستقیماً با روس‌ها همکاری کند».
- «مادر من فرانسوی است و پدرم که به تازگی درگذشته ایرانی بود. ازدواج آنها یک داستان عاشقانه زیبا بود و من با هر دو فرهنگ بزرگ شده‌ام و به اندازه‌ی خیام به شاتوبریان نیز علاقه دارم... به عبارت دیگر من به همان اندازه محصول فرهنگ فرانسوی هستم که حاصل یک فرهنگ ایرانی. به تعبیر رومن گِرِی نویسنده فرانسوی، هر دو کشور در رگ‌های من جریان دارند».

دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳ برابر با ۰۴ نوامبر ۲۰۲۴


نازنین انصاری (کیهان لایف) – «شما در تیررس افراد خطرناکی قرار دارید که هر زمان که لازم داشته باشند دست به کشتن و ربودن مخالفان و خبرنگاران می‌زنند، حتی در فرانسه؛ عاقلانه است که از افشای آدرس یا اطلاعات شخصی خود به غریبه‌ها خودداری کنید.»

این هشدار صریح یکی از مقامات سرویس اطلاعات داخلی فرانسه (DGSI) به امانوئل رضوی نویسنده و روزنامه‌نگار ساکن پاریس پس از انتشار یکی از تحقیقات وی درباره سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.

اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در رژه نیروهای مسلح

رضوی نزدیک به ۳۰ سال است که رویدادهای خاورمیانه را برای رسانه‌های فرانسوی و بین‌المللی از جمله «Paris Match»، «پولیتیکو اینترناسیونال»، «Le Spectacle du Monde» و «Valeurs Actuelles» پوشش می‌دهد. او  تا کنون ۱۰  کتاب منتشر کرده و مستندهایش از شبکه‌های «آرته»، «فرانس ۳»، «فرانس ۲۴»، «ام ۶» و «رادیو کانادا» پخش شده است.

امانوئل رضوی

رضوی بارها با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جریان بررسی عملیات محرمانه آنها برخورد داشته است. او همچنین اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» در سال ۲۰۲۲ را بطور گسترده پوشش داد و با چهره‌های فعال در داخل و خارج از ایران مصاحبه کرد.

این روزنامه‌نگار اکنون تحقیقات خود را در کتابی با عنوان «چهره پنهان ملاها: کتاب سیاه جمهوری اسلامی ایران» منتشر کرده است.

رضوی در این کتاب پیشینه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی را از بدو پیدایش تا امروز و تبدیل آن به سازمانی جنایتکار دنبال می‌کند. این کتاب شامل مصاحبه‌هایی با شاهزاده رضا پهلوی، تعدادی از مأموران مخفی، خلبانان و قاچاقچیان، فعالان کُرد، وکلای حقوق بشر و قربانیان جنایات جمهوری اسلامی است.

رضوی اخیراً به کمیسیون مستقل بررسی نفوذ جمهوری اسلامی ایران در فرانسه پیوسته است. این کمیسیون متشکل از محققان، روزنامه‌نگاران و کارشناسان خاورمیانه و ایران توسط ژیل پلاتره شهردار Chalon-sur-Saône و مشاور منطقه‌ای بورگوندی و فرانچ-کونته تأسیس شد.

نازنین انصاری مدیرمسئول کیهان لندن و کیهان لایف درباره کتاب امانوئل رضوی و مطالعات‌ وی در مورد مسائل ایران و خاورمیانه با او گفتگو کرده است.

-چه مدت است رد پای سپاه را دنبال می‌کنید؟

اولین باری که با سپاه پاسداران روبرو شدم در سال ۱۹۹۶ در جنوب لبنان در منطقه «نکوره» بود. آنوقت یک روزنامه‌نگار جوان بودم. در یکی از روستاهایی که در آن قدم می‌زدم، از شنیدن فارسی صحبت کردن مردها تعجب کردم. به من گفتند که آنها افسران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند که بر شبه‌نظامیان حزب‌الله نظارت می‌کنند. از آن زمان به بعد، علاقمند به پیدا کردن ارتباط میان حزب‌الله و تهران شدم.

