سیمون درایه – اقدام اخیر یک زن جوان در دانشگاه علوم تحقیقات ایران که گفته شده است برای مقابله با آزار نیروهای نهی منکر، لباسهای خود را به حد لباس زیر درآورد، توجه گستردهای را جلب کرد و مباحث جدیدی را درباره جهتگیری جنبش انقلابی ایران برانگیخت. هرچند هنوز اطلاعات چندانی درباره او یا دلیل دقیق این رویداد نداریم، اما شجاعت او انکارناپذیر است. این اقدام به عنوان یک نافرمانی مدنی قدرتمند و گواهی بر عزم زنان ایران برای پس گرفتن حق تصمیم و اختیارشان میدرخشد. با این حال، با اینکه چنین اقدامات شجاعانهای الهامبخشاند، این پرسش کلیدی نیز مطرح میشود: چگونه میتوان شجاعت فردی را به سوی تغییرات معنادار و سیستماتیک سوق داد؟
مسیر انقلابی ایران برای آزادی و دموکراسی با لحظات و اقدامات سرنوشتسازی شکل گرفته که هرکدام یک پله در مسیر گستردهتر مبارزه برای این هدف بودهاند. یک نمونه، جنبش «زن، زندگی، آزادی» که خواستار کرامت، برابری جنسیتی و عدالت شد و حمایتهای گستردهای در ایران و در سراسر جهان جلب کرد. به همین ترتیب، فریاد «رای من کجاست؟» در جنبش سبز ۱۳۸۸ آگاهی سیاسی گستردهای ایجاد کرد و سرکوبگری رژیم را آشکار ساخت. هرچند جنبش سبز در نهایت در چارچوب رژیم باقی ماند، اما پایهای برای موجهای بعدی فعالیتهای اعتراضی فراهم کرد. در این میان چندین قیام دیگر نیز صورت گرفت مانند آبان خونین ۱۳۹۸ با جرقه اقتصادی پس از افزایش قیمت بنزین و اعتراضاتی به دلیل مسائل محیط زیست در خوزستان و اصفهان با درخواست رسیدگی به کمبود آب. اما امروز، جنبش ایران به رویکردی گستردهتر و متحدتر نیاز دارد تا بتواند حاکمیت ملی کامل و آزادیهای مورد درخواست ایرانیان را به دست آورد.
تحقیقات در مورد اثربخشی مقاومت مدنی نشان میدهد که انقلابهای موفق به چیزی فراتر از اقذامات لحظهای شجاعانه نیاز دارند؛ آنها به اهداف روشن و پیامرسانی مستمر نیاز دارند. محققین سیاسی، اریکا چنووت و ماریا استفان، نشان دادهاند که جنبشها با خواستههای خاص و هدفمند احتمال بیشتری برای جلب حمایت عمومی و دستیابی به تغییرات پایدار دارند. کمپینهای غیرخشونتآمیز وقتی بر اهداف ملموس و واحد تمرکز میکنند، موفق هستند و زمینه حمایت عمومی گستردهتری را فراهم میکنند. جنبشهایی که فاقد این عناصر هستند، اگرچه ممکن است توجه را به خود جلب کنند- همانطور که حرکت نمادین این زن در دانشگاه علوم تحقیقات کرد- اما بدون پیام متمرکز، خطر آن وجود دارد که به نمادهای گذرای مقاومت تبدیل شوند، نه بذرهای تغییرات بنیادین.
برای موفقیت یک انقلاب، باید چند عنصر کلیدی وجود داشته باشد. اول، نارضایتی عمومی گسترده که امروز در ایران مشهود است. دوم، این نارضایتی باید به خواستهای سازماندهیشده و مشخص همراه با یک پیام واضح تبدیل شود که به جنبش جهت و هدف دهد. سوم، جنبش از عواملی مانند فشارهای منطقهای و بینالمللی که میتوانند رژیم را تحت فشار قرار دهند، سود ببرد و همچنین حمایت نیروهای خارجی از جنبش مردمی. و در نهایت، ریزش و جدایی نیروهای مدیریتی رژیم و همچنین اعضای نیروهای نظامی و مسلح.
