محمد خوش بیان – سالگرد آبان خونین ۱۳۹۸ یادآور یکی از تلخترین وقایع معاصر ایران است؛ رویدادی که هزاران معترض ناامید از شرایط اقتصادی و اجتماعی، به دنبال افزایش ناگهانی بهای بنزین به خیابانها آمدند و با بیرحمانهترین سرکوبها مواجه شدند.
این اعتراضات که در ابتدا مسالمتآمیز و با هدف درخواست حقوقی مشروع آغاز شد، به سرعت با واکنش نظامی و خشونتآمیز حکومت سرکوب گشت. قطع اینترنت در سراسر کشور، به عنوان یکی از شدیدترین محدودیتهای ارتباطی، نشان داد که حکومت آماده است برای خاموش کردن صدای مردم حتی به انزوای اطلاعاتی متوسل شود. در این میان، یادآوری شخصیتهایی از تاریخ ایران که در لحظات بحرانی راهی متفاوت از سرکوب را برگزیدند، مقایسهای اجتنابناپذیر با وضعیت کنونی به وجود میآورد.
محمدرضا شاه پهلوی، پادشاه فقید ایران، با وجود تمام امکانات و قدرت نظامی که در دوران خود داشت، هنگام بحرانها هرگز راه خشونت فراگیر و خونریزی را انتخاب نکرد. در زمان توطئه ۱۳۵۷، با وجود گستردگی اعتراضات، او بجای دستور سرکوب، تصمیم گرفت کشور را ترک کند تا از تبدیل ایران به میدان جنگ داخلی و خونریزی فراگیر جلوگیری نماید. این تصمیم، هرچند به پایان حکومت او انجامید، اما از دلسوزی و میهندوستی وی حکایت داشت که حاضر شد بجای استفاده از نیروی نظامی علیه مردم، مسیری مسالمتآمیز را برگزیند. رفتار او، حتی امروز نیز به عنوان نمادی از مسئولیتپذیری و احترام به ملت، در حافظه تاریخی ایران باقی مانده است.
در نقطه مقابل، جمهوری اسلامی در اعتراضات برحق مردم مخصوصاآبان ۱۳۹۸ مسیر دیگری در پیش گرفت؛ مسیری که بر سرکوب خشن و گسترده استوار است. در همان ساعات اولیه اعتراضات، نیروهای نظامی و امنیتی با استفاده از گلولههای جنگی به معترضان شلیک کردند؛ اقدامی که جان بسیاری از شهروندان بیدفاع را گرفت.
گزارشها نشان میدهد که در مناطق مختلف کشور، به ویژه در حاشیه شهرها و مناطق محروم، مردم تحت ستم بیشتری قرار گرفتند و جانهای بیشماری از دست رفت. استفاده از تسلیحات جنگی برای سرکوب مردم که تنها خواستار زندگی بهتر و عدالت هستند، نشان داد که حکومت برای مهار اعتراضات، آماده است به خشونت تمامعیار متوسل شود.
یکی از مهمترین نقاط عطف در اعتراضات آبان ۱۳۹۸، قطع سراسری اینترنت بود. این اقدام بیسابقه نه تنها زندگی روزمره را مختل کرد، بلکه عملاً ارتباطات مردم را با دنیای خارج قطع نمود و نشان داد که حکومت قصد دارد با محدود کردن اطلاعات، ابعاد فاجعه را از دید جهانیان پنهان کند. این سیاست به جامعه جهانی و نهادهای حقوق بشری نشان داد که سرکوب و خشونت به ابزارهای اصلی جمهوری اسلامی برای مقابله با هر نوع اعتراض و انتقاد تبدیل شده است.
حوادث آبان ۹۸ موجی از خشم و اندوه در میان جامعه ایران برانگیخت. خانوادههای قربانیان، که عزیزان خود را به جرم خواستن حقوق انسانی خود از دست دادند، امروز به یکی از پرچمداران اصلی دادخواهی و اجرای عدالت در کشور تبدیل شدهاند. این خانوادهها با وجود فشارها، تهدیدها و بازداشتهای مکرر، همچنان خواستار روشن شدن حقیقت و پاسخگویی عاملان این جنایت هستند. ایستادگی وپایداری آنان، نمادی از پایداری در برابر ظلم و بیعدالتی است و به همگان نشان میدهد که حتی در سایه تهدیدها، مردم ایران از پیگیری حقوق خود دست نخواهند کشید.