در همین دوران بود که برای اولین‌ بار به مرگ تهدید شدم. برخلاف تصور، این تهدیدها از سوی یک شخصیت فرانسوی بود که به حزب‌الله و تهران نزدیک بود.

-منابع شما در این کتاب در مورد نحوه فعالیت مأموران جمهوری اسلامی در فرانسه و نحوه پولشویی سپاه پاسداران از درآمدهای حاصل از فروش اسلحه و قاچاق مواد مخدر بسیار آگاه هستند. یافته‌های شما چیست؟

– سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک کارتل مافیایی است که در همکاری با حزب‌الله و حتی افراد مرتبط با جریان اصلاح‌طلب در ایران در تجارت اسلحه و مواد مخدر در مقیاس بین‌المللی دست دارند. به عنوان مثال، آنها مسئول ۲۰ درصد از قاچاق کوکائین در جهان هستند. آنها همچنین کاپتاگون، یک ماده مخدر مصنوعی را به اروپا منتقل می‌کنند. بطور خلاصه، آنها «تاجر مرگ» هستند، هم در ایران و هم در اروپا.

از نظر تجارت تسلیحات، برخی از سلاح‌های تهاجمی و راکت‌اندازهایی که تهران در اختیار حوثی‌های یمن قرار می‌دهد، پس از آن مجدداً توسط حوثی‌ها به داعش فروخته می‌شود. من در جریان تحقیقاتم فهمیدم که جمهوری اسلامی یک کارتل مافیایی است. در این کتاب گفته‌ام علی خامنه‌ای شبیه دون کورلئونه [شخصیت فیلم معروف «پدرخوانده] در تهران است، او رئیس مافیایی است که از دین برای به دست آوردن ثروت‌ استفاده می‌کند.

-غرب از دیرباز از  این واقعیت آگاه بود. به نظر شما چرا اجازه داده‌اند ادامه پیدا کند و جلوی آن را نگرفته‌اند؟

-بله! همه می‌دانند. طی تحقیقاتم چیزی که بیشتر از همه نظرم را جلب کرد این بود که سرویس‌های مخفی آمریکا، فرانسه، انگلیس و اسرائیل سال‌هاست که ابعاد مافیایی سپاه پاسداران و جمهوری اسلامی و همچنین روابط مستقیم آنها با کلمبیا و ونزوئلا را مستند می‌کنند یا روابط آنها با مافیای پاراگوئه و سایرین را؛ با این حال، نه اروپا و نه ایالات متحده جرأت سرنگونی ملاها را نداشته‌اند، حتی وقتی می‌دانند که این یک  رژیم تروریستی و قاچاقچی مواد مخدر است. دلیل این موضوع این است که نفوذ لابی‌های طرفدار رژیم ایران در پارلمان اروپا عین لابی آن در واشنگتن بسیار مهم است. به همین دلیل است که هیچکس نمی‌خواهد به آخوندها حمله کند.

شما اخیراً با ماتیو قدیری، یک فرانسوی ایرانی‌تبار که برای ضدجاسوسی فرانسه کار می‌کرد، مصاحبه کردید؛سرویس‌های مخفی رژیم ایران سعی کردند او را برای جاسوسی و نفوذ بر شخصیت‌های حزب سوسیالیست استخدام کنند. چرا سیاستمداران چپ؟

-آنچه این مأمور سابق ضدجاسوسی فرانسوی که از سوی مافوق‌اش یک قهرمان محسوب می‌شد، برای من توضیح داد این بود که سرویس‌های مخفی [حکومت] ایران معتقد بودند که برای نفوذ در فرانسه و همچنین در سراسر اروپا، باید از موضوع فلسطین بهره‌برداری کرد. از آنجا که احزاب چپ بیشترین حساسیت را نسبت به این موضوع دارند، نفوذ در آنها و دستکاری آنها آسان‌تر است. برای رژیم تهران، بهره‌برداری از مسئله فلسطین باعث ایجاد هرج و مرج در دانشگاه‌ها و تفرقه در جامعه فرانسه شده است. هدف تهران، فشار بر فرانسه است تا آنها نیز به نوبه خود به اسرائیل فشار بیاورند و از آن بخواهند نیروهای خود را از غزه و لبنان خارج کند.