با انتخاب مجدد دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری پنجم نوامبر ۲۰۲۴ در ایالات متحده، حمایت بیدریغ اسرائیل از مردم ایران و تمایل گستردهتر غرب به مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی، فرصتهایی برای همراستایی با بازیگران خارجی که هدفشان تضعیف جمهوری اسلامی است افزایش مییابد. اگر معترضان ایرانی بتوانند با اهداف مشخص و جبههای متحد به میدان بیایند، این همراستایی میتواند به نفعشان عمل کند؛ به ویژه آنکه متحدانی چون اسرائیل در حال تضعیف ظرفیتهای استراتژیک رژیم ایران هستند و بطور غیرمستقیم انگیزه برای تغییر را تقویت میکنند.
جنبش ملت ایران باید بر ایجاد یک حضور عمومی و خیابانی تمرکز کند که به وضوح این اهداف و خواستههای مشترک را بیان کند. در یک رژیم تمامیتخواه، هرچند اعمال نافرمانی مدنی، مانند اعتراض این زن جوان، الهامبخشاند، ولی اغلب قادر به ایجاد تحرک گسترده نیستند. برخلاف جنبشهای حقوق مدنی در جوامع دموکراتیک- که اقدامات فردی نظیر اعتراض رزا پارکس در جنبش حقوق مدنی رنگینپوستان در آمریکا موجب تغییرات سیاستی شد (رزا پارکس با امتناع از برخاستن از صندلی اتوبوس که مخصوص سفیدپوستان بود جرقه جنبش حقوق مدنی رنگینپوستان را روشن کرد).
نافرمانی مدنی در یک رژیم سرکوبگر الهامبخش است، اما اغلب از ایجاد موج تغییر گسترده ناتوان است. ایرانیان اکنون باید نه تنها نارضایتی خود، بلکه دیدگاه خود را برای آیندهای نوین در ایران بیان کنند: حکومتی سکولار و دموکراتیک که حقوق و آزادیهایشان را محترم بشمارد. اعتراضات خاموش، هرچند شجاعانه، اما قدرت لازم برای بسیج یک ملت را ندارد. رژیم سرکوبگر اسلامی از نارضایتی جامعه مطلع است؛ آنچه اکنون باید بشنود، خواسته جمعی مردم برای یک ایران سکولار و دموکراتیک تحت رهبری مشخص است.
ایران سکولار و دموکراتیک سالهاست که که در گفتمان شاهزاده رضا پهلوی ارائه شده است؛ رهبری که به نماد وحدتبخش برای کسانی تبدیل شده که به دنبال پس گرفتن حاکمیت ملی خود در کشورشان هستند. دیدگاه شاهزاده رضا پهلوی از ایرانی که حقوق و حمایتهای همه شهروندانش را بدون توجه به جنسیت، قومیت یا باور آنان تضمین میکند، مسیر ضروری آینده است.
برای تثبیت این مسیر، انقلاب باید زیر پرچمی که این خواسته جمعی را نمایندگی میکند متحد شود و اصول جنبش «زن، زندگی، آزادی»، خواستهای اقتصادی قیام ۱۳۹۸، اعتراضات محیط زیستی خوزستان و اصفهان و بسیاری از اعتراضات گسترده گذشته را با هدف وسیعتری برای یک ایران دموکراتیک و سکولار تحت رهبری مشخص ترکیب کند.
حضور نمادهای ملی ایران مانند پرچم شیروخورشید، تصاویر شاهزاده رضا پهلوی و شعارهایی که صریحاً نام او را صدا میکنند و تغییر رژیم را طلب میکنند، بهعنوان نقطهای برای گردهمایی و تمایز مقاصد جنبش عمل میکند. با استفاده از این نمادها، انقلاب موضع خود را روشن میسازد، خواستههایش را از نارضایتی از چند سیاست رژیم فراتر برده و بیانیهای قاطع برای تغییر کامل رژیم ارائه میدهد.
در این مرحله حیاتی، ایرانیان باید بر ایجاد یک حضور عمومی متمرکز شوند که پیامی از وحدت و هدف را منتقل کند. وقتی خواستههای مردم مشخص، شعار ها و نمادها حاکی از رهبری واحد شاهزاده و مسیر تغییر رژیم روشن باشد، انقلاب ایران نه تنها ادامه خواهد یافت، بلکه سرعت بیشتری خواهد گرفت و هر چه بیشتر به رؤیای یک کشور آزاد نزدیک خواهد شد.
واجد اهمیت است که درک کنیم اقداماتی مانند اعتراض خاموش زن دانشگاه علوم تحقیقات به تنهایی و بطور منفک قدرت ایجاد تغییر را ندارند بلکه تنها «یک» حلقه در این زنجیره شجاعت هستند.
*سیمون درایه فعال سیاسی و مدنی