تاریخ نشان داده است که حکومتهای سرکوبگر، همواره با استفاده از خشونت و محدودیتهای اطلاعاتی، سعی در ساکت کردن صدای مردم داشتهاند، اما این تجربه نیز بارها ثابت کرده که هیچ حکومتی نمیتواند اراده مردم برای آزادی و عدالت را برای همیشه مهار کند. نمونههای مشابهی در تاریخ جهان وجود دارد، نیکولا چائوشسکو دیکتاتور رومانی سالها با حکومت دیکتاتوری و استبدادی بر آن کشور حکم راند و با اعمال سرکوب شدید و کنترل کامل بر مردم، کشور را به فضای ترس و انزوای شدید فرو برد. او با استفاده از نیروی نظامی هرگونه صدای مخالفی را خاموش میکرد و مانع از آزادی و حقوق اساسی مردم میشد. با این حال، در نهایت حکومت او به دلیل نارضایتی گسترده و خواسته مردم برای آزادی و عدالت، در سال ۱۹۸۹ با یک انقلاب مردمی سقوط کرد و او و همسرش دستگیر و تیرباران شدند. این تجارب نشان میدهند که هیچ حکومتی نمیتواند برای همیشه بر دوش ترس و سرکوب بماند و سرانجام، مردم به سوی رهایی و تغییر گام خواهند برداشت.
اعتراضات آبان۹۸ و برخورد خشن با معترضان، جامعه ایران را دچار شکافهای عمیقتری کرده و روشن ساخت که بخشهای بزرگی از جامعه، نسبت به حکومت بیاعتماد و ناراضی هستند. این نارضایتیها که از فقر، بیکاری، و فساد گسترده در دستگاههای دولتی و حکومتی نشأت میگیرد، روز به روز افزایش مییابد. هرچند حکومت سعی میکند با تداوم سرکوب و برخوردهای امنیتی، این اعتراضات را مهار کند، اما صدای حقخواهی مردم ایران هرگز خاموش نخواهد شد. خانوادههای دادخواه آبان ۹۸ بهعنوان نماد پایداری و ایستادگی، همچنان در میدان ایستادهاند و خواستار پاسخگویی و اجرای عدالت برای عزیزان از دسترفتهشان هستند. آنان، با وجود تهدیدها و فشارهای شدید، از دادخواهی دست نکشیدهاند و صدای اعتراض خود را حفظ کردهاند. این خانوادهها با استقامت خود به جهانیان نشان دادهاند که ایرانیان حتی در شرایط سرکوب نیز از پیگیری حقوق انسانی خود دست نمیکشند.
امروز، ملت ایران با الهام از این دلاوری ها و یاد جانباختگان آبان ۹۸، همچنان برای دستیابی به آزادی و عدالت مبارزه میکند. آنان با مرور سرکوبهای پیشین، عزم خود را برای آیندهای روشن و عادلانهتر جزم کردهاند. اعتراضات آبان ۹۸، نه تنها نشانگر خشونت و ستم حکومت بر مردم بود، بلکه حکایت از نیاز عمیق جامعه به تغییر دارد. این حوادث نشان داد که تلاش برای خاموش کردن صدای مردم با خشونت و محدودیت اطلاعات، هرگز به سکوت دائمی منجر نخواهد شد. بنابراین، سالگرد آبان ۹۸ تنها یادآور فقدان و اندوه نیست؛ بلکه به نمادی از استقامت و امید به تغییر تبدیل شده است. مردم ایران، با یاد قربانیان این اعتراضات، مصممتر از همیشه به دنبال تحقق آرزوها و خواستههای خود برای آیندهای آزاد و عادلانه هستند. این ایستادگی، بارقهای از امید است که نشان میدهد در نهایت، عدالت و حقیقت پیروز خواهند شد و یاد جانباختگان این فاجعه در قلب مردم ایران برای همیشه زنده خواهد ماند.
به همین دلیل، برای نجات ایران و پیشرفت به سوی آیندهای روشن، باید از این رژیم گذر کنیم. ایرانیان امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز به اتحاد و همبستگی دارند تا بطور مشترک بر نظامی که با سرکوب و خشونت زندگی مردم را به نابودی کشانده، غلبه کنند. این اتحاد، نه تنها باعث نجات ایران خواهد شد، بلکه راهی را برای تشکیل حکومتی بر پایه حقوق بشر، دموکراسی و عدالت اجتماعی فراهم خواهد کرد. مردم ایران، با یاد جانباختگان آبان ۱۳۹۸ و با الهام از تاریخ خود، در پی ساختن آیندهای آزاد و عادلانه هستند که در آن، صدای هر شهروندی شنیده شود و هیچکس به خاطر خواستههای انسانی خود مورد سرکوب قرار نگیرد.