آیا بررسی‌های شما حاکی از نفوذ رژیم ایران در سایر احزاب فرانسوی نبود؟

-آنچه من متوجه شدم این است که حزب کمونیست فرانسه و رهبر اپوزیسیون ژان لوک ملانشون (فرانس اینسومیز) واقعاً هدف نفوذ و دستکاری جمهوری اسلامی ایران بودند. ما همچنین شاهد نزدیک شدن افرادی از راست افراطی به تهران بودیم مانند ژان ماری لوپن؛ اما این به عنوان یک پدیده بسیار پرحاشیه در فرانسه باقی ماند.

ماتیو قدیری معتقد است که تا سال ۲۰۱۶ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عمدتاً در داخل ایران فعالیت می کرد. اولویت آنها ضدجاسوسی و شکار مخالفان بود. پس از سال ۲۰۱۶ چگونه تغییر کرد و چرا؟

-بر اساس گفته‌های او، تا سال ۱۳۹۵ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عمدتاً در داخل ایران فعالیت می‌کرد. مناطق خارج از ایران در اختیار ماموران وزارت اطلاعات بود. از سال ۲۰۱۶ به بعد، یعنی مدتی پس از برجام، علاقمندی آنها به کشورهای خارجی شروع شد. مقامات بالای آنها متوجه شدند که همتایان آنها در وزارت اطلاعات در خارج از ایران بسیار مؤثر هستند.

در همان زمان، ملاها فهمیدند که بعضی مسائل در گزارش‌های وزارت اطلاعات قید نمی‌شود. اینطور شد که سپاه پاسداران بخشی از مأموریت را خودش بر عهده گرفت. در آن زمان، آنها تصمیم گرفتند مامورانی از ملیت‌های مختلف را که در خارج کشور زندگی می‌کردند، استخدام کنند. در میان آنها ایرانیان دوتابعیتی هم بودند که ممکن بود دانشجو، وکیل و یا پزشک باشند  و کاملاً در کشورهای محل اقامت خود ادغام شده‌اند.

آنچه ماتیو قدیری نیز توضیح داد این بود که در میان این خارجی‌ها، سرویس‌های مخفی ایران گاه فردی را پیدا می‌کردند که پتانسیل ارتقاء در رده‌های سیاسی و تبدیل شدن به یک شخصیت مهم در ایران هم داشت. در اینصورت، آنها برای درازمدت روی آنها سرمایه‌گذاری کردند. من اینها را از ماتیو قدیری نقل قول می‌کنم، اما این فعالیت هنوز در فرانسه ادامه دارد.

رابطه سرویس‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی با روس‌ها چطور است؟

-در فوریه ۱۹۷۹ در جریان سفر یاسر عرفات به تهران، عرفات به خمینی پیشنهاد داد تا با کمک فنی و مالی سوری‌ها که خود از مشاوره شوروی بهره‌مند بودند، یک سرویس اطلاعاتی راه‌اندازی کند. خمینی اگرچه دیوانه خطرناکی بود، اما عملگرا نیز بود. بنابراین تصمیم گرفت مستقیماً با روس‌ها همکاری کند. از همان لحظه سرویس‌های مخفی روسیه به سرویس‌های ایرانی آموزش دادند. حتی امروز نیز روس‌ها جاسوسان ایرانی را در زمینه جنگ سایبری و تکنیک‌های نفوذ آموزش می‌دهند. آنها گاهی اقدامات بی‌ثبات کننده در اروپا را هماهنگ می‌کنند.

-به گفته یکی از متخصصانی که در کتاب خود با آنها مصاحبه کرده‌اید، «فرانسه هیچ کمکی به اپوزیسیون ایرانی نمی‌تواند بکند، حتی اگر امیدوارهایی به آنها داشته باشد. دولت می‌ترسد که اگر اقدامی کند، به اتباع ما که در ایران زندانی هستند آسیب برساند و یا بمب‌هایی را در پاریس پیدا کنیم». آیا شما با این نگرانی و هراس موافقید؟ یا فضا عوض شده؟

-در بسیاری موارد دیپلمات‌های فرانسوی وضعیت ایران را درک نمی‌کنند. آنها آنچه را در آنجا اتفاق می‌افتد طوری تجزیه و تحلیل می‌کنند که انگار ایران یک کشور عربی است! واضح است که این احمقانه است. اما از آنجا ناشی می‌شود که متخصصان اندکی در مورد ایران در فرانسه وجود دارد و اکثر آنها کارشناسانی از جهان عرب هستند که در این زمینه به وزارت خارجه مشاوره می‌دهند. این افراد عموماً متمایل به جریان اصلاح‌طلب ایران هستند. دیپلمات‌های ما نیز اغلب حامیان آرمان فلسطین و عمیقاً ضد اسرائیلی هستند. ترس از حملات تروریستی را هم به اینهمه اضافه کنید، آنوقت خواهید فهمید که چرا دولت فرانسه چشم خود را نسبت به آنچه در ایران می‌گذرد بسته است.

شما در حال پیوستن به یک کمیسیون مستقل حقیقت‌یاب در مورد نفوذ جمهوری اسلامی ایران در فرانسه هستید. می‌توانید درباره وظایف این کمیسیون و اینکه امیدوار است به چه نتایجی برسد، توضیح دهید؟

– این کمیسیون مستقل تحقیق گزارشی از نفوذ جمهوری اسلامی به ویژه در نهادهای فرانسوی تهیه خواهد کرد. این پروژه که حدود ۱۰ کارشناس را گرد آورده، توسط ژیل پلاتره به عنوان مقام منتخب فرانسوی نظارت خواهد شد. گزارش مربوطه قرار است در مارس ۲۰۲۵ به وزیر کشور فرانسه و همچنین به رئیس مجلس ملی و رئیس مجلس سنا ارسال شود.

انگیزه شما برای تحقیق درباره ایران و نوشتن درباره آن چیست؟

-مادر من فرانسوی است و پدرم که به تازگی درگذشته ایرانی بود. ازدواج آنها یک داستان عاشقانه زیبا بود و من با هر دو فرهنگ بزرگ شده‌ام و به اندازه‌ی خیام به شاتوبریان نیز علاقه دارم.

در کودکی تعطیلات بسیار طولانی را در ایران با پدربزرگ و مادربزرگم بین تهران و دریای کاسپین گذراندم. در ایران هم مثل فرانسه این احساس را داشتم که در خانه‌ام هستم. با پسرعموهایم خیلی صمیمی بودم، مخصوصاً یکی از آنها که دیپلمات بود و مرا با فرهنگ ایرانی آشنا کرد.

از نوجوانی کتاب‌های فریدون هویدا و بعدها از هوشنگ نهاوندی را  خواندم. ۱۵ یا ۱۶ سال بودم و به همه اینها علاقه داشتم. در همین حین پدرم کتاب‌های ژوزف کسل را که یک روزنامه‌نگار بزرگ فرانسوی است به من معرفی کرد. مادرم هم مرا ترغیب به خواندن همینگوی کرد. به عبارت دیگر من به همان اندازه محصول فرهنگ فرانسوی هستم که حاصل یک فرهنگ ایرانی. به تعبیر رومن گِرِی نویسنده فرانسوی، هر دو کشور در رگ‌های من جریان دارند.

اما باید صادقانه بگویم: دیدن حالت چهره پدرم وقتی خبر کشتن اعضای خانواده ما را در جریان انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ شنید، برای همیشه روی من تأثیر گذاشت. کسی که فرهنگ فرانسه را بسیار دوست می‌داشت، از کاری که والری ژیسکار دستن رئیس جمهور وقت فرانسه انجام داد و سخنان روشنفکرانی مانند ژان پل سارتر که از خمینی حمایت می‌کردند، عاصی شده بود.

باید اعتراف کنم در حالی که من البته به دلیل علاقه به ماجراجویی و خطر، روزنامه‌نگار شدم، انگیزه‌ام اما جستجوی حقایق نیز بود. از همان زمان دروغ‌های زیادی در مورد ایران گفته می‌شد. زمان ایستادن در برابر اطلاعات نادرست درباره ایران فرا رسیده است.

*منبع: کیهان لایف
*نویسنده: نازنین انصاری مدیرمسئول کیهان لندن و کیهان لایف
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۲۹ / معدل امتیاز: ۴٫۲

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=362487